از امروز برگ ديگري از عملكرد دولت يازدهم در عرصه آموزش و پرورش نگاشته ميشود. با نواخته شدن زنگ آغاز سال تحصيلي جديد يك بار ديگر دولت كه متولي اصلي نظام آموزشي است در معرض يك فرصت ديگر براي اثبات كارآمدي خود در اين عرصه و وفاداري به عهدي كه با مردم بسته است، قرار ميگيرد.
سومين سال تحصيلي در دولت يازدهم با سكانداري علياصغر فاني در حالي آغاز شده است كه ايشان از مجلس اصولگرا براي دومينبار راي اعتماد گرفت. وي با دو بار راي اعتماد در دو سال نخست وزارت بيسابقهترين ركورد را در ميان وزراي آموزش و پرورش برجاي گذاشت.
فاني سال تحصيلي گذشته را با چالشهاي فراواني پشت سر گذاشت؛ او از سه جهت تحت فشار بود؛ نخست از سوي معلماني كه از نيمه سال تحصيلي دست به اعتراض زدند و خواستار توجه به مطالبات فراموش شده خود بودند و از ديگر سو تحت فشار مجلس قرار داشت كه به بهانه اعتراضات معلمان به دنبال اهداف شخصي و جناحي بود اهدافي كه آنها را پراكنده ساخت و نتيجهاش يك استيضاح نمايشي بود.
اما وزير آموزش و پرورش از يك سوي ديگر نيز تحت فشار بود، بخشي از مديران و كارشناساني كه در سالهاي گذشته كنار گذاشته يا به حاشيه رانده شده بودند، و در انتخابات گذشته حامي روحاني بودند انتظار داشتند رويكردهاي مورد توجه آنها كه در دولت هفتم و هشتم پس گرفته ميشد، مورد توجه قرار گيرد؛ اين دسته كه بيشتر در مركز و استانها و در ارتباطات و لابيگريها فشار خود را وارد ميساختند به شدت از سوي اصولگرايان داخل آموزش و پرورش و خارج از آن رصد ميشدند تا مبادا نفوذ كنند.
اين فشارهاي سهگانه مديريت بر آموزش و پرورش پرمساله را سخت و طاقتفرسا كرد.
به ويژه اينكه فاني نتوانسته بود تيمي همراه و حامي خود كه تفسيرگر تصميمها و توجيهكننده اقدامات او باشند را در حوزه ستادي بگمارد به حدي كه نه تنها بسياري از همكاران او حمايتي را نداشتند بلكه در بسياري موارد با سكوت خود به نوعي در جبهه مخالفان و منتقدان وزير قرار ميگرفتند.
نمونه بارز اين افراد معاون حقوقی و پارلماني وزير است كه در اوج حملات مجلس منفعلانه و محافظهكارانه عمل كرد و نهتنها نشانهاي از يك معاون همراه و همسو با وزير در رفتار و گفتار وي ديده نميشد بلكه گاهي احساس ميشد او تمايل دارد گزينه بعدي وزارت باشد.
اين شرايط، فاني محافظهكار را در موقعيت مظلوميتي قرار ميداد كه از سماجت مخالفان منصف ميكاست و منتقدان منطقي را هم به وادي حمايت ميكشاند تا حدي كه تعداد زيادي از معلمان فعال مدني و رسانهاي در اوج حملات استيضاحكنندگان گفتند كه ما از عملكرد فاني رضايت نداريم اما نمايندگان را هم خيرخواه و دلسوز معلمان و آموزش و پرورش نميدانيم.
در هر صورت شل و سفت كردن فشارهاي سهگانه تعادلي را به وجود آورد تا هر چند لرزان اما صندلي وزارت فاني سقوط نكند و همچنان با لرزش باقي بماند و اين شرايط فاني را وارد سال تحصيلي جديد كرده است.
بيترديد در سال تحصيلي جديد ديگر فشاري از سوي مجلس اصولگرايي كه ماههاي آخر خود را سپري ميكند، متوجه فاني نخواهد شد اما از طرفي دو فشار ديگر يعني معلمان و مديران و كارشناسان حامي دولت يازدهم و خواستار تحول و تغيير بيشتر هم خواهد شد ؛ به عبارتي يكي از چالشهاي آموزش و پرورش در سال تحصيلي جديد مربوط به اين فشارها است؛ فشارهايي كه از يكسو مطالبات انباشتهشده را نمايندگي و از سوي ديگر نگرشها و انتظارات مديريتي را مطالبه ميكند.
