" این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا "
مولانا
امسال و از بخت دانشجویان ، روز دانشجو با اعتراضات و ناآرامی های آبان ماه در کشور مقارن گردید .
رئیس جمهور که هر سال یکی از دانشگاه دولتی و مطرح را برای ارائه دیدگاه های خویش در نظر می گرفت این بار ترجیح داد تا در تاریخچه دانشگاه فرهنگیان روزی بی سابقه را به ثبت برساند تا شاید آیندگان از بهر خالی نبودن عریضه در باب فلسفه وجودی این دانشگاه " خودی " در مورد آن سخنرانی و شرح واقعه دهند .
روز قبل از حضور « حسن روحانی » در دانشگاه فرهنگیان و به مناسبت روز دانشجو ، مسئولان این دانشگاه خودشان مراسمی را بدون حضور و یا دعوت از رسانه ها برگزار کردند .
احتمالا معاونت فرهنگی - اجتماعی دانشگاه فرهنگیان تصمیم گرفته بود تا این نشست بدون هر گونه حاشیه و یا پرسشگری و مطالبه گری برگزار شود تا آرام بودن اوضاع نشانه ی مدیریت علمی ، احاطه به امور و به روز بودن این آقایان از سوی مراجع بالاتر تلقی گردد .
آن چه که جالب و البته مایه طنز است عنوانی بود که پرتال دانشگاه فرهنگیان برای این نشست انتخاب کرده بود : ( این جا )
" اظهارات صریح دانشجو معلمان در دانشگاه فرهنگیان و در روز دانشجو "
وقتی که گزارش را چند بار و با دقت از نظر گذراندم بن مایه ای از " صراحت " در اظهارات این دانشجو معلمان نیافتم .
اکثر موضوعات و سرفصل ها تکراری و کلیشه ای انتخاب شده بودند .
سارا مسافریان نماینده دبیران کانون های فرهنگی در این نشست از " ترویج فرهنگ گفت و گو و ارائه نقدهای ارزشمند " نام می برد .
بهتر است این نماینده دانشجویی گزارشی از میزان گفت و گوهای صورت گرفته در بین خود این تشکل ها و نیز تشکل های دانشجویی بیرون از این دانشگاه را برای اطلاع افکار عمومی ارائه دهد .
و اما نکته ی مهمی که می باید در این جا و در قالب " پرانتز " باز کنم تعریف " نقد " است . این همه سخت گیری و اعمال سلیقه تا چه حد می تواند اعتماد میان " ملت " و " حاکمیت " را ترمیم و یا بازسازی نماید ؟
نقد ارزشمند به چه معنایی است و معیار تشخیص آن چیست و چه کسی باید باشد ؟
ابزارهای تشخیص نقد ارزشمند از مخالف و یا مغایر آن چیست و آیا برآیند این وضعیت مبهم به فضای اختناق و سانسور که جزئی از فرهنگ ایرانی شده است نخواهد انجامید ؟
کم تر کسی تصور می کرد که رئیس جمهور دانشگاه فرهنگیان را برای سخنرانی خویش انتخاب کند .
تاخیر 2 روزه و عدول از وضعیت مرسوم این تصور را به وجود آورده بود که روحانی قید حضور در دانشگاه و حضور در میان دانشجویان و پرسش های آنان را زده است .
اما نوع برگزاری این نشست در دانشگاه فرهنگیان ، شیوه دعوت از رسانه ها و خبرنگاران و حتی ترکیب اعضا و میهمانان مدعو نشان داد که رئیس جمهور نگاهی به دانشگاه فرهنگیان دارد که البته همه می دانند !
روحانی در این نشست می گوید :
" دانشگاه و دانشجو حتماً باید اظهار نظر کند و حتما نظام به دانشجو اعتماد و احترام کند.
نسل جوان پرشور ما با احساسات پاک در این دوران ۱۸ تا ۲۳ سال که بهترین دوران است، میتواند بهترین فعالیتها، قدرت فکری و بدنی و نشاط داشته باشد و برای من نیز آن دوران یادآور دوران لذتبخشی است.
همه دانشجویان باید با یک بیان صریح، خوب ، روشن و شجاعانه مطالب خود را بیان کنند.
