جستارگشایی
پنجشنبه و جمعه شهیدستان میزبان آزمون سمپاد (تیزهوشان) می باشد ؛ با توجه به حساسیت های خاص این آزمون در حد امکان تمام شرایط را برای برگزاری بی حاشیه آزمون فراهم کرده ایم. از ساعت ۷ تا ۱۱ غلغله ای در حوالی مدرسه برپاست. خانواده ها به صورت فشرده دور بچه های پایه ششمی خود حلقه زده اند. صحنه های بی بدیلی رد و بدل می شود. برای فروکش کردن فشار و هیجان جمعیت اجازه می دهم تا ساعت ۸ خانواده ها در حیاط مدرسه اتراق کنند تا اندکی از استرس و اضطرابشان کاسته شود. بعضی ها زیر درختان توت عکس یادگاری می گیرند برخی با معلم خصوصی خود در گوشه و کنار حیاط خلوت کرده و در دنیای مدیتیشن پشتک بارو می زنند. برخی از اولیا سوال پیچم می کنند که باید جای بچه شون vip باشد. برخی سراغ سرویس بهداشتی را می گیرند. بیزنس کاران و مبلغین مدارس غیرانتفاعی در هر شکل و شمایلی خود و تبلیغات شان را به جمعیت ملتهب تحمیل می کنند. چاره ای جز مدارا و آرام کردن جمعیت نیست. با تبسم و لبخند، لشگر استرس و اضطراب را رام خود می کنیم. کابینه تعلیم و تربیت دولت مستقر (با شعار عدالت گستری) در حال فربه کردن مدارس خاص ایجاد کننده آموزش طبقاتی است.
ساعت ۹ آزمون استارت می خورد .
« سلمانی » معاون آموزشی دبیر فیزیک است . از خوانش یکی از سوالات ریاضی چشمانش گرد شده است. سوالات رویکرد هوشمدارانه و چندبعدی دارد. از اول تا آخر آزمون تردد بچه های ژیگول و مضطرب بین سالن و سرویس بهداشتی بی امان و بی زمان در جریان است.
پایان آزمون اجازه می دهم اولیا مجددا به حیاط مدرسه مشرف شوند گویی فنر متراکمی رها شده و سیلی از جمعیت هیجانی حیاط شهیدستان را با خود می برد و...
در کنار توفیقات غیر قابل انکاری که مدارس سمپاد کسب نمودهاند، اشکالات اساسی نیز بر مدارس خاص ایجاد کننده آموزش طبقاتی همچون سمپاد وارد است.
مدیران مدارس دولتی عمدتا بر این باورند که مدیریت بر مدرسهای که دانشآموز و معلم و ساختمان و خلاصه همه چیزش خاص و ممتاز بوده و حساب مدرسه گردش مالی میلیاردی دارد، خیلی راحتتر از راهبری مدارس دولتی عادی پایین دست جامعه با جیب خالی میباشد.
از طرفی توهم دانایی و ممتاز و متمایز بودنی که بر دانشآموزان و کارکنان سمپاد دمیده میشود نیز از عوارض این گونه مدارس میباشد.
امروز در آزمون سمپاد این بزرگبینی و توهم دانایی در چهره برخی از شرکتکنندگان به وضوح قابل رصد بود.
از دیگر آسیبهای چنین مدارسی تهی کردن سایر مدارس دولتی از دانشآموزان ممتاز علمی و همچنین سرخورده کردن بخش قابلتوجهی از دانشآموزان سمپاد در چنین مدارسی است. به طوری که کسانی که پس از دوپینگ وارد چنین مراکزی میشوند، چون اصالتاً تیزهوش نیستند در میانه راه ترمز بریده و دچار مشکلات عدیده و افسردگیهای مزمن میشوند.
به نظر می رسد مهمترین نقدی که بر مدارس خاص سمپاد وارد است، کشف و شناسایی نخبگان علمی در این مجموعهها و تحویل دو دستیشان به آن سوی مرزها میباشد. نگاهی بر خروجی فارغالتحصیلان سمپادها خبر از فرار سیستماتیک و تأسفبار مغزها و نخبگان ما دارد.
به هر حال به نظر میرسد که سیاست عمومی دولتها گسترش مراکز خاص آموزشی، دامن زدن و تشدید مدارس طبقاتی و توسعه سمپادها بوده و باقی مدارس دولتی تقریبا رها میباشند و دولت عملاً نیازمندیهای خود را از خروجی چنین مراکزی گلچین کرده و سرنوشت اکثریت در مدارس دولتی به امان خدا سپرده شده است.
از طرف دیگر ، برنامههای مدارس خاص برای دانشآموزان مستعد، از منظر عدالت آموزشی با چالشهای جدی فلسفی و عملی روبه روست.
حکومت با تأسیس و بالا بردن تب مدارس خاص بیطرفی خود را نقض کرده و نقض این بیطرفی و نتیجتاً خالی شدن مدارس دولتی از استعدادهای برتر، منجر به تشدید چرخه فلاکت فرهنگی خواهد شد. در مقابل عدهای نیز معتقدند که حضور دانشآموزان خاص در کلاسهای عادی باعث تلف شدن استعدادها و داراییهای معنوی مملکت خواهد شد.
« شاه بیگ رئیس سابق اداره سمپاد البرز » مدارس سمپاد را گارد ویژه آموزش و پرورش تلقی می کند. نهایتاً آنچه مسلم است در ارزیابی توفیقات و کامیابیهای سمپاد باید پیامدها و نتایجی که برای ذینفعان و مهمتر از آن در توسعه ملی داشته، نقد عالمانه و کنکاش واقعگرایانه صورت گیرد.
سخن آخر اینکه ؛
کابینه تعلیم و تربیت دولت مستقر (با شعار عدالت گستری) در حال فربه کردن مدارس خاص ایجاد کننده آموزش طبقاتی است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان