در بحبوحه اوضاع کرونایی کشور عزیزمان که منفک از کلیت جهان نیست به رغم این فاجعه و بلایی خانمان سوز و دهشتناک و ضعف مدیریتی در سطوحی از داخل و بین الملل متاسفانه برخی دیدگاه ها و نظرات و تصمیمات و اقدامات و نحوه نگرش های سطحی و غیر تخصصی و پوپولیستی و در مواردی سودانگارانه افراد در مرتبط ساختن این تراژدی با مقوله آموزش و تربیت جوانان و به ویژه دانش آموزان مدارس در پایه ها و رشته های مختلف پژواکی مضحک فراروی همگان قرار داده است.
پرواضح است که بر طبق عقل و علم و منطق و تجربه و با عنایت به عینیات تاریخی و تحقیقات آکادمیک جهانی و وطنی و بازخوردهای تجربی اولویت در امر تعلیم و تعلم و رشد و استکمال علمی و اخلاقی و متعهدآور و مسئولیت پذیرانه و دموکراتیک با راهبرد و راهکارهای حضوری و چهره به چهره است و نه از راه دور و انگاره های مجازی.
تمرین و مشق دموکراسی، مشارکت و رقابت سالم و مسابقه علمی و پراتیک کمال آفرین و اجتماع پذیر طی یک فراگرد و فرایند همگنانه و اجتماعی و نه منفرد و سایه انگارانه محقق و جاری و ساری می شود. ابزار و ساز و کار مجازی به مثابه یک مکمل و پشتیبان می تواند موثر واقع گردد اما اینکه بی انگاریم و چنین تصور کنیم که آموزش مجازی می تواند و یا باید به عنوان آلترناتیو مطرح گردد و با این بهانه به ستیز با آموزش حضوری و گشایش مدارس و روال منطقی و معقول گذشته و قبل از دوران کرونایی بپردازیم سخت در اشتباه بوده و طریق ترکستان و شاید گورستان را پیموده ایم .
کسانی که در این چند ماهه به بهانه کرونا بر طبل تعطیلی و به بن بست کشاندن مدارس کوبیده و دم از آموزش به اصطلاح مجازی و آنلاین زده می زنند بعضا از اصل تکنولوژی مجازی بیگانه بوده و فلسفه وجودی و ایجابی آن نیز نداشته در شرایطی دیگرگونه و یا عادی مدرنیته را به باد تمسخر می گرفتند !
از کارتل ها و تراستهای عمده واردات و فروش تجهیزات اینترنتی ، موبایل و غیره در قالب فعالیت شبکه های مجازی که بگذریم که در این وانفسا چه سودهای کلانی به جیب می زنند، طرفداران به تعطیلی کشاندن مدارس و آموزشگاه های عالی و دانشگاه ها دانسته و یا ناآگاهانه در دام اختاپوسی چنان کلان سرمایه سالاران افتاده و به قول معروف "مفت الذین" کولی مجانی می دهند. حال بماند که برخی سوءاستفاده های روانی نیز مزید بر علت تلقی می گردد.
الغرض در سطوح پایین دستی هستند کسانی که از این نمد کلاهی برای خود می جویند. برخی موسسان و چرخندگان مستقیم و غیرمستقیم مدارس به ویژه برخی مدارس و پرطمطراق به اصطلاح هیئت امنایی و غیر انتفاعی ( بخوانید کاملا انتفاعی) به وقت ثبت نام به عناوین گوناگون و بعضا ماورایی و یا واهی وجوه کلان از اولیاء دانش آموزان دریافت می کنند اما به خاطر اوضاع و شرایط کرونایی از ارائه بسیاری از خدمات و تسهیلات و تمهیدات وعده داده شده و گران قیمت و شاهانه طفره رفته و سر باز می زنند. و از قضا با پیازداغ خدمات به اصطلاح دوقلو و مجازی مبالغی دیگر به جیب مبارک می زنند.
برخی از هواخواهان و مدافعان سرسخت تعطیلی مدارس نیز که گاها دیده شده عرضه و توان کلاس داری را نداشته و یا با اصالت و جوهره آموزش و تربیت به معنای حقیقی آن بیگانه و در تضاد و تناقض هستند از باز بودن مدارس و تعلیم و تربیت حضوری نگران می باشند. می ماند به تعبیر مرحوم بهرنگی "چوخ بختیار" ها ( 1 ) که تعطیلی مدارس ماه عسل آنان می باشد و حضرات راحت و بدون مزاحم خاص خویش نائل گشته و به امور خصوصی و شخصی و منفعت بار خویش می رسند و به جان همگان دعا می فرمایند. "زهی به سعادت اینان".
( صمد بهرنگی )
یک سوال دردناک نگارنده از مدافعان تعطیلی مدارس و البته بیشتر از آن دسته از علمداران و سینه زنان این تئوری که دانسته و سودانگارانه ترکتازی می کنند این است که چطور کرونا را در فضای مجازی بعضا غیر بهداشتی و فاقد پروتکل لازمه و خانه و خیابان و پارک و جشن و عزا و مسافرت و میهمانی و پارتی و عشق و عاشقی خصوصی جمعی و غیره و یا در شرایط و حالات متداول جامعه و حضور برخی دانش آموزان در بعضا محیط های کار و کاسبی و غیره نمی بینند اما همین که نوبت به مظلومی به نام مدرسه می رسد آه و واویلا سر می دهند و به نوحه سرایی پرداخته و لیل و نهار را به هم می دوزند و با آسمون و ریسمون کردن های آنچنانی ماهی مقصود و منظور خویش را از آب گل آلود می گیرند. برخی از هواخواهان و مدافعان سرسخت تعطیلی مدارس نیز که گاها دیده شده عرضه و توان کلاس داری را نداشته و یا با اصالت و جوهره آموزش و تربیت به معنای حقیقی آن بیگانه و در تضاد و تناقض هستند از باز بودن مدارس و تعلیم و تربیت حضوری نگران می باشند.
در این محکمه برخی اولیاء دانش آموزان نیز مقصر و یا حداقل قاصر تشریف دارند . پدر و مادر طلبکاری که بخش قابل توجهی از روزهای به یاد ماندنی کرونایی را که بایستی برایشان تراژدیک باشد کمدیک بوده در مسافرت بوده اند و همه جا نازدانه ها و نازک نارنجی های خویش را همراه خود برده اند وقتی با بازبودن مدرسه ای در گوشه ای از این مملکت مواجه می شدند و با این که حضور دانش آموزان اجباری نبوده با کمال پررویی و طلبکارانه به مسئول و یا معاون و حتی معلم مدرسه می گفتند شما اصلا به فکر سلامت بچه ها نیستید و اگر فرزند ما کرونا بگیرد چه کسی مسئول است و آیا شما به کرونا مبتلا شدن فرزند ما را به گردن می گیرید و یا به دانش آموزی یاد داده بودند که در مواجهه با معلم و یا دبیرش گستاخانه بگوید شما می خواهید با تدریس حضوری جان مرا به خطر بیاندازید و مرا بکشید؟
البته معلمان و دبیران و مدیران و مسئولان دلسوز مدارس و آموزشگاه ها در کنار تدریس حضوری از خدمات رسانی علمی و آموزشی از طریق شبکه های مجازی غافل نبوده و اغلب زحماتی مضاعف متحمل گشته و می شوند و به جز اندکی همواره خواهان باز بودن مدارس و ایفاء وظیفه انسانی الهی و وجدانی خود بوده و هستند.
نگارنده بارها و بارها شاهد و ناظر بوده ام که داش آموزانی با حفظ و رعایت پروتکل های بهداشتی به نحو احسن و شایان تحسین از باز بودن مدارس و استفاده حضوری و چهره به چهره از درس و معلم و دبیر استقبال کرده اند. اما گاها نیز متاسفانه و صد افسوس می دیدم و می شنیدم که افرادی در قالب معلم و یا اجرایی همیشه سعی و تلاششان بر این محور و مدار می چرخیده که مدارس را به تعطیلی بکشانند و یا دبیری به دلایلی از دانش آموزان می خواست که در منزل بمانند و پا به مدرسه نگذارند تا مبادا به کرونا مبتلا شوند و با لفظ این که برای چه به مدرسه آمده ای دانش آموزانی را هم که مشتاق و علاقمند به استفاده علمی و آموزشی از دبیرانشان بودند دلسرد نموده و از مدرسه می تارانند.
امید است که مسئولان ذیربط با یک کارشناسی جامع الاطراف و بدون شائبه های ضررآفرین و با لحاظ کلیه جوانب هم در این اوضاع و احوال کرونایی و همچنین با لطف و عنایت حق برای پس از برگشتن اوضاع و شرایط به حالت عادی و ما قبل کرونا چاره ای مدبرانه و مدققانه و مفید به حال همگان به خصوص دانش آموزان و دانش پژوهان این مرز و بوم بیندیشند و از این رهگذر سهمی و افروسترگ در تمدن سازی و رشد فرهنگ و دانش و علم و فن آوری میهن عزیزمان بر عهده بگیرند.
