پس از انتشار فایل صوتی سخنان دکتر صحرایی در جمع دانشجویان دانشگاه فرهنگیان هرمزگان و تهدید آنها به برخوردهای پلیسی و تشبیه دانشگاه فرهنگیان به دانشگاه تربیت پاسدار، برخی این سخنان را تنها ناشی از کم تجربگی، تکبر، هیجان و خودشیفتگی رئیس دانشگاه تلقی کردند؛ اما گذشت زمان و اجرایی شدن برخی تصمیمات نشان داد که شوربختانه نقشههای جدی و خطرناکی برای حاکمیت این نگاه وجود دارد و اجرای برخی آنها آغاز و مقدمات برخی در حال فراهم شدن است.
اقدامات عجیبی که در بحبوحه مباحث رتبهبندی معلمان و نیز سرپرستی وزارت آموزش و پرورش چندان مورد توجه قرار نگرفتند. برخی از این اقدامات عبارتاند از:
۱- اجبار دانشجویان به پوشیدن یونیفرم و لباس متحدالشکل:
مدیریت دانشگاه اخیراً برای طراحی لباس فرم دانشجو معلمان دختر و پسر فراخوانی اعلام کرده و قرار است با طراحی آن پوشش دانشجویان دختر و پسر در دانشگاه اجباری و یکشکل باشد. ( این جا )
لباس اجباری و متحدالشکل امروزه حتی در مدارس نیز چندان موافقانی ندارد و با عزت نفس و شخصیت تعالیجوی جوانان دانشجو نیز در تعارض است. اگرچه برای دور کردن بسیاری از علاقهمندان به شغل معلمی و استعدادهای برتر از دانشگاه فرهنگیان نقشه خوبی است!
2- برگزاری کنکور اختصاصی دانشگاه فرهنگیان:
بنا به تصریح رئیس دانشگاه به دلیل آنکه زمان بیشتری برای گزینش دانشجو در اختیار باشد و همچنین منابع آزمون مطابق میل و مدیران دانشگاه باشد؛ قرار است سال آینده کنکور پذیرش دانشگاه فرهنگیان از فرآیند عمومی آزمون سراسری جداشده و در زمانی بسیار زودتر و با منابع و مواد خاص برگزار شود. ( این جا )
این اتفاق باعث خواهد شد بسیاری از دانشآموزان توانا و علاقهمند به معلمی؛ به دلیل عدم همزمانی زمان کنکور سراسری و این آزمون و عدم امکان برنامهریزی مطالعاتی برای هر دو آزمون، قید شرکت در آزمون استخدامی ورودی دانشگاه فرهنگیان را بزنند در نتیجه سطح علمی دانشجویان دانشگاه بهشدت پایین خواهد آمد. مدیریت دانشگاه این اقدام ارتجاعی خود را در عداد اقدامات تحولی قلمداد کرده و با عنوان نهضت تدوین منابع مانند بقیه کارهای سطحی خود با تبلیغات پردامنه به خورد افکار عمومی میدهد.
تجربه برگزاری کنکور اختصاصی تربیت معلم در دهه ۶۰ و ۷۰ بهخوبی نشان از عدم استقبال دانش آموزان توانمند از چنین آزمونهای جداگانه دارد به طوریکه بعدها آزمون اختصاصی حذف و پذیرش معلم از طریق آزمون سراسری انجام شد. ضمن اینکه اعتبار علمی مدارک و امکان ادامه تحصیل دانشآموختگان دانشگاه فرهنگیان در صورتی که در آزمون سراسری شرکت نکرده باشد، نیز کاملاً زیر سؤال است.
3- برگزاری آزمونهای پایانترمبهصورت هماهنگ و با سؤالات مشترک:
در فضایی که در محیط های علمی و دانشگاهی تأکید بیشتر بر سنجشهای مستمر و تکوینی و فعالیتهای یادگیری است و در این فضا آزادی و ابتکار عمل استادان مورد توجه است؛ دانشگاه فرهنگیان فرآیندی را آغاز کرده که طی آن با سلب اختیار از استادان ، آزمونهای دروس پایان ترم را بهصورت هماهنگ انجام گیرد.
این اقدام علاوه بر آنکه نشان دهنده بیاعتمادی به اعضای هیئت علمی و مدرسان دانشگاه بوده اقدامی در جهت کنترل و تسلط بیشتر بر محتوای درسی و سلب آزادیهای دانشگاهی و حذف ابتکارات و نوآوریهای آموزشی خواهد شد. درحالیکه امروزه در نظامهای آموزشی پیشرو حتی این اختیار و ابتکار عمل به معلمان نیز داده میشود.
۴- انتشار برخی جزوههای سرهم بندی شده تحت عنوان منابع درسی و اجبار و الزامی کردن استفاده از آنها به عنوان منابع انحصاری درسی:
امروزه با پیشرفت علم و تنوع نظریههای علمی به ویژه در حوزه تعلیم و تربیت منبع علمی و کتابهای درسی بسیار مفید و متنوع در کشور توسط استادان و پژوهشگران تولید و عرضه شده و میشود. به طوری که حتی برخی مؤسسات انتشارات تخصصی دانشگاهی مانند سمت که از ابتدا برای تدوین انحصاری منابع درسی دانشگاهی تأسیس شده بودند با تجدید نظر در رویکرد خود به چند تألیفی و استفاده از سایر منابع یادگیری موازی رو آوردهاند. از سویی با توجه به پیشرفت فن آوری اطلاعات و ارتباطات دیگر منابع کاغذی و چاپی به دلیل دور بودن از انعطاف و دشواری بهروزرسانیهای لازم چندان مورد استقبال قرار نمیگیرند و چه بسیار استادانی که در هر نیم سال نسبت به نیم سال گذشته از منابع جدیدتر و متنوعتری استفاده میکنند.
در چنین شرایطی دانشگاه فرهنگیان قصد دارد تجربه شکستخورده تک منبعی و اجبار استادان به استفاده از جزوات درسی خاص تحت عنوان کتاب درسی را تکرار کند. اینکه امروزه این موضوع که با صرفنظر از اختیار استادان صرفاً یک کتاب در هر درس بهعنوان منبع اصلی چاپی در نظر گرفته و همه مجبور به استفاده از آن باشند به هیچ عنوان پذیرفته نیست و بهشدت کیفیت علمی کلاسها را کاهش خواهد داد.
جالب اینجاست که مدیریت دانشگاه این اقدام ارتجاعی خود را در عداد اقدامات تحولی قلمداد کرده و با عنوان نهضت تدوین منابع مانند بقیه کارهای سطحی خود با تبلیغات پردامنه به خورد افکار عمومی میدهد. البته که برخی افراد سودجو و فرصتطلب و مدیران همیشگی دانشگاه نیز بر این موج برخاسته از خودشیفتگی و فریبکاری مدیریت دانشگاه سوار شده و جیب و رزومه خود را پربار میکنند.
کاملاً روشن است که با چنین تصمیماتی، سنت یکصد ساله تربیت معلم که از ابتدا بهصورت دانشگاهی و و در فضایی فرهنگی بنیان گذاشته شده، در حال تبدیلشدن به یک فضای صرفاً پادگانی مانند آموزشگاهی نظامی است.
فضایی که اولین قربانی آن کیفیت تربیت معلم خواهد بود و بسیاری از جوانان مشتاق به حرفه معلمی قید حضور در چنین فضای خوفناکی را خواهند زد.
آنچه تلخ و تأسفبار است اینکه در ذهن و بیان مدیران دانشگاه این موضوع جاری است که با توجه به مشکلات ناشی از بیکاری و معضلات اقتصادی شرایط دانشگاه هر چه از این سختتر و توهینآمیزتر هم باشد، به دلیل بورسیه و پرداخت حقوق، باز هم با سیل محتاجان به ورود به دانشگاه روبه رو خواهیم بود.
دلسوزان تعلیم و تربیت لطفا به هوش باشید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
۱. انبوه فارغ التحصیلان بیکار حتی در مقاطع ارشد و دکتری
۲.تعدد دانشگاهها که به راحتی می توانند نیروی مورد نیاز را تامین کنند.
۳.تغییر ساختار جامعه و عدم نیاز به دانشگاههای وابسته به وزارتخانه ها به سبب حفظ یکپارچگی آموزش عالی و متولی واحد( وزارت علوم)
۴.بی علاقگی نخبگان به تحصیل در تربیت معلم به دلیل شبه دانشگاهی بودن و تفاوت اساسی با یک دانشگاه واقعی
راه حل:
۱.جذب نیروی مورد نیاز آموزش و پرورش از طریق آزمون استخدامی و جذب دانش آموختگان مستعد و علاقه مند
۲.اعطای بورسیه استخدامی به فارغ التحصیلان برتر دانشگاهی در مقاطع کارشناسی تا دکتری
۳. تبدیل دانشگاه فرهنگیان به " مرکز جامع آموزش و پژوهش فرهنگیان" و برگزاری دوره های بدو خدمت و ضمن خدمت تخصصی برای معلمان تازه استخدام و اعطای گواهی صلاحیت معلمی و نظارت و بررسی کتب درسی و مسائل پژوهشی و رتبه بندی و....
هیات علمی دانشگاه نیز نگران نباشند و جایگاهشان محفوظ بماند.
درواقع دانشگاه فرهنگیان باید به جای جذب دانشجو و آموزش کلی و اعطای مدرک رسمی ، فارغ التحصیلان سایر دانشگاهها که در آزمون استخدامی قبول شده اند
را با برگزاری دوره های بدو خدمت و کارآموزی و...( در حد دو ترم) برای شروع به کار آماده کند و برای بقیه معلمان هم سالانه دوره های بازآموزی و تقویی ( ضمن خدمت) برگزار نماید.
بر کتب درسی و رتبه بندی و پژوهش های مرتبط و...متمرکز شود و کار تربیت دانشجو را به دانشگاهها واگذار کند.
چرا باید وزارت علوم اعلام کند که باید ۴۰ درصد رشته های دانشگاهی را حذف کند چون بازار کار ندارند!
و از طرف دیگر دانشگاه فرهنگیان به فکر توسعه و جذب هیات علمی جدید و افزایش دانشجویان باشد؟
آیا تربیت دانشجو در دانشگاههای مجهزتر و معتبر تر و مجرب تر از دانشگاه فرهنگیان، مشکلی دارد که می خواهید هزینه اضافه تربیت معلم را هم به آموزش و پرورش اضافه کنید!؟
تربیت معلم برای زمانی ابداع شد که هیچ فارغ التحصیل دانشگاهی ، حاضر به اشتغال در شغل معلمی نبود! نه زمانه فعلی که برای هر ظرفیت استخدامی ۵۰ نفر متقاضی وجود دارد!
دانشگاه فرهنگیان می تواند سه ترم آموزش دروس تربیتی و معلمی و یک ترم کارورزی برای فارغ التحصیلان دانشگاهی که در آزمون و مصاحبه قبول شده اند، برگزار کند و گواهی صلاحیت تدریس صادر کند و هر سال هم حداقل دو دوره ضمن خدمت حضوری برگزار کند.
به هر حال فارغ التحصیلان دانشگاهی ، دانش آموزان و دانشجویان همین کشور هستند و حق اشتغال دارند.
اگر هر سازمانی راسا نیروی خود را به بهانه ناکارمدی دانشگاه ها تربیت کند، پس همان بهتر که دانشگاه را تعطیل کنند!