آموزش بر سر چهارراهي قرار دارد كه بايد براي هميشه سخت گيري، سياست كمكرساني به بهترين افراد جامعه، جداسازي نظام آموزشي از مردم و موانع ساختگي را كه در جلوي آموزگاران قرار گرفتهاند، كنار بگذارد و شجاعانه دردها را بر روي ضوابط و روشهاي جديد بگشايد و آموزش و پرورشي زنده، سرحال، شكوفا، خلاق و شايسته جامعه ايراني و اسلامي ارائه دهد، اما واقعيت از جنس ديگري است.
آموزش و پرورش محافظهكار، سنتي، غيرشكوفا و غيرمولد از ويژگيهاي آموزش و پرورش ايران است، به رغم اين كه انقلاب اسلامي نيز در ابتدا انقلاب فرهنگي ناميده شده بود و انتظار مردم و فرهنگيان، ايجاد تغييرات ساختاري و كاركردي در حوزه فرهنگ و دانش بود اما اين تغييرات حاصل نشد و مدارس نتوانستهاند به ترتبيت علمي و متناسب با روزگار امروز كودكان و جوانان ايراني دست بزنند و كتابهاي درسي منطبق با نيازهای كودكان و نوجوانان نيست و وظايف تربيت به درستي انجام نميگيرد و دانشآموزان در نهايت مدركي كسب مينمايند؛ ولي آگاهي و بينش و سيرت فرهنگي، سياسي، اقتصادي و مالي را به دست نميآورند! و مسوولان آموزش و پرورش، دغدغههاي تعريف سنتي از باسوادي را در ذهن خود دارند كه البته در همين مرحله نيز كمترين توفيق را به دست آوردهاند.
اكنون در تعريف « مدرنيته » ميگويند: باسواد كسي است كه علاوه بر داشتن مدرك تحصيلي و دانستن زبان و تسلط رايانه و اينترنت، مسووليتهاي شهروندي را نيز بپذيرد و از تعدد اجتماعي بهرهمند باشد و نسبت به مسائل اجتماعي و سياسي جامعه خويش بيتفاوت نباشند و در اجتماعات شركت كند و داراي شغلي باشد و نقش در توليد اقتصادي ايفا نمايد و شعور و تربيت مالي و اقتصادي را نيز داشته باشد، يعني اين اصل بر مسوولان و سياست گذاران تعليم و تربيت مبرهن باشد كه تربيت اقتصادي و شعور مالي در مدارس به عنوان يكي از مهمترين كاركردهاي مدارس مطرح گردد و مدارس و دانشگاهها بايد به اين سئوالات پاسخ دهند كه چرا دانشآموزان و دانشجويان پس از فارغالتحصيلي جذب بازار كار نميشوند و مدرك تحصيلي آنها منطبق با نيازهاي اجتماعي و اقتصادي نيست و چرا كشور ما كه يك درصد جمعيت جهان را دارد، نميتواند يك درصد توليد اقتصادي و مالي جهان را داشته باشد؟
و اگر نفت نبود داستان غمناكتر از اين ميشد !
وظايف تربيت اقتصادي و آموزش سرمايهداري
تربيت به معناي اوج دادن و زمينه را براي بالا رفتن و رشد فراهم ساختن است و تربيت اقتصادي، زمينه پيشرفت و رشد دانشآموز از جهت اقتصادي و مالي فراهم نمايد. دانشآموز پس از فارغالتحصيلي حرفهاي داشته باشد، به حرفه و شغل خود عشق ورزد و يا حداقل از شغل خويش رضايت داشته باشد و با مفاهيم توليد، توزيع، مصرف و پسانداز و سرمايهگذاري و سرمايهداري آشنا باشد و بتواند توفيقي كسب نمايد لذا وظايف تربيت اقتصادي و سرمايهداري عبارتند از:
1) جنبه هدايتي: مهمترين وظيفه تربيت اقتصادي، هدايت دانشآموز يا فراگير به جنبههاي مختلف اقتصادي و مالي است. آموزش و پرورش بايستي راه درست انديشيدن و نيكوزيستن و تفكر علمي و فني از مسائل اقتصادي به طور راهبردي و استراتژيك در كتابهاي درسي ارائه دهد.
2) جنبه سازندگي: تربيت اقتصادي و مالي وظيفه دارد در آدمي سازندگي و آفرينندگي و سازمان دادن ايجاد كند و او را از موجودي مصرفكننده به موجودي توليدكننده و سازنده تبديل نمايد. مصرفكنندگي كه اكنون حورهاي است كه جامعه ما را درگير ساخته و دغدغه مقام معظم رهبري در سال های اخیر نيز و تاكيد ایشان به اقتصاد مقاومتی گواه این مطلب می باشد.
3) جنبه تحولآفريني: در قديم گمان ميكردند كه انسانها، خجول، مستبد، غيرخلاق به دنيا ميآيند، البته اين امر تا حدودي به علت نقش وراثت قابل قبول است ولي واقعيت اين است كه تربيت حتي وراثت را هم تحت تاثير قرار ميدهد و آن را خنثي ميسازد، امروزه قائل هستند كه تربيت قادر به ايجاد تحولات ثمربخش در محيط مادي و معنوي بوده و موجد تغييرات فكري، ايجاد مهارتها، تركيب سنتهاي كهنه و نو براي پديد آمدن ارزشهاي مطبوع و در جمع توانايي براي دگرگونيهاست، نكتهاي كه در ابتدا اين مقال نيز گفته شد.
4) دادن آگاهيهاي لازم: تربيت وظيفه دارد از يك سو دانش لازم را به فرد براي يافتن گمشده خويش بدهد و از سوي ديگر او را به روابط و كيفيات زندگي و نيز حسن و قبح اشياء، منافع و معناي امور آگاه سازد و راه مناسب براي وصول به سعادتمندي را به او عرضه نمايد. مدارس فرصتي براي عرضه اطلاعات و آگاهيهاي لازم و اساسي در حوزههاي اقتصادي و مالي به دانشآموزان هستند و معلمان نيز بايد آگاه تر از اقشار جامعه باشند تا اطلاعاتي شايسته را به دانشآموز بدهند و با معلماني كمعلاقه و كمانگيزه و كمسواد نميتوان به توفيقي دست يافت و يا اگر معلماني آگاه و آموزگاراني با اطلاع، اطلاعات را رصد كرده و به دانشآموزان عرضه ميكنند و واقعيتهاي اقتصادي را به دانشآموزان بيان ميكنند، دولت مردان و مسوولان فرهنگي، اقدامات حاشيهاي و سياسي انجام ندهند. اكنون در ذهن دانشآموزان برخوردار از اينترنت، سئوالاتي وجود دارد كه پاسخهاي متناسب را طلب مينمايد. سياستزدگي و روزمرگي، دو معضل مهم مدارس ايراني است كه دانشآموزان را كمسواد و بيدانش بار ميآورد.
5) ساختن ابعاد انساني: و بالاخره با ديد وسيعتر بايستي گفت: تربيت وظيفه دارد سه جنبه آدمي را بسازد: تن و جسم، مغز و عقل، روح و روان. بدان گونه كه در سايه آن موفق به ايجاد رابطهاي صحيح بين خود و خدا و جامعه گردد. در جنبه فردي ميل وصول به ارزشهاي علاي، قدرت ابتكار و تصميمگيري در او پديد آمده و زندگي اش براساس معيارها و ضوابط انديشيده، مبتني بر استقلال، شخصيت، رعايت عدالت، شناخت زيبا و انتخاب احسن گردد ، در جنبه اجتماعي زندگي اش بر كنار از هر گونه پيشداوريها و مبتني بر اخلاق و فضايل انسانيت شود و انساني گردد كه در راه خدمت به جامعه بوده و براي جامعه عضوي مفيد و موثر باشد و اگر اين گونه تفكر كند، پول به عنوان وسيلهاي براي وصول به ارزشهاي اجتماعي و انساني ميشود نه به عنوان كسب قدرت و اعمال آن و يا وسيلهاي براي جبران دردها و رنجهاي اجتماعي.
مدارس سوئيس، عامل پيشرفت و توسعه سوئيس
سوئيس كشوري است با ويژگيهاي خاص و متمايز از جوامع شرقي و حتي اروپايي. كشوري است كه امنيت دارد و همين امنيت اين كشور را از پليس و قاضي بينياز كرده و از نظر اقتصادي سوئيس ملتي است سهامدار، سرمايهدار و سرمايهگذار. بيشك عامل توفيق اين كشور را بايستي در مدارس آن جست. مدارس سوئيس به دانشآموزان، تربيت اقتصادي و مالي و اجتماعي ميدهند.
