"لازم است که فرهيختگان و اصحاب رسانه ، تشکل هاي مدني و ... در کمپين" آسيب شناسي دو حرکت " فعالانه شرکت نمايند .
پاسخ شتاب زده و بي توجهی به نقاط قوت و ضعف حرکت هاي صنفي اجتماعي فرهنگيان و عدم ارائه راهکار مناسب ، ظلم به فرهيختگان بلکه به فرهنگ اين مرزو بوم خواهد بود .
در ذيل تلاش مي کنم يک قسمت از نوشته های آقای پورسليمان را تشريح نمايم . اميد است با تلاش اساتيد ، اصحاب رسانه ، تشکل هاي مدني و ... در آينده نزديک شاهد کمپين قدرتمندي در رابطه با اين تحليل ارزشمند باشيم .
آقاي علي پورسليمان مديريت محترم سايت وزين " گروه سخن معلم " در روز چهار شنبه مورخ 23 ارديبهشت 1394 ، در مقاله اي به نام آسیب شناسی دو حرکت ؛ درآمدی بر اعتراضات اخیر معلمان ( چرا به معلمان مجوز داده نشد؟) مي فرمايند :
خلاصه مطالب آقاي پورسليمان در رابطه مقايسه عملکرد کارگران و معلمان به شرح ذيل است که تشکل هاي مدني فعال در آموزش و پرورش در اين رابطه مخاطب قرار مي گيرند : " آقای روحانی در سخنانی که به مناسبت هفته معلم ایراد نمود برای اولین بار " حق اعتراض " معلمان را به رسمیت شناخت ."
" از سوی دیگر و برای نخستین بار برای راه پیمایی کارگران مجوز صادر شد و کارگران مطابق قانون به بیان خواسته ها و مطالبات خود پرداختند ."
"با وجود به به رسمیت شناخته شدن حق اعتراض مسالمت آمیز از سوی رئیس جمهور و برخلاف کارگران ، برای تجمع و یا راه پیمایی معلمان مجوزی صادر نشد ."
" هر چند " خانه کارگر " یک نهاد دولتی است اما با همه انتقاداتی که بر آن وارد است اما حداقل در زمینه تعیین نماینده مجلس برای پی گیری مطالبات کارگران در مجاری قانونی موفق عمل کرده است ."
" همین وضعیت در مورد نوع و شیوه اعتراض کارگران نیز صادق است ."
" اما در کارگران وضعیت معکوس است ."
" کارگران با یک فراخوان حضور می یابند و پس از اتمام آن به خانه های خود بر می گردند و کار پی گیری و مذاکره را به نمایندگان و افراد مقبول خود می سپارند اما در جامعه معلمان چنین حالتی اصولا متصور نیست ."
"معلمان غالبا سکوت می کنند و علاقه ای برای کارهای گروهی ندارند و میانه ای هم برای عضویت در تشکل ها ندارند اما زمانی که فضا آماده می شود و آن ها تهدیدی را در مورد ثبات و یا امنیت شغلی خود احساس نمی کنند به بهانه فراخوان یک تشکل و یا گروه به خیابان ها آمده و اعتراض می کنند ."
"زمانی که همان تشکل و یا گروه فرضا از معلمان می خواهد تا به خانه های خود بازگردند تا فضا برای چانه زنی و یا مذاکره آماده شود ، معمولا چنین چیزی مورد قبول معلمان معترض قرار نمی گیرد و حتی نمایندگان تشکل ها و گروه ها به خیانت ، سازشکاری ، تساهل و... متهم می شوند !"
" حتی برخی از معلمان در این مواقع با افتخار عنوان می کنند که معلمان از تشکل ها عبور کرده اند ( معلمانی که تا دیروز حتی در برابر برخی موضوعات و مشکلات صنفی و در حد مدرسه سکوت می کردند و از کنار آن می گذشتند) و تاسف بارتر این که برخی فعالان تشکل ها در موضع انفعال و یا انزوا این گونه حرکات را تایید کرده و حتی سعی می کنند خود را به گونه ای به آن الصاق کنند تا احیانا از قافله عقب نیفتند !"
جهت روشن شدن تفاوت عملکرد کارگران عزيز و زحمت کش و تشکل هاي آنان در سال 1393 با عملکرد اخير فرهنگيان عزيز و تشکل هاي مدني فرهيختگان ، براي استفاده از حق قانوني مصرح در ماده 27 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران چند سئوال و چند گزارش تقديم مي گردد .
سوال اول : آيا در سال 93 خانه کارگر جهت برگزاري راهپيمايي روز جهاني کارگر، درخواستي مطرح مي کند؟ شيوه عملکرد خانه کارگر در مورد اين درخواست چگونه است ؟
” اگر مجوز راهپیمایی صادر شود، روز جهانی کارگر را باشکوه برگزار میکنیم و در غیر این صورت، اجتماع بزرگی را در یکی از بزرگترین سالنهای شهر تهران برگزار خواهیم کرد. "
"دبیرکل خانه کارگر تاکید کرد تشکل متبوعش بر انجام راهپیمایی روز جهانی کارگر مصر است. رئیس فراکسیون کارگر مجلس نهم در ادامه بیان کرد: اگر مجوز راهپیمایی صادر شود، روز جهانی کارگر را باشکوه برگزار میکنیم و در غیر این صورت، اجتماع بزرگی را در یکی از بزرگترین سالنهای شهر تهران برگزار خواهیم کرد. "
"ستاد مرکزی گرامی داشت هفته کارگر برای ۱۱ اردیبهشت، روز جهانی کارگر برنامه راهپیمایی کارگران را تدارک دیده است و به این منظور درخواست مجوز این راهپیمایی را به وزارت کشور ارسال کرده است و با توجه به جلوگیری از راهپیمایی کارگران طی شش سال پایانی دولت احمدینژاد، کارگران امیدوارند در اولین سال تصدی دولت یازدهم، مجوز راهپیمایی روز جهانی کارگر صادر شود."
سوال دوم : آيا وزارت کشور دولت تدبير و اميد به درخواست راهپيمايي کارگران در سال 1393 پاسخ مثبت مي دهد ؟ سرانجام اين دخواست چه مي شود ؟
متأسفانه در دولت تدبير و اميد براي بزرگداشت روز جهاني کارگر در سال 1393 مجوز راهپيمايي صادر نمي شود . ولي ،کارگرانˏ هوشمند و رهبرانˏ توانمند که از قبل عدم مجوز را پيش بيني کرده بودند ، مراسم را در استاديوم 12000 نفري مجموعه ورزشی آزادی شهر تهران باحضور رياست محترم جمهور مردم دکتر روحاني برگزار مي نمايند و قطعنامه اي با 21 ماده صادر مي کنند . که متن کامل آن در ذيل آمده است :
" ما میخواستیم که این خواستهها و قطعنامه را در پایان یک راهپیمایی خیابانی به اطلاع شما عزیزان برسانیم، اما مخالفتهای صورت گرفته با درخواست راهپیمایی که براساس اصل ۲۷ قانون اساسی آزادانه باید صورت پذیرد مانع از تحقق آن شد.
ما ضمن اعلام خواستههای زیر که با تأیید شما به تصویب میرسد بار دیگر درخواست میکنیم تا کارگران در روز یازدهم اردیبهشت سال آینده و سال های بعد راهپیمایی نمایند ؛ انتظار داریم که هماهنگی و اقدامات لازم برای تسهیل این راهپیماییها صورت پذیرد."
۱- حمایت خود را از فرمایشات مقام معظم رهبری در مورد کارگران و اقتصاد مقاومتی و مدیریت جهادی اعلام و خواستار عملیاتی شدن فرمایشات معظم له هستیم.
۲ -حمایت خود را از دولت آقای دکتر روحانی اعلام و از همه کسانی که مانع از پیشبرد اهداف این دولت با شایعه پراکنی و دروغپردازی میشوند میخواهیم که راه خود را تغییر و به کمک دولت بشتابند.
۳- همه تحریمهایی که به واسطه آن اشتغال کارگران و همچنین نیازهای معیشتی و درمانی آنها را به مخاطره انداخته و سبب شده کارگر ایرانی این گونه به سختی روزگار بگذراند باید برداشته شود تا نیروی کارِ این مرز و بوم بیش از این متحمل رنج نشود.
۴ - ما از سازمانهای بین المللی و نمایندگان کارگران ایران در آن سازمانها مُصرانه میخواهیم نسبت به بررسی و پیگیری همه حقوقی که توسط کشورهای تحریم کننده از کارگران ایرانی سلب شده است اقدام حقوقی و قانونی مناسب به عمل آورند.
۵- ضمن تشکر از ریاست محترم جمهوری اسلامی برای انتخاب وزیری از جامعه کارگری حمایت های خود را از همه تلاش های حق طلبانه برادر عزیزمان دکتر ربیعی اعلام میداریم.
۶- ما خواستار اجرای فوری ماده ۱۰ قانون تسهیل نوسازی صنایع میباشیم.
۷- لازم است استفساریه مجلس شورای اسلامی در مورد ۷۳۰۰ روز سابقه مستمر برای مشاغل سخت و زیان آور اجرا و مقررات مغایر به خودی خود لغو گردد.
۸- ما خواستار استقلال مالی ـ اداری سازمان تأمین اجتماعی بوده و مخالفت خود را با هرگونه ادغام با سازمانها و دستگاه های اجرایی دیگر اعلام میکنیم.
۹- ما خواستار تقویت درمان مستقیم از طریق اعمال مدیریتهای کارآمد و مشارکت نظارتی جامعه کارگری و استفاده از همه ظرفیتهای موجود میباشیم.
۱۰- ما خواستار ساماندهی قراردادهای موقت کار برای جلوگیری از سوء استفاده پیمانکاران نیروی انسانی و بهره کشی از کارگران میباشیم.
۱۱ - ما خواستار اعمال نظارت جدیتر بخش بازرسی وزارت تعاون ـ کار و رفاه اجتماعی بر کارگاهها برای حصول اطمینان از اجرای قانون کار در این کارگاهها میباشیم.
۱۲- ما خواستار اصلاح برخی مواد فصل ششم قانون کار و قانون شوراها با هدف کارآمد کردن فعالیت تشکلهای کارگری به منظور انطباق با مقاوله نامههای ۹۸ و ۸۷ سازمان جهانی کار میباشیم.
۱۳-ما خواستار فعال شدن هرچه بیشتر گروههای اجتماعی در اجرای فصل هفتم قانون کار بخصوص در بخش حقوق و دستمزد میباشیم.
۱۴- ما خواستار تقویت حمایتهای اجتماعی از محل درآمد هدفمندی یارانهها خصوصاً در حوزه بهداشت و درمان و صندوق بیمه بیکاری و کمک های غیر نقدی به اقشار آسیب پذیر از طریق سبد کالا میباشیم.
۱۵- ما خواستار حمایت از زنان کارگر با اِعمال قوانین بازدارنده اخراج زنان کارگری که ازدواج میکنند و صاحب فرزند میشوند میباشیم.
۱۶- کودکان حق دارند زندگی کودکانه داشته باشند ما خواستار حذف همه مظاهر کار کودک و جمع آوری کودکان کار و ساماندهی زندگی و آینده آنها میباشیم.
۱۷- تورم و رکود حاصل سیاستهای غلط دولت گذشته است که امروز جامعه را با بیکاری و شکاف اجتماعی و فقیرتر شدن دَهکهای پایین جامعه روبرو کرده است. در این میان کارگران و بازنشستگان قربانیان این سیاست شدهاند ما از دولت محترم میخواهیم با کنترل منطقی تورم و با اتکاء به سیاست های اقتصادی منبعث از اقتصاد مقاومتی، نسبت به رفع موانع تولید و رکود پیش آمده تلاش کند و اقتصاد را از این حالت خارج نماید.
۱۸- دولت باید شرایطی را فراهم کند که امکان اظهار نظر اجتماعی برای آحاد جامعه از جمله کارگران فراهم شود تا در فضای گفت و گوهای اجتماعی عادلانه و منصفانه زمینه برای ارتقاء و پالایش جامعه فراهم شود.
۱۹- تقویت گفت و گوهای اجتماعی از طریق ساختار سه جانبه گرایی کلید حل بسیاری از مشکلات پیشِ روست لذا ما خواستار اِعمال شفافیت در ساختار سه جانبه گرایی با لحاظ کردن حق هر گونه اظهار نظر از طرف هر گروه اجتماعی بوده و از صدا و سیمای جمهوری اسلامی میخواهیم که زمینه تبلیغ گفت و گوهای اجتماعی را فراهم آورد.
۲۰ - ما خواهان اجرای کامل قانون بیمه کارگران ساختمانی بوده و با هر گونه تغییر در آن به شدت مخالفیم ، لذا خواستار اجرای این قانون توأماً با غربا لگری و خارج کردن کارگران غیر ساختمانی از ساختمانی میباشیم .
۲۱ - راهپیمایی روز کارگر را حق قانونی خود میدانیم و از همه مسئولان امر میخواهیم که بجای مخالفت با آن در اجرای آن تسهیل نمایند.
سوال سوم : اقدامات اخير معلمان براي استفاده از حق قانوني مصرح در ماده 27 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران چگونه بوده است ؟
1. در فضاي مجازي ( بدون آن که کس يا کساني ، تشکل يا تشکل هایي مسئوليت قبول کنند و برنامه ريزي و مديريت نمايند . ) معلمان براي تجمع سوم اسفند 1393دعوت مي شوند . تجمع خارج از سقف يا فضاي بسته برگزار مي گردد .
2. يکي از تشکل هاي مدني براي دهم اسفند 1393از وزارت کشور درخواست مجوز مي نمايد بدون آنکه پيش بيني کند اگر مجوز صادر نشد چه تمهيداتي انديشيده است .بدون مجوز وزارت کشور ! تجمع خارج از سقف يا فضاي بسته برگزار مي شود .
3. در فضاي مجازي ( بدون آنکه کس يا کساني ، تشکل يا تشکل هایي مسئوليت قبول کنند و برنامه ريزي و مديريت نمايند . ) معلمان براي هفدهم ارديبهشت 1394به تجمع دعوت مي شوند . تجمع خارج از سقف يا فضاي بسته برگزار مي شود .
4. در فضاي مجازي ( بدون آنکه کس يا کساني ، تشکل يا تشکل هایي مسئوليت قبول کنند و برنامه ريزي و مديريت نمايند . ) معلمان براي سي و يکم ارديبهشت 1394به تجمع دعوت مي شوند . تجمع خارج از سقف يا فضاي بسته برگزار مي شود .
سوال چهارم : تفاوت معلمان فرهيخته با کارگران زحمتکش در چيست ؟
"به نظر می رسد دلایلی هر چند نانوشته بر این واقعیت ها وجود دارند که به برخی از آن ها اشاره می شود ."
"اولین و مهم ترین دلیل برای این کار می تواند حضور افرادی در مجلس به نمایندگی از کارگران باشد . فرضا وجود افرادی مانند " علیرضا محجوب " که سابقه طولانی در امر نمایندگی داشته و مورد اجماع نسبی کارگران هستند در لابی و مذاکره با سایر مسئولان و تصمیم گیران می تواند نقش به سزایی داشته باشد ."
"اما در مورد جامعه معلمان چنین چیزی وجود ندارد ."
