نام امرداد ماه در تاریخ معاصر ایران به لحاظ ثبت چند رویداد تلخ و شیرین تاریخی در 120 ساله اخیر برجسته تر از سایر ماه های سال می باشد.
یکی از مهم ترین این مناسبت ها 13 مرداد 1285 روز امضای فرمان مشروطه است همان مشروطه ای که متاسفانه به دلایل عدیده ای که امروز تقریبا بر همگان روشن است به صورت نارس و ناقص الخلقه متولد شد و شوربختانه شرایط اجتماعی و سیاسی ایران دوران قاجار و دخالت های دو قدرت استعماری روس و انگلیس و بعد تر وقوع دو جنگ جهانی و اشغال ایران در این دو جنگ توسط همین قدرتها و. .. باعث شد تا این کودک نارس هیچ وقت فرصت کافی برای رشد و بالندگی و تکامل پیدا نکند .
در حیات طبیعی اگر مادری بیمار و رنجور و دارای سوء تغذیه باشد ممکن است نوزادش یا قبل از موعد مقرر و زودرس به دنیا بیاید و یا کلا ناقص و عقب مانده باشد که از دو حال خارج نیست یا در همان ابتدا می میرد و یا تا آخر عمر زندگی نرمالی نخواهد داشت و فقط با کمک دیگران قادر به ادامه حیات خواهد بود. انقلاب ها یا بهتر بگوییم تحولات اجتماعی نیز از این قانون پیروی می کنند و فقط وقتی موفق هستند که در زمینه و زمانه مناسب پرورانده و متولد شوند در غیر این صورت انقلاب و یا آثار آن به صورت نوزادانی نارس هستند که قادر به ادامه حیات نیستند اگر چه در ظاهر نمی میرند اما در کل تبدیل به جریاناتی بی محتوا و تشریفاتی می شوند نظیر انقلاب مشروطه ایران که در بدو تولد به دلایل پیش گفته شده هیچ گاه فرصت کافی برای رشد و اعتلا پیدا نکرد و به همین علت منتج به وقوع تحولاتی شد که قبل از اینکه عقلانی و منطقی باشد بیشتر متکی بیشتر بر هیجانات آنی و زودگذر استوار بود .
مثل قیام عظیم مردمی 30 تیر 1330 که به کنار رفتن قوام و بر کشیدن مصدق انجامید و تنها در فاصله دوسال به واقعه 28 مرداد 1332 و سقوط دولت ملی دکتر مصدق انجامید . (1) هنوز معلوم نشده که آن جمعیت عظیم در این فاصله دو ساله و در 28 مرداد چرا دیگر حاضر به ریسک نشدند و در مقابل کودتاگران مقاومتی نکردند ؟
اصلا چرا بین شعار های صبح و بعد از ظهر 28 مرداد تفاوت 180 درجه ای به وجود آمد؟ و ده ها پرسشی که هنوز کسی برای آن پاسخی پیدا نکرده است ؛ از این رو تاریخ هنوز در خصوص ماهیت واقعه حادثه 28 مرداد ، فرصت ارائه یک تحلیل بی طرف را پیدا نکرده و آنچه تاکنون از طرف بسیاری محققین و مورخین چه به صورت کتاب و چه مقاله به رشته تحریر درآمده و به ویژه در مورد حوادث سریع روزهای 25 تا 28 مرداد؛ بیشتر تولید ابهام می کند تا کشف حقیقت! چرا که اکثر این افراد به نقش بازیگران رو در روی ماجرا با نگاهی عصبی و دگم نگریسته اند ؛ آنها را یا سیاه و سفید و یا دیو و فرشته دیده اند و یک طرف خیر مطلق و طرف دیگر را شر مطلق پنداشته اند و با همین نوع نگرش و یا بنا به علائق شخصی و حزبی یا عدم دسترسی به همه منابع تاریخی از ظن خود یار یکی از طرفین ماجرا شده اند تا جایی که عده ای آن را کودتا وعده ای نیز آن را قیام ملی نام نهاده اند و همچنان بر نظر خود اصرار دارند !
اما در مورد انقلاب مشروطه و علت عدم موفقیت کامل مشروطه خواهان در استقرار یک نظام مدرن مردم سالا ر ، به لحاظ بعد زمانی 120 ساله و عبور از چند دوره مهم تاریخی سقوط قاجاریه و پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی؛ تحلیل ها واقعی تر و وحدت نظر بیشتری وجود دارد و از این رو شاید بتوان تحلیل جامع تری ارائه داد .
اجازه بفرمایید موضوع را با نگاه طنز هفته نامه قدیمی توفیق به یکی از ارکان مشروطه یعنی قوه مقننه که اتفاقا مهمترین رکن حکومت مشروطه و مجالس منبعث از آن بود شروع کنم .