در مدارس سوئيس به دانشآموزان ميگويند: سوئيس كشوري است فقير كه نفت و گاز و منابع طبيعي و صنعتي ندارد و تنها سرمايه سوئيس، انسان است ، بنابراين بايستي انسان را تربيت كرد و به نيازهاي انسان پاسخ داد. در مدارس سوئيس به دانشآموزان ميگويند: سرمايهداري و ثروتمندي ارزش است و سرمايهداران افتخار جامعه اند و بايستي حرمت آنها را نگه داشت و در كتابهاي درسي، داستانهايي از سرمايهداران سوئيس و اقدامات آنها در راستاي ترقي جامعه بيان ميشود.
در سوئيس به دانشآموزان گفته ميشود: به خاطر خدا بايستي ثروتمند بود و سرمايهدار ماند. در سوئيس اين نگرش تربيتي حاكم است كه سرمايهگذاري براي آموزش و پرورش هزينه نيست بلكه فرصت است، فرصتي براي سرمايهگذاري اقتصادي و اجتماعي، زيرا ثروتمندي و احساس مالكيت و سرمايهداري نشانه بلوغ اجتماعي است و امنيت آفرين است.
جامعهشناسان يكي از عوامل مهم جرم در اجتماع و پديده « ونداليسم »را فقر اقتصادي و فقر فرهنگي ميدانند. اگر افراد در اجتماع دلبستگي، تعهد، مشاركت و باور به جامعه خويش داشته باشند دست به اعمال خرابكارانه نميزنند و پديده ونداليسم به وجود نميآيد و جرم رشد نميكند؛ ولي اگر افراد اجتماع احساس كنند كه كشوري ثروتمند و سرمايهدار هستند ولي سهمشان از ثروت و سرمايه، فقط فقر و سفرههاي خالي است ديگر احساس تعلق به كشورش ندارد.
در مدارس سوئيس گفته ميشود كه براي دنياي خود آن قدر تلاش كنيد كه انگار هميشه در دنيا خواهيد ماند و براي آخرت خويش آن قدر تلاش كنيد كه همين فردا خواهي رفت! آيا اين سفارش امامان ما نيست؟
و به خاطر همين درسآموزي است كه سوئيسيها 35درصد از مالكيت عمومي سهام در مقياس جهاني را دارا هستند!
ما بايد اين شهامت را داشته باشيم كه طرحي نو و تحولي جديد در مدارس ايجاد كنيم و مدارس فرصتي براي تربيت اقتصادي و مالي و سرمايهداري باشد و بايد به اين پرسش پاسخ دهيم كه آيا همه كوششها و اميدها متوجه افزايش آزادي، عدالت و كاميابي نبوده است؟
اگر حاصل كار غير از اين است و اگر به جاي آزادي و رونق و رفاه با بندگي و بينوايي روبرو شدهايم، مگر نه اين است كه نيروهاي اهريمني و شيطاني، رشتههاي ما را پنبه كردهاند و قرباني نيروهاي شيطاني شدهايم كه اگر به آن چيره نشويم، ره به جايي نميبريم و براي مبارزه و دگرگوني باز هم بايد به سراغ مدارس رفت.
ضمن سپاس و قدردانی از توجه عضو محترم شورای شهر تهران به مسائل آموزش و پرورش و یاداشت اختصاصی که برای سخن معلم ارسال فرموده اند ؛ از کلیه همکاران گرامی تقاضا می شود که مطالب خود به مناسبت آغاز سال تحصیلی را از طریق این آدرس ارسال فرمایند :
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
علاوه بر کتاب های درسی و برنامه های رایج در مدارس ، حتی مسایقات هنری و فرهنگی هم در راستای همین اهداف برگزار می شوند !!
وقتی دانش آموز این همه شکاف طبقاتی را می بیند چگونه می خواهد مولفه های جامعه مدنی را بپذیرد ...
همان سوئیسی که شما مثال زدید از نظر وضعیت اقتصادی چگونه است شاخص فلاکت در آن چه میزان است در آن کشور بودجه آموزش و پرورش چه میزانی از درآمد کشور را تشکیل می دهد ...
همه از دستگاه تعلیم و تربیت کشور متوقعند اما مشکلات و کاستی هایش را نادیده می گیرند و تنها می نالند .
تا زمانی که تصمیم سازان و تصمیم گیران در مجلس و دولت نگاه جدی و شایسته ای به مقوله آموزش ندارند وضعیت بحرانی تر و شکننده تر خواهد شد .
با سلام
از این که منت نهاده و پیام خود به مناسبت آغاز سال تحصیلی را از طریق سایت محبوب و مقبول فرهنگیان یعنی سخن معلم اطلاع رسانی نموده اید سپاسگزاریم .