شاید اولین نکته ای که به ذهن بسیاری از معلمان و دولت مردان و حتی مردم خطور کند تعداد زیاد معلمان و کارکنان آموزش و پرورش است که البته بارها توسط افراد مختلف بیان شده است .حجم زیاد نیروی انسانی در آموزش و پرورش امکان انجام متمرکز امور معیشتی کارکنان را مختل نموده است .
گرچه وجود 13 میلیون دانش آموز این سوال را به وجود می آورد که اگر چه کارکنان آموزش و پرورش زیادند اما زیادی نیستند .
در نظر بگیرید در یک مدرسه در یک روز کاری یک یا 2 معلم غایب باشند ، هم مدرسه و هم اداره به دردسر خواهند افتاد .
بحران نیروی انسانی در آموزش پرورش به گذشته بر می گردد .
قبل از انقلاب اسلامی و در دوران حکومت قبلی بسیاری از مردم حاضر نبودند که دختران و همسران خود را برای کار و درآمد به بخش های دولتی بفرستند .مسایل اخلاقی آن زمان به علاوه تعصبات خانوادگی و مسایل سیاسی و اجتماعی باعث می شد که دولت به راحتی نتواند نیرو های مورد نیاز خود را استخدام کند ؛ هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی دچار مشکل بود ، مضاف بر اینکه شرایط اقتصادی آن زمان به گونه ای بود که بسیاری از خانواده ها ی مذهبی و حتی غیر مذهبی خانه دار بودن زنان را بیشتر قبول داشتند .
اما با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و ایجاد امنیت و حجاب در کشور بسیاری از خانواده های مذهبی و غیره متقاعد شدند که کار زنان در دستگاه های دولتی و غیر دولتی مشکل شرعی ندارد .با ایجاد دانشگاه آزاد و مدارک دار شدن اکثر جوانان و وضعیت اقتصادی نامناسب به خاطر جنگ تحمیلی ، روند استخدام در دولت شدت گرفت که بار آموزش و پرورش به علت اینکه امن ترین و بهترین مکان کاری برای زنان کار در مدرسه است سنگین تر شد و در زمان هر وزیر ، استخدام عده زیادی بدون در نظر گرفتن نیاز واقعی با سلیقه شخصی صورت گرفت و به تدریج به وضعیتی اسفناک و خنده دار رسیده که بگویند هم مازاد داریم و هم کمبود !
بیشترین مازادهای آموزش و پرورش از زنان هستند که بی رویه استخدام شده اند ، اما در مورد مردان کمبود وجود دارد .
اما نکته مهمتر افزایش حجم اداری و ستادی آموزش و پرورش است که باعث شده بودجه های تخصیصی بیش از آن که صرف مدارس و امور معیشتی کارکنان شود برای این بورو کراسی عظیم اداری هزینه گردد .
افزایش معاونت ها و ایجاد سازمان ها جدید ، افزایش پست های اداری علی رغم ایجاد دولت الکترونیک و فن آوری ها ، عدم واگذاری امور به مدارس مثل اکثر کشور های دنیا ، نظارت غیر موثر و عدم توان پشتیبانی لازم از بدنه پرورشی و آموزشی هم باعث کمبود نیرو در مدارس شده و هم عده ای پشت میز نشین غیر ضروری ایجاد کرده است .
ضمن اینکه اضافه کار و مزایا و دریافت پاداش به محض بازنشستگی ، دریافت کارت پول و انواع بن ها و ...باعث شده سیستم اداری و ستادی در بورس باشد و هیچ کس نمی خواهد که در کلاس های 30 الی 40 نفره با حقوقی ناچیز و بدون مزایا و امکانات خود را درگیر کند .
بنابراین ، برای رفع مشکلات بودجه ای در آموزش و پرورش اول باید کلیه افراد مازاد را تعیین تکلیف کرد و آنان را بازنشسته کرد و دوم با کم کردن از تعداد نیرو های اداری و ستادی و واگذاری بیشتر امور به مدارس کمبودهای تصنعی را از بین برد و در آینده فقط بر اساس نیاز و به صورت دقیق استخدام کرد .
ضمن اینکه بودجه و مزایا باید به مدارس سرازیر شود تا رغبت نیروها به حضور در مدرسه و معلمی کلاس درس افزایش یابد .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
حال کسانی بودند که چندین سال به شکل مازاد دفتر نشین بودند چاره ای هم نداشتند ،اکنون چون شاغل هستند و در مدرسه حضور دارند طرح رتبه بندی شاملشان شده است.
ولی افرادی چون ما که دایمی کار کردیم چون حضور نداریم طرح رتبه بندی شاملمان نمیشود.
پس چگونه از تضییع حقوق صحبت میشود ؟؟؟
مشکل از آپ بوده نه از معلمان ! اگر استخدام مازاد،یا دفتر نشین دارد کتک این ندانم کاری را ما باید پس بدهیم که همیشه تدریس میکردیم !! و هیچگاه مازاد نبودیم. !!
آیا می تواند حقوق بازنشستگان را افزایش دهد مانند بازنشستگان دیگر ارگان ها یا باید بعد از بیست سی سال کار کردن در اموزش و پرورش در پایان خدمتش همچنان نگران معیشتش باشد
متاسفانه همه تاکید دارند نیروهای مازاد را بازنشسته کنند اما آیا نباید فکری به حال افزایش حقوق بازنشستگان کرد
معلم دارد ، پس حتما باید بخاطر زیاد بودن به فلاکت
زندگی کنند یا از گرسنگی بمیرند ! نه مشکل از تعداد
زیاد معلمان نیست چون هر کشوری بسته به جمعیت خود
معلمانشان بیشتر از کارمندان دیگر ش خواهد بود.
بی برنامگی سیستم آموزش وپرورش این وزارت خانه
را بیچاره کرده است نه چیز دیگر. درضمن نیروهای اداری
هم بدبخت تر از معلمان هستند . من که یک سال تو
اداره بودم جز کار بی اجر ومزد خبری نبود آخرش به لطایف الحیل تونستم فرار کنم
فرار کنم
در اینجا 2 مورد از شاهکارهای یکی از این سربازان در همین چند روز اول مهر که اعتراض اولیای دانش آموزان را به همراه داشت بیان می شود:
1-از دانش آموزان خواسته است از عدد 1 تا 9 را بنویسند!!! بدون کوچکترین آموزش قبلی
2-از اول مهر شروع به تدریس الفبا کرده است بدون نوشتن و تمرین لوحههای اول کتاب در صورتی که در بودجه بندی خود کتاب تدریس الفبا از اول آبان و پس از نوشتن و تمرین لوحها برای آشنایی دانش آموزان با طریقه نوشتن الفبا شروع می شود.
این همکار محترم سرباز! بدون تحصیلات دانشگاهی مرتبط و بدون گذراندن دوره های آموزشی مناسب حتی به خود زحمت نداده است که جدول بودجه بندی اول کتاب را هم بخواند.