در مجلس شورای ملی قبل از انقلاب چند نماینده دائمی از چند شهر به عنوان نماینده در مجلس جا خوش کرده بودند که اصلا یا اهل شهر خود نبودند و یا در کل ساکن تهران بوده و به حوزه نمایندگی خود کاری نداشتند.این نمایندگان ، سوژه طنز همیشگی هفته نامه توفیق بودند. مثلا در یک مورد چنین نوشته بود (نقل به مضمون) : « در اولین جلسه افتتاحیه مجلس جدید آقای دانشی نماینده آبادان (یکی از همان نمایندگان دائمی) در نطق پیش از دستور از ریاست مجلس در خواست کرد که برای اطلاع نمایندگان محترم لیست حوزه های محل انتخاب نمایندگان را قرائت کنند تا نمایندگان محترم بدانند که نماینده کدام شهر هستند! و در طنز و کاریکاتوری دیگر که بیشتر موضوع بحث این نوشته است (14مرداد و جشن مشروطه) روی جلد مجله توفیق کاریکاتوری از مراسم سالگرد پیروزی مشروطه در مجلس چاپ شده بود که نمایندگان و سناتورها را در حالی در سالن تشریفات مجلل مجلس در گروه های سه یا چهار نفره دور میزهایی که انواع اقسام اطعمه و اشربه وجود داشت مشغول صرف غذا و گفت و گو بودند به تصویر کشیده بود.
در این تصویر ، کاریکاتوریست مجله از قول دو نفر از همین نمایندگان دائمی ، گفت و شنودی با این مضمون را ذیل کاریکاتور خود نوشته بود .
نماینده اولی از دومی می پرسد : « فلانی شما می دانی جریان مشروطیت چیست؟ دومی پاسخ می دهد : بله ، مربوط می شود به روزی که یپرم خان ارمنی! با همکاری لیاخوف روسی مجلس را به توپ بستند . اولی دوباره می پرسد خوب بعد چی شد؟ دومی جواب می دهد : هیچی!! بعدش من و تو شدیم نماینده......»
در این طنز ها اگرچه به لحاظ ماهیت طنز ، اغراق دیده می شود اما اصل و پایه آن بر واقعیتی انکار ناپذیر استوار بود و آن واقعیت این بود که به علت همان نارس بودن مشروطه و اینکه شرایط اجتماعی و سیاسی ایران هیچ وقت فرصت بلوغ این نوزاد که حالا عمری هم از او گذشته بود را نداده و مجالس قانون گذاری شورای ملی و سنا بیشتر حالت دکور و برای خالی نبودن عریضه وجود داشت و تصمیمات اصلی وحیاتی کشور در اماکنی دیگر اتخاذ می گردید و نمایندگان تقریبا کارمندان دولت ها بودند. متاسفانه بسیاری از مورخین و محققین صرفا دخالت بیگانگان را عامل این رویدادها معرفی می کنند.این گزاره اگر چه واقعیت دارد اما همه علت نیست. یکی از علل آن نارس بودن بودن نوزادی به نام مشروطه یا به تعبیر هوشمندانه دکتر ماشالله آجودانی ، « مشروطه ایرانی » است. (2) چرا که انقلابیون به ستوه آمده از جور استبداد قجری فقط قصد رهایی داشتند بدون اینکه با کارکرد سایر ابزار دموکراسی مثل مطبوعات آزاد و متعهد و یا احزاب ملی و سراسری آشنا باشند. به همین علت در فقدان بلوغ اجتماعی آن دوران؛ مطبوعات به زودی به فحش نامه ها چاپی تبدیل شد تا حدی که بعضی از آنها عملا به اخاذی از افراد ذی نفوذ می پرداختند (3) و احزاب هم اگر چه با کپی برداری شده از غرب به وجود آمد اما توسط رهبران خود با فرمول و روش شرقی اداره می شدند بدین معنی که به جای رقابت سالم و سازنده به جان هم افتادند و دست به ترور و وحشت و حذف همدیگر زدند و شد آنچه نباید می شد .
1 ) 5 مرداد 1402 1-28 مرداد البته خاطره تلخ دیگری را هم در ذهن ایرانیان به خصوص مردم شریف آبادان متبادر می کند وآن آتش زدن جنون آمیز و جنایتکارانه سینما رکس آبادان در 28 مرداد سال 57 می باشد .
2 -قبلا در نوشته ای با عنوان « قانون گریزی؛ قانون نانوشته ایرانی » که در همین سایت منتشر شد به برداشت شخصی خود از این کتاب ارزشمند اشاره کرده ام و خواندن کتاب به دوستداران تاریخ و فرهنگ ایران توصیه می کنم .
3- نگاه کنید به نظرات مرحوم محمدعلی جمالزاده نویسنده شهیر در مورد اخاذی محمد مسعود روزنامه نگار جنجالی از متنفذین و بازاریان خوشنام آن زمان و یا حملات ناجوانمردانه و دروغ پراکنی های نشریات حزب توده به شخص دکتر مصدق .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان