آمار داوطلبان گروه های آزمایشی کنکور سراسری سال 99 نشان می دهد که گروه تجربی با 594 هزار و 269 داوطلب تقریبا نصف داوطلبان کنکور را تشکیل می دهند و گروه های آزمایشی علوم انسانی، زبان های خارجی (هشتاد درصد زبان انگلیسی)، ریاضی و هنر به ترتیب در رتبه های دوم تا پنجم قرار دارند.
نکته مهم حجم بالای شرکت کنندگان گروه آزمایشی زبان خارجی با تاکید بر زبان و ادبیات انگلیسی است که روز به روز بالاتر می رود و اکنون استقبال از زبان های خارجی و اکثرا زبان انگلیسی بیش از گروه ریاضی و فنی و هنر شده است.
طبق این آمارها که حقایق بسیار روشنی را آشکار می سازند . از نظر خانواده ها و دانش آموزان ایرانی دانش ارزشمند دانشی است که با بازار کار و یافتن شغل و کسب درآمد رابطه مستقیمی داشته باشد. طبیعی است که رکود استقبال از رشته های ریاضی و فنی در پی رکود صنعت در کشور و کار و شغل و درآمد در آن اتفاق افتاده است و به همین منوال رکود استقبال از رشته های هنری در پی رکود صنعت توریسم، هنرهای دستی، هنرهای زیبا، سینما و غیره اتفاق افتاده است.
اما پرسش اساسی این است که دلیل رشد داوطلبان زبان خارجی و به ویژه زبان انگلیسی با توجه به حملاتی که در سال گذشته به آموزش و یادگیری انحصاری زبان انگلیسی در کشور شد چه بوده است؟ مگر نه آنکه خانواده های ایرانی تمایل زیادی به ارتباط و کسب تجربه از محیط های فراملی و بین المللی دارند.
مسیر چند سال اخیر نشان می دهد که از نظر والدین و دانش آموزان ایرانی هر علمی ارزش یادگیری، صرف هزینه و زمان را ندارد و بهتر است عمر و جوانی نسل جدید را برای یادگیری رشته ها و دانشهایی که ارزش شغلی و اقتصادی ندارند، صرف نکنیم. در حقیقت والدین خواهان نسل سوم دانشگاه ها یعنی دانشگاه های کارآفرین هستند.
به عبارتی هرچند والدین و دانش آموزان ایرانی طی دهه اخیر به دانشهایی که با بازار کار مرتبط است پاسخ روشن و مثبتی داده اند اما نظام آموزش عمومی و عالی ما به این درخواستها بی اعتنا یا در قبال پاسخ عملی به آنها ناتوان بوده است.
برخی نیز به اشتباه تمایلات اقتصادی خانواده ها و دانش آموزان را در انتخاب دانش ارزشمند نقد کرده و از ارزش دانشهای فرهنگی، هنری و فنی سخن می گویند. پاسخ روشن است، دولت چه تلاشی برای بهبود عرضه محصولات فرهنگی، هنری و فنی در داخل و صحنه های بین المللی نموده است تا دانش آموزان عمر ارزشمند خود را صرف این هنرها سازند ؟
به هر حال، هرگونه به این واکنشها بنگریم، پاسخ والدین و دانش آموزان به سوال هربرت اسپنسر که چه دانشی برای یادگیری در مدرسه و دانشگاه ارزشمندتر است، دقیق تر و واقعی تر از کنش برنامه ریزان و مدیران آموزشی و اقتصادی است.
کانال نوفهمی در مطالعات برنامه درسی
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.