از نظر من علیرضا کاظمی یک وزیر اصولگرای محترمِ معتدلِ متشخصِ مومنِ بسیار سالم و دارای تجارب مدیریتی موفق هست. ساده انگاری نسبت به اداره ی یک ابر مجموعه مانند آموزش و پرورش، نشانه ی عدم شناخت فرد نسبت به این سازمان بسیار بزرگ است. قطعا اهرم ها و عاملان داخلی و خارجی زیادی مدیر مجموعه را در تنگناهای فراوان قرار می دهند، گویی که مجموعه تنها یک مدیر ندارد و مدیریت ابرچالش ها و بحران ها نیاز به همراهانی قدر، صادق و کاردان دارد.
شنیدن برخی شایعات مرتبط با انتصابات که کاملا با شناختم از شخصیت آقای کاظمی و یاران مورد وثوقش به دور بود باعث شد از سر دلسوزی چند خط پیش رو را برایش بنویسم تا مبادا آبرویش قربانی سپردن امور به نااهلش شود.
حسین صادقی رئیس فعلی مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی با سی و اندی سال سابقه در حوزه های دیگر از اولین انتخاب های علیرضا کاظمی بود.
چهره ی نامقبول و شایعاتی که در فضای مجازی، به ناحق از علیرضا کاظمی شکل گرفته و گاه به ناحق مواردی در حق او عنوان می شود، و علاوه بر آن مسائلی مانند حس منفی و نگرانی استان ها در امر انتصابات یا دلشوره های بازنشستگان در بحث مطالبات ، قطعا چالش هایی هست که در صورت مدیریت درست رئیس مرکز ، بخش زیادی از موارد تا به این میزان آسیب رساننده نمی شدند. آقای وزیر باید بداند گاهی اوقات با یک اشتباه نوزده نمی شوند ؛ صفر می شوند…!
علیرضا کاظمی اگر می خواهد خط پایانی بر این شکست در اعتماد و اعتبارش در جامعه ی معلمان بکشد و آنها تا حدودی با او همدل و همراه شوند، قطعا باید قاطعانه انتخاب خود را اصلاح کند.
یکی از الزامات اصلی برای موفقیت در روابط عمومی، تسلط بر ابزارها و تکنیکهای ژورنالیستی، خصوصا از نوع مدرن و مربوط به فضای سایبری و ارتباطات مجازی است.
رئیس فعلی مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی به وضوح با این ابزارها آشنا نیست و چند توییت کم بازدیدش هم نشان داده که نمیتواند پیامهای مؤثر و جذابی را به جامعه منتقل کند.
اخبار هفتگی امید بخشش هم که مضحکه ی اصحاب رسانه شده است! عدم توانایی در استفاده از رسانهها، تحلیل اخبار و تولید محتوای مناسب، باعث شده که او نتواند در ایجاد ارتباط و تعامل مؤثر با رسانهها و جامعهی هدف خود موفق باشد.
محبوبیت و اعتبار در بدنهی آموزش و پرورش برای یک مدیر روابط عمومی بسیار حائز اهمیت است. رئیس فعلی مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی نتوانسته اعتماد و احترام معلمان و کارکنان وزارت آموزش و پرورش را جلب کند و به سختی میتواند نظرات و خواستههای آنها را به مقامات بالاتر منتقل کند. این عدم محبوبیت متاسفانه به عدم همکاری و همدلی از طرف معلمان و دیگر کارکنان منجر شده است.
روابط عمومی قوی نه تنها نیازمند مهارتهای ارتباطی است، بلکه الزامات و استانداردهای فراوانی دارد. رئیس فعلی مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی نتوانسته به درستی وظایف خود را شناسایی کند و در ساده ترین شبکهسازی ها هم موفق نبوده چه برسد به ایجاد شبکه های مؤثر!
این عدم توفیق باعث ایجاد یک تصویر منفی از وزارت آموزش و پرورش و شخص وزیر شده است. از سویی نداشتن درک صحیح از نیازها و انتظارات جامعهی آموزشی به ضعف در عملکرد او منجر شده.
یکی از وظایف اصلی روابط عمومی ایجاد شبکههای ارتباطی مؤثر بین ذی نفعان داخلی و خارجی مختلف است. رئیس فعلی مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی نتوانسته یک شبکهی ارتباطی قوی میان معلمان، مدیران مدارس و مقامات وزارتخانه برقرار کند و نظرات و نیازهای آنها را به درستی به وزیر منتقل کند. این امر همان گونه که عنوان شد منجر به عدم همدلی میان معلمان و وزیر آموزش و پرورش شده و موجب بروز نارضایتیها و چالشهای بیشتر هم خواهد شد.
با توجه به چالشهای فوق، رئیس فعلی مرکز در نقش خود به عنوان با مشکلات جدی مواجه شده و عدم آشنایی با ابزارهای ژورنالیستی، فقدان محبوبیت در بدنهی آموزش و پرورش، ناآشنایی با الزامات روابط عمومی و عدم توانایی در ایجاد شبکههای ارتباطی مؤثر، همگی عواملی هستند که مانع موفقیت او شده اند.
در نهایت، پیشنهاد می کنیم آقای وزیر برای نجات خود، خیلی زودتر تصمیم صحیح برای تغییر رئیس روابط عمومی بگیرد.
آقای وزیر باید بداند گاهی اوقات با یک اشتباه نوزده نمی شوند ؛ صفر می شوند…!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
متاسفانه رئیس فعلی روابط عمومی در اوهامات خود هم تصور تصدی چنین پستی را نمیکرد، اما متاسفانه با لابیگری برخی از ذینفوذان در این پست گمارده شد.
چه بسا آن عزیز علاقهمند به توییتر که مشاور وزیر محترم شده است، با همان ادبیات تمجیدی از دکتر کاظمی بهتر از رئیس فعلی مرکز کار را جمع میکرد.