حکایت این روزهای معلمان ایران
آب کز سر بالا رفت قورباغه ابو عطا می خواند!
اخیرا مسئولان بهزیستی کشور ،به بهانه گزارشاتی مبنی بر تنبیه بدنی دانش آموزان از جمله این که دانش آموزی براثر کتک کاری معلم روانه بیمارستان شده، یا این که ، معلمی با هدف تنبیه، دست دانش آموزی را در چاه توالت قرار داده (محل تردید) ،و… در ادامه برنامه های سریالی تخریب وجهه ی معلم، در میان جامعه ،که ناشی از رسالت پیامبر گونه وی می باشد، افاضه فرموده اند که معلمان باید به جهت سلامت روان مورد غربال گری قرار گیرند و به همین منظور طرحی را به وزارت آموزش وپرورش ،ارسال نموده اند که هنوز جوابیه ای در مورد شیوه اجرا دریافت ننموده اند .
در جواب مسئولان دلسوز بهزیستی باید عرض کرد :
اولا ،نمی توان منکر این قضیه شد که در بین جمعیت ۱۳میلیونی دانش آموزی ایران ،می توان به ده ها مورد ، رفتارهای ناسازگارانه دانش آموز از نوع قتل معلم بروجردی، کتک کاری مدیر و معلم مدرسه در شهرستان کوهدشت، کتک خوردن معلم تهرانی از والدین دانش آموز و موارد دیگر که ذکر همه موارد دراین مقال نمی گنجد… وجود دارد که کمتر کسی بدان اشاره می نماید، هر کدام از این موارد کافیست که معلم را برای لحظاتی عصبانی ، و گاها منجر به تنبیه دانش آموزی گردد، قطعا بسیار نادر و مورد تائید قاطبه معلمان و دستگاه تعلیم و تربیت نمی باشد، آنگاه است که همه دایه دلسوزتر از مادر شده ،دست به قلم می شوند ، و آسمون ریسمون می بافند که آموزش و پرورش و معلمانش چنین اند و چنان و… .
اما این تنها شما نیستید که معلم را نیازمند سنجش روانی معرفی می فرمائید، هرکس با ادبیات خاصی ،معلمان این مملکت را می نوازد، به طور کلی فضا برای اظهار نظر بر علیه معلم آماده است ، قبل از شما رسانه ملی در اولین شب نوروز با اجرای علیخانی ،از خجالت معلمان در آمده و با پوزخندی نیش دار در موضوع ترک تحصیل دانش آموزی به نام بیژن ، که دل فرهنگیان را به درد آورد،اعلام نمودند بله معلمی شغل انبیاست!
برخی نمایندگان محترم خیل عظیمی از فرهنگیان را ناکارآمد و فاقد صلاحیت معلمی معرفی کنند، برخی نیز معلمان را آلت دست بیگانه ( اشاره به تجمعات چند ماه قبل) و دکتر رفیعی هم در شب قدر معلمان را قشری معرفی فرمودند که ،بیش از کارکردشان مواجب دریافت می دارند و آرزو کردند سایر کارکنان مانند معلمان نباشند لااقل آن ها کارشان را خوب انجام دهند و...
ثانیا:به نظر می رسد رسالت های مهمتری برای بهزیستی وجود دارد که به زعم نگارنده ،برنامه ریزی و پرداختن بدان ها قطعا از درجه اهمیت بیشتری نسبت به سلامت روان معلمان جامعه برخوردار است، مواردی مانند طلاق ،اعتیاد، همسر آزاری ،کودک آزاری ،اشتغال معلولان و احقاق حقوق ایشان در جامعه، که به رغم تاکید مسئولان و گنجانده شدن در برنامه های پنج ساله ،به اذعان آمار های موجود خیلی رضایت بخش نبوده است ، بنابراین توصیه می شود بخش های فوق را نه به ایده آل ،که به حد معمول و معقول برسانید ،آنگاه به آسیب شناسی در حوزه آموزش و پرورش ورود نمائید ،هر چند به نظر نمی رسد با وجود این همه نهاد ( گزینش ،حراست ، هسته مشاوره و مراکز مشاوره ای طرف قرارداد آموزش و پرورش ) و متخصصین موجود در درون آموزش وپرورش ، به چند نفر مشاور بهزیستی جهت انجام این مهم نیاز باشد .
ثالثا : کسانی که افاضاتی این چنینی می فرمایند ، احتمالا دغدغه معلم همانند ، سروکله زدن با تعداد زیاد دانش آموز،پرداخت اجاره خانه ، نداشتن وسیله نقلیه ایاب و ذهاب برای رسیدن به موقع سر کار و… را نداشته باشند .
به راستی معلم باید غربال گری شود ؟
معلمی که، با مدرک فوق لیسانس با بیش از ۲۰سال سابقه کار حقوق یک میلیون و پانصد تومانی خود را باید برای اجاره خانه تقدیم صاحب خانه کند ! مخارج دیگر زندگی را چگونه باید تامین کند؟ قطعا با شغل های دوم وسوم که البته حرفه معلمی تحت شعاع قرار خواهد گرفت !
معلمی که: قادر نیست به دلیل مشکلات مادی چندین نوع پوشش متنوع در طول سال تحصیلی جهت جذابیت بیشتر درنظر دانش آموزان بپوشد ،بلکه درطول سال خیلی هنر به خرج دهد دو نوع پوشش زمستانه و تابستانه تدارک ببیند و البته فرزندان فرهنگیان نیز باید این تحقیرها را به جان بخرند ،نیازمند به تامین هزینه های زندگیست یا نیازمندتست غربالگری سلامت روان؟
معلمی که: مستاجر دانش آموز خویش است ،و پدر بنگاه داروی با تخفیفی ناچیز، معلم رازیر بال و پر خود گرفته است ،نیازمند به غربال گری است ؟
من باید غربالگری شوم ؛
چون دیگر نه عزت نفسی ،نه اعتماد به نفسی ،نه روح و روانی و نه جسمی سالم برایم باقی مانده است !
اما نه به دلیلی که شما به دنبال آن هستید !
به دلیل مشکلات ناشی از بی عدالتی ،که با تمام تلاش خود حتی از حداقل های زندگی هم برخوردار نیستم !
در پایان ، ضمن همراهی و همگامی با خیل عظیم فرهیختگان سرزمینم ،ضمن ابراز ناخرسندی از عملکرد منفعلانه مسئولین وزارت خانه ،که در قبال تمامی توهین و تحقیر هائی که بر معلمان می شود کماکان موضع سکوت را درپیش گرفته اند ، طرح چنین مسائلی در صدا و سیما و رسانه ها را آسیب جدی به وجهه فرهنگیان شریف تلقی ،و امیدواریم اگر قرار است اقدامی دراین زمینه انجام گیرد از طریق خود آموزش وپرورش و در سکوت برگزار گردد ،چرا که در سایر دستگاه ها نیز حتما مواردی از اختلالات رفتاری وجود دارد اما بی سرو صدا انجام می گیرد .
نظرات بینندگان