1.یادداشتی روز یکشنبه 11 تیر در روزنامه اعتماد با عنوان « آموزش و بهسازي نيروي انساني اولويت آموزش و پرورش » به قلم دکتر علی اصغر فانی منتشر شد . دکتر فانی ، وزیر اسبق آموزش و پرورش ، از کسوت معلمی تا ردای وزارت را طی کرده است و در یادداشت فوق با تسلطی که بر حیطه های مختلف فعالیت آموزش و پرورش دارد ضمن بررسی بافت نیروی انسانی پیشنهادهای کارشناسانه و دلسوزانه در مورد نیروی انسانی ارائه داده است . جناب فانی و سایر وزرایی که در دوران دولت هشت ساله حجت الاسلام روحانی بر صندلی وزارت آموزش و پرورش تکیه زدند کوشیدند تا معضلات فنّی و اداری را حل و اصلاح کنند ولی در حیطه مسائل کلان و معرفتی آموزش و پرورش وارد نشدند و یا اجازه ورود به آن عرصه را نداشتند.
2. دکتر فانی در یادداشت خود تاکید دارد که كه 50 درصد نيروي انساني آموزش و پرورش، براي شغل معلمي تربيت نشده اند. اكثر اين نيروهاي غيرمتخصص در دوره ابتدايي شاغلند . اينها نوعا در سنين بالا بوده و از جنسيت زن مي باشند كه عملا نيازهاي ما را در مناطق روستايي دورافتاده برطرف نمي كند.
وزیر پیشین آموزش و پرورش معتقد است که براي تحول در هر سازماني بايد سه عامل نيروي انساني، ساختار و تكنولوژي ايجاد شود. وی به نکته مهمی اشاره دارد: با چنين تركيب نيروي انساني كه كم انگيزگي پرسنل را هم بايد به آن اضافه كرد، نمي توان اميدوار بود كه در مصاف با تهاجم و شبيخون فرهنگي، پيروز شويم. همچنين اجراي سند تحول نيز با اين تركيب نيرو بعيد به نظر مي رسد. پیشنهادهای دکتر فانی نیز در همین راستا است . وی به مجلس، دولت و وزارت آموزش و پرورش توصیه می کند که من بعد، بدون توجه به نياز آموزش و پرورش مصوبه اي نداشته باشند. همچنین به پیشنهاد ایشان رشته، جنسيت و موقعيت هاي جغرافيايي باید در تعيين نيازهاي آموزش و پرورش دخيل باشد.
3. دکتر فانی سه عامل نیروی انسانی ، ساختار و تکنولوژی را عامل تحول برمی شمرد و به محتوای سازمان و هدف و نظام معرفتی شکل دهنده ساختار توجهی ندارد . وی به عنوان تکنوکرات به مسئله نیروی انسانی می پردازد و هدف آموزش و بهسازی نیروی انسانی را مصاف با تهاجم و شبیخون فرهنگی و اجرای سند برمی شمرد .
در واقع وزیر اسبق آموزش و پرورش معضل نیروی انسانی را به یک مسئله اداری تقلیل می دهد و آن را در قالب دو پیشنهاد سیاست گذاری حل می کند. از این رو مسئله آموزش و پرورش برای وزیر اسبق آموزش و پرورش امری اداری و در چارچوب راهکارهای فنی می ماند و از توجه به مسئله اصلی آموزش و پرورش باز می ماند .
4. مسئله اصلی آموزش و پرورش رویکردی است که نظام تعلیم و تربیت را جبهه ای در برابر تهاجم فرهنگی قرار می دهد. در این رویکرد آموزش و پرورش پیاده نظامی در برابر جبهه خیالی دیگری است . رویکرد فوق ، معلم را در جایگاه آموزش دهنده یا تسهیل گر امر آموزش نمی بیند بلکه مبلّغ یا سربازی می بیند که باید در مسیر یک فکر خاص حرکت کند .
پرسش از آقای فانی اینست که اگر معلم باید چون سرباز و مبلغ در مسیر مصاف با تهاجم فرهنگی باشد چه تفاوتی در کیفیت آن است ؟ این معلم چه از دانشگاه فرهنگیان بیاید یا با آزمون استخدامی پذیرفته شود یا از میان طلاب حوزه های علمیه برگزیده گردد یک جایگاه دارد . آموزش و بهسازی نیرویی که قرار نیست بیندیشد و یا دانش آموزانی توسعه گرا و اهل اندیشه تربیت کند اساسا چه سودی دارد؟ کیفیت زمانی معنا دارد که معلم در جایگاه سرباز و یا مبلّغ نباشد.
5. معضل نیروی انسانی در آموزش و پرورش وجود دارد ولی تا زمانی که نگاه کلان به آموزش و پرورش تغییر نیابد امیدی به آموزش و بهسازی نیروی انسانی کارآمد نخواهد بود .
جناب فانی و سایر وزرایی که در دوران دولت هشت ساله حجت الاسلام روحانی بر صندلی وزارت آموزش و پرورش تکیه زدند کوشیدند تا معضلات فنّی و اداری را حل و اصلاح کنند ولی در حیطه مسائل کلان و معرفتی آموزش و پرورش وارد نشدند و یا اجازه ورود به آن عرصه را نداشتند.
تکنوکرات ها می کوشند از میانه راهرو های تو در توی ساختار بوروکراسی اداری راهکارهایی برای حل معضلات طراحی کنند ولی هرگز به عرصه نقد اساسی و بنیادین مسائلی همچون تهاجم فرهنگی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نزدیک نمی شوند . از همین جهت تفاوتی میان دکتر فانی با یوسف نوری نخواهد بود، چون هر دو در محدوده یک کلان عرصه فکری فعالیت می کنند .
6. در وزارت آموزش و پرورش نقد مسائلی همچون تهاجم و شبیخون فرهنگی ، سند تحول و مانند اینها شنیده نمی شود . سند تحول همچون چارچوب تنگی است که می خواهد روح نا آرام دانش آموزان در این دنیای پر تلاطم را به تسخیر درآورد؛ ولی این ارواح ناآرام در آن قالب تنگ نمی گنجند.
معلم نمی تواند مبلغ یا سرباز این چارچوب های تنگ و تاریک باشد .
کیفیت زمانی معنا دارد که معلم در جایگاه سرباز و یا مبلّغ نباشد. از این رو باید به جناب دکتر فانی عرض کرد که معضل ؛ مسئله و اولویت اصلی اصلی آموزش و پرورش نیرو ی انسانی نیست بلکه مسائل کلان و بنیادین و خط مشی آموزش و پرورش است . اگر نسبت به اصلاح مسائل مربوط به نیروی انسانی اهتمام شود ولی در مورد مسائل و مشکلات اساسی گامی برداشته نشود، مشکلی حل نخواهد شد .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
نکات خوبی داشت مثل پرورش اندیشیدن در کودکان یا اینکه بسیاری از مسائل بنیادی آموزش و پرورش نقد نمی شود
اما
اینکه کسانی مثل فانی و ... تکنوکرات هستند جای بحث و سوال دارد و هر کسی خود را عضو چیزی بداند یا برچسبی به او زنند دلیل بر این نیست که آن باشد
به نظرم اکثریت سیاسیون و آدم ها تو اداره جات دلقکی بیش نیستند و به همین دلیل به هر جا وارد شده یا دست می زنند خراب و فاسد می شود.
حالا اگر به فکر معیشت معلم هم می بودند و هر از چند گاهی تک نونی به کرّات به معلم می دادند باز وضع معیشت معلم بهتر می شد .یعنی اینها حتا تک نون کرّات هم نبودند نه تکنوکرات.
*** برای ساختن جامعه ای آزاد، آباد و متمدن که بتواند مهد و بستر برپایی تمدن بزرگ و با شکوه اسلامی باشد به شهروندان متفکر، خلاق، منتقد، تحلیل گر، علت و معلول یاب، متخصص، ظلم ستیز و مشارکت جو و مطالبه گر نیاز داریم که سیستم تعلیم و تربیتی فعلی ما توان و پتانسیل تربیت چنین شهروندانی را ندارد. ✍️ تربیت چنین نسلی "تغییرات بنیادین" در اهداف آموزشی، منابع انسانی، مواد آموزشی، روش های تدریس و سیستم های ارزشیابی فعلی را می طلبد که با وجود ایدیولوگ ها، سیاست گذاران و مسیولان فعلی امکانپذیر نیست.