دکتر حاجی بابایی درسومین سال فعالیت خود با تقلیل برخی از ساعات درسی از جمله دروس انتخابی از قبیل برنامه ریزی و پرورشی به یک ساعت و افزایش یک ساعت به زمان تدریس در طول هفته موجب تعطیلی پنج شنبه ها در مدارس یک نوبته گردید و با این کار خوشحالی و شادابی را در بین دانش آموزان و معلمین فراهم کرد ؛ بدین ترتیب با تعطیلی پنج شنبه ها مدارس معلمین ابتدایی که همیشه از اینکه مجبورند بر خلاف دبیران متوسطه دو روز بیشتر بدون دریافت اضافه حقوق در مدارس حاضر شوند بسیار خوشحال شده و این طرح ناعدالتی موجود را یک روز کمتر کرد مخصوصا اینکه بعضی از معلمین که در روستا خدمت می کردند و متحمل هزینه های رفت و آمد می شدند این طرح موجب گردید این مسافت طولانی را یک روز طی نکنند و در هزینه های خود صرفه جویی نمایند ؛ طرح مذکور موجب گردید تا دانش آموزان یک روز در کنار خانواده های خود باشند و در این روز به دید و بازدید و فعالیت های ورزشی و کار کردن و یا مرور درس های خود اختصاص دهند .
پس از رفتن حاجی بابایی ، وزیر جدید با این طرح به مخالفت برخاست و طرح « یک روز بدون کیف و کتاب » را پیشنهاد نمود ، طرحی که به دلیل عملی نشدن صرفا در حد حرف باقی ماند و تا کنون اجراء نگردیده است .
معلوم نیست که جناب فانی چگونه این طرح به فکرش خطور نموده که در اینجا با استناد به موارد زیر عنوان می گردد که امکان اجرای این طرح مطلقا وجود نخواهد داشت .
دلایل رد طرح بدون کیف و کتاب
وزیر به همراه معاون خود کفاش عنوان می کند در روز پنج شنبه دانش آموزان در مدرسه حضور یافته و به فعالیت های پرورشی و ورزشی بپردازند ؛ حال فرض کنیم مدرسه ای با 6 کلاس و دارای 200 نفر دانش آموز هست ، آیا امکان دارد این 200 نفر بتوانند از فضای مدرسه برای فعالیت های ورزشی که معمولا در فوتبال خلاصه می شود ، استفاده کنند ؟ مگر مدارس ما چقدر فضا و امکانات دارد ؟ پس امکان اینکه این روز به فعالیت های ورزشی اختصاص یابد عقلا امکان پذیر نیست .
فرض کنیم این روز را به فعالیت های پرورشی اختصاص دهیم ؛ برای اینکار می باست چند تا معلم در مدرسه حاضر گردد و هزینه های این معلمین با توجه به شرایط وخیم آموزش و پرورش چگونه تامین خواهد شد ؟
حال فرض کنیم که معاونین مدارس رو مجبور کنیم تا در این روز در مدرسه حاضر شوند و با دانش آموزان فعالیت های پرورشی و فرهنگی را کار کنند ؛ در اینجا باید عنوان شود منظور از فعالیت های پرورشی چیست؟ اگر منظور یاد دادن قرآن باشد که در تخصص معاونین مدارس نیست ، هرچند اگر هم اجرا شود که دیگر بدون کیف و کتاب نمی شود ؟
حال فرض کنیم که منظور از فعالیت های پرورشی اجرای تئاتر و موسیقی و تماشای فیلم باشد که این مورد هم به دلیل نبودن امکانات کافی از قبیل ویدئو پروژکتور و... امکان پذیر نخواهد بود .بر فرض تجهیز تمام کلاس ها به ویدئو پروژکتور باز هم معاونین مدارس نخواهند توانست از عهده این کار برآیند و باز سوال مطرح می گردد که با توجه به وجود درس پرورشی چه نیازی به اجرای این درس و دیدن فیلم در روز پنج شنبه هست ؟ در همان موعد مقرر می توان از این امکانات استفاده نمود و کشاندن دانش آموزان به مدرسه برای دیدن فیلم بیشتر شبیه به طنز خواهد بود !