خداوند متعال یار و پشتیبان تمامی دلسوزان و زحمتکشان حقیقی باد به امید فردایی بهتر و ایرانی پر افتخارتر و سربلندتر.
انشاءالله تعالی. "والله المستعان"
( 1 )
آقای چوخ بختیار
« هر اتفاقی میخواهد بیفتد، هر بلایی میخواهد نازل شود، هر آدمی میخواهد سر کار بیایید، در هر صورت آقای چوخ بختیار عین خیالش نیست، به شرطی که زیانی به او نرسد، کاری به کارش نداشته باشند، چیزی ازش کم نشود/ رئیسی خوب است که غیبت او را نادیده بگیرد و تملق های او را به حساب خدمت صادقانه بگذارد/ زندگی او مثل حوض آرامی است. به هیچ قیمتی حاضر نیست سنگی تو حوض انداخته شود و آبش چین و چروک بردارد. آدم سر به راه و پا به راهی است. راضی نمیشود حتی با موری اختلاف پیدا کند/ برای این که او را آدم پست و بی شخصیتی ندانند، به جای شرف و کله شقی، کلمه ی زندگی را میگذارد که حرف گندهای زده باشد و هم خود را تبرئه کند. وی زن و بچهاش را خیلی دوست دارد. همیشه میترسد که مبادا بلایی سر آنها بیاید، یا بی سرپرست بمانند/ آقای چوخ بختیار خیلی رنج میبرد. اما نه مثل گالیله و صادق هدایت/ به ظاهر وقت کتاب خواندن پیدا نمیکند. به علاوه، میگوید توی کتابها افکار ضد و نقیضی بیان میشود که به درد نمیخورد و ناراحتی فکری تولید میکند/ آقای چوخ بختیار را همه میشناسند و دیدهاند/ وی در همسایگی من و شما و همه زندگی بیدردسری را میگذراند و خود را آدم خوشبختی میداند ... »
بقیه مطلب را مطالعه کنید . ( این جا )
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
آقای افراسیابی گفتند برخی معلمان. همچنین خودمان شاهدیم، برخی اولیا در تعطیلات بار سفر میبندند و در هر جمعی و مهمانی شرکت میکنند، ولی وقتی بحث حضور در مدرسه میشه، جبهه میگیرند. قبول کنیم خیلی از همکاران در تدریس در فضای آنلاین مشکل دارند. این که وضعیت شاد هست. نرمافزارهای خارجی هم که ممنوع هست. این مدتی که از بازگشایی مدارس به صورت آنلاین گذشته، هنوز در کنترل نظم کلاس و آموزش و بازخورد گرفتن، مشکل دارم. وقتی میشه با رعایت پروتکلهای بهداشتی، مدارس را باز کرد، چرا میخواهیم ثابت کنیم که مدرسه بیتاثیر هست و بچهها همون درسها را از تلویزیون و اینترنت یاد میگیرند؟
آ وپ با باز گشایی صوری مدارس این مشکل معلم را حل کرد ومعلمان هم خیلی خوب به پیشبرد این ترفند کمک کردند.
بعد از حدودا یک ماه از بازگشایی مدارس ، بعضی از مشاغل ومدرسه تعطیل شد این هم تکمیل همان ترفند.
حال همکاران گرامی به هوش باشند که نه از دادن گوشی توسط دولت خبری هست ونه از تقدیر معلم بخاطر برگزاری کلاس مجازی.
فعلا از طرف نیروی انتظامی تهدید شدیم ودر آینده گرفتن تعهد جهت بر گزاری کلاس مجازی ودر آینده نزدیک دادگاهی جهت رسیدگی به جرم معلم جهت تعطیلی مدرسه مجازی.
به خودم تلنگر می زنم که به هوش باش با دولت فوق العاده متدبر روبرو هستم
این یادداشت توهینی بودبه معلمان زحمتکش مدارس.
دوست عزیز!
اول سلامتی است بعد آموزش!
ضمنا آموزش به صورت مجازی اینقدر ها که تصور کرده اید کار راحتی نیست!
توصیه میکنم اول نگاهی به آمار فوتی های کرونا و تعداد کثیر فوتی های کودک و نوجوان ،مدیر و معلم بیاندازید و بعد شروع به نقد آموزش غیر حضوری کنید...
بی تفاوتی، بی وجدانی ، بی مسئولیتی و....... متهم می سازند، آن هم جمیعا و لاتفرقوا ، به زودی فرهنگ غالب جامعه،
تحقیر و اهانت به معلمان را خواهد پذیرفت و دیگر اعتباری برای این شغل در این کشور ارزش ستیز ، ارزش گریز ، ارزش ویران، باقی نخواهد ماند.
این بحث آنقدر بر دیگر مطالبات معلمان ، مستولی گردیده است که دیگر برای خود معلم نیز هویتی باقی نمانده است.
آموزش شبه آنلاین ، زحمات و دردسرهای خاص خود را دارد و
ساده انگاری آن، بی ارزش شمردن
تلاش معلمان را رقم می زند.
کاش توان مدیریت بحران های غیرقابل پیش بینی را داشتیم. هر چند در قابل پیش بینی آن نیز ناتوانیم.
فقط وجدان و تعهد خود را اُولی مدنظر داشته باشیم، معلم در هر شرایط بی نظیر است.
شرایط مهارناپذیر، با هم سهیم شویم.
و به یکدیگر راهکارهای مناسب تر پیشنهاد دهیم.
در مقابل دو دستگی ایجاد شده ، چگونه با همراهی و همفکری همدیگر
به کسب تجاربی جدید دست یابیم؟
بیایید با همدلی به خطی واحد یعنی پاسخ به نیازهای آموزشی دانش آموزان وطن ، برسیم.
من و شما باید با هم باشیم تا هر نوع
رخنه ای آگاهانه و ناآگاهانه ، سد معبر
شود.
تجربه و مهارت شما همکار محترم طی آموزش آنلاین، چیست؟
مشکلات و دردسرهای فردی و خانوادگی و...... شما همکار محترم برای برنامه ریزی تدریس مجازی چیست؟
نویسنده یا معلم نیست.
یا اگر هست از مدارس دیگر بی خبر است
اگر معلم است پس وای بر ما
به نظرم با خواندن بخش نظرات ،پاسخ خود را گرفته باشند!
تعدادشان کمتر از تعداد انگشتان یک دست اما صدایشان در صدای معلم شنیدنی است!
آقای افراسیابی!
در تصمیم گیری برای بازگشایی مدارس و آموزش حضوری در مدرسه ،معلمان تصمیم گیر نیستند!
حتی وزیر هم نمیتواند شخصاً تصمیم گیری کند یا بر طبل بکوبد!
اتفاقا مشخص شد که طبال ها چه کسانی هستند!!
سلام
« صدای معلم » آینه ی تمام دیدگاه هاست چون هر دیدگاهی مهم است .
آقای افرسیابی هم به عنوان یک " معلم " نظرش را ابراز داشته است .
شما هم نظر خود را بیان می کنید .
اما یک پرسش ؛
شما که سخن از " کمیت " می رانید می توانید توضیح دهید که این معلمان با این همه کمیت چرا نتوانسته اند پس از بیش از 40 سال از کمند " مطالبات " خود رها شوند ؟!
چرا جامعه در بحث مطالبات و افزایش حقوق آنان فقط " تعطیلی معلمان " آنان را می بیند و بس ؟!
مگر ایجاد تغییرات به " عِدّه " و " عُدّه " است ؟!
پایدار باشید .
سلام مجدد
1- تحلیل این مساله " چند عاملی " است و نمی توان نسخه ای واحد برای آن صادر کرد .
آموزش و پرورش به ویژه در کشورهای جهان سوم همیشه در اولویت های آخر قرار دارد .
اگر چنین نبود ؛ به کشور عقب افتاده و جهان سوم مفتخر نمی شدیم !
2- " درست نوشتن " و " نگارش صحیح " نخستین ویژگی یک " معلم حرفه ای " است .
معلمی که غلط می نویسد نباید انتظار ایجاد جایگاه از سوی جامعه و دیگران را برای خود داشته باشد .
3- شما هم در همان مرحله نخست ، می توانستید با هوش و درایت خود به جای افزوده شدن به این وزارتخانه پرعائله و پرزحمت به همان دستگاه های " از ما بهتر " ملحق شوید !
البته الان هم شاید دیر نشده باشد !
پایدار باشید .
آنچه را که دیگران تصویب و اجرا کردهاند را به اسم معلمان مینویسند .