با وجود اهمیت علوم انسانی که به نوعي كليد توسعه پايدار يك كشور محسوب ميشود، كمتر دانشآموزان با معدل بالا در دوران تحصيل خود، آن را انتخاب ميكنند. بحران شديدي كه براي آينده اين رشتهها وجود دارد باعث شده تا رغبتي به انتخاب اين رشتهها از جانب دانشآموزان ايجاد نشود. تمايل دانشآموزان در زمان پر كردن برگههاي هدايت تحصيلي به اين رشته در درجهاي پايين قرار دارد. انتخاب اين رشته براي ادامه تحصيلات آكادميك، آن هم به دليل مشخص نبودن آينده شغلي آن از وضعيت خوبي برخوردار نيست. اهميت آن به دليل نامطلوب بودن وضعيت شغلي آن دچار خدشه شده است و همه اينها دست به دست هم داده و علوم انساني را با همه نيازهاي مبرمي كه به اين رشته وجود دارد به حاشيه كشانده است. شايد به جرات بتوان گفت كه اگر پذيرشهاي حتي اندك دانشگاه فرهنگيان آن هم به دليل آينده شغلي آن نباشد، دانشآموز به ادامه تحصيل در اين رشته علاقهاي نشان نخواهد داد.
بايد بپذيريم كه مطالعه، تحليل و تفسير آسيبهاي مختلف در حوزه مطالعه اين رشتهها قرار دارد و يك انديشمند كارآمد فقط خواهد توانست از عهده اين مهم برآيد. يادم ميآيد وقتي در كلاس از دانشآموزان علت انتخاب رشته علوم انساني را ميپرسيدم، عدم كسب نمره در رشتههاي تجربي و رياضي و... را علت اصلي گرايش به سمت رشته انساني ذكر ميكردند كه بازار داغ رشتههاي پزشكي و درآمدزا بودن آن و در مقابل جايگاه پايين رشتههای علوم انساني نيز از عوامل مهمي بود كه از علاقه دانشآموزان نسبت به آنها ميكاست.
متاسفانه تحقير دانشآموزان انساني توسط برخی دانشآموزان نيز نقش بهسزايي در عدم گرايش به سمت اين رشته داشته است. شايد به نوعي دانشآموزان هم به اين نتيجه رسيده بودند كه اين رشته نميتواند نيازهاي اصلي جامعه را برآورده كند چرا كه هيچوقت در محيط آموزشي به گونهاي كاربردي و براي رفع آسيبها آموزش داده نميشود و بيشتر از آنكه جايگاه دركي داشته باشد، جايگاه حفظ كردنهاي طوطي وار را دارد.
حال چه بايد كرد؟
از ديد نگارنده بايد حوزه توجه به اين رشتهها بيشتر شود. بايد قبول كرد كه يك جامعه تحليلگر ميتواند كارآمدي بالايي را به همراه داشته باشد. فقدان نظريههاي متعدد در حوزه علوم انساني به دليل فقدان تحليلگر، نقصانبرانگيز شده است!
بايد از نگاه غريبهوار به رشتههايي چون جامعهشناسي و... پرهيز كرد. بايد دانشآموز و دانشجوي فعال و كوشاي اين رشته بداند كه براي فكر او سرمايهگذاري شده است. بايد به اين باور برسد كه تحصيلات مبتني بر انديشه او ميتواند موثر واقع شود. بايد زمينهاي فراهم شود تا دانشآموز بپذيرد كه ميتواند در اين جايگاه نيز حرفي براي گفتن داشته باشد و بايد به توسعهاي پايدار انديشيده شود كه آن هم در گرو نگاهي والا به همه رشتههاي علوم انساني است.
نظرات بینندگان
جناب آقای کریم پور ! لطفا دانش آموزان را با دادن "شعار" گمراه نکنیم ،بلکه حقیقت موجود در جامعه را به آنها یاد بدهیم، که فردا مسئولیم!!!