دانش آموزان در این روز می توانند به انتخاب خود برنامه خود را مطابق سلیقه خویش پر کنند ، اگر علاقه مند به فوتبال و یا شنا باشند می توانند به باشگاه مورد نظر بروند ، اگه علاقه مند به یادگیری زبان خارجه باشند می توانند به آموزشگاه بروند اگر علاقه مند به دید و بازدید و رفتن به منزل پدر بزرگ و مادربزرگ باشند می توانند به خوبی این کار را انجام دهند .
البته پس از گذشت دو سال معلوم نیست که چرا وزیر کنونی این طرح را مطرح کرده است ؟
شاید پیشنهاد این طرح بدان جهت هست که این دولت اعتقاد دارد تمام طرح های دولت گذشته کاملا غلط و غیر کارشناسی شده هست و ما به عنوان منجی باید تمام طرح های گذشته را باطل و خودمان نیز طرح هایی مطرح کنیم تا نگویند این دولت و تیمش هیچ طرحی نداشته و همان طرح های قبلی را تداوم می بخشند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
ما معلمین اسیر سیاست های یک شبه و یک روزه هستیم آنقدر تغییرات زیاد و پشت سر هم است که به کارمند هم فشار وارد می کند چون اسیر قاعده ی معیوب "هردم از این باغ بری میرسد
نغزتر از نغزتری میرسد" است.و از فردای خود خبر ندارد.
تعطیلات پنج شنبه برای ما آموزگاران ابتدایی به خصوص امثال من که چند پایه هستند فرصتی ایجاد کرده بود برای ادامه تحصیل. دانشگاه کلاس های مارا چهارشنبه و پنجشنبه ها برگزار می کند من خودم برای چهارشنبه بسیار مشکل داشتم با دانشگاه هماهنگ کردیم و کلاس چهارشنبه ها از ساعت یک ظهر تا 9 شب برگزار می شد ،پنجشنبه ها نیز از 7/5 صبح تا 6 عصر ،خودم ساکن شهرم ولی روستا تدریس می کنم ،پنجشنبه را برای خودم فرصت طلایی میدانم خواهشا این طرف قضیه را هم ببینید.
برای ادامه تحصیل که مامورت نداریم تحت هیچ شرایطی هم اجازه تعطیل شدن کلاس را نمی دهید پس ما معلمین دانشجو چه کنیم؟!
ما معلمین چندپایه و روستا واقعا مظلومیم چون به ما می گویند حق روستا می گیرید حق روستای من 40 هزار تومان است به نظر شما ارزش دارد؟؟؟
این طرح نشان داد که جناب وزیر نه شناختی از شرایط کاری معلمان و سختی های کار آن ها دارد ونه به منافع معلمان ودانش آموزان می اندیشید.
لازم است آقای وزیر چند روز تشریف ببرند در یک کلاس درس ابتدایی تا ببینند معلم ابتدایی چه میکشد.
همچنین لازم است در کلاس های پرجمعیت دخترانه در مقطع ابتدایی و متوسطه حاضر شوند البته با مانتو و مقنعه!
یا در مدارس پسرانه با لباس هایی که از پارچه های بد و بسیار گرم دوخته شده، حاضر شوند،
و در کنار دو دانش اموز دیگر مثلا چاربند و کفاش، بنشیند ببیند در گرمای اردیبهشت ماه چه بر سر دانش اموزان می اید.
می خوام ببین اون موقع هم از برداشتن تعطیلی پنجشنبه ها حرف میزند!
مرد حسابی!
دانش اموزان از فشار این همه درس وکتابهای پرحجم وفضای نامناسب کلاس و... به ستوه امدند وهمه از مدرسه گریزانند!
معلمان از شرایط نامناسب کتاب ، تعداد زیاد دانش اموزان و ... به ستوه آمده اند!
وتو معلوم نیست بر مبنای کدام دلیل عقلی ومنطقی حرف از رفتن به مدرسه در پنجشنبه ها میزنی!
به جای ان که به فکر بهینه ساختن کیفیت آموزش باشی وقت ما وخود را برای چنین طرحهای بیخودی تلف میکنی!!
1-معلم را کارمند می پندارد.
2-ظلم مضاعف به معلمان ابتدایی است.
3-دانش آموزان را به مدرسه بد بین می کند.
