صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

مرتضی قره‌باغی

عدالت آموزشی و چالش‌های آن

عدالت آموزشی در نظام آموزش و پرورش ایران  از پنجره دفتر مدیر، مشغول تماشای بازی بچه‌ها در حیاط مدرسه بودم. ناگهان صدای دانش‌آموزی در اتاق پیچید. با لحنی طلبکارانه از مدیر می‌خواست، وساطت کند بلکه معلم از سرسختی دست بردارد و با چند نمره ناقابل او را قبول کند. چند دقیقه قبل که تعدادی از دانش‌آموزان خواسته‌های مشابهی را مطرح کرده بودند با قاطعیت از سوی مدیر رد شده بود. با خودم گفتم آقای مدیر این‌بار دیگر کاسه صبرش لبریز خواهد شد و با لحن تندتری طبق روال قبل خواهد گفت: وساطت کنم که بدون زحمت قبول بشوید؛ دانش‌آموز باید مسئولیت و وظایف خودش را انجام بدهد. چندبار شما را نصیحت کردم که درس بخوانید. ولی این‌بار حدسم درست از آب درنیامد. مدیر با لحن آرامی گفت: پسرم امتحان چند شدی؟ دانش‌آموز با حالتی حق به جانب پاسخ داد: من نمی‌دانم چرا در این درس افتادم؟ من باید قبول می‌شدم.
مدیر قول مساعد به دانش‌آموز داد و او را امیدوار کرد که پا درمیانی و با معلمش صحبت کند. معلم را به خوبی می‌شناختم بیشتر از 17‌سال افتخار همکاری با او را دارم؛ انسان باسواد و شریفی است. از طرف دیگر معلم به اعتراض همه دانش‌آموزان معترض رسیدگی کرده بود دلیلی نداشت که دوباره دچار اشتباه شود. از مدیر پرسیدم چرا خواسته این دانش‌آموز را قبول کردی. پادرمیانی شما چه معنایی خواهد داشت؟ چرا این قول را به دانش‌آموزان قبلی ندادید. مدیر مدرسه کمی اخم کرد و با اکراه پاسخ داد: پدر این دانش‌آموز آدم خیر و نیکوکاری است به مدرسه کمک مالی شایانی کرده است. هرچند او توقعی از ما ندارد ولی ما هم به رسم احترام نباید بگذاریم فرزندش در مدرسه ما اذیت شود.

مدیر صدایش را کمی پایین آورد و ادامه داد: بیشتر از یک‌سال است که اداره آموزش و پرورش هیچ مبلغی بابت سرانه پرداخت نکرده است. هزینه آب، برق، تلفن، گچ، برگه امتحانی و صد تا چیز دیگر را از کجا باید تأمین کنم. گفتم: چه ربطی دارد؟ یعنی هرکس به مدرسه کمک مالی بیشتری کند، باید خدمات بیشتری دریافت کند آن هم از این نوع خدمات؟ گفت: من که خدای نکرده نمی‌خواهم، معلم را تحت‌فشار قرار دهم. من فقط موضوع را مطرح می‌کنم، هر جور معلم صلاح بداند دخالتی نمی‌کنم.
البته تبعات منفی کمک مالی به مدرسه، منحصر به این موضوع یا مدرسه خاصی نیست. وقتی سرانه مدارس دولتی خیلی دیر پرداخت می‌شود یا مبلغ پرداختی کفاف هزینه‌ها را نمی‌دهد، چگونه یک آموزشگاه بدون پول دوام بیاورد؟

طبیعی است که دست نیاز به سوی والدین بچه‌ها دراز کند و از ایشان استمداد بطلبد. برخی هنوز فکر می‌کنند تبعیض‌های آموزشی فقط محصول طبقه‌بندی مدارس است هرچند این سخن درست است و معلمان مجرب و بهترین تجهیزات آموزشی به مدارس خاص مانند تیزهوشان و نمونه‌دولتی اختصاص می‌یابد ولی تمام حقیقت را بیان نمی‌کند.

در خود مدارس عادی دولتی، عدالت آموزشی نقض می‌شود. در اکثر مدارس دولتی، کلاس‌های تقویتی، اردوهای تفریحی، آزمون‌های علمی و... فقط برای دانش‌آموزانی تشکیل می‌شود که پول پرداخت می‌کنند.

یکی از شرط‌های عدالت آموزشی این است که مدارس دولتی در تمام شهرها و روستا‌های ایران گسترش یافته باشد به‌گونه‌ای که هیچ دانش‌آموزی بدون مدرسه و معلم نماند. این شرط لازم است ولی کافی نیست باید در خود مدرسه نیز امکانات و تجهیزات آموزشی عادلانه در اختیار دانش‌آموزان قرار بگیرد. البته نباید تلاش‌های گسترده برای ایجاد عدالت آموزشی را در کشورمان نادیده گرفت.

قانون اساسی در اصل سی‌ام می‌گوید: دولت موظف است وسایل آموزش‌ و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد. در بند 9 از اصل سوم قانون اساسی هم بر رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمام زمینه‌ها تأکید شده است. امروز در جامعه ما اصل تعلیم و تربیت رایگان و بدون تبعیض که هدف قانون اساسی بوده با چالش‌های جدی مواجه شده است تا وقتی‌که دولت بودجه کافی و لازم به تعلیم و تربیت رایگان اختصاص ندهد مدیران مدارس مجبورند کسری بودجه را از جیب مردم تأمین کنند. فقط مدیران با روش‌های مختلف آن را مشروع جلوه خواهند داد. حتی پدران و مادرانی که عضو انجمن اولیا و مربیان در مدارس هستند باید درک کنند وظیفه اصلی آنها طرح ایده‌های نو به منظور مشارکت در مدیریت مدارس است و اجازه ندهند انجمن تنها رسالتش دریافت پول از مردم باشد. اگر روند فعلی دریافت پول از مردم ادامه یابد عملا از عدالت آموزشی که هدف قانون اساسی است روز‌به‌روز دورتر خواهیم شد. بدون عدالت آموزشی پیشرفت اقتصادی و سیاسی ممکن نیست زیرا فاصله فقیر و غنی بیشتر خواهد شد.

شاید در زمان تدوین و تصویب قانون اساسی کمتر کسی فکر می‌کرد که موضوع تعلیم و تربیت رایگان و بدون تبعیض در عمل تا این حد مشکل و پیچیده از کار درآید به قول حافظ: چو عاشق می‌شدم گفتم که بردم گوهر مقصود * ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد .

روزنامه شهروند

جمعه, 06 شهریور 1394 10:22 خوانده شده: 2309 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1394/06/06 - 13:11
احسنت. البته همه دانش اموزان مجبور به شرکت در مسابقات علمی هستند حتی انهایی که وضعشون نامناسبه وباید پول این جور ازمونها را قرض کنند وبه مدرسه بدهند
پاسخ + +2 0 --
فرهنگی 1394/06/06 - 14:19
بعضی از معلمان دانش آموزان را وادار به خرید کتابهای کمک آموزشی و نمونه سوالهای مختلف میکنند بدون آن که به توان مالی دانش آموزان توجه کنند.
بعضی مدیران با انتشارات هماهنگ میکنند و دانش آموزان را وادار به خرید کتابهایی. میکنند که ضرورتی ندارد....
پاسخ + +3 0 --
فرهنگی 1394/06/06 - 14:23
دبیرستان حضرت زینب در منطقه 12 از دانش آموزان 600000 تومان شهریه می خواست و دانش آموزانی که این مبلغ را پرداخت نمیکردند, دایم مورد سرزنش مدیر و معاون قرار میگرفتند. بچه‌های اعضای انجمن و دانش آموزان مرفه مورد توجه و احترام..
البته این اختصاص به این مدرسه و این منطقه ندارد, همه جایی است..

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور