صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

دکتر مرتضی مجدفر

به امید تیزهوش شدن همۀ ایرانیان !

این روزها همراه با دوستانم ابراهیم اصلانی و دکتر لیلا سلیقه‌دار در حال نوشتن کتاب راهنمای آموزشی معلمان مجری طرح شهاب در دورۀ ابتدایی هستیم و تمام فکر و ذکرم شده است چگونگی غنی‌سازی آموزش دانش‌آموزان تیزهوش، سرآمد و با‌استعداد، به ویژه در دورۀ ابتدایی. به همین دلیل هر مطلبی که در سال‌های گذشته در مورد تیزهوشان نوشته‌ام، از آرشیوم بیرون کشیده‌ شده‌اند و در حال مرور آن‌ها هستم. اسفند سال92 یادداشتی نوشتم که نقدی بود بر یک طرح آموزشی در دورۀ وزیر سابق آموزش‌ و‌ پرورش. این یادداشت در شوق‌تغییر شمارۀ 10 چاپ شد، ولی نه به شکلی که در ادامۀ مطلب خواهید خواند، بلکه با جرح و تعدیل‌های فراوان و استدلال‌هایی که مدیر مسئول محترم مجله برای لزوم این تغییرات ارائه دادند و صد البته در آن مقطع، من پذیرفتم و یادداشت به شکل مثله شده به چاپ رسید. از این رو، اکنون ترجیح می‌دهم متن اصلی این یادداشت را برای ثبت در حافظۀ تاریخی آموزش‌ و پرورش کشورمان، در ادامۀ مطلب ‌بخوانید.

افزایش فله ای مدارس تیزهوشان در زمان وزارت حاجی بابایی و پوپولیسم آموزشی  وزیر آموزش‌ و‌ پرورش سابق- حمیدرضا حاج‌بابایی- در آخرین روزهای مدیریت خود در دولت دهم، موفق به دریافت نشان درجۀ یک تعلیم‌ و‌ تربیت شد. معمولاً این نشان به کسانی اعطا می‌شود که کار علمی خارق‌العاده یا تأثیرگذاری را در حوزۀ تعلیم‌ و تربیت انجام داده باشند و اثرات آن کار برجسته، به طور بارزی در نظام آموزشی کشور برجای مانده باشد. در هنگام اعطای این نشان به وزیر سابق، هیچ گاه گفته نشد که آقای حاج‌بابایی بابت کدام اقدام مشعشع خود، به دریافت چنین نشانی مفتخر شده است؟

آیا تأسیس مجتمع‌های آموزشی و افزوده شدن یک لایۀ مدیریتی به مدارس روستایی و چندپایه موجب اعطای این نشان بوده است؟ یا تألیف کتابی با عنوان «مدرسه‌ای که دوست دارم...» با مشارکت خانم دکتر کشاورز و بهره‌گیری بدون ذکر منبع از آثار دیگران از جمله 30-40 صفحه‌ای از  یکی از کتاب‌های حقیر نگارندۀ این یادداشت؟ و یا سایر اقدامات علمی ؟

هر چقدر فکر کردم، نتوانستم هیچ یک از این دلایل ذکرشده را عاملی برای دریافت نشان درجۀ یک تعلیم‌ و‌ تربیت از سوی وزیر سابق بدانم، ولی به نظر می‌رسد تعریف جدیدی که از سوی ایشان در ارتباط با هوش،تیزهوشی و سرآمدی ارائه و منجر به افزایش فله‌ای مدارس تیزهوشان در کل کشور شد، شاید یکی از دلایل این انتخاب باشد.

حتماً تاکنون در منابع علمی به تعریف منحنی نرمال و توزیع هوش افراد در جامعه براساس نمودار زنگوله‌ای معروف، برخورده‌اید. برخی از اطلاعات پایۀ مربوط به این موضوع را می‌توانید در مقالۀ دوست اندیشمندم ابراهیم اصلانی که در شمارۀ 10 مجلۀ شوق‌ تغییر درج شده است، بخوانید. بر اساس این تعریف، تنها دو یا با اغماض، دو و نیم درصد افراد جامعه می‌توانند جزو تیزهوشان و سرآمدان به شمار آیند.

بنابراین، هر دانش‌آموز خوبی را که بتواند از عهدۀ دروسش برآید و در آزمون‌ها به نمرات خوبی دست پیدا کند، نمی‌توان تیزهوش تلقی کرد. این قبیل بچه‌ها را شاید بتوان دانش‌آموزان فعال، برتر یا افرادی دانست که در منحنی نرمال، نزدیک به افراد تیزهوش قرار می‌گیرند،  ولی به هیچ عنوان تیزهوش نیستند.

آقای حاج‌بابایی، از نخستین روزهای مدیریتش گزاره‌ای را مطرح کرد و به شدت درصدد اجرایی کردن آن برآمد. او معتقد بود برای برخورداری همۀ مردم از عدالت آموزشی، باید تعداد مدارس تیزهوشان را در سراسر کشور افزایش داد.

او اعتقاد داشت چون تعداد مدارس تیزهوشان در گسترۀ کشور کم است، بسیاری از خانواده‌هایی که در آرزوی فرستادن فرزندان خود به این قبیل مدارس هستند، در حسرت تحقق این آرزو می‌سوزند و می‌سازند و لذا باید تعداد مدارس تیزهوشان لااقل به تعداد هر شهر بزرگ 4 واحد (دو مدرسۀ راهنمایی  و دو دبیرستان دخترانه و پسرانه) افزایش یابد.

او برای تحقق این گفتۀ خود، سازمان ریشه‌دار پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد) را که متولی رسیدگی به امور مدارس تیزهوشان در کل ایران بود، منحل و به واحدی کوچک در زیرمجموعۀ ادارات کل آموزش‌وپرورش استان‌ها تبدیل کرد و متعاقب این اقدام سازمانی، به تدریج تعداد مدارس تیزهوشان را در کل کشور که با تأسی از تفکر علمی  وجود حداکثر دو و نیم درصد دانش‌آموزان تیزهوش در یک جامعۀ نرمال طراحی شده بود، به یک‌باره تا 3 و این اواخر تا 5 برابر افزایش داد و اکثر شهرهای بزرگ و کوچک دارای مدارس تیزهوشان (با اسامی گوناگونی چون فرزانگان، فرهیختگان و...) شدند.

طبیعی بود که این کار، موجبات رضایت عمومی بسیاری از خانواده‌هایی را که سال‌های قبل فرزندان‌شان در آزمون‌های ورودی مدارس استعدادهای درخشان شرکت می‌کردند و قبول نمی‌شدند، فراهم کرد. بعدها، در دورۀ وزارت همین وزیر، با زیرپا گذاشتن یک اصل دیگر در وزارت آموزش‌ و‌ پرورش که در زمان معاونت همین وزیر فعلی- دکتر فانی- در امور آموزشی این وزارتخانه بنیان گذاشته شده بود، پوپولیسم آموزشی و راضی کردن خانواده‌ها به هر شکل ممکن، رنگ و بوی دیگری گرفت.

سال‌ها پیش بر اساس طرحی در وزارت آموزش‌ و‌ پرورش، تأسیس مدارس نمونۀ دولتی- که تقریباً یک رده پایین‌تر از مدارس تیزهوشان به شمار می‌رفت، تصویب شد. طبق این طرح،به مناطق محروم اجازه داده می‌شد برای جلوگیری از دور ماندن قاطبۀ دانش‌آموزان مستعد از آموزش‌های با‌کیفیت، مدارس نمونۀ دولتی تشکیل شود و ادارات منطقه‌ای، این قبیل دانش‌‌آموزان را با برگزاری آزمون از بین بچه‌های همان مناطق انتخاب و در مدارس خاصی که از امکانات و بودجۀ مناسبی برخوردارند، ثبت‌نام کنند. در زمان آقای حاج‌بابایی، اما قید مناطق محروم برداشته شد و همۀ مناطق، مجاز به تشکیل مدرسۀ نمونۀ دولتی شدند. همۀ این مدارس،آزمون‌محور بودند و در این شرایط، کار مدارس عادی، به دلیل افزایش سهمیۀ ورودی، به برگزاری کلاس‌هایی برای تربیت دانش‌آموزان جهت ورود به این مدارس تبدیل شده بود.

اگرچه این کار وزیر آموزش‌ و‌ پرورش به شدت در بوق و کرنا می‌شد و در تمامی گزارش‌های وزارتی دوران وزارت حاج‌بابایی، از افزایش مدارس تیزهوشان به عنوان یک موفقیت یاد می‌شد، ولی هیچ گاه از افت کیفیت، قلب‌شدن مفهوم تیزهوشی و امیدوار کردن واهی خانواده‌ها با تیزهوش خواندن بی‌رویه و غیر‌علمی فرزندان آن‌ها، سخنی به میان نمی‌رفت.

البته در بین مدارس جدید تأسیس‌شده به نام تیزهوشان، مدارسی یافت می‌شدند و هنوز هم یافت می‌شوند که مدارس خوب و حتی بسیار خوبی هستند و رگه‌هایی فراوان از مدیریت خوب مدرسه‌ای و کار علمی- آموزشی مناسب در آن‌ها مشهود است. لذا ما به هیچ عنوان منکر خدمات و زحمات برخی از این مدارس نیستیم، ولی می‌گوییم اکثر این مدارس، آموزشگاه‌های خاص تیزهوشان نیستند و همۀ دانش‌آموزانی که در این مدارس درس می‌خوانند، تیزهوش نیستند و بالطبع اگر به هر دلیلی، این افراد در ادامۀ تحصیل و بر اساس انتظاراتی که از یک فرد تیزهوش می‌رود، موفق نشوند، پاسخ‌گوی شکست تحصیلی و سرخوردگی آنان، سیاست‌گذاران آموزشی دولت دهم و در رأس آن‌ها آقای حاج‌بابایی خواهد بود که با تفسیر عوام گرانه از هوش و تیزهوشی،می‌خواست به مردم یادآور شود تیزهوشی حق همه است و اگر دولت‌های قبلی و بعدی قصور کرده‌اند و یا خواهند کرد، مردم نباید بگذارند فرزندان آن‌ها از حق آموزش برتر برخوردار نباشند.

پیشنهاد می‌کنیم حال که آقای حاج‌بابایی فراغت پیدا کرده‌ است، اندکی تأمل کند، با بهره‌گیری از نظرات دوستان و همراهان خود، تعریف جدید از هوش و تغییر در منحنی زنگوله‌ای را که درصد افراد تیزهوش جامعه را از دو و دو و نیم درصد، تا نزدیک 10 درصد افزایش می‌دهد، در قالب یک نظریۀ علمی بیان کند. در این صورت به یمن ثبت این نظریه، شاید ما هم کوتاه بیاییم و دیگر دربارۀ این‌که چرا ایشان به نشان درجۀ یک تعلیم‌ و تربیت مفتخر شده‌اند، چیزی نگوییم.

درست است که سال‌ها بدون توجه به نظریه‌های علمی و بدون دلیل، در افواه، خودمان را باهوش‌ترین مردمان دنیا لقب داده‌ایم، ولی امیدواریم بالاخره روزی برسد که منحنی نرمال هوش ما ایرانی‌ها، آن قدر چوله به راست شود که همه در زمرۀ افراد تیزهوش و سرآمد قرار بگیریم. در این صورت هیچ کس نخواهد توانست بر نظر آقای وزیر سابق،کوچک‌ترین شبهه‌ای وارد کند.

گونش
دوشنبه, 26 مرداد 1394 22:50 خوانده شده: 3149 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +9 -3 --
حسینی 1394/05/26 - 23:15
با این اوصاف تنها تیز هوش کشور خاصه در حیطه آمورش جناب حاجی بابایی بوده وبس!!!!!؟؟؟؟؟؟
پاسخ + 0 0 --
علی 1394/05/27 - 14:09
همکاران گرامی تا جایی که در قسمت اموزش به من مربوط است درست میگوید چون ۵سال در مدرسه راهنمایی مرکز استان بخش شیمی علوم تجربی را تدریس،میکنم سال اولی که بودم واقعا ۸۰ درصد سختکوش و ۳۰ درصد تیزهوش بوذند که امسال کنکور دادند که امیدوارم موفق شوند ولی ۲ سال بعدش ظرفیت را ۲برابر کردند که واقعا ۳۰ درصد انها از دانش اموزان مدارس عادی هم ضعیفتر بودند با این کلاسهای بیرون و کلاس تست امده بودند امسال میروند دوم دبیرستان و خانواده ها یی پر توقع ۵سال قبل آزمون در ۲مرحله با سوالات کشوری بود حالا استانی معلوم است چه کسانی طراح
این ۲سال که متوسطه اول امده حدود ۴۰ درصد ضعیف دارند و چون حس رقابت در ابتدایی کشته شده نمره برایشان مفهوم ندارد. امشال برای ۹۴ ۳۰ درصد بیشتر گرفتند که معلوم است چه وضعیتی دارند


