عجیب به نظر میرسد ولی واقعیت دارد؛ در مملکتی که نهادها و سازمانهای مختلف دارند به نام «خانواده» بودجههای کلان میگیرند، «انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش»، اصلیترین و مهمترین نهاد متولی «خانواده» در حال احتضار و فروپاشی است.
دفتر انجمن اولیا و مربیان از فروردین 1401 مدیرکل ندارد، نیروهایش تقلیل یافته است، کتاب فروشی انجمن در حال تعطیلی است و کل انجمن در حالت سرگردانی و بلاتکلیفی به سر میبرد.
نورعلی عباسپور، که از حدود سال 1395 مدیرکل انجمن بود، از فروردین ماه با اتمام مأموریتش استعفا داد و به دانشگاه فرهنگیان بازگشت. نیروهای انجمن از چند سال پیش رو به کاهش بودند و در حال حاضر مجموع فعالیتهای انجمن از جمله مدیریت برنامههای آموزش خانواده، هدایت انجمنهای مدارس، مراکز مشاوره، انتشارات انجمن، انتشار ماهنامۀ پیوند و سایر اقدامات وابسته، فقط با هشت نفر انجام میگیرد. کتاب فروشی انجمن (واقع در ابتدای خیابان طالقانی) که چند دهه سابقۀ فعالیت دارد به بهانۀ تعمیرات در شرایط تعطیلی کامل است. ظاهراً ساختمانی که کتابفروشی در آن مستقر است در اختیار سازمان استعدادهای درخشان قرار دارد و این سازمان با استفاده از فرصت و شرایط نابه سامان انجمن، سعی دارد کتاب فروشی را تصاحب کند.
انجمن اولیا و مربیان نهادی قدیمی در مجموعه آموزش و پرورش ایران است. نقدهای زیادی به عملکرد انجمن در طول چهار دهه وارد است، نقدهایی که به بخشهای دیگر آموزش و پرورش و سازمانها و تشکیلات دیگر فرهنگی و تربیتی کشور هم میتوان وارد ساخت. با این همه، انجمن اولیا و مربیان متولی یکی از ارکان مهم تربیت در ایران، یعنی «خانواده» بوده است. این نهاد بر اساس شرایط و امکانات موجود سعی کرده است با برنامههای آموزش خانواده، مشاوره، چاپ کتاب و انتشار مجله به دانشافزایی و بهبود روشهای تربیتی والدین ایرانی کمک کند.
انجمن اولیا و مربیان در اوائل دهۀ 1370 با تلاشهای دکتر غلامعلی افروز، به سازمان ارتقا یافت. فعالیتهای آموزشی و ترویجی انجمن فرازونشیب زیادی داشته است و بهویژه در زمینۀ آموزش خانواده در دورههایی مانند دورۀ ریاست دکتر علیاصغر احمدی، پرتلاش بوده است. در اوائل دهۀ 1390 با نظر حمیدرضا حاجیبابایی، وزیر وقت آموزش و پرورش و تعلل آشکار رئیس وقت انجمن، این نهاد از قالب سازمان خارج و به یکی از معاونتهای سازمان مدارس غیردولتی و توسعه مشارکتهای مردمی تقلیل یافت. چرا به این سادگی داشتههایمان را از دست میدهیم و بعد دست به اقدامات آشفته و پرهزینه و کم نتیجه میزنیم؟
با پیگیریهای بعدی در زمان علیاصغر فانی، در سال 1395 انجمن از زیرمجموعه سازمان مدارس غیردولتی خارج و به شکل دفتر درآمد. تا جایی که اطلاع دارم تلاشهایی در جریان بود تا انجمن بهصورت تشکلی مردمی و به نسبت مستقل درآید. اساسنامهای هم برای این موضوع نوشته و آماده شده بود، اما در جریان رفت و برگشت بین وزارت آموزش و پرورش و سازمان برنامه و بودجه موضوع آنقدر طولانی شد که به سرانجام نرسید.
در سیاستهای کلان فرهنگی کشور، در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، در گفتههای مقامات و مسئولین و هر جا که بحثهای فرهنگی و اجتماعی پیش آمده، جایگاه و اهمیت «خانواده» مورد تأکید فراوان قرار گرفته است. به راستی کدام نهاد، سازمان و مرجع دیگری به اندازۀ انجمن اولیا و مربیان به خانوادهها نزدیک است و میتواند با آنان ارتباط مستقیم و مستمر داشته باشد؟
چرا این همه از خانواده گفته میشود ولی مهمترین متولی مسائل خانواده به حال خود رها شده و روزبهروز تضعیف میشود؟
چرا نهادهای دیگر به نام خانواده بودجههای کلان میگیرند و کار مؤثری هم انجام نمیدهند اما انجمن اولیا و مربیان درگیر کاهش نیرو، بودجه و امکانات است؟
چرا در داخل خود آموزش و پرورش هم رقابت وجود دارد و یک بخش از وازرتخانه وقتی که میبیند بخش دیگر در حال تضعیف است، بلافاصله سهمخواهی (قضیه تعطیلی کتاب فروشی انجمن) میکند؟
شایعات گوناگونی در مورد آیندۀ انجمن اولیا و مربیان مطرح هستند. یکی از این شایعات الحاق انجمن به معاونت پرورشی و فرهنگی و تبدیل آن به واحدی کوچک در یکی از دفترهای این معاونت است. هر چه هست، انجمن اولیا و مربیان اصلاً حال و روز خوشی ندارد. نه در رأس آن کسی هست که از موجودیت انجمن دفاع کند و نه کسی به فکر انجمن و آیندۀ آن است.
به نظر میرسد خود وزارت آموزش و پروش به اهمیت و جایگاه انجمن واقف نیست و با آن فقط رفتاری اداری دارد.
چگونه میتوان توضیح داد که اگر خانواده رکن اساسی تربیت است و اگر آموزش و پرورش خود را متولی تربیت در کشور میداند، باید در مورد انجمن اولیا و مربیان خیلی حساس و دقیق باشد.
انتظار منطقی این است که انجمن اولیا و مربیان از بهترین شرایط از لحاظ منابع مالی و انسانی و امکانات و همچنین والاترین جایگاه سازمانی برخوردار باشد.
به نظرم ؛ وضعیت انجمن اولیا و مربیان میتواند نشاندهندۀ رویکرد نظام فرهنگی و سیاسی کشور و هم چنین نظام تربیتی (وزارت آموزش و پرورش) به خانواده باشد.
اگر خانواده واقعاً مهم است وضعیت انجمن اولیا و مربیان نباید این چنین باشد. داشتههایمان را نادیده میگیریم و بعد به بحث و تحلیل میپردازیم که چرا وضعیت چنین است.
انجمن اولیا و مربیان به اتکای خانوادهها میتواند پایگاه اصلی مقابله با آسیبهای اجتماعی، آموزش و ترویج سبک زندگی مطلوب، بهبود رفتارهای اجتماعی و ارتقای سطح فرهنگی جامعه باشد. چرا به این سادگی داشتههایمان را از دست میدهیم و بعد دست به اقدامات آشفته و پرهزینه و کم نتیجه میزنیم؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان