مشهور است که شیخ ابوالحسن خرقانی بر سر در خانقاه خود چنین نوشته بود هر که در این سرا در آید نانش دهید و از ایمانش مپرسید. این سخن آن اندازه اهمیت دارد که مبنایی برای منشور حقوق بشر واقع شده است که در آن آزادی مذهبی و اعتقادی و انجام آزادانۀ مناسک مذهبی برای هر گروه های مختلف مردم در هر کجای دنیا مورد تأکید واقع شده است. علاوه بر جهت گیری های مذهبی، اختلاف بر سر عقاید و نوع برداشت از دین در همۀ جوامع وجود دارد به طوری که در داستانی که مولانا در مورد موسی و شبان در مثنوی معنوی آورده است، تفاوت دیدگاه این دو در مورد خدایی که هر یک در ذهن دارند و آن را می پرستند به خوبی بیان شده است. در این حکایت موسی، شبان را به خاطر داشتن ادراک عینی و ابتدایی از خداوند مورد مذمت قرار داده، لیکن از خدا به موسی توصیه شده که تو برای وصل کردن و نه برای ایجاد قصل و جدایی بین من و بندگانم آمده ای.
اگر نگاهی به عوامل جدایی انسان ها از همدیگر در جهانی که زندگی می کنیم و به ویژه در درون دنیای اسلام بیاندازیم به چه مواردی می رسیم؟ مذهب، نژاد، قومیت، زبان، رنگ پوست، اعتقادات و گرایشات فکری و عقیدتی و ...، افراط در توجه به این نوع مرزهای جدایی انسان ها از یکدیگر باعث شده گروه هایی تکفیری همچون داعش که هر که را مخالف باور و اعتقاد خود پیدا می کند، تکفیر می نماید و از روی کرۀ خاکی حذف می کند، به وجود آید. توجه به این مسأله لازم است که هرگز نمی شود همه افراد جامعه را مجبور کرد که همانند یکدیگر فکر کنند. یک جامعه شناس به یک پدیده اجتماعی نگاه ویژه ای دارد که با اطمینان می توان گفت که با نگاه یک سیاست مدار یا روان شناس به آن پدیده متفاوت است. چگونه می توان از همۀ افراد در جامعه انتظار داشت که به یک شکل واحد فکر کنند و عمل نمایند.
در جامعه فعلی ما شاید یکی از مهمترین مسائلی که برای قوام زندگی اجتماعی مردم ضرورت دارد رسیدن به یک اندیشه صواب در زمینۀ نوع پوشش و حجاب می باشد. نتیجۀ اعمال روش هایی که مبتنی بر اجبار به داشتن پوششی خاص از طریق طرح هایی نظیر گشت ارشاد و ... نه تنها نتوانست بانوانی را که شل حجاب بودند را با حجاب تر کند که از قضا سرکنگبین صفرا فزود و کشور وارد فازی بحرانی شد و آن نیم بند حجابی هم که بر سر شل حجاب ها بود به کنار رفت. این اتفاقات نشان می دهد که با زور نمی توان بر سر کسی چادر کرد هم چنان که در دورۀ رضا خان نیز به زور برداشتن چادر از سر زنان میسور نشد.
مسائل فرهنگی راه حل فرهنگی دارند و باید از اصحاب فرهنگ برای حل آنها کمک جست.
این روزها حرف غالب آن است که جامعه را دو قطبی نکنید ولی منظور اصلی شان آن است که یک قطب که مورد تأیید ماست، حاکم باشد هم چنان که در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری شاهد آن بودیم و بر طبق این قاعده مردم تنها شامل کسانی می شوند که مطابق خواست و نظر حاکمیت عمل می کنند و مابقی خلایق از جرگه مردم بودن کنار گذاشته شده اند، نه کسی آنها را می بیند و نه صدایشان را می شنود و اگر اعتراضی کنند، عمال استکبار جهانی و اصحاب فتنه خطاب می شوند. از قضا این خلایق لجوج و دور از دایرۀ مورد تأیید نظام کم نیستند و از آنجا که خواهان به رفراندوم گذاشتن سیاست های نظام می باشند، آنها را ناتوان از تحلیل مسائل سیاسی و اجتماعی می شمارند و رجوع به آراء عمومی را مردود می دانند.
در جوامع دموکراتیک امروزی وقتی بر سر مسأله ای اختلاف پیش می آید راه حل را در قوانین موضوعه آن جامعه می جویند، منتهی قوانینی که بر آمده از نظر و رأی اکثریت مردم باشد نه بر آمده از مجلسی که به جای اینکه عصارۀ مردم باشد عصارۀ شورای نگهبان است. اگر قانون نباشد یا قانون بر گرفته از آراء عمومی مردم نباشد چه اتفاق خواهد افتاد؟ همان اتفاقی که در باغ شاهزاده ماهان شاهد آن بودیم مردم به جان هم می افتند و دو قطبی ها به جدال بین طرفداران و مخالفان یک امر اجتماعی نظیر حجاب منجر می شود. یا در طرقبه کسی پیدا می شود که با ریختن یک سطل ماست بر سر زن و بچۀ مردم می خواهد آنها را به صراط حق هدایت نماید. در متروها و اتوبوس ها و اماکن عمومی بین آنها و مردم بر سر حجاب درگیری وجود دارد ؛ آیا این امر به معروف و نهی از منکر است؟ مردم از خود می پرسند اگر رعایت حجاب یک واجب شرعی است پس چرا در مورد رعایت سایر واجبات شرعی این قدر تأکید نمی شود؟ مگر نه اینکه رباخواری در قرآن هم ردیف جنگ با خدا تلقی شده است، پس چرا بانک های همین نظام اسلامی از مردم در قبال پرداخت وام، سودهای کلان می گیرند؟
چرا مسئولین همین نظام اسلامی با استفاده از موقعیت سیاسی خود املاک بیت المال را تصاحب کرده اند و می توانند از طریق رانت خواری خرج و مخارج کلان آقازاده هایشان را تأمین نمایند؟ چرا در مقابل اختلاس های چند هزار میلیاردی برخی از این آقایان نظام اسلامی ساکت است؟ چرا لوایحی نظیر FATF که یک سند بین المللی شفافیت مالی است را امضا نمی کنند؟ آیا جز این است که در یک فضای غیر شفاف و شب تاریک برخی بهتر می توانند دزدی کنند و کسی خبردار نشود؟ چرا روزنامه هایی که در زمینۀ مقابله با فساد روشنگری می کنند، درشان تخته می شود؟ خبرنگاری که در زمینه خرید سیسمونی خانواده آقای قالیباف به اطلاع رسانی پرداخته بود، زندانی می شود و همین آقا که حتی در دورۀ مدیریت بر شهرداری فسادهای معاونش محرز بود هیچ تذکری نمی گیرد؟ اگر بحث امر به معروف و نهی از منکر را از امام حسین (ع) یادبگیریم ایشان علیه خلیفۀ ظالم زمان خود از این قاعدۀ اسلامی استفاده کردند و انگیزۀ قیامشان را همین اعلام نمودند. اما در نظام اسلامی ما که بالاترین تورم در میان کشورهای جهان را دارد و مردم به نان شب خود محتاج اند باید همه چیز را به حال خود رها کنند و تنها در فکر این باشند که چرا بعضی خانم ها روسری سر نمی کنند؟
آقایان زنگ خطر به صدا در آمده، الان ماه هاست که دختران مردم در مدارس با گازهای ناشناخته مسموم می شوند و شما ساکت هستید یا آن را به شیطنت دانش آموزان و تمارض آنها ربط می دهید. چطور می شود که در یک یا چند شهر به طور همزمان دانش آموزان اقدام به شیطنت کنند و چرا اصلا در مدارس پسرانه که شلوغی شان نسبت به دختران بیشتر است این شیطنت ها کمتر رخ می دهد؟ چرا این شیطنت ها از شهر قم که یک شهر مذهبی است آغاز می شود؟ اگر اینها شیطنت بچه ها است چرا در طول این مدت این بچه های شیطان را پیدا نکرده اید و با آنها برخورد ننموده اید ؟
شما که قادرید ریگی ها را هنگام گذر از آسمان کشور از هواپیما به زیر بکشید و دستگیر کنید، چرا در این زمینه عاجزید؟ اینها پرسش هایی هستند که مردم مسمومیت فرزندانشان را از چشم شما ببینند این نوع نگاه مردم باعث ایجاد نفرت در آنها نسبت به شما می شود و خشم سرکوب شده شان یک زمان فوران می کند و نظیر آنچه در مشهد یا بابلسر رخ داد به قتل برخی آقایان منجر می گردد. یک نگهبان که باید از مسئولین مواظبت کند چرا لولۀ اسلحه اش را باید به طرف آنها بگیرد؟
راه چاره این است که به رأی و نظر مردم احترام قائل شوید .
