به نظرم وزیر آموزش و پرورش باید شخصی باشد که بتواند کارهای اجرایی پر گره را انجام دهد.
در حال حاضر ، مشکل آموزش و پرورش انباشت مشکلات است . ما با یک زمین صاف و یک طرح و نقشه آماده مواجه نیستیم .
با یک شهر ویران بعد از حادثه (سیل، زلزله و ...) مواجه هستیم، عده ای با نیت خالصانه کمک ، وارد این آورد شده اند و چون نتوانسته اند کاری کنند خسته و مستاصل یک گوشه افتاده اند .
عده ای ابتدا با نیت خیر وارد شده اند ولی وقتی دیدند کاری از دست شان بر نمی آید شروع به غارت اموال حادثه دیدگان کرده اند.
عده ای با نیت خیر وارد شدند ولی وقتی دیدند که عده دیگری در حال چپاول سانحه دیدگان هستند چند تذکر لسانی دادند و باز هم دیدند که اثر ندارد رفتند و از نمد کمکهای وارده برای خود کلاه دوختند.
شهر که شلوغ شد عده ای با قصد و نیت چپاول هم وارد شده اند و الان دیگر تشخیص نیت افراد سخت شده و فقط مشاهده می کنیم که این شهر حادثه دیده نه تنها روز به روز وضعش بدتر می شود بلکه سر پست و مقام های کمک رسانی دعوا است !
در چنین حالتی وزیر آموزش و پرورش بیشتر از اینکه یک فرد عالم و دانشمند حوزه آموزش و پرورش باشد باید یک مدیر میدانی باهوش و مجرب باشد، که بتواند با جدیت دست کسانی که چپاول گرند و اتفاقا لباس خیرخواه پوشیده اند را از موضوع امداد رسانی کوتاه کند .
این افراد چون به این ساختار خو گرفته اند اتفاقا خیلی دوست دارند شخصی از میان خودشان وارد گود شود تا بتوانند مدل چپاول را طوری برنامه ریزی کنند که آخرش ضرر نکنند .
اما چرا می گویم آموزش و پرورش مشابه یک شهر حادثه (زلزله و یا سیل و ...) است ؟
1- یک سیستم آموزشی داشتیم 5-3-4 که قبل از دوره نجفی داشت کج دار و مریز کار می کرد و ایراداتی داشت ولی واقعا خروجی های آن سیستم خوب بود، و اتفاقا اغلب کسانی که در انقلاب 57 نخبه بودند محصول این سیستم بودند و مضاف بر این آن سیستم به صورت ثلثی بود و منطبق بر تعطیلات رسمی ایران خصوصا تعطیلات نوروز که آقای نجفی سیستم ترمی واحدی را وارد آموزش و پرورش کرد و یک ساختار خارجی که اصلا بومی نشده بود را به آموزش و پرورش تحمیل کرد .
سیستم جدید 5-3-3-1 شد و سال تحصیلی از ثلث به ترم تبدیل شد، غافل از آن که در کشورهای مسیحی به دلیل تعطیلات سال نو میلادی ناگزیر بودند از این سیستم استفاد کنند ولی ما که تقویم ایرانی استفاده می کنیم و فصل بهار شروع سال ما است نباید از این سیستم استفاده می کردیم .
این شد که عملا ترم دوم ها به محاق رفت .... دانش آموزان هنوز ترم دوم شروع نشده بود می رفتند تعطیلات نوروز و بعد هم این وقفه های طولانی آسیب های جدی به ماهیت آموزش زد . پس اولین زلزله 8 ریشتری را خود آقای نجفی با نظام جدیدش به سیستم آموزش و پرورش وارد کرد .
2- سیستم آموزشی 3-3-3-3 که بعد از سیستم قبلی آمد . این سیستم سعی داشت باگ های سیستم قبلی را برطرف کند ولی خودش گره کوری شد بر گره های قبلی . دومین زلزله 8 ریشتری با فاصله زمانی کم بر سیستم آموزش و پرورش وارد آمد .
3- کرونا که در کل سیستم آموزشی مجازی را به آموزش و پرورش تحمیل کرد و هیچ آمادگی برای این موضوع وجود نداشت و این شد زلزله 8 ریشتری دیگری که به سیستم وارد شد .
4- طرح رتبه بندی معلمان و طرح تحول بنیادین در آموزش و پرورش هر دو طرح هایی بودند که با ایده اولیه خوبی داشتند ولی در عمل منجر به پس لرزه های حدود 6 ریشتری بر سیستم آموزش و پرورش شدند .
یعنی شما شهری را تصور کنید که طی سالهای 1367 تا 1403 (36 سال اخیر) 4 زلزله بر آن وارد شده و مخروبه شده و اتفاقا در این مدت هرکس خواسته این شهر را بازسازی کند موفق نشده چون در ابتدا موضوع را سهل و ساده گرفته اند و با امکانات و تجهیزات واقعی وارد میدان نشده اند .
همه فکر کرده اند که این زلزله دیگر تکرار نخواهد شد و طرح و برنامه ای که از بیرون کپی کرده اند خیلی خوب است، برنامه ها را در جایی آزمون نکردند و ژست علمی گرفتند و به زور همان برنامه غلط را اجرا کردند .
الان باید آواربرداری از قبلی ها انجام شود . باید بچه های خودمان را نجات دهیم، بچه های ما زیر این آوار مانده اند و دارند ضجه میزنند و گویی صدای ضجه هایشان را کسی نمی شنود .
امروز که می خواهیم وزیر انتخاب کنیم باید بدانیم داریم برای چه وزارتخانه ای وزیر انتخاب می کنیم .
وزیر دولت پزشکیان در ابتدا باید تکلیف خودش را با آموزش طبقاتی مشخص کند . بسیاری از آنها که الان در وزارتخانه و ادارات کل سمت دارند خودشان از ذی نفعان آموزش طبقاتی هستند یا خودشان یا وابستگانشان مدرسه غیر انتفاعی دارند و عملا نان شان به این آموزش طبقاتی گره خورده است .
چطور وزیر جدید اگر از این بدنه و پوسته باشد خواهد توانست با این حضرات «عدالت آموزشی» را محقق کند ؟ سپردن گله گوسفندان دست ماده گرگ بالان دیده از قبل معلوم است.
من خودم یک معلم هستم و می دانم معیشت معلمین در خطر است اما به جد معتقدم همه معلمین واقعی منافع دانش آموزان را بر منافع خودشان ترجیح می دهند .
به نظرم اگر مشکل بچه های 7 تا 19 ساله ای که داریم تحویل می گیریم و تحویل می دهیم حل شود و جایگاه امر آموزش و پرورش در کل کشور ارتقاء یابد مشکلاتی مثل معیشت و منزلت معلم هم به طور اتوماتیک حل خواهد شد .
اینکه ما این مشکلات را فریاد بزنیم وهن جایگاه خودمان است .
ما باید فریاد بزنیم که فقط و فقط مشکل آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت) را حل کنید ما را بس است چون که 100 آید 90 هم پیش ما است .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
بعد هم هیچ کجای دنیا حتی در دبستان بدون امتحان نیست