"به نظر می رسد اولین مانع ، حس " تشکل ستیزی " و " تشکل گریزی " معلمان است . از آن جا که معلمان از ابتدا خود را در کلاس درس دیده و خود را حاکم بلامنازع آن می پندارند و از شیوه های مرسوم یک سویه مانند سخنرانی بهره می جویند و شیوه های مشارکتی و تیمی در برنامه آنان راهی و جایی ندارد به همین دلیل تمایل چندانی برای عضویت در تشکل ها و گروه ها ندارند و این وضعیت " تک قطبی " در نظام آموزشی ، معلمان را به این باور رسانده است که آنان همه چیز را می دانند و حتی نیازی به نقد ندارند و عضویت در تشکل ها و پیروی تشکیلاتی می تواند این مرجعیت و یا اقتدار سازمانی را دچار نقصان و یا وقفه نماید .
سوال پنجم : راهکارتحقق مطالبات فرهيختگان با راهکارتحقق مطالبات ديگر اقشار تفاوت دارد ؟
" فعالیت های صنفی تدریجی و جزیی است و قرار نیست تکلیف همه چیز در این جا مشخص شود .برخی از معلمان به خاطر ایده های آرمان گرایانه ، نگاهی اتوپیایی نسبت به فعالیت های صنفی دارند و حتی گاهی مطالبات از حد " صنف " بالاتر می ورد و وارد فازهای دیگر می شود ..."
"وجود افراد و نمایندگانی در مراکز رسمی و قانون گزاری می تواند توان چانه زنی و مذاکره نمایندگان معلمان را به صورت تصاعدی افزایش دهد و این جاست که وجود و حضور نمایندگانی از « فراکسیون صنفی معلمان در مجلس » احساس می شود ."
"از موانع مهم دیگر در این مورد که با ورود سازمان یافته معلمان به مراکز قانون گزاری مخالفت می کند حس " برابر پنداری " در میان معلمان است ."
"لازمه منطقی دیده شدن الزاما ورود به خیابان ها نیست . صحن مجلس و راهروهای مجلس بهترین ، موثرترین و منطقی ترین راه برای " به روز شدن " مساله آموزش و پرورش است ."
"مشارکت تشکیلاتی و قانون مند در ساختار قدرت در کنار حضور پر رنگ در رسانه که ضلع سوم را افکار عمومی فرهنگیان هدایت و پشتیبانی می کند می تواند فرمولی نوین برای پی گیری مطالبات معلمان و آموزش و پرورش از جامعه باشد و جامعه را بر اساس محور آموزش به توسعه پایدار نزدیک نماید.
سوال ششم : هريک از تشکل هاي مدني ، اصحاب رسانه ، فرهيختگان و .... چه نقش مثبت يا منفي در حوادث اخير داشته اند ؟
سوال هفتم : آيا فضاي مجازي که افراد يکديگر را نمي شناسند و حتي يک نفر مي تواند چند نقش ايفا نمايد و کسي مسئوليت تصميمات را نمي پذيرد فضاي مناسبˏ جايگزين تشکل هاي مدني است ؟! آيا اين گونه فضاهاي مجازي امکان رشد عوام فريبان فرصت طلب را فراهم نمي آورد ؟!
سوال هشتم : آيا تشکل هاي مدني فعال در آموزش و پرورش و اتاق فکر اين تشکل ها ، قطعنامه ي21 ماده اي خانه کارگر که حاوي نکات بسيار ارزشمند آموزشي براي صدور بيانيه و قطعنامه است .! را موشکافانه تحليل نموده اند ؟!
سوال نهم : براي دست يابي به فراکسيون معلمان در مجلس شوراي اسلامي ، شوراهاي شهر و روستا در سراسر ايران ، و شوراياري ها در تهران بزرگ چه نقشي دارند ؟ از کجا بايد شروع کرد ؟! از فراکسيون مجلس يا شوراياري ها ؟!
سوال دهم : نقش تشکل هاي مدني به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين و رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسي در اين مهم چيست ؟! و از همه مهمتر تک تکˏ فرهنگيانˏ فرهيخته چه وظايفي نسبت به تشکل هاي مدني و رسانه ها دارند ؟!
ده ها و صدها سوال اساسي که راهگشاي جامعه مدني مي باشد .
در کمپين " آسيب شناسي دو حرکت "مطرح و پاسخ هاي کارشناسي به آنها که انشاء الله در آينده شاهد آن خواهيم بود ، راهگشاي حرکت هاي صنفي اجتماعي فرهنگيان خواهد بود ؛ زيرا فرهيختگان در راه پر فراز و نشيبي گام نهاده اند .
بر فرهيختگان و اصحاب رسانه ، تشکل هاي مدني و ... واجب است که در کمپين" آسيب شناسي دو حرکت " فعالانه شرکت نمايند .
پاسخ شتاب زده و بي توجهی به نقاط قوت و ضعف حرکت هاي صنفي اجتماعي فرهنگيان و عدم ارائه راهکار مناسب ، ظلم به فرهيختگان بلکه به فرهنگ اين مرزو بوم خواهد بود .
در ذيل تلاش مي کنم يک قسمت از بيانات ارزشمند استاد پور سليمان را تشريح نمايم .
اميد است با تلاش اساتيد ، اصحاب رسانه ، تشکل هاي مدني و ...در آينده نزديک شاهد کمپين قدرتمندي در رابطه با اين تحليل ارزشمند باشيم .
* چهار شنبه مورخ 23 ارديبهشت 1394 ، در مقاله اي به نام " آسیب شناسی دو حرکت ؛ درآمدی بر اعتراضات اخیر معلمان ( چرا به معلمان مجوز داده نشد؟)
* شفاف اتاق شيشه خبر به آدرس اينترنتي ذيل ، کد خبر 250476 منتشره در تاريخ دوم ارديبهشت 1393
روز کارگر و درخواست مجوز برای تجمع( 1393)
پايگاه اطلاع رساني عليرضا محجوب به آدرس اينترنتي ذيل :
http://alirezamahjoub.ir/site/news/87-workerhouse-news/314-labour-day-93
نظرات بینندگان
با سلام.
1-فرهنگستان زبان و ادب فارسي برای واژه کمپین کلمه «پویش» را تصویب کرده است.
البته شاید منظور جنابعالی مبارزه انتخاباتی یا عملیات جنگی یا لشکر کشی باشد.
در هر حال بهتر است فارسی را پاس بدارید و واژه مناسب تری به جای کلمه کمپین به کار ببرید.
2- مطالب شما طولانی و تا حدی مبهم است.
مثلا در این مطلب، میتوانستید به جای نقل دیدگاههای آقای پور سلیمان، در یک خط خوانندگان را به مطلب« چرا به معلمان مجوز داده نشد؟» ارجاع دهید.
همچنین پیش از ذکر سوالها و گزارش مربوط به هریک، ابتدا طرح مساله کرده و هدف خود از طرح سوالها را بیان میکردید.
به نظرم مطالبتون گویا نیست.
با تشکر
3. از همه فرهيختگان و قلم بدستان و نهاد هاي مدني تقاضا دارم در پويش تحليل اين دو حرکت مشارکت داشته باشند .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
با سلام.
به نظرم استفاده از واژه های تحلیل یا واکاوی از پویش بهتره چون گویاتر است.
با تشکر
نتیجه آنکه نبود چنین تشکل ها و صنف ها از بودنشان بهتر است چرا که موجب تضعیف پایمال شدن حقوق معلمان میشود
لازمه تشکیل هرگروهی وجود احساسات و منافع مشترک است به همین دلیل رسته های صنفی از دید برخی جامعه شناسان شبه گروه و نه گروه به شمار می آیند لازم است برسی شود چرا معلمان نسبت به تشکل های موجود احساس مشترکی ندارند؟
برای رسیدن به اهداف لازم است از اختلافات چشمپوشی کرد یا آنرا به حداقل رساند. آیا به میزان کافی از اختلافات کاسته شده و بر اشتراکات تأکید شده است؟
آموزش و پرورش دارای توانمدی زیادی است به گونه ای که بعد از آموزش عالی دارای بیشترین نیروهای تحصیل کرده و توانمند است اما بسیاری از آنان در انزوا به سرمی برند و از استعداد و توانمندی آنان در بهبود کارکرد آموزش و پرورش بهره ای برده نمی شود دلیل آن در چه چیز می تواند باشد و ...