در همین نظام اسلامی زمانی که آقای سید محمد خاتمی با انتخاب مردم به ریاست جمهوری رسید، شور و نشاط اجتماعی بالا رفت. ایشان با شعار توسعۀ سیاسی به ریاست جمهوری رسید ولی بالاترین شاخص های رشد اقتصادی ایران بعد از انقلاب در زمان وی رقم خورد به طوری که مطابق آمارهای موجود وضعیت رشد اقتصادی ایران از کشورهای منطقه سبقت گرفت و میزان تورم، پایین ترین نرخ را در طول دودورۀ ریاست جمهوری ایشان داشت. هرچند که این افراطیون کج فکر نگذاشتند آب خوش از گلوی ایشان و مردم پایین برود و هر روز اقدام به ایجاد بحرانی تازه کردند ولی با همۀ اینها خاتمی موفق بود، چون برگزیدۀ انتخابات مردمی بود. هر چند که این انتخابات هم تحت سیطرۀ نظارت استصوابی شورای نگهبان بود ولی نتیجۀ اعتماد به رأی و نظر مردم بسیار قابل توجه بود. شما الان اقدام به تنش زدایی با کشورهای منطقه نظیر عربستان و ... می کنید در حالی که سیاست خارجی خاتمی مبتنی بر تنش زدایی بود، مجبور شدید به همان قاعده برگردید. در حالیک ه آن زمان برخی آقایان می گفتند تنش زدایی یعنی چه انقلاب آمده تا تنش ایجاد کند نه اینکه تنش ها را فرو نشاند. نتیجه فکر و عمل این آقایان را هم دیدیم با حمله به سفارت عربستان، چه خسارت هایی کشور متحمل شد و عاقبت با التماس به چین و عراق و ... دوباره برگشتید سرخانۀ اول پس نکنید این کارها را.
با این شرایطی که در جامعۀ ما به وجود آمده و هر کسی در مورد اوضاع نظری می دهد و من آن را تشتت فکری و بحران هویتی جامعه می دانم و در این میان هر آن کس که نظرش بیشتر مخالف با حاکمیت باشد مورد تأییدتر است، چه باید کرد؟
نظر من این است که باید اختلاف ها را بپذیریم، تفاوت آراء و سلیقه ها را قبول کنیم. نباید انتظار داشته باشیم همه مثل هم فکر کنند و عمل نمایند، بلکه باید بدانیم اختلاف بین آراء و نظرات مردم در همۀ جوامع وجود دارد ؛ مهم اینست که بتوانیم نظرات مخالف را تحمل کنیم. پوشش متفاوت را قبول کنیم هم چنانکه در ابتدا نظر شیخ ابوالحسن خرقانی را آوردم هرکه آمد نانش دهیم و از ایمانش نپرسیم. جامعه را به خوب و بد تقسیم نکنیم چه کسانی موافق با ما باشند و چه کسانی مخالف با ما هر دو را بپذیریم به یکی عزت و به دیگری ذلت نبخشیم. مانند طبیعت باشیم، هم چنانچه باران بر گل و خس یکسان می بارد ما هم عدالت را در مورد همه رعایت کنیم.
از اولین توصیههای امام علی (ع) میتوان مدارا با مردم را نام برد چنان که وقتی مالک را والی مصر می گمارد به او توصیه می کند: «مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی؛ زیرا مردم دو دستهاند، دسته ای برادر دینی تو، و دسته دیگر همانند تو در آفرینش میباشند. ...اگر گناهی از آنان سر میزند، آنان را ببخشای و بر آنان سخت نگیر، آن گونه که دوست داری خدا تو را ببخشاید.
در منشور حقوق بشر نیز توصیه به برابری و برادری و آزادی مردم شده است که بر گرفته از حقوق طبیعی «روسو» می باشد. روسو که از بانیان قانون اساسی فرانسه است، نظرش این است که چون طبیعت با همه یکسان رفتار می کند حاکمیت هم باید برای همۀ مردم حقوق برابر در نظر گیرد. بنابراین دوقطبی سازی جامعه از جایی شروع می شود که عده ای محبوب و کبوتر حرم حکومت می شوند و بقیه مطرود یا حتی زندانی و محبوس می گردند و این با توصیۀ امام علی (ع) منافات دارد و همین می شود که در باغ شاهزاده ماهان شاهد آن بودیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
حتی اگر امام جماعتی شغل معلمی را غصب کرده باشد، یا از وجود غاصبان در زمینه ای مطلع باشد، دیگر اقامه مستحب اقامه نمازش معنا ندارد، مهمتر از گفتن اقامه آنست که در برابر غاصبان امر به معروف ونهی از منکر نماید و اگر از دستش بر می آید در عمل کاری کند سپس اگر نتوانست به اقامه مستحب اقامه نماز بپردازد و عمر خود و دیگران را بهتر مدیریت کند و ببیند در بین مراجع تقلید، کدامیک در برابر فساد قانونی و غیرقانونی غصب مشاغل بهتر عمل می کرده اند و حتی در مرجع تقلید خود تجدید نظر نماید و چندان در فکر آمار پس نمازان خود نباشد که صراط مستقیم در آمار پس نمازان نیست. زمانی که رعایت واجب هایی که می تواند رعایت شود، رها شود و به مستحبات پرداخته شود، آن مستحبات مکروهند حتی اگر ذکر اقامه پیش نماز باشد و پس نمازان کراهت طلب.