ما به دنبال چنین دانشجویی هستیم که با صراحت در برابر کسانی که مسئولیت دارند، مطالب و انتقادات خود را مطرح کنند که البته این دوران و مسئولیت نیز محدود است و دانشجو باید با قدرت گفت و گو، قدرت را نقد کند وگرنه احتمال انحراف در قدرت وجود دارد و این قدرت شامل همه قوای کشور، نهادها، گروهها و حتی جامعه بزرگ مردم است.
معتقدم در نقادی، دانشجو باید بیمحابا، اما با محتوا نقد کند. "
نخستین رسانه ای که رسما به عدم حضور و دعوت از رسانه ها و خبرنگاران اعتراض کرد ، « صدای معلم » بود .
این انتقاد به صورت رسمی در همان روز سخنرانی رئیس جمهور در دانشگاه فرهنگیان توسط مدیر صدای معلم در نشست خبرنگاران با رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزش و پرورش بیان گردید : ( این جا )
" امروز ساعت 10 آقای رئیس جمهور به مناسبت " روز دانشجو " در دانشگاه فرهنگیان مراسمی دارند اما از خبرنگاران حوزه " آموزش و پرورش " خبری نیست !
به نظر من این در یک وجه نشان دهنده نگاه سیاست زده به جریان آموزش و پرورش و فرآیند تعلیم و تربیت است . هر چند به شیوه برگزاری این نشست ایرادهای فراوانی وارد است اما بر این باور هستم که این گونه نشست های کانالیزه شده و استرلیزه شده نه مشکلی از آموزش و پرورش حل می کند ، نه کمکی به ارتقای جایگاه دانشجو می کند و نه ارزش دانشگاه فرهنگیان را بالا می برد !
انتظار من از دوستان خبرنگار و رسانه آن است که جایگاه خودشان را در آموزش و پرورش تعریف و تثبیت کنند قبل از آن بخواهند در مورد دیگران نقد و نقادی داشته باشند .
اگر این مساله رخ می دهد و تکرار می شود در درجه نخست مشکل خود ما هستیم .
در واقع انگشت اتهام و اشاره را اول به سوی خودمان برگردانیم ! "
برخی از دوستان و همکاران خبرنگار به من ایراد گرفتند که از پروتکل رسانه ای و به قول معروف " آفیش " این گونه نشست ها اطلاعی ندارم .
خبرنگار مهر به من گفت که در این مراسم قرار است خبرنگار حوزه دانشگاه حضور پیدا کند .
دیگری می گفت که این در حوزه کار " گروه و یا بخش سیاسی " است و به ما مربوط نمی شود . اساسا جامعه ایرانی از نقد و نقادی بیزار و هراسان است و از ابزارهای تعدیل این سندرم که مهم ترین آن " گفت گو " است نیز حظ و بهره نمی جوید .
دوست دیگری که همیشه از موضع منتقد تمام عیار با " معلمان " و رفتارهای آنان برخورد می کند حتی گفت که بنده فاقد سواد رسانه ای و نیز ناآشنا با علم ارتباطات و روزنامه نگاری و خبرنگاری هستم و...
این وضعیت نقد و نقادی و دفاع از جایگاه " رسانه " از سوی کسانی است که می خواهند با نقد اواضاع و به چالش کشیدن وضعیت موجود اصلاحات آموزشی را در کالبد آموزش و پرورش پی گیری کنند .
به نظر می رسید این دوستان " از ما بهتر " حتی خبر نداشتند که نهاد ریاست جمهوری ، خبرنگاران صدا و سیما را هم به این مراسم راه نداده است . حتی وضعیت نشستن و مرزبندی دانشجویان در قالب " تفکیک جنسیتی " در یک مراسم عمومی نیز مشهود است و این می تواند مفروضه ای باشد بر تشکیک و سپس اطلاق عنوان " دانشگاه " بر این مجموعه .
اتفاقا این مهم ترین نقطه قوت برای برگزاری این مراسم در حوزه اجرای عدالت بود هر چند صدا و سیما اعتراض خود را به برخی نهادهای بالادستی رسانده و از این " بی محلی " انتقاد کرد ؛ رسانه ای که خود بزرگ ترین سانسور چی و گزینش چی در انجام امور حرفه ای و اخلاق رسانه ای از دیدگاه اکثریت جامعه است .
نکته ی قابل توجه آن است که بر اساس اطلاعاتی که افراد مستقر در درون سالن پردیس نسیبه منتشر کرده اند همان ترکیب دانشجویی که روز قبل برای رئیس دانشگاه و مسئولان دانشگاه و با قید " صراحت " فریاد زده بودند این بار هم در برابر رئیس جمهور لب به انتقاد گشودند .