بحث بودجه و گرفتن مجوز از سازمان برنامه و بودجه و مصوبه از دولت و تاييديه از مجلس از ديگر چالشهايي است كه اگر با موفقيت از آن عبور كند، ميتواند رضايت بخشي از معلمان را هم جلب كند، اجراي موفقيتآميز طرح رتبهبندي كه در فضاي توام با بدبيني در حال اجرا شدن است ميتواند هم چالشي باشد و هم فرصت، در صورتي كه تغيير محسوس توام با عدالت را موجب شود يك فرصت خواهد بود تا قدري از نگراني معيشتي معلمان بكاهد در غير اين صورت احساس تبعيض داخلي و افزوده شدن آن بر تبعيض خارجي اوضاع را بدتر هم خواهد كرد.
كاستن از فضاي امنيتي يكي ديگر از چالشهاي سال تحصيلي است؛ فضايي كه شايد در طول سالهاي گذشته بيسابقه بوده است. غلبه فاني و تيم او و به طور كلي دولت يازدهم بر اين فضا كه خارج از دولت تحميل ميشود يك خواست عمومي و جدي است كه تاكنون چندان اميدبخش نبوده است.
عدالت آموزشي، كيفيت آموزشي، ساماندهي نيروي انساني و ارتقاي مديريت آموزشي از سرفصلهاي چالشبرانگيز سال تحصيلي جديد است. اين چالشها آزمونهاي فرصتگونهاي هستند براي تيمي كه اين موارد را در اولويت برنامههاي خود قرار داده است. از امروز كه روز نخست سال تحصيلي است معلمان قلمها و چشمها را تيز كردهاند و كارنامه دولت يازدهم را با حساسيت ويژهاي به ثبت ميرسانند.
اميد است در پايان سال شاهد رضايت معلمان و موفقيت دولت باشيم.
نظرات بینندگان
به استیضاح نمایشی هم امتیاز دادی.
چقدر سخت است انسان بخاطر سیاست ومنافع باندی از مدیریتی دفاع کند که جگر معلم را خون می کند .
و در ناتوانی او اجماع وجود دارد.
بله بی سابقه ترین شوی تمسخر در صحن مجلس رفم خورد.
ونمایندگان گفتند ارزش استبضاح را ندارد خودش خشک می شود می افتد!!!!!!
استاد گرانقدر سرکار خانم مياندشتي از تلاش هاي خستگي ناپذير حضرتعالي و همکاران گران قدرتان در صفحه زرين " مدرسه " در روزنامه مورد اعتماد جامعه روزنامه " اعتماد " صميمانه تشکر مي کنم .
اين تلاش شما در رسانه ها که چالش هاي آموزش و پرورش و راهکار هاي آن را در سطح جامعه منعکس مي نمايد بسيار ارزشمند است . زيرا در همسو کردن افکار عمومي جامعه با آموزش و پرورش بسيار موثر مي باشد .
در ضمن در تحليل ارائه شده به نکات بسيار ارزشمندي اشاره نموده ايد .که لايه هاي مختلف موافقين و مخالفان دکتر فاني را به اطلاع خوانندگان رسانده ايد .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
خستگی سالیان متمادی خدمت در مدارس مختلف را از تنمان زدود .و شخصا مورد ظلمشان قرار گرفتم . چون فرم بازنشتگی پیش از موعد را بدون آگاهی از این که پاداشی در کار نیست امضا کردم و راهی که اکنون بازگشتی ندارد.
چون لقب بازنشیته گرفتی طرح رتبه بندی هم حذف میشوی!
جالبتر این که حکم عالی را در پرونده دارید ولی اکنون ارزشی ندارد.
توضیح بدهید چرا در جریان ماجرا قرارمان ندهند تا لااقل مهرحسرت و پشیمانی بر دلمان حک نشود!
تو ارگانهای دیگه قبل از بازنشستگی عادی این موارد را با کارمندانشان در میان میگذارن
حال چرا من بی اطلاع که هنوز به بازنشستگی نرسبده بودم فرم را در اختیارم قرار
دادند.این عادلانه بود؟؟؟؟؟؟