اگر هر كدام از ما سيري گذرا در شهرهاي محل سكونتمان داشته باشيم، تابلوهاي متعدد مدارس غيرانتفاعي را به وفور در اطراف و اكناف آن مشاهده ميكنيم كه زمينه را براي منافع شخصي عدهاي فراهم كرده است؛ مدارسي كه شايد فكر اوليه ايجاد آن كم كردن بار مالي دولت بود، اما بدون شك اين امر اتفاق نيفتاد.
آنچه در اين باره بايد بدان توجه شود، اين واقعيت است كه به چه ميزان دغدغههاي آموزشي در اين مدارس در اولويت بالايي قرار دارد؟ بيگمان، استفاده از نيروهاي مجرب، نياز به هزينههاي بالايي دارد كه نميتواند مسئول يك مدرسه غيرانتفاعي در ابتداي كار به راحتي از عهده آنها برآيد، بنابراين مجبور است مجموعهاش را با فارغالتحصيلاني كه نيازمند كار هستند پر كند كه متاسفانه تعداد زياد تحصيل كردههاي بيكار، زمينه انجام اين كار را فراهم كرده است.
بايد اين مهم را در نظر داشته باشيم كه صرفا مدرك يك فرد نميتواند در رشد آموزشي موثر باشد، چرا كه توسعه كيفي آن نيازمند استانداردهاي آموزشي است و از طريق مدرك به تنهايي محقق نميشود.
متاسفانه آنقدر فرهنگ چشم و هم چشمي گسترش پيدا كرده كه ثبت نام در مدارس غيرانتفاعي را نيز تحتالشعاع خود قرار داده است.
بيگمان، جذب افراد ناكارآمد با وجود همه جذابيتهاي ظاهري محيط نميتواند راهكاري منطقي باشد. در اين مدارس، متاسفانه به دليل اينكه موفقيتهاي خود را به رخ اوليا بكشانند، به دانشآموزان، بیشتر از ظرفيت دريافت آنها فشار میآورند و دانشآموز به تدريج دچار نوعي بيعلاقگي ميشود.
بايد پذيرفت كه روال طبيعي زندگي اجتماعي دانشآموز در همان محيطي كه دانشآموزان متنوع حضور دارند (مدارس دولتي) بيشتر تحقق مييابد و دانشآموز از جامعهپذيري بيشتري برخوردار خواهد بود.
البته در اين مورد ذكر اين نكته ضروري به نظر ميرسد كه سيستم آموزشي بايد بکوشد كه جذابيتهاي محيط مدارس را افزايش داده و محيط پرنشاط تري را به ارمغان آورد تا همه دانشآموزان مبتني بر استعداد و علاقه خود زمينه رشد و پيشرفت را داشته باشند و اوليا مجبور نباشند، فرزندان شان را به مدارس غيردولتي بسپارند كه انحصار آموزشي سختي بر آنها حاكم بوده و رشد اجتماعي دانشآموز در آنها به فراموشي سپرده ميشود، اگرچه بايد قبول كرد كه گزينش افراد و تعداد مدارس نيز در اين مورد بايد منطقي و اصولي باشد.
روزنامه آرمان
نظرات بینندگان
سوال اینجاست که کدام دانش آموزان توان ثبت نام در این مدرسه را دارند:
بچههای مسئولان کشور
بچه پولدارهای مولتی میلیارد
بهترین رشته های دانشگاهی نصیب.همین بچه ها میشود
و سهم دانش آموزان بی بضاعت, کم بضاعت و حتی متوسط از رشته های خوب دانشگاهی, هیچ است!
اگر استعدادهای درخشان در بین این دانش آموزان باشد, آیا جامعه با دست خود, تیشه به ریشه آینده نمیزند!؟
چند وزیر ومعاون ومدیرکل و...از این نعمت استفاده می کنند.
آینده ایران= نهایت شکاف و فاصله طبقاتی.