دوستی می گفت که در انتخاب این افراد به شدت و با دقت برنامه ریزی شده بود . هر چند برخی از این دانشجویان که منتسب به برخی نهادهای خاص و غیرپاسخ گو هستند کاملا " آزادی بیان " دارند و به واسطه همین پشت گرمی ، گزینش و حراست دانشگاه فرهنگیان اصلا با آنان کاری ندارد و چه بسا تشویق هم می شوند .
پرسش مشخص من این است که آیا افراد شرکت کننده به عنوان " منتقد " در پشت تربیون دانشجویی و در برابر بالاترین مقام اجرایی کشور ، معدل و میانگین همان 1200 تشکل و 138 نشریه در دانشگاه فرهنگیان بودند ؟
واقعیت آن است که دانشگاه فرهنگیان با سایر دانشگاه ها متفاوت است .
حتی وضعیت نشستن و مرزبندی دانشجویان در قالب " تفکیک جنسیتی " در یک مراسم عمومی نیز مشهود است و این می تواند مفروضه ای باشد بر تشکیک و سپس اطلاق عنوان " دانشگاه " بر این مجموعه .
بر اساس مشاهدات و گفته های خود دانشجویان اکثریت داوطلبانی که این دانشگاه را برای ادامه تحصیل انتخاب می کنند به جهت مساله " اشتغال " است و طبیعی است که این غم نان و آینده آنان را در لاک محافظه کاری قرار دهد .
پرسش من از آقای رئیس جمهور و نیز سایر مسئولان در سطوح مختلف آن است که واقعا نقد و نقادی را به طور مشخص ، شفاف و عملیاتی تعریف کنند .
آیا آقای روحانی به عنوان رئیس هیات امنای دانشگاه فرهنگیان از ماجرا و وضعیت این دانشگاه اطلاعات کامل دارد ؟
اگر می داند برای همانند سازی حداقلی این دانشگاه با سایر دانشگاه ها چه اقدامی کرده و یا کدامین مانیفست را نوشته است ؟
آیا از " معلمان محافظه کار " که نقادی را نه در دوران دانش آموزی و نه در زمان دانشجویی تجربه و تمرین نکرده اند چه انتظاری برای تربیت نسل پرسشگر و مطالبه گر داریم ؟
آیا از نظر وزیر آموزش و پرورشی که در مورد کیفیت برگزاری این مراسم سکوت کرد ، و با این ساز و کار می شود مسیر پرسشگری و روح مطالبه گری را در آموزش و پرورش تعریف و تبیین کرد ؟
دعوت نکردن از رسانه ها و خبرنگاران به عنوان رکن چهارم و بی بدیل " دموکراسی " با کدامین آموزه و مفهوم از " تفکر انتقادی " سازگار و عجین است ؟
اگر نهاد ریاست جمهوری به عنوان " میهمان " در این دانشگاه حضور پیدا کرده است ؛ حداقل نباید به اصول معروف و پذیرفته شده در نهاد " میزبان " احترام بگذارد ؟
این همه سخت گیری و اعمال سلیقه تا چه حد می تواند اعتماد میان " ملت " و " حاکمیت " را ترمیم و یا بازسازی نماید ؟
کدام یک را باید به طور منطقی پذیرفت :
گفتار و یا عملکرد ؟
مهندسی این گونه نشست ها و ارسال اخبار کانالیزه شده و استرلیزه شده با کدامین اصول " تفکر انتقادی " تطابق و یا تجانس دارد ؟
نکته ای که البته موجب تاسف است آن است که دانشجو معلمانی که به عنوان نماینده دانشجویان پشت تربیون حضور پیدا کردند حتی کوچک ترین اشاره و یا انتقادی نسبت به این مساله نکردند .
معلمی که رسانه و کارکردها و اهمیت آن را نداند و یا نشناسد چگونه می تواند حداقل حرف هایی را که می زند را عملیاتی کند ؟
به نظر می رسد این دانشجو معلمان نیز همانند بسیاری و از جمله اکثریت معلمان اطلاع و یا اشرافی بر رسانه و کارکردهای آن ندارند .
احتمالا نمی دانند که در جامعه ایرانی ، نه " آموزش و پرورش " و موضوعات آن در رسانه ها جایگاهی دارد و نه رسانه در آموزش و پرورش و میان معلمان تعریف شده است و از این جهت است که تا آموزش اولویت نشود هیچ مشکلی حل نخواهد شد .
کافی است نگاهی به سخنان نماینده نشریات دانشجویی مقابل روحانی بیندازیم تا این واقعیت را متوجه شویم . ( 1 )
فائزه فداکار در بخشی می گوید :
" مطالبهی دیگر ما حضور بیش از پیش شما در جمع اصحاب رسانه و ارائهی توضیحات در خصوص برنامههای دولت تدبیر و امید در مدت باقی مانده است. انتظار میرود در جهت تحقق اهداف انقلاب اسلامی و منظومهی فکری امامین انقلاب به تشریح عملکرد و برنامههای خود و دفاع از آنها بپردازید. چشم به راهیم که بشنویم. "
در طول 30 سال معلمی و بیش از 20 سال حرفه ی روزنامه نگاری به این نتیجه منطقی رسیده ام که اساسا جامعه ایرانی از نقد و نقادی بیزار و هراسان است و از ابزارهای تعدیل این سندرم که مهم ترین آن " گفت گو " است نیز حظ و بهره نمی جوید .
بالا و پایین هم ندارد .
هر که بامش بیش ، برفش هم بیشتر !
کم نیستند افرادی که در قالب " منتقد " ادای نقد و روشنفکر را در می آورند .
ادبیات نقد بیش از آن که بر اساس " خودش " بنا شده باشد مبتنی بر " تحقیر " و " تصعید " مخاطبان است .
( 1 )
به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ فائزه فداکار، نماینده نشریات دانشجویی در مراسم روز دانشجو که امروز در دانشگاه فرهنگیان با حضور رئیسجمهور برگزار شد، سخنرانی کرد که متن کامل سخنان وی به شرح زیر است:
ن. والقلم و ما یسطرون
به نام خدایی که سوگند یاد کرد و قسم...
به سلاح عقل و قلب آدمی، قلم...
عرض سلام و احترام و خوش آمد ویژه خدمت ریاست محترم جمهوری؛ جناب آقای دکتر روحانی و هیئت همراه.
پیش از بیان دغدغهها شایسته است از توجه و زحمات مسئولین محترم در مسیر پیشرفت و تعالی رسانههای دانشگاهی و در اختیار قرار دادن این فرصت کمال تشکر و قدردانی را داشته باشم.
از رهگذر رسانههای مهم دانشجویی ثمرات و دستاوردهای مهمی را میتوان حاصل نمود. ازجمله اینکه این رسانهها میتوانند عرصهای برای تبادل اخبار از وزارت خانه به مراکز دانشگاهی و بالعکس بوده و به این وسیله اخبار و تصمیمات وزارت خانه را ضمن شفاف سازی به آگاهی و اطلاع دانشجو معلمان ما برسانند و در مسیر تحقق اهداف نظام آموزشی، سند تحول بنیادین و مطالبات مقام معظم رهبری و بیانیه گام دوم انقلاب جریان سازی نمایند.
جناب رئیس جمهور!
صدای دانشجویان را از دریچهی رسانهها بشنوید!
قلم دانشجو معلم را جان دوباره باید بخشید.
سوال اینجاست که عدم حمایت از این سلاح سرنوشت ساز را چگونه میتوان توجیه کرد؟ چرا از ظرفیت صدا و سیما و سایر رسانههای جمعی برای برگزاری مناظرات تخصصی در حوزه برجام و سایر بخشهای عملکرد دولت و مسئولین استفاده نمیشود؟ توجه به رسانه آن هم در بستر دانشگاه فرهنگیان، توجه به فرهنگ است. مگر نه آن است که مقام معظم رهبری همواره در کنار مسئلهی بسیار اساسی اقتصاد، موضوع فرهنگ را مورد تاکید قرار داده و نیز هشدار داده اند که در عرصهی تعلیم و تربیت جنگی به پاست؟ و مگر غیر از این است که سلاح دانشجو معلم ما در این جنگ قلب و قلم و عقل اوست؟ اما در کمال تاسف شاهد کم رونقی و مهجور ماندن این رسانهها و هستههای علمی و فرهنگی دانشگاهها هستیم.
در این جنگ نابرابر و ناعادلانه، عدم اختصاص یارانه کاغذ به نشریات داخلی به علت عدم صدور مجوز از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که فضای قلم را به پر از خالی میکشاند چگونه میتوان توجیه کرد؟ آیا وقت آن نرسیده که این وزارت خانه در عرصه حمایت از فعالیتهای فرهنگی دانشگاه و نشریات پاسخ گو باشد؟
جناب رئیس جمهور! آیا ازاین موضوع که شیوه نامهها و دستورالعملهای ابلاغی وزارت علوم در بخشهای مختلف شکافهای بسیاری داشته و دانشگاههای ستادی به ویژه دانشگاه فرهنگیان در آن دیده نشده است مطلع هستید؟ وزارت علوم به ویژه معاونت فرهنگی با انفعال یا عدم انفعال خود، بخشهای مهم فعالیتهای دانشجویی را تحت تاثیر قرار میدهد.
آقای رئیس جمهور! میدانیم و میدانید که نشریات عرصه اندیشه و قلم و روشنگری و بصیرت افزایی است نه عرصه سیاسی بازی و سیاسی کاری و لذا لازم است این موضوع تبیین گردد.
آقای دکتر روحانی! متاسفانه دانشگاه فرهنگیان با قدمت صدساله خود، تقدیم شهدای بسیار در راه اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی، فرهنگ و ادبیات بسیار غنی و هزاران نقطهی قوت دیگر در مقایسه با دانشگاههایی که چنین جایگاه سرنوشت سازی در آیندهی کشور ندارند مورد کم لطفی و چه بسا ظلم واقع شده است. لازم است چشمها را شست و بار دیگر به عظمت دانشگاهی که قدوم با برکت رهبری آن را بیمه کرده است نگریست.
آقای دکتر روحانی!
شما به عنوان ریاست هیئت امنای دانشگاه، در راستای مطالبهی حضرت آقا در خصوص اجرایی شدن سند تحول بنیادین چه کرده و چه خواهید کرد؟ مطالبهی ما این است که مسئولین این سند را بر سر دست گرفته و زنده دارند تا زنده شود تعلیم و تربیت آرمانی ما.
آقای دکتر روحانی!
مسئولین را چه شده که به دانشگاه شریف و عظیم فرهنگیان اعتقادی ندارند و فضای علمی و نخبگانی کشور آن را به انزوا کشانیده اند؟
آقای رئیس جهمور!
بنده با وجود کسب رتبهی دو رقمی در کنکور سراسری سال ۹۵، علی رغم آن که میتوانستم در بهترین دانشگاهها و رشتههای مطرح کشور به تحصیل بپردازم، عرصهی حیات بخش تعلیم و تربیت را برگزیدم، اما شاهد تفاوتی غیر منطقی میان این دانشگاه و سایر مراکز علمی بوده ام که بسیار آزار دهنده است. چه پاسخی وجود دارد که دانشگاه تهران و بهشتی در فراخوان استعداددرخشان مقطع ارشد خود فرهنگیان را مخاطب نمیداند؟ چه توجیهی وجود دارد که بنیاد ملی نخبگان هیچ نمایندهای برای سخنرانی در جلسات مهم و دیدار با رهبری از نخبگان دانشگاه شریف فرهنگیان انتخاب نمیکند؟ چرابه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان اجازه تحصیل دررشتهای به جزرشته مقطع کارشناسی را نمیدهند؟
آقای رئیس جمهور!
مطالبهی دیگر ما حضور بیش از پیش شما در جمع اصحاب رسانه و ارائهی توضیحات در خصوص برنامههای دولت تدبیر و امید در مدت باقی مانده است. انتظار میرود در جهت تحقق اهداف انقلاب اسلامی و منظومهی فکری امامین انقلاب به تشریح عملکرد و برنامههای خود و دفاع از آنها بپردازید. چشم به راهیم که بشنویم.
در پایان ضمن تشکر فراوان از حضور و توجه شما خواستار آزادی بیان دانشجو در اظهار پیشنهادات و انتقادات و پرهیز از ممیزی مطالب پیش از چاپ در رسانههای مکتوب هستیم.
ما معلمان آینده هرگز قلم خود را غلاف نخواهیم کرد... مینویسیم که بماند آن چه رفت و آن چه میرود... به امید روزی که هیچ قلمی نشکند و هیچ صدایی به سکوت نینجامد.
نظرات بینندگان