استاد گرامي جناب آقاي مهدي 22:59 روز 29 خرداد
1. از شما استاد گرامي بسيار متشکرم که بدرستي مي فرماييد يک دست صدا ندارد تحقق آرمانهای جمعی معلمان با تشکل و اقدام نظامند آنان بهتر میسر است.
به باور بنده هرگونه نفي هر تشکل مدني ، گسترش عوام فريبي است . اگر تشکلي وجود دارد که مورد تأئيد معلمي نيست .! تشکل ديگري وجود دارد که تاحدودي خواسته هاي آن معلم را تأمين مي کند . بفرض که هيچ يک از تشکل هاي موجود نظر معلمي را تأمين نمي کند .! راه حل انحلال آن تشکل ها نيست که بازگشت به عقب است .
عوام فريبان فرصت طلب به روش هاي مختلف بعنوان موافق يا مخالف سعي در انحلال نهاد هاي مدني دارند . انحلال هر نهاد مدني يعني اضمحلال تلاش هايي که آن تشکل را بوجود آورده است . هدف بايد فقط وفقط تقويت و گسترش تشکل هاي مدني باشد هر چقدر فرهيختگان در تشکلي بيشتر حضور داشته باشند آن تشکل بيشتر بر خرد جمعي تکيه دارد و انحراف آن کمتر مي شود .!
ادامه دارد.
تنها راه حل فرهنگيان فرهيخته ، آنست که بيانيه اول اسفند " سازمان معلمان ايران " بيان مي کند .!
" کنش گران فرهنگی ؛ بیائیم با نهادینه کردن مشارکت درسرنوشت خود ، فضای عمومی و رسانه ها را از حضور خود لبریز نمائیم ، با معلمان سایر نقاط جهان ارتباط برقرار کرده و از تجارب آن ها جهت تعالی تعلیم و تربیت استفاده کنیم ، خود را در تشکل های موجود و یا تشکل های جدید سازمان دهی نموده و « منطق و عقلانیت » را وارد تصمیم گیری ها و اقدامات مان نمائیم و با اولویت بندی خواسته ها و تحلیل شرایط کشور آینده ی بهتری را برای خود و آینده سازان این مرز و بوم رقم زنیم . "
ادامه دارد .
2. به نظر بنده عدم انباشت تجربه تاريخي در نهاد هاي مدني نو پا ( قدمت دو دهه در کار تشکيلاتي يعني نوپايي آن تشکل ) ، بقاياي استبدادزدگي قبل از مشروطه ، طولاني بودن فرايند هاي کار تشکيلاتي و کم صبر بودن ايرانيان ، عدم آشنايي با اصول کار تيمي و اشتياق به تکروي حتي در کار تيمي ، تکيه به مديريت فردي و پرهيز از مديريت مشارکتي متکي بر خرد جمعي ، عدم چشم پوشي نسبت به اختلافات کوچک ، توجه به بازي برد – باخت و بي توجهي به بازي برد –برد در تشکل ، عدم تسلط به فن مذاکره ، تبليغات عوام فريبان فرصت طلب که همواره در نفي تشکل هاي مدني مي کوشند ،و ....از دلايلي است که معلمان نسبت به تشکل های موجود احساس مشترکی ندارند.! لطفأ مقاله اکتيويسم و تشکل ها به قلم بنده را مطالعه فرماييد .
3. از همه فرهيختگان و قلم بدستان و نهاد هاي مدني تقاضا دارم در پويش تحليل اين دو حرکت مشارکت داشته باشند .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
چون آدم هرچه مطالبات وبی عدالتی در مورد معلم هست یادش می افتد.