«امید» کلمهای که این روزها شاید در ظاهر به کمرنگترین حالت خود رسیده باشد و این امر را میتوان از افزایش مهاجرتها به کشورهای مختلف و خروج میلیاردها دلار به بهانه خرید ملک در کشور همسایه بهوضوح مشاهده کرد. در واقع میتوان گفت سیل مهاجرت در ایران، در یکی، دو سال اخیر به سونامی مهاجرت تغییر پیدا کرده است و دلیل اصلی آن کاهش امید به آینده در کشوری است که صاحب تمدن و جایگاه علمی بالایی در دنیا بوده است.
با توجه به اینکه استان مرکزی که مهد مفاخر و مشاهیر ایران زمین و پایتخت صنعتی ایران است اما نرخ بیکاری در خیلی از شهرستانهای استان مرکزی بالاست و این موضوع باعث ناامیدی جوانان به آینده و مهاجرت آنان از روستاها به شهرها و از شهرها به خارج از کشور می باشد. ازدواج، اشتغال و مسکن از دغدغههای اصلی جوانان است که اگر توسط مسئولین مورد توجه جدی قرار نگیرد و راهکارهای عملی ارائه نگردد به یک چالش اساسی در آینده تبدیل خواهد شد.
چند وقتی است تصاویری از نفرات برتر کنکور سال ۸۰ در فضای مجازی وایرال می شوند که این نفرات برتر در کشورهای اروپایی و آمریکا از جایگاههای بالایی برخوردار هستند و از ایران مهاجرت کرده اند. آموزش و پرورش هزینه های زیادی را برای به ثمر رسیدن دانش آموزان صرف می کند تا در آینده از توانمندی و استعداد این جوانان در پیشرفت کشور استفاده نماید ولی متأسفانه امروز شاهد مهاجرت خیلی از فارغ التحصیلان و نخبگان و رتبه های برتر کنکور هستیم. پزشکان، پرستاران، مهندسان و متخصصین از جمله افرادی هستند که طبق آمار مراجع ذیصلاح، دست به مهاجرت می زنند.
چیزی که عجیب است نتایج تحقیقات میدانی از دانش آموزان متوسطه اول و دوم است که نشان می دهد، حدود ۵۰ درصد از آنها به فکر مهاجرت و خروج از کشور هستند. این آمار به نوبه خود اگر چه پایین تر از این هم باشد، می تواند برای آینده کشور بسیار نگران کننده باشد. معمولاً کودکان فقط به زمان حال، جوانان فقط به آینده و سالخورده ها فقط به گذشته فکر می کنند ولی انسان عاقل کسی است که هم مانند کودکان به فکر حال باشد و هم مانند جوانان به آینده نگاه کند و هم مانند سالخورده ها از گذشته خویش تجربه کسب نماید.
در عصر انفجار اطلاعات و ارتباطات و گسترش شبکه های اجتماعی و فضای مجازی باعث شده که جوانان زندگی و امکانات شهر و دیار خود را با سایر کشورهای پیشرفته مقایسه کنند و خواستار رسیدن سریع و بدون زحمت به این امکانات و تجهیزات باشند و تنها راه ممکن را مهاجرت از ایران می دانند که البته خیلی از این مهاجرین هم نمیتوانند به آمال و آرزوهای خود بعد از مهاجرت برسند. بیش از هر چیز جوانان به امید نیاز دارند، امید به آیندهای روشن که بتواند استعداد و توانایی خود را به منصه ظهور برسانند و برای کشور خود تلاش و کوشش کنند و نقش آفرینی نمایند.
جوانان نسل z یا همان دهه هشتادی ها، ویژگیهای منحصر به فردی دارند که مسئولین نباید خود را با آنها مقایسه کنند بلکه باید شرایط آنان را درک کرده و امکانات جامعه و شرایط تحصیل و اشتغال را طوری برای آنها فراهم نمایند که به نیاز و خواست آنان نیز توجه شود. حضرت علی علیه السلام می فرمایند: فرزندان تان را بر آداب خود تربیت نکنید چرا که آنها برای آینده و زمانی غیر از زمان شما آفریده شده اند.
اگر موج مهاجرت در سالهای گذشته دلایل سیاسی به همراه داشت، تب اخیر مهاجرت، دیگر سیاسی نیست. پای صحبت هر کدام از متقاضیان مهاجرت که بنشینی ... مشکلات اقتصادی، آزادی اجتماعی و امید را از دلایل خود برای میل به مهاجرت میدانند.
در سالهای گذشته برخی مسئولان اعلام کردند 5 / 1 میلیون ایرانی در صف مهاجرت به استرالیا و کانادا هستند و این عدد که امروزه حتما بیشتر شده، ترسناک است. خروج نیروهای کارشناسی و ورزیده به اقتصاد ملی آسیب میزند و یکی از دلایل تهیدستشدن ایرانیان، مهاجرت نیروهای نخبه است.
کمک به ازدواج، اشتغال و مسکن جوانان، صحبت با جوانان و در کنار آنها بودن و برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی، می تواند در این شرایط بحرانی به کمک جامعه بیاید و یأس و ناامیدی را در جامعه کاهش دهد. اگر چه همه دولتهای مختلف با تکیه بر جوانان به قدرت رسیده اند و شعارهای زیادی برای حل مشکلات آنها داده اند ولی جوانان همیشه در حاشیه بوده و به آنها خیلی اهمیت داده نشده است. گسترش و تجهیز محیطهای آموزشی، توجه ویژه به سلامتی، شادابی و ورزش جوانان، امید به آینده با اشتغال زایی و نگاه ویژه به استعدادها و تخصصهای آنها و اهمیت دادن به کارهای پژوهشی و ارج نهادن به محققان و پژوهشگران میتواند جوانان را به آینده امیدوار کند.
حاکمیت باید تمهیداتی را بیندیشد و اقدامات عملی و سریع را انجام دهد که نه تنها از مهاجرت نخبگان و جوانان جلوگیری شود بلکه شرایط را طوری رقم بزند و امکاناتی را فراهم کند تا افرادی نیز که مهاجرت کردهاند برای برگشت به کشور تشویق و ترغیب شوند و برای مردم و سرزمین خود خدمت نمایند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
متاسفانه پدیده مهاجرت نسل جوان کشور دیگر از تحصیل کردگان ونخبه های کنکوری فرا تر رفته وهم اکنون حتی کارگر های ماهر ونیمه ماهر هم به فکر مهاجرت مباشند وشرایط به گونه ایست که هرکسی آینده خود را نه در کشور وزادگاه خودبلکه در آنسوی مرز ها میبیند..دولت های اخیر با ندانم کاری ودر سایه نداشتن ثبات اقصادی بزرگترین مشوق ومحرک مهاجرت میباشند.زنده یاد علی شریعتی در فرازی از کتاب نیایش خود میگوید"خدایا به مارکسیستها به فهمان که اقتصاد زیربنا نیست وبه مذهبی ها هم به فهمان که اقتصاد اصل است"
به من یا به شما یا به دکتر علی شریعتی؟
به فهمان خدشه دار است.