4-روابط خانوادگی را سست می کند.
5-پنجره هفتگی دروس درست می کند.
6-بودجه آموزش وپرورش را15 درصد افزایش می دهد.
7-مغایر سند تحول است.
8-مغایر نظر فرهنگیان است.
9-غیر کارسناسی و شتابزده است.
10-عملا امسال شکست خور د.
11-شورای انقلاب فرهنگی یک ماه قبل اعلام کرد تعطیلی مدارس در پنجشنبه مفی بوده است.
12- مطابق مدارس دنیا و دانشگاهها بیست.
13-تاثیر منفی در نقش مدرسه دارد.
14-معلمان زیر بار آن نمی روند. چون باید هیات علمی باشند.
دوم این که این روز روز خانواده باشد.
سوم معامن به خانواده برسند.
چهارم در یک روز خستگی به صفر نمی رسد.باید دو روز تعطیل باشد.
پنجم تجربه حوزه های علمیه ونیز دنیا آنرا اثبات کرده است. چون همه دو روز تعطیلند.
1- تفکری که معلم را جزء کارمندان می داند .
2- تفکری که معلم را هیات علمی می داند.
وگرنه فانی 30 سال مدیر کل و معاون وزی و... بوده چرا از این مسائل به ذهنش خطور نمی کرد.
و نکته دیگر غلط نشان دادن اقدامات تحولی قبل است.
با بیمه طلایی و شنا و ضیافت نور و...
1-حدود 15 درصد افزایش بودجه
2-حدود125هزار معلم جدید می خواهد.
3-می توانست حقوق معلمان را بالا ببرد.
4- اگر از جیب مردم می خواست خرج کند. که مردم عقل دارند که خودشان خرج کنند.
5- یک معلم چقدر باید هزینه بدهد تا به روستا برود.این در واقع کاهش حقوق معلمان است.
6-اگر 5 شنبه دایر می شد.معلم باید در دبیرستان یک روز بیشتر می رفت چون روزی 5 ساعت می شد.
7- عوامل اجرایی یک روز بیشتر
8-هزینه شنبه تا 4 شنبه را نمی دهند 5 شنبه هم اضافه شود. از جیب مردم
9-دروس دبیرستان 30 ساعت در5 روزاست.اگر 6روز شود رو.ی 5 ساعت ارایه می شود ومعلم برای24ساعت باید5روز بیاید.
10-هیات علمی هوا می شود.
حجم بالای کتابهای درسی، عدم ارتباط محتوای کتابها با نیازهای واقعی دانش آموزان؛
عدم ارتباط رشته های تحصیلی با بازار کار؛
روشهای سنتی تدریس معلمان؛ عدم به کارگیری معلمان از شیوه های نوین تدریس، عدم آشنایی معلمان با تکنولوژی آموزشی و عدم استفاده از آنها در جهت بهینه کردن آموزش؛
ازدحام زیاد دانش آموز در یک کلاس کوچک فاقد امکانات سرمایشی، گرمایشی و تهویه مناسب؛
جذاب نبودن کلاس، درس و کتاب ها و نحوه تدریس معلم؛ نداشتن کلاس های فوق برنامه مفرح مانند موسیقی؛
امکانات ورزشی ناچیز، نداشتن سالن ورزش، سالن مطالعه و سایت مناسب؛
کیفیت نامناسب مدیریت مدرسه که مدارس را به زندانی برای دانش آموزان تبدیل کرده است -با وجود آزادیهایی که دانش اموزان امروز نسبت به بیست سال پیش دارند-
و...
همچنین بار اصلی اردوهای تفریحی و .. هم بر دوش معلم است.
اگر قراراست معلمان ابتدایی با سایر معلمان هماهنگ شوند باید آنها هم 24 ساعت به مدرسه بروند در چهار روز نه پنج روز بروند و25 ساعت ابلاغ داشته باشند!