این غصب شغل را که مرتب شما تکرار می کنید که واقعا وجود دارد اما ربطی به افراد ندارد بلکه ناشی از سیستم فاسد است و این فساد به خصوص از اولایل انقلاب شکل گرفت و آن ایجاد امتیازات مختلف و سهمیه برای تحصیل و شغل و .. بود که موجب شد آنانکه که باید در شغلی باشند نیستند و آنانکه باید نباشند و جای دیگری باشند هستند و این چرخه فسادزا خود موجب افزایش فساد گردیده به شکلی که الان می بینم و جامعه ایران به دست مافیاهای اداری، شغلی و نظامی و ... اداره می شود و این مافیاها نیز چرخه فاسد را مجبورند حفظ کنند تا دوام داشته باشند.
درست و نادرست میفرمایید، سیستم خالی از عیب و نقص و فساد نیست و فساد و نقص سیستم و قوانین سیستم (که افراد آنرا می نویسند) عموماً بدتر از فساد فرد یا افراد است؛ ولیکن افراد: ربطی به برخی افراد ندارد و چه بسا خیلی افراد آگاه از ستمگری نباشند ولیکن خیلی از افراد از روی آگاهی غاصبند که پارتی بازی ولو قانونمند شده یکی از آنهاست و لازم به توضیح است که هر به ظاهر پارتی بازی و رحمت ویژه ای (الرحیم) پارتی بازی و غصب و ستمگری نیست.
به شما عزیز بزرگوار توصیه میکنم خطبه شقشقیه را بخوانید و با دوران معاصری که مثال زدید مقایسه بفرمایید؛ فقط اینقدر بدانید خواندن این خطبه توصیه ای است از سوی امام زمان(عج) به حضرت آیت الله مرعشی نجفی (روحی له الفدا) و اگر چیزهای بیشتری می دانستید و می دانستند بر خواندن این خطبه با تفاسیر کاربردی دقیقتر، حریص تر می شدید و می شدند.
ملعون باد ستمگر و غاصب شغل، و عذاب الهی بر او و حامی او و تاییدکننده او و راضی شده به او و مسبب او در تمام لحظات دنیا و آخرت باد.
زیرا حکومت این فاسدان مذهبی بر مبنای مذهب و بر خر مذهب است حال شما چگونه می خواهید با دعا و نفرین و غصب غصب کردن حق خودتان و مظلومان را بگیرید؟
به نظرم دو حالت در گرفتن حقتان داری یا مذهب آنان را بری از مذهب خود بدانید و علی وار در برابر معاویه بایستید که امکان آن سخت است چون وقتی با کلمات اسلامی به آنها می تازید در اصل به خودتان می تازید و آن مانند عمر و عاص قرآن را بر سر نیزه ها می کنند و نابودتان می کنند.
و یا اینکه حداقل برای مدتی خود را خارج از مذهب یا حداقل اسلام سیاسی این ها بدانید که اگر مردم ایران خالی از مذهب شوند و یا حداقل درکی از سکولاریته و اهمیت آن بدانند و شوند خود با دوام تر و قوی تر خواهد بود.
به هر صورت حکومت ایران، با شرایط خاصی حاکم است ومقابله با فساد و ظلم آن به همین سادگی نیست و بسیار فریبنده و عجیب است می توان گفت الان مافیاهای اداری و سیاسی و اقتصادی با خر مذهب بر مردم سوار اند حال خود کلاه خود را قاضی کنید
مذاهب با هم وجه اشتراک و افتراق دارند
اشتراکات سر جای خود هست. برخی از اشتراکات ظاهریند و ماهیتا با هم متناقض و فرق میکنند و عملا افتراقند. هر دو قرآن را بالا میبرند ولی به دو نیت و به دو مقصود و کار بسیار سخت است. قطعا علی وار بودن الگو و برتر است ولو به قیمت از دست دادن جان باشد و برائت جستن از تزویر به ظاهر مذهبیون، و همچنین لامذهبیون.
از مذهب ظاهری و کذّاب برائت جسته و میجویم و برائت جویان و مخالفان و معترضان و نقّادان را در حد وسعم کمک کردهام.
در ضمن بنده استجابت دعا و لعن را بارها تجربه کردهام، هنگامی که به بن بست رسیدهام و در برابر قوانین غیرحقوقی و بسته، یاری جز خداوند ندیدهام و به حکم و تقدیر و قضای خدا در بطن وجودم راضیم و تا زمان عدم استجابتم دلیل نمیشود که لذّت بردن نیاز به کوبیدن درگاهش را مستدام نبرم و ذکر و تسبیح دعا و لعن نکنم.
نه تنها هیئت تخلفات اداری (آموزش و پرورش) که بلکه قوانین و کارشناسان و قاضیان قوه قضائیه، دادستان و حتی ریاست قوه قضائیه و قسمتهایی از مجموعه اطلاعاتی مصون از اهمال کاری و خطای درشناخت و تصمیم گیری نبودهاند و نیستند؛ در حدّی که به راحتی می توان این پرسشها را مطرح نمود که آیا برای جبران و عدلی که در معاد آنها را پیگیری خواهد نمود، کاری کرده اند؟
آیا دیدگاه ریاست فعلی قوه قضائیه با دیدگاه سالهای قبلی ایشان که در منصب قضا نشسته بودند و با ایشان ملاقاتی داشته ام، یکسان است؟ و اگر یکسان نیست امروزه چه عملکردی را برای آنچه عمل نکردند بر خود واجب می دانند؟
و ...
در ضمن بنده معلم نیستم (به اهلش به اندازه ای که اهلیتش را ببینم آموزش می دهم)؛ یا در مدارس دولتی به دلیل وجود و بقای قوانین اشتباه نمی توانم ورود پیدا کنم یا در مدرسه غیردولتی که تلاش و حرصی برای حضور در آن ندارم به جرم صحت عمل و اینکه اکثر دروس را از اکثر معلمان بهتر آموزش می دادم، حتی مدیر و معاون نتوانستند تحمّلم کنند. محبوب اکثر اولیا بودن و کادر و معلمان نبودن.
این تحلیل گوشه ای از موضوع بود.
شما حرفهای درست و ناقصی که گفتم را نمی فهمید ولی من حرفهای درست و ناقص و معیوب شما را می فهم و البته حوصله بحث با شما را اکنون ندارم.
هر جا که سخن یا نامی از پژوهش است نام پایتون میدرخشد!*
جناب ناشناس بینای پژوهش مدار: از انتصابات عمر، معاویه و از آزمون استخدامی اش، عثمان بیرون میجهد !!
هر چند که راه حلهایی وجود دارد ولی من راه حل خاصی نگفتم بلکه بطور عام گفتم: "غصب مشاغل بنا بر حدیث، برای جامعه عامل سقوط است"
حکومت اسلامی تا اندازهای مسئول نان و ایمان مردم است، اگر به مسئولیتش خوب عمل نکند دلیلی بر بی مسئولیت شدنش نیست.
حجاب ودر نگاه کلی تر پوشش ولباس چه در زن وچه در مرد.مثل همه تغیرات رفتاری در جوامع بشری تابعی است از شرایط محیطی وحتی اقلیمی وجغرافیایی(نگاه کنید به پوشش مردم حوزه آمازون وامریکای لاتین)بنا براین نه کشف حجاب اجباری ونه تحمیل آن تغییر محسوسی در این روند به وجود نمیآورداز این رو اگر ازحد کار فرهنگی وآموزش فراتر برود وپای جبر وزور به میان بیاید نه منطقی ست ونه قابل دوام!!.ضمنا به این نکته هم باید توجه کرد که بین عفاف وپاکدامنی با بیحجابی لزوما ارتباط ارگانیک
و محکمی ندارد.چرا که هر مرد وزنی جدا از نحوه پوشش خود میتواند عفیف وپاکدامن ودرست کردار باشد یا برعکس.
معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در واکنش به انتخاب سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در ژنو بهعنوان رئیس دورهای اجلاس مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر در سال ۲۰۲۳ آن را "عمیقا نگران کننده" خواند.
معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا مدعی شد: انتخاب نماینده کشوری که ناقض فاحش و دائم حقوق بشر است، به عنوان رئیس چنین گروهی موثر بدون آن را محدود می کند.