این روزها بحث انتخاب وزیران در میان همه اقشار داغ است و به تبع، فرهنگیان نیز این موضوع را با دقت نظر بیشتری روی وزیر آینده آموزش و پرورش، دنبال میکنند .
از باب احساس مسئولیت معلمی و شهروند ایرانی این چند سطر را به تحریر درآوردم امید که مورد توجه قرار گیرد.
جایگاه و ارزشمندی وزارت آموزش و پرورش را چگونه تشخیص دهیم؟
بدون شک با مشخص شدن وزیری از جنس تعلیم و تربیت با پیشینه مدیریتی مثبت ؛ همچنین، پشتیبانی دولت و مجلس برای حفظ استقلال مجموعه و اختصاص بودجهای متناسب با اهمیت آینده ایران
اصولا در هر وزارتخانه شخص وزیر میتواند باعث بهبود عملکرد و در نتیجه رضایتمندی جامعه شود و برعکس میتواند باعث به هم ریختگی و ایجاد نارضایتی شود.
البته ساختارها در اولویت هستند و ساختارهای شلخته و به هم ریخته را یک وزیر هر چند کارآمد باشد نمیتواند در کوتاه مدت درست کند؛ فرض این است که ساختار کم نقص است، حال چه وزیری میتواند کار را درست پیش ببرد و رضایت جامعه و معلمان را به دست آورد؟
آیا امکان کارکرد مثبت در وزارتخانهای که طی سالیان متمادی جامعه و به ویژه معلمان از روند جاری آن رضایت کافی ندارند شدنی است؟
آیا شخص وزیر میتواند شرایط را بهبود دهد و تغییر و تحولات مثبتی را به وجود آورد؟
این وزیر باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟
- اگر وزیر از بدنه آموزش و پرورش باشد و مراتب را پلهپله طی کرده باشد میتوان امیدوار بود تصمیمات اصلاحی خوبی برای سیستم آموزشی بگیرد؛ اگر وزیر سابقه ارتباط با دانشآموز، معلم ( همکار) و اولیاء و حوزههای مختلف وزارت را داشته باشد درک درستی از مسائل خواهد داشت و میشود تغییرات موثری را انتظار داشت.
- وزیر باید آنچنان بر مسائل آموزشی، تربیتی مسلط باشد که به راحتی برنامههای کاذب را از افراد و کارگروهها و... نپذیرد و امضایش را پای هر طرح و بخشنامهای نیندازد و آنقدر مسلط باشد که طرحهای بدون خروجی را حذف کند و بار زائد را از دوش دانشآموز و معلم و مدرسه بردارد.
- تعهد به معنای پای بندی به یافتههای فکری و اخلاقی بشر و در پی آن تخصص به معنای دانش حرفهای در خصوص شغل معلمی از ویژگیهای لازم وزیر است.
- وزیر باید دانش و شجاعت لازم برای ورود به نواقص را داشته باشد و اسیر کلیشهها و برنامهریزان بدون خروجی نگردد.اصولا برنامهها باید به روز و مورد نیاز آینده کشور، دانشآموزان و مورد اقبال این نسل باشد.
- وزیری که بتواند سیاسی کاری را از آموزش و پرورش حذف کند و در مقابل زیادهخواهی، سهمخواهی و قانونگریزان بایستد قابل تقدیر خواهد بود. سالهای متمادی است به نام تعامل، استقلال این وزارتخانه قربانی شده است.تعامل درست، برداشتن موانع است نه مانع شدن و سنگاندازی برای سهم خواهی و باج گرفتن...
دولت باید تمام قد از وزیر حمایت کند.
- وزیر باید به نحوه پذیرش معلمان ورود پیدا کند و بتواند طرحی علمی برای جذب معلم پیاده کند تا خروجی سیستم آموزشی، دانشآموزانی مجهز به دانش روز و آگاه به مهارتهای زندگی باشد. معلم، اساس کار تعلیم و تربیت است و در حال حاضر ایرادات اساسی در زمینه جذب معلم وجود دارد.( طرح جذب نیرو باید آنچنان قوی و مبنای علمی و درستی داشته باشد که در آینده هم ایرادی به آن وارد نشود)
- وزیری که بتواند رانتها را حذف کند و مدارس دولتی را به معنای واقعی کلمه احیا کند؛ از فضای فیزیکی و امکانات به روز تا معلم دارای دانش کافی و رعایت استاندارد تعداد دانش آموز کلاس و توجه به کیفیت آموزشی در سراسر کشور و...؛میتواند نام ماندگاری در تاریخ این سرزمین به جا بگذارد.
- وزیر باید بتواند رفاهیات و دریافتی معلمان را بدون بازی با اعداد و کلمات به سطح بالایی برساند تا هیچ معلمی دغدغه معیشت و یک زندگی مناسب را نداشته باشد.
بدانیم که معلم با حقوق ضعیف، هیچ گاه نمی تواند تعلیم و تربیت دانشآموزان را به نحو شایسته دنبال و به سرانجام برساند.در این زمینه تنها عمل گرایی می تواند موتور محرک باشد و باید از شعار پرهیز شود که معلمان از شعار نه تنها خسته، بلکه آزرده خاطر شدهاند. آیا امکان کارکرد مثبت در وزارتخانهای که طی سالیان متمادی جامعه و به ویژه معلمان از روند جاری آن رضایت کافی ندارند شدنی است؟
- تکمیل و تقویت بنیه علمی و فکری معلمان در طول خدمت با دانش روز میتواند در خروجی سیستم نقش زیادی ایفا کند.
* اما باید بپذیریم که انتخابِ وزیر مقتدر و بادانش یک روی سکه است.
روی دیگر سکه عزم و اراده ملی و فراگیر برای ارتقای سطح کمی و کیفی آموزش و پرورش است و صرفاً قدرت فکری و اجرایی وزیر کافی نیست.
- وزیری که حمایت نشود و نتواند در سریعترین زمان ممکن حقوق و رفاهیات معلمان را شفاف و به دور از بازی با اعداد و کلمات به سطح بالایی برساند، رفته رفته مورد هجمه قرار خواهد گرفت و انگیزه و توانش از دست خواهد رفت.
باید دانست معلمان از گره زدن حق و حقوق خود به طرحهایی با اسامی خاص و این ماه و آن ماه کردن خسته هستند.
- وزیری که جلوی رانتها بایستد و حمایت نشود زود تخریب می شود و البته آن تخریب، تخریب وزیر نخواهد بود بلکه تخریب آینده ایران خواهد بود، بنابراین وزیر حمایت نشود، نتیجه مثبت شکل نخواهد گرفت.
- دو مقولهی نیروی انسانی کارآمد و بودجه، مهم و کاملا به هم وابسته هستند. باید باسوادترین افراد جذب (آموزش و پرورش) شوند اما با این شرایط و حقوق، افراد نخبه به هیچ وجه معلمی را انتخاب نخواهند کرد لذا اگر دولت و مجلس آموزش و پرورش را اولویت میدانند باید بدون درنگ، بودجهی بالایی برایش در نظر بگیرند تا هم نیروی شاخص جذب شود هم امکانات کاملی در اختیار آیندهسازان کشور قرار گیرد.( چه تاسفبار است که وزیری برای عدم پرداخت حقوق، قرعه عزل/ استعفا به نامش ثبت شود- با میزان توانمندی وزیر کاری نداریم اما این بهانه، بهانه درستی نیست)
- این واقعیت را بپذیریم وزیر و وزارتِ در مضیقه مالی، همانند جنگجوی بدون سلاح است.
* آینده ایران به آموزش و پرورش وابسته است و ای کاش برای ایرانی آبادتر و سربلندتر، وزیری بادانش، از جنس تعلیم و تربیت، مدیر،توانمند، رانت ستیز و قانونگرا منصوب شود و مورد حمایت همه جانبه قرار گیرد تا آیندهای بهتر برای ایرانمان رقم بخورد.
در پایان یک نکته ظریف را نباید نادیده گرفت؛
برای اینکه دانشآموزانی مهیای فراگیریِ دانشروز و مهارتهای زندگی داشته باشیم باید نگاهی به خانواده و شرایط جامعه در همه ابعاد داشته باشیم و بکوشیم بسترهای رشد همه جانبه را فراهم کنیم.
* رونق آموزش و پرورش منوط به رونق جامعه است و مخاطب آن، خانواده است و خانوادهی مساعد، برای رشدِ زندگی یک انسان به عوامل و شاخصهایی وابسته است مانند: داشتن شغل و درآمد مکفی، داشتن سلامت جسمی و روانی و...که هر چه شرایط مهیاتر باشد امکان رشد و نبوغ افراد مهیاتر خواهد بود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
البته منظور تمام وزارتخانه هاست
حافظ ارباب معرفت که گهی مست خوانندشان گه هشیار هدف ایشان نهفته اسراریست که به ایما کنند بیان
که البته به مذهبی بودن این جوامع نیز ربط دارد.
جوامع غربی تا زمان سکولار شدن همین وضع را داشتن
نه اینکه سکولار شدن این وضع را درست می کند بلکه یکی از عوامل می تواند باشد
....
وقتی این یکی اینطور ولی میشه هر فرصت طلبی هم به خودش اجازه میده هر کار میخواد بکند