در کشورهای پیشرفته مانند ژاپن که الگوی آ»وزش وپرورش همه کشورهای دنیا است، بخش کمی از ساعت حضور دانش اموزان در کلاس سپری میشود آنها از امکانات زیادی مانند سالن ورزش، سایتهای مجهز، سالن رقص و موسیقی و کتابخانه های مجهز برخوردارند. و ازآنجایی که شیوه تدریس در کشورهای دیگر فراگیر محور است و بر فعال بودن دانش آموز در فرایند یادگیری و آموزش تاکید دارد، انجام پروژه های گروهی مربوط به درس های مختلف در سایت و کتابخانه، با نظارت معلم انجام میگیرد،
این شیوه آموزش نیازمند به فضاهایی غیر از کلاس درس دارد که علاوه بر درگیر کردن دانش اموز در فرایند آموزش باعث جذابیت درس ومدرسه نیز میشود.
حداقل در این روز تعطیل دانش آموزان میتوانند به درس خود برسند درعین حال اوقات فراغت خود را با هزینه شخصی، در مراکز ورزشی و علمی به نحو احسن وتحت نظارت خانواده بگذرانند و از فعالیت خود لذت ببرند.
به این ترتیب آموزش و پرورش هم بار مالی متحمل نمیشود.
اما متاسفانه اين تصميم و طرح از آنجا كه هر كس آنرا بنفع خود مصادره نمود قبل از اينكه معلمين ابتدايى يكروز تعطيل شوند مو جب تعطيلى ادارات مناطق آپ و سپس ادارات ستادى و بعد مقاطع راهنمايى و متوسطه شد و كم كم تبديل به تعطيلى كل ادارات و سازمانها شد و مسولين كه هميشه در مقابل افراد منفعت طلب ناتوان هستند ديدند را ه برگشتى ندارند و ديگر تعطيلى پنجشنبه ها بجاى صرفا تعطيلى معلمين ابتدايى نهادينه شده آنرا بنام يكروز با خانواده و طرحهاى من در آوردى ديگر توجيه نمودندو اين مسا له را كه طرح فوق براى آپ بدليل جذب نيروهاىحق التريس و برنامه ريزى براى كلاسهاى تفريحى و هنرى هزينه آور بود قيد آنرا زدندو در نهايت همه معلمين ، مدارس ، مديران ،ادارات آپ ، وزارتخانه و در كل همه "بنام معلمين ابتدايى اما بكام همه آحاد جامعه و خصوصا ادارات ستادى " تعطيل شدند و كلاسهاى ورزشى و تفريحى هم كنسل و يا در دل روزهاى ديگر هفته گنجانده شد و نتيجه آنهم دانش آموزانى عصبى ، خسته و كسل ، فرارى از معلم و مدرسه ،كم شدن ساعات آموزشى ،و خالى ماندن ظرفيتهاى مدارس در روز پنجشنبه ها شد ...ادامه دارد
اصلا هیچ ربطی به ادارات ندارد.
وهیچ اداره ای هم تعطیل نشد.
اما باتوجه به نظرات وزير قبلى و فعلى يعنى تعطيلى معلمان ابتدايى در پنجشنبه ها يا به هرحال يكروز از روزهاى هفته بجز جمعه ها مانند ديگر معلمان مدارس و يكروز بدون كيف و كتاب بنظر مى آيد انجام پيشنهاد ذيل مقصود هردو را تامين و حتى موجب در آمد زايى براى آپ نيز خواهد
پيشنهاد ميگردد ظرفيتهاى مدارس و دانش آموزان آن تحت نظر مديران و معاونين مدارس و معلمين كلاسهاى هنرى و ورزشى (داوطلبانه و با قيد پرداخت اضافه كار ) و مشاركت و برنامه ريزى شهرداريهاى مناطق ( احتمالا خانه هاى سلامت شهردارى يا فر هنگسراها ) و با دريافت مبالغ جزيى از اوليا و حضور داوطلبانه دانش آموزان (اجبارى نباشد ) در روزهاى پنجشنبه موجب سرگرمى و شادابى دانش آموزان در يك محيط امن واستفاده از ظرفيتهاى مكانى و پرسنلى مدارس و همكارى شهرداريها كه در سالهاى قبل و تاحدودى در حال حاضر اينكار را انجام مى دهند و حتى از اولياء داوطلب بنابر شغلشان مى توان استفاده نمود و به نتيجه رسيد و .....
کدام دانش اموز دلش می خواهد اوقات فراغتش را در مدرسه و زیر نظر مربیان که دائم میخواهند به آنها امر ونهی کنند بگذراند انهم در ازای پرداخت شهریه!
دانش آموزان به دلیل شرایط سنی خاص خود نیازمند تنوع، محیطهای جدید و با نشاط هستند نه فضای بسته و محدود مدرسه که بعض در مدارس دخترانه حتی جلوی پنجره ها را تا نصفه با ایرانیت پوشانده اند که مبادا چشم نامحرمی به داخل مدرسه بیفتد!
منظور از برگزارى دوره هاى ورزشى تفريحى در روزهاى پنج شنبه با مشاركت شهرداريها و فرهنگسراها صرفا در داخل مدرسه نمى باشد و در محلات فضاهاى مفرح ومجهزى در اختيار شهرداريها ، نهادهاى دولتى ، فرهنگسراها ، خانه هاى سلامت و... مى باشد كه مى توان با محوريت مدرسه ها و برنامه ريزى جهت استفاده زمانبندى شده از اين امكانات و باتوجه به سن و كلاس دانش آموزان مى توان از آنها استفاده نمود كما اينكه در سالهاى گذشته همكاريهايى از طرف شهردارى براى بازديدها و اوقات فراغت دانش آموزانانجام شده بود و چون داوطلبانه نيز مى باشد مى تواند مشكل اولياء در پنج شنبه ها و پر كردن اوقات خالى دانش آموزان و استفاده از ظرفيتهاى مدارس را تا حدودى حل كند
این طرح درمورد رفتن به مدرسه بدون کیف و کتاب است، هدفش بازگشایی مدارس در روز پنجشنبه است که لازمه آن حضور مدیر و معاونان در مدرسه می باشد و باعث اعتراض آنها خواهد شد.
رفتن دانش آموزان به اردوهای تفریحی در روزهای پنجشنبه می تواند با نظارت وبرنامه ریزی اولیا صورت بگیرد و نیازی به باز بودن مدرسه و استفاده از امکانات نداشته مدارس ندارد.
حیاط های کوچک با فضای دلگیر بدون فضای سبز، برای اردوی تفریحی مناسب نیست. شاید تنها استفاده از مدارس در روزهای پنجشنبه برای کلاس های فوق برنامه و یا کلاس های کنکور مناسب باشد.
آنهم در صورتی که مدیر و معاون را مجبور کنند به بهانه این کلاس ها و بدون در نظر گرفتن اضافه کار در مدرسه حاضر شوند، مورد مخالفت قرار خواهد گرفت.
با تشکر
شدن آن , هم دارای محاسن و هم دارای معایبی است که آنها را فقط کسانی درک و لمس کرده اند که سر کلاس رفته اند , بنابراین
حرف زدن فانی و دارودسته اش از معایب آن و یا بحث مدیران
سابق آ.پ در مورد خوبی هایش , هر دو در حد طنزی مسخره اند .
گذشته از این مطلب , طرح جایگزین آن یعنی یک روز بدون کیف و
کتاب , بی معنی ترین , مسخره ترین و غیرکارشناسی ترین طرحی
است که در تمام دنیا تا به حال در آموزش و پرورش کشوری
پیشنهاد و یا اجرا شده است . از وزیری که در تمام طول عمرش
حتی یک روز سر کلاس درس نرفته , بیشتر از این چه انتظاری
می توان داشت . .
مقاطع متوسطه اول و ابتدایی هم گاه و بی گاه کلاس فوق العاده دارند یا کلاس آمادگی تیزهوشان و..... دارند . (خلاصه تعطیل مطلق نیست )
تا حجم کتاب های درسی تعدیل پیدا نکند ، این وضعیت ادامه دارد .
هشت ساعته شدن کلاس ها به خاطر تمایل بسیاری از همکاران متوسطه برای سه روز حضور در مدرسه است.
بسیاری از همکارانی که تمایل به سه روزه شدن نداشتند- یا به دلیل سلیقه ای عمل کردن مدیر که تنها برخی همکاران نورچشمی سه روزه میشوند، - در چهار روز به مدرسه میروند.
از طرف دیگر هشت ساعت کلاس، با برنامه ریزی درست و قرار دادن دروس راحت مثل انشا، املا، پرورشی، ورزش، آمادگی دفاعی در ساعت آخر و همچنین با راهکارهای مفیدی که معلمان محترم به کار میبندند میتواند کسالت آور نباشد.
ضمن آن که ساعت تفریح آخر که برای معلمان و دانش اموزان در نظر گرفته شده طولانی است و برای استراحت و خوردن غذا کافی می باشد.
سالهای نه چندان دور، همه ما در دبیرستان تا ساعت 2:15 حضور داشتیم و اصلا احساس کسالت نمیکردیم چون به این شیوه عادت کرده بودیم.
در سالهای گذشته به دلیل کاهش ساعت مدرسه تا 12: 40 دقیقه، هم معلمان و هم دانش آموزان به این ساعت عادت کردند درنتیجه تغییر این شیوه و تحمل هشت ساعت در روز برایشان دشوار شده است.
منتها کلاس های فوق برنامه باعث طولانی شدن می شود وربطی به تعطیلی 5 شنبه ها ندارد.
قبل از تعطیلی 5 شنبه ها خیلی از ساعات 8 ساعته بود.
1-استاندارد آموزش یک فرد در روز حداکثرز 6 ساعت است اینکه دانش آموزان عادت کرده اند،فرار از واقعیت است.ساعت آخر معمولا کارایی لازم را ندارد هر چند هم معلم و هم دانش آموز به این کار عادت کرده اند ولی بحث کیفیت مطرح شده است
2-بر خلاف ادعای شما که در ساعت آخر دروس راحت گذاشته می شود(شاید در دبستان) در متوسطه ،دروس تخصصی هم در برنامه گنجانیده می شود.
3-زنگ تفریح ساعت آخر عین زنگ های عادی است و مدیران و معاونان از حق خود نمی گذرند!
4-در کدام سالها دبیرستان تا 2:15 بود بنده به یاد ندارم.هر نوبت شش ساعت بودشاید یک روز به دلیل کلاس فوق برنامه تا این ساعت برگزارمی شد.
5-اگر واقعا هدف کمک به معلم و دانش آموز است،ساعات به 30 ساعت کاهش یابد
اگر دروس راحت برای ساعت آخر در نظر گرفته نمیشود، مشکل از برنامه ریزی نادرست مدیر است که زحمت ارائه برنامه خوب را نمیکشد، دلیل دیگر این که بعضی از دبیران محترم که دروس سخت را تدریس میکنند تمایل به سه روزه شدن دارند زیرا می خواهند از اوقات تعطیلی خود برای کلاس های کنکور و آموزشگاهها و... استفاده کنند، بنابراین ترجیح میدهند به رغم عدم کارایی کلاس برای دانش آموزان ، منافع شخصیشان تامین شده و در سه روز به مدرسه بیایند.
در نیمه دوم دهه شصت که بنده در دبیرستان تحصیل میکردم مدرسه تا ساعت 2:15 دایر بود. و البته از کلاس فوق برنامه هم خبری نبود. دروس مدرسه تدریس میشد. البته ساعت کلاس طولانی تر بود.
لازمه این تحول، تحول در نگرش مسئولان و معلمان وهمچنین بهبود فضا وامکانات مدرسه خواهد بود.
با تشکر
اما نظر دهنده( فرهنگی)
شما می دانید که عده همکارانی که کلاس کنکور دارند به نسبت یک میلیون معلم ناچیزند و عمومیت ندارد و همچنین هیچ دلیلی ندارد که مدیر به یک نفر سه روز و به کس دیگری چهار روز بدهد؟البته بستگی به برنامه دارد اگر راه داشته باشد مدیر می تواند همکاری کند و جرمی مرتکب نشده است!
بحث منطقی من این بود ساعت آخر کارایی ندارد اگر به نظر شما درست است،اشکالی ندارد.اگر مدیری نتواند ساعت آخر را درس راحتی بگذارد(آنهم برای 5 روز در هفته) مقصر نیست!
ما معلم هستیم نظر خود را دادم شما هم همینطور ادعایی ندارم که نظرم درست است دیگران قضاوت کنند
به جای برداشتن تعطیلی پنجشنبه ها بهتر است مسئولان آموزش وپرورش چاره ای برای کاهش حجم کتابها، وبهبود شرایط مدرسه وکلاس نمایند.