بسیاری از منتقدان سینما فیلم سینمایی قیصر با بازی هنرمندانه بهروز وثوقی و مرحومان ناصر ملک مطیعی و جمشید مشایخی و چند بازیگرزن و مرد دیگر را نقطه عطفی در تاریخ سینمای قبل از انقلاب می دانند چون با تغییر ژانرهای تکراری فیلم های فارسی آن دوره ذائقه فرهنگی نسل سینما روِ آن زمان را با ژانری جدید آشنا کرد. این ژانر جدید اگر چه به دلیل فروش بالا با استقبال مثبت خیلی از منتقدان و تولید کنندگان فیلم قرار گرفت و فیلم فارسی را از یک نواختی به در آورد امادر همان زمان منتقدانی هم داشت که جدی گرفته نشدند. منتقدان معدودی که به درستی عنوان می کردند که سناریوی این فیلم کپی برداری از یک وسترن امریکایی بود که داستان آن مربوط به دوره هایی از وجود بی قانونی ، زورگویی و هفت تیر کشی در غرب وحشی بود که انتقام و انتقام کشی در آن منطقه از جهان سکه رایج بود و با ذائقه فرهنگی جامعه نوپای ایرانی که بعد از انقلاب مشروطه و ایجاد نهاد دادگستری نوین به دنبال قانون گرایی و نهادینه کردن قانون در روابط اجتماعی بود؛ از لحاظ زمان و مکان اصلا سازگار نبود و در واقع نقش اول و جذاب آقای بهروز وثوقی که در سناریو به عنوان قهرمان به بیننده القا می شد برای نسل جوان آن دوره بد آموزی مهلکی داشت چون آنان را تشویق می کرد در حل اختلافات بین خود و دیگران کاری به قانون نداشته و ترجیح دهند شخصی را که فکر می کنند که حقی از آنها را پایمال یا مثلا به ناموس آنها بی احترامی کرده را راسا تادیب و تنبیه کنند.
جالب است که مرحوم خانم کبری امین مشهور به شهرزاد سینمای فارسی که در فیلم قیصر نقش رقاصه کاباره را بازی می کرد نیز چند سال پیش در مصاحبه ای اثر منفی بد آموزی فیلم قیصر را به شدت مورد انتقاد قرار داد و چاقو به دستی اکثر جوانان را بازتاب ظهور فیلم هایی چون قیصر و سایر فیلم های سینمایی می دانست که بعد از این فیلم با داستان های مشابه سینمای فارسی را به انحصار خود درآورده و فرهنگ ضد اجتماعیِ جاهل بازی و چاقوکشی را به مدد هنر اغواگر سینما شیرین کرده و به نسل جوان خوراندند .
به نظر می رسد این تفکر بعد از چند دهه هنوز در ضمیر ناخودآگاه بعضی از اقشار جامعه جدا از سطح سواد و موقعیت اجتماعی و اقتصادی که دارند ؛ نه تنها کم نشده بلکه به لحاظ بروز و ظهور عوامل دیگری مثل فضای مجازی در کنار مشکلات فزاینده اقتصادی تشدید شده و همچنان فعال مایشاء است .

به خبر تاسف بار زیر دقت کنید تا ببینید که آن معدود منتقدان سینما و مرحوم کبری امین واقعیتی را در خشت خام دیده اند که بسیاری از مدعیان صاحب نام آن را در آیینه ندیده اند :
جوان 28 ساله همدانی در دعوای بین پدر و مادر نقش قاضی و مجری قانون را هم زمان به عهده می گیرد وظاهرا در پشتیبانی از مادر مضروب خود ، در انتقامی خونین با چاقو جان پدر را می گیرد. به موجب همین خبر ، مادر بارها از طرف پدر مورد ضرب و شتم واقع می شده و اکثر اوقات با صورت کبود و ضربه خورده در محل کار خود حاضر می شده . شغل مادر هم قابل توجه است (رئیس تعزیرات استان) . متاسفانه آمار رو به تزاید ناهنجاری های این چنینی را در فقدان آموزش های کلان اجتماعی و یا بهتر بگویم کم کاری نهادهای فرهنگی که اتفاقا بودجه های هنکفتی را هم هزینه می کنند باید جست و جو کرد.
نقشه قتل هم ظاهرا توسط دو فرزند خانواده از قبل طراحی شده بنابراین نمی توان گفت جنایت در اثر هیجان لحظه ای و ناخواسته و توسط نوجوانی ناپخته اتفاق افتاده (1) است .ااین قتل مثل ده ها قتل خانوادگی و بعضا ناموسی که این روز ها در جای جای کشور اتفاق می افتد؛ همچنان پاسخ یک سئوال مهم را در جامعه امروز ایران بی پاسخ کذاشته وآن این است که :
چرا مردم برای حل مشکلات این چنینی سراغ قانون و محکمه و دادگاه نمی روند تا مثل اکثر مردم متمدن جهان حل مشکلات و اختلافات خود با طرف مقابل شان را به قانون و داوری بی طرف بسپارند در حدی که مشکل آن قدر طولانی و لاینحل نشود که مجبور به جنایت شوند؟!

در این پرونده خاص ؛ سن پسر و موقعیت اجتماعی مادر هم مهم و قابل تامل هستند و نشان می دهد که ظاهرا خانواده به لحاظ اقتصادی و فرهنگی در ردیف و سطح اقشار پایین و کم سواد و آسیب پذیر جامعه قرار نمی گیرند و این نکته خود بیانگر آن است که حتی در رگه هایی از اقشار برخوردار و با سواد جامعه بی اعتنایی به قانون و یا بی اعتمادی به اجرای صحیح عدالت پر رنگ است .

متاسفانه آمار رو به تزاید ناهنجاری های این چنینی را در فقدان آموزش های کلان اجتماعی و یا بهتر بگویم کم کاری نهادهای فرهنگی که اتفاقا بودجه های هنگفتی را هم هزینه می کنند باید جست و جو کرد.
فقدانی که متاسفانه گاهی زمینه ظهور نسل جدیدی از این قیصر ها را فراهم کرده و می کند .
1- منبع : سایت خبر تابناک کدخبر 1344434مورخ 16 آذر 404
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید








صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.