وقتی مدیریت که لازمه اش تسلط بر مبانی روان شناسی ورفتار شناسی وفلسفه و دیگر علو م انسانی است به دست یک فارغ التحصیل علوم پایه سپرده می شود چه جای دفاع از علوم انسانی در کشورمان وجود دارد
وحتی در نامه معمولی وسلام وعلیک اگه با عنوان مهندس خطاب نشوند جواب سلام هم نمیدهند
اقتصاد دان. حقوقدان
با به کار بردن آنها .
جهان سومیها دنبال پیشرفت کشورشون نیستن و دنبال پیشرفت خودشون و جیبشون هستن.
اسمای قلمبه سلمبه نداره این رشته
پیشوند نداره(مهندس و دکتر)
.
.
اما در نوع عنوان تفاوت دارد
مثال :
اکثرا میگویند جناب آقای دکتر _سرکار خانم دکتر
در تموم نامه نگاری ها و دست نوشته ها چنین است _
_________^_^^^__^^^^
اما برای یک فارغ التحصیل حقوق ؛
معدودند افرادی که در خطاب ویا نامه ویا دعوت نامه
عنوان حقوقدان را له کار ببرند
و کمتر میگویند و مینویسند
حقوقدان محترم جناب آقای
یا
حقوقدان محترم سرکار خانم
__________
این دو (دکتر وحقوقدان)هر دو عنوان دارن اما چرا از یکی را میگن از دیگری را نه؟؟
همانطور که بهترین گرایش تجربی ؛پزشکی است , بهترین گرایش انسانی ؛ حقوق قضایی و فقه وحقوق است .
من نمی گویم دانش آموزان بیایند رشته ی انسانی درس بخوانند . می گویم آن قدر باید وضعیت علوم انسانی از لحاظ بحث های اقتصادی و معیشتی خوب باشد که علاقه مندان به علوم انسانی (که می تواند آینده ی جامعه در دست های آن ها باشد) با افتخار به سمت این رشته ها گرایش پیدا کنند، اما با وضعیت جدید، من هم نظرم این است که علوم انسانی آینده ی شغلی ندارد.
اجتماعی جوامع بشری همانا تو انمندان درعرصه ی علوم انسانی
هستند ودست اندرکاران وتصمیم سازان درجامعه ی ما باید بستر
مناسب را برای دانش علوم انسانی فراهم نمایند تا هوشمند ترین
دانش آموزان برای تولید فکروایده پردازی به آن علوم روی آورند. ازتوجه شما به این امرمهم وراهبردی کمال امتنان حاصل است.
موفق باشید.
امیدوارم روزی این رشته بتواند جایگاه اصلی خود را در جامعه به دست آورد و دانش آموزان کوشا و محقق بتوانند با علاقه مندی این رشته را انتخاب نمایند.
ثانیا از پزشکی بگذریم که کعبه آمال تمام جوانان امروز است و دلیلی هم جز پول سازی ندارد کدام رشته دانشگاهی امروزه به پول ختم می شود؟ شما لیسانسیه حقوق و روانشناسی بیکار ندیدید؟؟ من صدها نفر را دیدم با مدرک مهندسی مکانیک و برق از دانشگاههای دولتی که دربه در دنبال استخدام در یک شرکت هستند با یک ملیون تومان حقوق ماهانه. تکلیف بقیه رشته ها با کرام الکاتبین است
ثالثا مگه برای مسئولان مهمه مه سرنوشت جوانها چی بشه؟ فقط آمار دانشجویان و مقاله ها مهمه تا با آقا بالا سراشون گزارش پیشرفت حیرت انگیز علمی بدن.
رابعا هدف تأمین نیروی متخصص برای آمریکا و انگلیس و .. است نه ایران.
بخدا هیچ پارتی هم نداشتم الان تو وزارت خارجه استخدام شدم لطفا جو ندین که علوم انسانی بازار کار نداره من خیلی از دوستام رشته تجربی بودن بخدا هیچکدمشون پزشکی و اینا قبول نشدن الان یه تعدادشون علوم دامی میخونن