دانشگاه باید دانشگاه باشد، دانشگاهی که دانشگاه نباشد دانشگاه نیست.
شاید در نگاه اول این جمله ی جعلی منتسب به حضرت امام خنده دار بیاید، اما باید دانشگاه فرهنگیان را درک کرده باشید تا با معنی عمیق این جمله ی به ظاهر طنزگونه آشنا شوید.
تبدیل یک شبه ی مراکز تربیت معلم قدیم به دانشگاه فرهنگیان با پشتوانه ی تنها چند برگ کاغذ چشم انداز و... باعث شد واژه ی دانشگاه برای پردیس های این دانشگاه صرفا خلاصه شود در تابلوی آنها، دانشگاهی که با ورود به آن هیچ تفاوتی با مراکز تربیت معلم در دهه ی ۸۰ احساس نمی شد، سیستم شبانه روزی تربیت معلمی و بعضا با قوانین نخ نمای دهه ی ۶۰، وجود فضای بسته ی سیاسی و مطالبه گری، هییت علمی های اغلب کارشناس ارشد به ارث مانده از مراکز تربیت معلم، کمبود امکانات صنفی و رفاهی، ضعف شدید آموزشی و پژوهشی و....تنها بخشی از معضلات بزرگ پردیس های دانشگاه فرهنگیان در سراسر کشور بود، اشکالاتی که دانشجو معلمان را به شدت دچار سردرگمی کرده بود، دانشجویانی که نه بر سیلابس دروس شان اطمینان داشتند و نه بر قوانین موجود اطلاع، دانشجویانی که از دبیرستانی وارد دبیرستانی دیگر با محدودیت های پوششی و رفتاری شده بودند و تنها دلخوشی آنها استخدامی هنگام فراغت از تحصیل بود.
رفته رفته جوی به وجود آمد که کمتر دانشجو معلمی این پردیس ها را به منزله ی دانشگاه قبول داشت و اولین سخن هرکدام درباب محل تحصیل شان شکواییه و ناراحتی بود بابت محدودیت ها و کمبودهایشان شرایط داشت به مرحله ای می رسید که بسیاری از دانشجویان و حتی اساتید دانشگاه، سیستم موجود را محکوم به مرگ و گرفتاری به سرنوشت مراکز تربیت معلم سابق می دانستند.
تا سرانجام مسئولین امر دریافتند که دانشگاه با سیاست اداره نمی شود و سیاست نمی تواند دانشگاه را به دانشگاه تبدیل کند، لذا محبی نیا مرد باسابقه ی قانونگذاری به مجلس برگشت و محمود مهرمحمدی چهره ی نام آشنای برنامه ریزی درسی و مطالعات تربیت معلم کشور به عنوان سرپرست دانشگاه فرهنگیان منصوب شد، مهرمحمدی به خوبی می دانست دانشگاه باید دانشگاه باشد و اگر دانشگاه، دانشگاه نباشد دانشگاه نیست ؛ لذا در اقدامی تاثیرگذار با سعه ی صدر و به دور از هرگونه شتاب زدگی تغییراتی را در مدیران پردیس های استانی ایجاد کرد، اکثرا مدیران باقی مانده از تفکر تربیت معلم سابق برداشته شدند و مدیرانی دانشگاهی جای آنان را گرفتند ؛ اقدامی که عملیاتی ترین تصمیم ممکن برای ایجاد فضای دانشگاهی در سیستم غیرمتمرکز دانشگاه فرهنگیان بود، مهرمحمدی سپس اصلاحات لازم در دانشگاه فرهنگیان را آغاز کرد ...
اقداماتی از قبیل اصلاح سرفصل دروس برخی رشته ها، توجه به تشکل های دانشجویی و شورای صنفی، تصویب طرح افقی سازی چارت دانشگاه فرهنگیان، تهیه ی منشور پژوهشی و....که گام های مثبتی در دوره ی سرپرستی وی بوده است، البته انتقادات و ضعف هایی هم در مدیریت ۲۱ ماهه ی مهرمحمدی به چشم می خورد، لیکن در شرایط فعلی دانشگاه فرهنگیان که اولویت با ایجاد فضا و روحیه ی دانشگاهی در این دانشگاه است شاید تغییر حکم مهرمحمدی از سرپرستی به ریاست با توجه به مدارج علمی و تجربه اش عاقلانه ترین کار ممکن برای رشد این دانشگاه نوپا باشد.
در هر صورت تصمیم گیرنده ی نهایی دراین مورد ما نیستیم ولی انتظار دانشجویان از شورای عالی انقلاب فرهنگی این است که هرچه زودتر بلاتکلیفی طولانی مدت این دانشگاه را با عنایت به صلاح دانشجو و دانشگاه نه هرگونه سیاست کاری پایان بخشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
بیخود تقلا نکن برادر
خواهشمندم این دانشگاه در شهرهای بزرگ در رشته علوم پایه و تربیت بدنی از دبیران لیسانسه در مقطع ارشد دانشجو معلم جذب کند انشاا...
انصافا هم ریشه ی مشکلات ما در تاسیس دانشگاه است نه
مدیریت اقای مهرمحمدی
امیدوارم مدیران ا.پ از فکر جوانانی چون شما استفاده کنند.
برادر ریخندی عزیز
شما یا اصلا اطلاعی از دانشگاه فرهنگیان نداری یا اصلا دانشجو نیستی
ما دانشجویان که این مواردی که شما گفتید و این تغییرات را اصلا ندیدم
فقط سیاسی بازی و وسیاست را دیدم اتفاقا جناب مهر محمدی با پنبه سر می برد واز بقیه سیاسی تر هست
نگاهی به تغییرات بیندازیدو عوض شدن مدیران ومعاونین و....
کدام مدیران دانشگاهی علمی کدام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آنان که فقط به فکر امتیاز و حقوق خود هستند وفقط دانشگاه فرهنگیان را نردبان خود کرده اند
امید وارم حقایق را بنویسی و کمی منصف باشی