سوالند امسال در یک مرحله و
پاسخ + +16 -6 --
ناشناس 1394/05/27 - 06:11
شما مثل اينكه با اسم مدارس مشكل دارى خيلى هم كار خوب و ارزشمندى بوده مخصوصا براى شهر هاى متوسط و كوچك .
شما مثل اينكه از عدالت اموزشى ناراحت هستيد چه اشكالى دارد مثلا همه دانشگاه هاى كشور امكانات و سطح اموزشى در حد صنعتى شريف داشته باشند و دانشجويان در هر سطحى از هوش از بهترين تجهيزات و امكانات و منابع معتبر اموزشى بهره ببرند. دو و نيم درصد مدنظر شما طبق كدام تست هوش معتبر جداسازى مى شدند اينكه به نظر شما دانش اموزان شهر هاى بزرگ تيزهوش هستند و دانش اموزان مناطق دور از مركز مانند مناطق استان سيستان و بلوچستان حق تحصيل در بهترين مدارس را ندارند فاجعه است.
پاسخ + +6 -12 --
ناشناس 1394/05/27 - 06:14
متاسفانه طرح شهاب بدترين طرح ممكن اجرا شده در مدارس كشور است به چند دانش اموز يك كلاس مى گويند شما باهوش تر و سرامدتر از ديگران هستيد و نتيجه اين مى شود كه اعتماد به نفس ساير دانش اموزان كم ميشود مخصوصا در دوره ابتدايى.
پاسخ + 0 0 --
وحید 1394/05/27 - 21:56
دوست گرامی ، لطفا مطلب را بازخوانی کنید زیرا انگار شما متوجه نگارنده محترم نشده اید ، از لحاظ علمی و شناختی ، برای تیز هوش بودن باید شاخص ها و ملاکهای آن را داشته باشد که بیشتر ناشی از استعدادهای ذاتی است و نمیتوان کودکی را با ( وادار کردن ) تمرین و تکرار و آموزش به درجه ی تیزهوشی رساند ! با چنین ظلمی که در حق کودکان انجام گرفته است ! اثرات مخرب آنرا در آینده ای نزدیک شاهد خواهیم بود .
پاسخ + +8 -12 --
ناشناس 1394/05/27 - 06:16
مثل اينكه دولت قبل شر مطلق بوده اين دولت خير مطلق
پاسخ + +15 -6 --
فرهنگی 1394/05/27 - 09:00
آقای حاج بابایی بر تعداد مدارس تیزهوشان افزود، اژمون ورودی مدارس را که لغو نکرد. بنابراین امکان ورود برای تعداد بیشتری از تیزهوشان فراهم و از انحصاری شدن این مدارس جلوگیری شد.

متوجه نشدم اشکال این کار چیست؟
پاسخ + +15 -3 --
فرهنگی 1394/05/27 - 09:03
ظاهرا طرح شهاب هم سخنان آقای حاج بابایی را تایید می کند که همه دانش آموزان استعداد و هوش سرشار دارند وفقط باید شناسایی گردند.

باز متوجه نشدم چرا طرح شهاب خوبه و افزایش تعداد مدارس تیزهوشان که دانش آموزان بیشتری را در مناطق مختلف پوشش میدهد، بد است.

فقط چون وزیر سابق آن را اجرایی کرد!
پاسخ + +8 -8 --
فرهنگی 1394/05/27 - 09:54
متاسفانه این رویه غلط که " همه حق دارند تیز هوش باشند" شده یک درد سر جدید برای معلمان.
شخصا سال گذشته در یکی از مدارس به اصطلاح نمونه دولتی تجربه ی این فرایند غلط را داشته ام.
در درس فیزیک به غیر 10-15 درصد اقلیت، اکثریت در مفاهیم پایه ی ریاضی (ابزار حل مساله) حتی در جمع و تفریق ساده مشکلات اساسی داشتند. با این وجود ادعای تیزهوشی که کادر مدرسه و اداره به آنها و اولیای آنها القا کرده بودند، باعث میشد که ضعف دانش آموز تماما به پای معلم نوشته شود.
متاسفانه اکثر دانش آموزان فاقد ابتدائی ترین استانداردهای لازم برای این مدارس می باشند.
به نظر میاد دلیل اصرار به ادامه فعالیت این نوع مدارس بیشر برای پر کردن کیسه نوکیسه های ( مدیر ، کادر و ....) طمع کار میباشد. پول های خوبی تو این مدارس جریان دارد.
از قدیم گفتن که اگه برای ما آب نداره، برای بعضی ها حتما نون داره.
پاسخ + +2 -8 --
علی 1394/05/27 - 22:37
به نظر بنده همان دو تا دو و نیم درصد اشاره شده در مقاله می توانند تیز هوش به معنای واقعی باشند. و ساختن و تولید مدارس به اصطلاح تیز هوش و فرزانگان و غیره برای آ پ ،مالیدن شیره بر سر خانواده ها است و ایجادد توقع بیجا و بی خود .با هیچ منطقی جور در نمی آید که دانش آموزی که هنوز ضرب و تقسیم ساده و یا نوشتن یک جمله ی بدون غلط را بلد نیست ،حتی سر از مدارس نمونه و تیز هوش در بیاورد.
پاسخ + +11 0 --
کارشناس 1394/06/06 - 15:24
مقاله شما خیلی علمی بود مواظب باشید که شمارا ندزدند
مقدار قراداد شما با طرح شهاب چقدر است؟
ایشان منظورشان این است که همه شهرها تیز هوش دارند نه همه تیز هوشند.
ماظب باش این مقاله علمی را یونسکو تصاحب نکند آی کیو
معرفت و عزتمندی چیز خوبی است.
توهین به دیگران ادم را بزرگ نمی کند.
پاسخ + +10 0 --
ناشناس 1394/06/07 - 10:02
من فكر مي كنم انصافا از همه وزاري آموزش و پرورش تيز هوش تر آقاي حاجي بابايي است تيز هوشي را بايد از ميزان كارهايش ديد البته ممكن اشكالاتي هم داشته باشد اما ما وزيري به پركاري او و هوش بالايش نديديم
اگر قرار باشد نمره پايين را هم تعيين كنيم فاني و يارانش است
و البته جنابعالي هم كه با اونها همكاري مي كنيدجسارتا شامل همينهاييد
پاسخ + +1 -4 --
معلم بازنشسته 1394/06/07 - 17:19
باسلام.کدام تیزهوش؟بعضی ازدانش آموزان نسبت به سایرین پرخوان هستند.دوست عزیز ناشناس گسترش بی دلیل مراکزسمپادوگسیل خیل عظیم دانش آموزان متوسط به این مدارس بعدازگذشت3سال فاجعه باراست.7سال بنده مسئول حوزه اجرایی امتحانات نهایی سال سوم دبیرستان دررشته ریاضی بودم.دانش آموزان سمپادهم دراین7سال دراین حوزه امتحان می دادندجزنفرات معدودی هیچ برتری بین آنهاوسایردانش آموزان نبود.لطفاازمدیران ودبیران مدارس سمپادنظرسنجی فرماییدتامطلع شویددراین چندسال چقدرکیفیت آموزشی این مدارس باثبت نامهای فله ایی پایین آمده است.دانش آموزانی به دلیل معدل پایین بعداز1سال مجبوربه اخراج ازاین مدارس میشوند.
پاسخ + +1 -7 --
معلم بازنشسته 1394/06/07 - 17:33
باسلام.دوست عزیزناشناس ایکاش شناس میشدیدتابهتردرباره موضوعات آ.پ بحث میکردیم.بنده30سال خدمت آموزشی درتمامی مقاطع تحصیلی دارم.ابتدایی راهنمایی دبیرستان تربیت معلم معاون آموزشی اداره سرست اداره کارشناس مسئول دوره متوسطه ودرآخر12سال مدیردبیرستان.خوشحال خواهم شدازتجربیات شمادرامورآموزشی وپرورشی بهره مندشویم.ناشناس نمانیدکارشناس باشیدوبه ظلمی که به آ.پ دراین چندسال اخیرخصوصادردوران وزارت معبودتان شد بیندیشید.اینقدرتعصب نداشته باشید.
