بعد از ظهر روز پنجشنبه یکم مرداد برای یکی از پزشکان فوق تخصص اردبیل اتفاق ناگواری افتاد و ایشان توسط همراه بیمار 15 ساله با اصابت چاقو به قلبش کشته شد.
قبلا هم موارد مشابه ای مانند قتل روح الله داداشی قوی ترین مرد ایران در سال نود و یک یا قتل مرحوم خشخاشی دبیر فیزیک شهرستان بروجرد اتفاق افتاد که باعث تاسف فراوان برای جامعه ما می باشد.
در این یادداشت می خواهم موضوع را در دو مبحث حمل سلاح سرد و ریشه یابی علت این ماجراها بررسی کنم:
1- حمل سلاح سرد یا گرم
در جامعه ما همانند آمریکا و کشورهای دیگر افراد جامعه برای تامین امنیت خود یا فرهنگ غالب آن کشورها سلاح حمل می کنند و آمار کشته شدن با اسلحه در آن کشورها به نسبت ایران بالاست . در ایران سالیانه صدها نفر از مردم به دلایل خانوادگی یا درگیری های خیابانی کشته می شوند.
به نظر می رسد در قوانین حمل سلاح چه گرم و چه سرد جرم می باشد و هیچ یک از افراد جامعه به جز ماموران انتظامی و امنیتی نباید سلاح حمل کنند ، اما متاسفانه شاهدیم دستفروشان و برخی مغازه ها به راحتی انواع چاقو ها را به همه سنین می فروشند و کسی با آنان مقابله نمی کند !
در جامعه ای که متاسفانه آستانه تحمل مردم پایین آمده و به راحتی به یکدیگر توهین و یا تعرض می کنند، لزوم تصویب قوانین برای پیشگیری از اتفاقات آتی ضروری است و لزوم توجه و برخورد با این پدیده شوم بسیار مهم و ضروری است.
2- ریشه یابی علت چاقو کشی
خیلی جای تاسف است که خصوصیت مشترک همه افراد قاتل در نمونه های ذکر شده، داشتن سن بین 15 تا 18 سال است و این مورد این قضیه را ثابت می کند که همه این اتفاقات تصادفی نیستند و ریشه این فجایع به تربیت غلط و ناهنجاری در خانواده ها و همچنین بی توجهی مسئولان آموزش و پرورش به مقوله تربیت صحیح در مدارس بر می گردد.
شیوه فعلی مدارس به دلیل آموزش ندادن مسائل کاربردی زندگی مانند کنترل خشم،احترام به بزرگ تر، اخلاقیات انسانی و آموزش دروس غیر کاربردی و توجه به محفوظات و درصد قبولی و بی مهری به معلمان،باعث شده که دانش آموزان به دنبال الگوی جدیدی به جای پدر و مادر و معلم و بزرگان اقوام بروند و عصر اطلاعات و در دسترس بودن ایتنرنت،تلفن همراه و ماهواره به خوبی دانش آموزان را با نمایش فیلم های غیر اخلاقی و مستهجن و خشن در گرداب بی اخلاقی فرو می برند و تاثیر آن بر فرد و در آینده برای اجتماع باقی خواهد بود.
افزایش آمار طلاق، اعتیاد و خشونت و ناهنجاری های دیگر نتیجه ی توجه نکردن به مدرسه و معلم و درس است و باید دانش آموزان دختر و پسر از نظر اخلاقی درست تربیت شوند.
لازم به ذکر است که در وزارت آموزش و پرورش فقط به آموزش توجه می شود و با دانش آموزان خاطی و اخلالگر در مدارس برخورد جدی نمی شود و همان دانش آموزی که در مدارس به مدیر و معلم خود توهین می کند،به خود اجازه می دهد که پزشک فوق تخصص بیمار خود را به قتل برساند .
در پایان نتیجه می گیرم اخلاق و ادب بر علم و سواد اولویت دارد و بی توجهی به تربیت در مدارس کشور خسارات جبران ناپذیری بر جامعه در همه ابعاد آن خواهد گذاشت.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اخلاقیات یعنی رعایت حق آنها مزد آنها (((((( آیا آیا یکی در وزارت آ پ نیست که پی گیر حق التدریسهای اسفند فروردین به بعد باشد .؟؟؟؟
واقعا کسی نیست ؟؟؟/
اخلاق یعنی مراعات این سخن پیامبر ص : مزد کارگر را تا عرقش خشک نشده باید داد.
آقا کسی هست جوابگو باشد......
نیست.
کاش با هزینه در مدرسه جلو هزینه در معضلات اجتماعی گرفته شود و...
عده ای فکر می کنند که در این کشور تنها زندگی خواهند کرد غافل از اینکه اینجا هند نیبست تا بزه کاران به خودشان اجازه ندهند به حریمشان نزدیک شود بزهکاران برای هیچ کس حاشیه امن تعریف نخواهند کرد.پس بهتر است تا بیش از این دیر نشدهکار تربیت بچه ها رابه مدارس بسپاریم وبجای بودجه های هنگفت فرهنگی ارشاد وتبلیعات وحوزه وبسیج و....... معلمانی دلسوز وکار آمد تربیت کنیم
وقتى پدران و مادران براى كسب در آمد بيشتر و يا خوشگذرانى و يا هردليل ديگرى از فرزندانشان غافل و آنها را به بازيهاى رايانه اى ، محيطهاى نامساعد كلاسهاى متفرقه ، دوستان ناباب ، اينترنت كنترل نشده ، ماهواره ها و هزاران سرگرمى كنترل نشده مى سپارند و فقط خوشحالند كه فرزندانشان سرگرمند و مزاحم اوقات شريف آنها نمى شوند ، تعاد فرزندان بگونهاى شده كه آنها در منزل شديدا احساس تنهايى نموده و به خارج از منزل يا دوستان اينترنتى پناه مى برند ، دولت مردم را به داشتن فرزند كمتر تشويق مى كند در حاليكه اصولا دولت براى كمك به مردم بايد كمكهاى معيشتى به اوليايى كه اقدام به داشتن فرزندان بيشترنمايند، اما دولت اين اوليا را كه بيش از دو فرزند دارند تنبيه نموده و آنها را از مواهب اجتماعى محروم كرده و به حال خود رها مى نمايد در حاليكه بايد براى فرزندان سوم به بعد تسهيلاتى از قبيل تحصيل رايگان ، كمكهاى آموزشى و رفاهى و بسيارى از تشويقاتى كه دركشورهاى پيشرفته در نظر گرفته مى شود منظور گردد تا پدران و مادران با دغدغه كمترى به تربيت اين فرزندان بپردازند ...ادامه دارد
علت ديگر خشونتهاى موجود در در جامعه ، و جود چاقو و يا ابزارهاى برنده نيست بلكه فردى است كه بعلت ناملايمات زندگى و عدم توجه جامعه و اوليا و وضعيت اسفناك آموزشى ، تربيتى و تبعيضهاى مالى و اجتماعى و عقده هاى روانى ، تبديل به مو جودى خشن ، بى منطق و بى اراده گرديده و دست به اعمال حيوانى و خشونت بار مى زند و هيچكس هم بدنبال علت واقعى آن نمى باشد اما چنانچه مدارس تقويت شوند و نقش واقعى تربيتى و آموزشى خود را بعهده بگيرند و مشكا مالى نيز نداشته باشند جانشينى معلمين براى تربيت فرزندان و نقش امور تربيتى در مدارس كه در حال حاضر كاملا فراموش شده كمك بزرگى به رفع اين معضلات و اصلاح جامعه مى نمايد به هر حال نقش تربيتى و مشاوره اى معلمين تحصيلكرده وسرد و گرم چشيده را در تربيت فرزندان جامعه بايد پر رنگتر و شان آنها محفوظ و مورد احترام مسولين و اوليا قرار گيرد و با كمكهاى معيشتى و يارانه هاى اقتصادى بخشى از هزينه هاى تربيت فرزندان را دولت به عهده گرفته و علاج واقعه را قبل از اتفاق بنمايد ... واسلام
از جمع بندی نظرات به نکات زیر می رسیم:
1-هزینه برای آموزش و پرورش،برای همه ابعاد از جمله ارتقاء فرهنگ و تربیت فرزندان این کشور بسیار موثر است و اکثر خانواده ها هر چند بیشتر اوقات فرزندان نزد آنها هستند،قادر به کنترل و تربیت آنها نیستند و چشم امید آنها به مدارس است.پس نیاز به مدارس پویا و معلمان با انگیزه به شدت احساس می شود.پس باید حق و حقوق آنها را به موقع و در حد نیاز پرداخت کنیم تا آنها انگیزه لازم را داشته باشند.
2-بازگشت جایگاه معلم همانند چند دهه پیش و از دانش آموز سالاری و ایجاد موانع گوناگون از طرف مدیر مدرسه،اداره و سایرین به شدت پرهیز شود.
3-این کشور باید یک متولی فرهنگی داشته باشد و بهتر است همه بودجه ها در آموزش و پرورش تمرکز یابد تا آموزش و پرورش بتواند به کمک خیل عظیم متخصصان و کارشناسان مجرب به امورات تربیتی و فرهنگی،به طور تخصصی برخورد نماید.