بر همگان آشكار است تعطيلات تابستاني مدارس از بهترين قابليت و پتانسيل جهت به روز شدن آموختهها و كسب تجارب تازهتري در راستاي پويا شدن وظايف معلمان برخوردار است. وجود اين تعطيلات، اهداف مهم و سرنوشتساز فراواني را دنبال ميكند كه تامل در آنها بسيار ضروري به نظر ميرسد. در اين ايام تعطيلات معلمان با دو گونه مساله روبهرو ميشوند : اول اينكه تكاليف آموزشي و شغلي آنها چيست و چه رويكردي را دنبال ميكند و ثانيا حقوق و تسهيلات آنها در ضمن همين تعطيلات تابستاني كدامند؟
مواجهه با چنين پرسشهايي گام مهمي هستند كه بايد مورد توجه برنامهريزان آموزشي و مسوولان باشد. واضح است كه اين چند ماه تعطيلي براي معلمان، تكاليف مهمي را برعهده آنها ميگذارد تا با انجام آن تكاليفها بتوانند در فرآيندهاي آموزشي بعدي (چه در برگزاري كلاسهاي تجديدي يا امتحانات يا حتي شروع فعاليت سال جديد باشد) موفقيت بيشتري را به نمايش بگذارند. اگرچه بيشتر همكاران به علتهاي مختلف درگير شغل دوم ميشوند اما از مهمترين مسووليتهايي كه دارند استفاده هرچند اندك از همين تعطيلات تابستاني، جهت مطالعه كتب و ديگر نشريات علمي و فكري و مذهبي و... است.
مطالعه غيردرسي معلمان سبب ميشود كه آنها از يافتهها و دانش و تجربيات بيشتري استفاده كنند براي فهماندن و يادگيري دانشآموزان و در يك جمله بالا بردن بهرهوري كار معلمان. اما به نظر نگارنده تقويت بنيه فكري و علمي معلمان كه جزو وظايف آنان است بايد تا حدودي از عامل ديگر هم منشأ بگيرد و آن هم برگزاري «دورههاي آموزشي» در ايام تعطيلات تابستاني است. برگزاري اين دورهها از دو بعد «حق» و «تكليف» معلمان شايان توجه است.
منظور از بعد «حق» دورهها اين است كه معلمان، مستحق برخورداري از آموزش به روز و بازنگري شده زيرنظر اساتيد و مشاوران و كارشناسان صاحب نظر و مجرب يا حتي نويسندگان برجسته در اين دورهها ميباشند. بنابر اين عمدهترين شاخص برگزاري اين دورهها كه اتفاقا از مهمترين نيازهاي معلمان است حضور همين افراد شايسته و كارشناس و اساتيد صاحب نظر است. اما منظور از بعد «تكليفآميز» بودن دورهها اين است كه معلمان وظيفه دارند كه روش تدريس و دانش مربوط به رشته تدريسشان را با شركت در اين دورهها غنيتر كنند.
معلمان وظيفه دارند كه از تجارب و نتايج مفيد اين دوره در مسائل آموزشي استفاده كنند و تا حدودي در نگرش و بازبيني روشهاي تدريس رويكرد تازهتر و كارآمدتري را در پيش داشته باشند. برگزاري اين دورهها طوري برنامهريزي شود كه معلمان بتوانند به آساني در آنها شركت كنند. اگر چه بعضي تجارب و دانشها وجه مشترك تمام رشتهها است اما در برگزاري اين دورهها متناسب با رشتههاي مختلف، دورههايي مربوط به هر رشته خاص و درخور شغل حساس و اهميت شأن معلمان برگزار شود.
دورهها جهت بالا بردن آموختهها و كسب تجارب پرورشي و آموزشي نو بايد در دو سطح برگزار شود. اول سطح مسائل روانشناختي و جامعهشناختي و كليات (آنچه تقريبا در تمام رشتهها مشترك است) مطرح شود؛ چه معلم رياضي باشيد يا ادبيات يا علوم يا... معلمان بايد از يك سري اصول و مسائل كلي پيروي كنند. براي مثال تاحدودي برخورد با انواع مشكلات اجتماعي و رفتاري و بينظمي در كلاس، مسائل و راهكارهاي مشترك در شيوه تدريس كه قابل استفاده در تمام رشتهها باشد ميتوان در اين دورهها مورد بحث و بررسي با نگاه تازهتري قرار بگيرد. اما سطح ديگر در برگزاري دورهها بايد مربوط به تقويت دانش تخصصي در هر زمينه باشد.
همچنين آموزشها، طرح مسائل و بحثهاي اين دورهها بايد بيشتر واقعگرايانه باشد وكمتر آرمانگرايي را تبليغ كنند چون سخنراني و ارايه راهكارها به طور مكرر از منبر آرمانگرايي و بدون توجه به واقعيتهاي جامعه معلمان را با سرخوردگي و نااميدي از تدريس مواجه ميكند. اگر اين گونه آرمانگرايي مطلق بر مباحث و آموزه دورهها حاكم باشد معلمان با يك پارادوكس روبهرو خواهند شد.
از يك سو با جامعهاي پر از مشكلات و ناهنجاري و... روبهرو هستند كه مانع علاقه و توجه دانشآموز به درس است و از طرفي ديگر در اين دورهها روش تدريسها و مسائلي آموزش داده ميشود كه متناسب با امكانات و دانشآموزان اين جوامع نيستند و بيشتر قابل اجرا در جوامع نسبتا ايده آل مانند نروژ و سوئد هستند كه دانشآموزانش نسبتا به مدارس و تحصيل الفت و علاقه دارند.
نكته ديگر اين است كه اين روزها بعضي دورهها غيرحضوري هستند و از طريق اينترنت كتابهايي را معرفي ميكنند و ميتوان در زمان خاصي ثبت نام كرد و با برگزاري آزموني ميتوان امتياز كسب كرد. اتخاذ چنين رويهاي در حد مواردي معدود اختلال در فرآيند كاركرد و بهرهوري معلمان به وجود نميآورد اما اگر از حد تعادل بگذرد و به عنوان يك رويه آموزشي كلان به كار خود ادامه دهد مشكلات و سرخوردگي آموزشي و فرهنگي را به دنبال خود ميآورد. راهكارهاي ديگري وجود دارند تا تعطيلات تابستاني تبديل شوند به افزايش بازدهي و تجديد تجارب آموزشي و پرورشي كه ذكر آنها نه در حوصله اين نوشتار است و نه در حد تخصص نگارنده. تحقق موارد بالا به اين راحتيها هم نيست. هم بودجه كافي و هم مديريت و تلاش مداوم ميخواهد اما در هر حال معلمان بايد با همت و تلاش خود و ياري مسوولان ذيربط در نحوه بهرهگيري از فرصت اين تعطيلات تامل كنند تا در پاييز و آغاز سال جديد با روحيه و اعتماد به نفس بالاتر و اندوختههاي علمي تازهتري وارد كلاس شوند و در روند تربيت نسل امروز گامهاي محكمتري بردارند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
حسین م توسی
اگر اینطور میشد چه خوب بود، اما حیف که همیشه توجیه هست.