پاسخ + 0 -3 --
معلم بازنشسته 1394/06/08 - 23:59
باعرض پوزش درقسمت دوم مطالب کلمه سرپرست تایپ شده است.
پاسخ + +4 0 --
محمد 1394/06/12 - 21:35
جناب آقاي دكتر مجدفر سلام
مطلب شما متين بود اما شما چرا اين انتقادات را در زمان خود حاجي بابايي نمي فرموديد؟
چرا الان كه او نيست جرأت انتقاد كردن پيدا كرده آيد؟
مطالب شما درست است اما روحيه محافظه كاري أمثال شماها را نمي فهمم شما و جمع آقايان مجله شوق تغيير.
با اين حال برايتان احترام قايلم
پاسخ + 0 0 --
معلم 1394/06/13 - 15:20
قراردادش لغو می شد
بعد از فانی هم پشت سر او می گوید وثنای وزیر جدید را می گوید
تا قرارداد ادامه یابد.
اف بر این قلم به مزدی
ایشان در همه دورانها در خدمت قدرت و پای ثابت قراردادها هستند.
لیست قرارداها را ببینید.
پاسخ + 0 0 --
مرتضی مجدفر 1394/07/14 - 22:58
سلام. بعد از مدتها از سر تصادف این مطلب را که به همت دوستان خوبم در سخن معلم باز نشر شده است، خواندم. از این همه ناشناسی که به خودشان اجازه داده اند، بدون مدرک و هیچ دلیلی سخن بگویند، شگفت زده شدم. بویژه این دو سه نظر آخری . من در زمان فرشیدی، به دستور او از معاونت مجلات رشد برداشته شدم و دو سالی ممنوع السخنرانی شدم و لذا به اجبار خودم را بازنشسته کردم. در زمان حاجی بابایی و در اوج قدرت او مقاله ای بر علیه اش نوشتم که در روزنامه بهار چاپ شد و در فروردین 92 به دستور فردی که اسمش را نمی گویم و همه می دانند کیست، به رغم این که بعد از بازنشستگی، هنوز در مجلات رشد کار می کردم، کلا از سازمان پژوهش بیرون رانده شدم.
پاسخ + 0 0 --
مرتضی مجدفر - نظر 2 1394/07/14 - 22:59
ادامه نظر: ضمن این که تندترین سخنرانی من بر علیه حاج بابایی، در خرداد 90 و در همایش مدیریت آموزشی با رویکرد اسلامی بود که من ارائه دهنده مقاله در سمینار بودم و بعد از ایشان باید صحبت می کردم. البته ایشان روز اول باید می آمد که نیامد و روز دوم با برهم زدن زمان سخنرانی ها آمد و کلی حرف بی ربط زد. مجری مراسم به من که بعد از ایشان صحبت می خواستم بکنم،گفت لطفا چون وقتمان کم است، به جای 20 دقیقه، در 12 تا 15 دقیقه سخن بگویید. من گفتم من همان 20 دقیقه را حرف می زنم. اگر جرئت داشتید به سخنران قبلی که اصلا حرفهایش ربطی به همایش نداشت و آسمان و ریسمان را به هم بافت، تذکر می دادید و می خواستید به جای 20 دقیقه، یک ساعت و نیم سخن نگوید.
پاسخ + 0 0 --
مرتضی مجدفر - نظر 3 1394/07/14 - 22:59
در ضمن دوستی که از قراردادها سخن گفته، ای کاش محض نمونه عناوین چند تایی را فهرست می کرد. اگر منظورش کتابهای من است، باید بگویم در 80 جلد کتابی که از من منتشر شده است، هیچ یک از مسئولان آموزش و پرورش مستقیماً نقش نداشته اند و اگر می بینید کتابهایم به چاپهای چندم می رسند، صرفا به خاطر محتوای کتابها و کاربردی بودن آنهاست. من سالیان سال مسئول صفحه آموزشی همشهری بودم و تندترین نوشته ها را در مورد آموزش و پرورش نوشته و کتکش را هم خورده ام. اگر الان به وبلاگ من بروید، متوجه می شوید که چرا از بین بیش از صد پستی که نوشته ام، یکی از آنها فیلتر است و نمی توان پست مذکور را خواند. چرا؟ با پیگیری و دستور چه کسی؟ لطفا قدری انصاف داشته باشید.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور