اگر مملکت ما می توانست چنانچه پیشرفت نمی کند، در همان 50 سال پیش خود توقف می کرد، خوب بود. چه کنیم که در حال پسرفت هستیم!
باید دور هم جمع شویم و آه بکشیم.
دنیا به کجا می رود مهم نیست مهم این است که افکار ملت ما به ناکجا آباد می رود.
وقتی در خانواده ها پای مهمانی و دورهمی آن هم در شرایط حال حاضر- و وجود بیماری کرونا- پیش می آید، دنبال مادر خرج می گردند و با شوخ طبعی می گویند ، یک شب که هزار شب نمی شود. در محدودیت ها و تعطیلی ها، مسافرت هایشان قطع نمی شود و در نداری و بی پولی باز هم در بازار چرخ می زنند، نگاهشان که می کنیم از این طرز تفکر در بُهت می مانیم . همین افراد که بعضا اولیای دانش آموزان نیز هستند، نسبت به رفتن فرزندانشان به مدرسه، برخی اوقات اصالت خود را به خاطر می آورند و آنچه در ذهنشان می گذرد را در اوج عصبانیت بر زبان می آورند.
این روزها، شاید کمتر کسی به این مسئله توجه کرده باشد که در تعطیلی مدارس چه میزان انجمن های اولیا و مربیان نقش داشته اند.
کرونا برای عده ای اگر ورشکستگی به همراه داشت، برای همان کسانی که همیشه از آب گل آلود ماهی گرفتند، نان و آب شد!
والدین ، بهترین پله ی بالا رفتن مسئولین آموزش و پرورش و هر نهاد و ارگانی که به آموزش و پرورش وصل است در تعطیل نگه داشتن مدارس بودند. می گویید نه؟ برایتان تشریح می کنم. چه حربه ای بهتر از این می توانست وجود داشته باشد ، که بخشنامه ها را بتوان اجرا کرد و در عین حال ، با زبان دیگران از تکلیف سرباز زد. کسانی که چوب این رفتار مسئولین را خورده اند، خوب می فهمند که این بار اولشان نیست. آنقدر قشنگ حرف می زنند و وعده می دهند که شک می کنی نکند این بار واقعی باشد!
صدا را در حنجره می چرخانند و سینه را جلو می دهند و چنین جواب می دهند که؛
« این والدین هستند که اجازه نمی دهند فرزندانشان به مدرسه بیایند، مگر می توانیم، فرزند را از دست پدر و مادرش به زور به کلاس درس بکشانیم که بیماری او را برای همیشه از آنان بگیرد؟»
سیاست به از این می خواهید؟ مگر تاکنون با تحریک احساسات مردم ،جهل جایش را به عقل نداده است که در این دوره ی بد ، دوباره بازار نداشته باشد؟
مسلم است پدر و مادری که با هزاران دعا و ثنا و نذر و نیاز، تک فرزندی را برای دلخوشی خویش به دنیا آورده و به این سن رسانده است، تصور از دست دادن وی را در مخیله ی خویش رنج آور می بینند چه رسد به واقعیت که داغ او را شاهد باشند.
داور، ظاهر بین باشد، می گوید. یقینا نمی توانیم. چون قانونی برای این کار نداریم. هر چند اگر شرایط مساعد بود و والد و سرپرست وی ، او را از تحصیل باز می داشت، محکوم می شد، لیکن در این موقعیت حکم، به نغع والد است.
ولی قاضی عادل باشی بیشتر بررسی می کنی.
مدارس و به ویژه معلمان مقصر اصلی این ماجرا هستند. می دانید چرا؟
دیالوگی که برایتان می نویسم را بخوانید. احتمالا برایتان آشناست.
« عزیزم، در خانه بمانید کمتر دچار بیماری می شوید.»
« چرا بقیه دوستانتان، سر کلاس نمی آیند؟خوب فکر کنید. آنان مراقب سلامتی خودشان هستند. نگران بیمار نشدن والدینشان هم هستند.«
« بچه ها کمتر مبتلا می شوند ولی ناقل های خوبی هستند. شما دوست دارید با آمدنتان به مدرسه هم خودتان و هم خانواده هایتان را درگیر کنید؟»
« برای چی برای یکی دونفر ما باید به مدرسه بیاییم؟ خب این دو نفر هم در خانه مانند بقیه مجازی دنبال کنند.»
« با آموزش مجازی، تلاش می کنم که از درس جا نمانید. نیازی نیست برای آمدن به مدرسه خودتان را اذیت کنید.»
« در خانه هم می توانید درس را یاد بگیرید. وقتتان در مدرسه بیهوده هدر می رود. دوستانتان هم که نیستند ، بیشتر دلتنگ و ناراحت می شوی»
این جملات و جملات مشابه آن، به خانه ها ورود می کند، اولیایی که امکانات ندارند و یا خود از سوادکافی برای آموزش به فرزندشان برخوردار نیستند، دغدغه هایشان بیشتر می شود. اغلب باز هم با حضور فرزندشان به مدرسه موافقت می کنند. این مایه دردسر است. چون طبق دستورات نمی توان مانع حضور دانش آموز در مدرسه شد.
چاره چیست؟
کلیه مدارس بایستی انتخابات اولیا و مربیان را انجام دهند، اما در مدارس بزرگسالان و زیر ۱۰ نفر جمعیت ، مسئولیت و وظایف انجمن اولیا و مربیان بر عهده مدیر مدرسه خواهد بود، ضمن اینکه هر مدرسه تا ۳۰۰ نفر میتواند پنج نفر عضو اصلی و سه نفر علی البدل داشته باشد و به ازای هر ۵۰ نفری که اضافه شود یک عضو اصلی به آنها اضافه می گردد که نهایتاً یک انجمن می تواند ۱۳ نفر عضو اصلی داشته باشد.
انتخابات امسال به صورت الکترونیکی برگزار میشود اما مدارس زیر ۵۰ نفر اجازه دارند با رعایت دستورالعمل های بهداشتی، انتخابات را به صورت حضوری انجام دهند و بقیه مدارس به صورت الکترونیکی و از طریق اپلیکیشن شاد انتخابات را برگزار نمایند.
ستاد انتخابات مدرسه شامل مدیر، یکی از معاونین، یکی از مربیان پرورشی، نماینده معلمان و نماینده انجمن سال قبل است و بایستی مقدمات برگزاری فرایند انتخابات را فراهم کنند و پس از انتخابات گزارش کاملی در این خصوص به این اداره ارائه دهند.
این محتوای درونی انجمن اولیا و مربیان است. با این همه تشریفات، بیش از این یکی دو روز هم کارایی ندارد. اما اگر دقت کنیم افراد آشنایی را در بین شان می بینیم. شاید چرایی دخالت اولیا و بالاخص انجمن اولیا و مربیان را بهتر و بیشتر در این مسئله درک کرده باشید.
وقتی گفته می شود که والدین نمی خواهند فرزندشان به مدرسه بیاید و درگیر بیماری شود، تعجب و حساسیتم نسبت به موضوع بیشتر می شود. شگفتی از این است که چگونه می شود، سالیان سال خانواده بزرگ دانش آموزی، نتواند برای داشتن بهینه ترین آموزش و داشتن بهترین امکانات و تکنولوژی وحدت رویه داشته باشند و اگر بدترین مکان برای حضور او مدرسه است، جلوی بیهوده رفتن فرزندان خود را بگیرند تا به لیاقت واقعی خود در بحث آموزش برسند ، یا حتی مقابل مافیای کنکور و غیر دولتی شدن حق آموزش بایستند که مدارس پر خرج جل و پلاسشان را جمع کنند و همه در عدالت آموزشی قرار گیرند و با جذب نخبگان به عنوان معلمین و اساتید از خروج سرمایه های وطنی از کشور جلوگیری شود، اما برای زمین زدن خودشان و به قعر چاه رفتن این قدر با قدرت تقلا می کنند و بر طبل تعطیلی مدارس می کوبند! مگر نمی دانند که یک روز تعطیلی مدرسه مساوی ست با عقب ماندگی؟!
تحلیل شان هم این است؛
مدرسه ای که تاکنون به درد فرزندان ما نخورده است و عایدی نداشته است ، همان بهتر که تعطیل باشد. حتی اگر امسال را به طور کلی تعطیل کنند، اتفاقی نمی افتد.
لالایی بدی می خوانند. بیدار شدن بعد از این خواب ، ممکن است مقدور نباشد.
لابد مدارس هم از این فرصت استفاده کرده، چنین نتیجه گرفتند. همان گونه که همسال سنجی و شنیدن و یادگیری کودک از کودک بسیار تأثیر دارد، بهترین تصمیم این است که برای توجیه بزرگسالان نیز از هم زبان خودشان کمک بگیرند.
انتخابات انجمن اولیا و مربیان همه ساله در هفته اولیا و مربیان که هفته سوم مهر ماه است انجام می شد، اما امسال به دلیل شیوع ویروس کرونا این انتخابات با تأخیر انجام شد. تا شروع انتخابات جدید از انجمن اولیا و مربیان سال قبل می توان مدد گرفت.
به جهت آنکه اولیا نیز برای خود گروه های زیادی در شبکه های اجتماعی دارند، به راحتی می توان خواسته ها را در قالب چند متن و کلیپ و فیلم اطلاع رسانی کرد.
این اتفاق با پیشنهاد خود معلمان و مدیران مدارس و در حقیقت شورای آموزگاران به راحتی و با ظرافت اتفاق می افتد.
با انتخابات جدید، که امسال در هفته های اول آبان ماه انجام شد، موضوع به راحتی تصویب و مجدد برای محکم کاری اطلاع رسانی می شود. حداکثر 13 نفر در هر مدرسه ، این بار خود را با اهمیت می بینند. دست و پایشان را گُم و عقل و منطق خود را با احساسات جابه جا می کنند. برای حفظ جان فرزندانشان هر پیشنهادی را می پذیرند.
کسانی که به دنبال این هدف سال ها می گشتند، پیروز شدند. بدون آنکه خرجی کرده باشند. می دانیم که عواقب بدی دارد ولی همین که دلواپسی های مسئولین کم شود، انگار همه چیز حل شده است. هرچند دنیا به خسران عقبی نیارزد. که این هم به حال مردم مستضعف فرقی نمی کند. فقر مالی را می شود تحمل کرد ولی فقر فکر و اندیشه را نه!
کرونا یا همان کووید 19، چه پا قدمی داشت. برخی اوج گرفتند و برخی سقوط کردند.
اگر یک نفر هم به فکر فرو رود. خوب است. تاکنون انجمن اولیا و مربیان تنها به جلساتِ کمک های مالی به مدرسه خلاصه می شد. همانند شورای دانش آموزی که رنگ و بویش فقط به زمان انتخابات و رفع تکلیف جمع بندی می شود. ولی وقتی سیاست با همه چیز ترکیب شود ، به هر چیزی چنگ انداخته می شود. حتی به ریزه خوارها!
غصه ی تباه شدن آینده ی کشور سلامت روح را از بدن هر آزاده ای می گیرد. چه رسد که معلم باشید و دلتان برای این سرزمین بتپد. عمیق تأمل کنید مطلب را متوجه می شوید که اگر اصرار بر تعطیل نکردن مدارس را عنوان می کنیم، به ده سال و بیشتر از آن در آینده فکر می کنیم که حتی تعطیلی یک ماه از سال تحصیلی را بر نمی تابیم و می توانیم پیش بینی کنیم که چه پیش روی ما خواهد بود.
آنانی که فرزندانشان از تمام امکانات بهره مندند و حتی مجازی در کالج ها و دانشگاه های خارج از کشور تحصیل می کنند و از بهترین تکنولوژی برخوردارند، حال پدری را که نمی تواند، گوشی ساده خود را برای فرزندش تبدیل به اندروید نماید، نمی فهمند. در فضای مجازی هم زمزمه های فرزندان لای پر قو بزرگ شده به گوش می رسد.
در گروه های کلاس های قشر متوسط هم که نمی توانند حاضر شوند. بوی پیف می دهد.
نمی توانند بخوانند و بشنوند که شاد برای همکلاسی یارانه بگیرشان بالا نمی آید. اصلا در چنین کلاس هایی این دانش آموزان شسته رفته را نمی بینیم که نگرانشان هم باشیم. البته شک دارم که واحدهای مهارت های زندگی را در همان کالج هایی که ثبت نام کرده اند بیاموزند و قبول شوند. چون یادگیری مستلزم هضم کردن است.
حال ممکن است بپرسید چگونه والدین این دانش آموزان مرفه حاضر می شوند، برای بقیه روضه بخوانند؟ اینجاست که باید گفت پای منفعت شان در میان است.
تا قبل از کرونا، برای آلودگی هوا و برف و بوران، مدارس تعطیل می شد. این حرکت فاجعه بار عاقبت شومی را در پی داشت . دانش آموزان عادت کردند که به دنبال در رفتن از مدرسه و درس نخواندن باشند. برای نمونه در سایت کارزار تحصن راه می اندازند و برای تعطیلات بیشتر حتی در فضای مجازی هم به اعتیاد خود دامن می زنند.
این روزها فرزند سالاری را ترتیب دادند. می دانند که چگونه حرفشان را پیش ببرند.
اگر بی قراری تعطیلی مدرسه را در این قشرمی بینید و برخورد نمی کنید، منتظر گشایش از آسمان نباشید. تربیت غلط کار دست جامعه داده است.
انتظار باران رحمت را هم با این وضع نداشته باشید. برق نگاه برخی معلمان از این تعطیلی ها، آن قدر دردناک است، که مو به تن آدمی سیخ می شود.
با خودتان جنگ نکنید. اگر اراده صادقانه نداشته باشید، راحت کشته می شوید. همین الان هم محکوم به مرگید. چون به راحتی زندگی را به بی تفاوتی باخته اید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
چرا تو صدای معلم یه مقاله در مورد راه حل این وضعیت مجازی و نحوه عملی بازگشایی مدارس در ایران با توجه به شرایط مدارس و کلاسها و شرایط کشور ارائه نمیشه؟
انتقاد خوبه به شرط اینکه پیشنهاد هم به دنبال داشته باشه.
هیچکدوم از حرفهایی که مینویسید با کلاسهای 38 نفره ما عملی نیست. حس میکنم نویسندگان صدای معلم یا اصلا معلم نیستن یا فقط در مناطق روستایی کم جمعیت و یا مدارس خاص تدریس داشتن. اصلا دید کلی نسبت به وضعیت موجود ندارن.
سلام
نخست آن که کار روزنامه نگار و خبرنگار ارائه پیبشنهاد و یا راهکار نیست !
وظیفه یک رسانه و خبرنگار تحلیل سیستم و انتقاد از عملکردها و رویکردهاست .
این وظیفه کارشناسان ، حقوق بگیران نجومی سیستم و مدیران اجرایی است که در این موارد تصمیم گیری کنند .
هر چند « صدای معلم » در گزارش ها و مطالعات تطبیقی سایر کشورها به موارد کاربردی هم اشاره کرده است.
به نظر می رسد مشکل جای دیگری است ...
پایدار باشید .
شما از مسئولین راه حل بخواهید.
آنان وقتی می بینند، چهار تا معلم توان نوشتن یک بند نامه ی اداری را ندارند، به خود می بالند که چقدر آسان شرایط را در دست دارند.
شما که معلم شهری هستید و مشکلات بیشتری را به چشم می بینید، زحمت کشیده و مسئولین را وادار به اجرای قوانین نمایید.
جواب در صورت سوال هست. اگر دقت کنید به آن می رسید.
شما صدایتان را بالاتر ببرید.
وظیفه ی رسانه انعکاس و نقد مشکلات است.شما مطالبه گری کنید، ما با جان و دل منتشر می کنیم.
با تشکر
دومین بار است که این نوع مطالعه
را عنوان می کنید، گزارش آموزش حضوری کشورها، مطالعه تطبیقی نامیده نمی شود.
لطف نموده در این خصوص یک
مطالعه ای داشته باشید. لابد توجیهی
دارید اما مفاهیم تخصصی را لوث ننمایید.
دوست عزیز ناشناس
بخش " بین الملل " در پایین سایت را کلیک نمایید .
کمی به خود زحمت داده و جست و جو کنید .
به نظر می رسد تعطیلی مدرسه که در آستانه " یک سالگی " شدن است به خیلی ها و از جمله شما ساخته است !
پایدار باشید .
هر یک گزارشی جداگانه از
کشورهای مختلف است.
چه راه حلی براش دارید؟
این فرضیات را در شورای مدرسه مطرح نموده و راهکارش را برای ما ارسال کنید تا منتشر نماییم.
شما مگر در مدرسه مشغول به کار نیستید؟
وظایف شورای مدرسه و انجمن اولیا مربیان را قطعا می دانید.
هرچی گشتن دیواری کوتاهتر از معلما پیدا نکردن که مقصر جلوه بدن. شایدم جرات نداشتن به مسئولین بالادستی جسارت کنن که تو هزار پستو نشستن و دستور بسته بودن مدارسو صادر کردن؟
جای این مقالات بی پایه و اساس و ناپخته در آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت کنید و چندتا مدرسه برید و ببینید مدارس و کلاسها چه وضعیتی دارن؟
بنده طی 25 سال کار تدریس انواع مدارس رفتم از روستا گرفته تا تیزهوشان و نمونه دولتی و بزرگسالان و غیرانتفاعی و عادی و هنرستان و ....
نه شما نه بنده و نه هیچکس دیگه نمیتونه برنامه ای واحد ارائه بده که شامل همه این مدارس بشه.
زیبنده سایت صدای معلم نیست که چنین ناپخته و ناعادلانه آموزشهای مجازی شبانه روزی معلمین را نادیده بگیرد و با کلماتی مثل ((مقصر اصلی)) و ((تعطیلی به شما ساخته است)) به تمسخر و دهن کجی معلمان بپردازد.
ما ز یاران چشم یاری داشتیم/ خود غلط بود آنچه میپنداشتیم
لطفا یک لایو بذارین با این نویسنده که حتی اگر ۲۹ سال هم سابقه معلمی داشته باشند و در شُرُفِ بازنشستگی، باز هم به قطع یقین می توان گفت که بویی از معلمی نبرده اند که چنین ناصواب و سخیف، گفتمان های توهم گونه خود را به نام معلم و در قالب های عالمانه و در وحقیقت توبیخ و سرزنش عامدانه، به قلم تحمیل نموده و رنجی بر روح و روان قشری می افزایند که حتی با تلفن و فقط تلفن و صوت، درس و مشق را از دانش آموزان خویش دریغ نورزیده اند. و هر زبان دراز بی منطقی را به سکوت و سکوت از نوع ( لطفا) دعوت می نمایند. فعلا کافی است. نویسنده این مطلب از شرم، به هنرِ آموختن سکوت بپردازد. البته اگر استعدادی مانده باشد!
شما سرکار خانم کارگری اگر تحلیل های تان راهگشاست در مهار کرونا تحلیل بنویسید تا مشکل را حل کنید نه آنکه دیگران را در دامن بیماری بیندازید ودل تان به باز بودن درب های مدرسه خوش باشد.
سلام
امیدوارم پاسخ خود را بعد از گذشت سه سال از آموزش مجازی با تمام جزییات گرفته باشید.
آنچه گذرزمان به برخی افراد می تواند نشان دهد، شاید جایگزینی ندارد.
شما خوب به نتیجه ولنگاری مجازی دانش آموزان و ناتوانی معلمان درتفهیم دانش آموزان نگاه کنید.
اگر بازهم نمی خواهید قبول دار باشید و زمان بیشتری برای انحطاط جامعه نیاز دارید صبور باشید.