جستار گشایی
آذربایجان مهد خرد و اندیشهورزی است و نام شهر تبریز به عنوان شهر اولینها در ایران هماره خواهد درخشید. یکی از پیشگامان این ادعا ، میرزا حسن رشدیه تبریزی مؤسس مدارس نوین در کشور است.
در اینجا با استناد به سخنرانیها و یادداشتهای صاحبنظران حوزه فرهنگی، نگاهی به زوایای پیدا و پنهان زندگانی پر فراز و نشیب میرزا حسن رشدیه میاندازیم.
بنا بر یادداشت دکتر رحمتاله بیگدلی قائم مقام بنیاد آذربایجان:
میرزا حسن رشدیه در سال ۱۲۳۰ شمسی در محله چرنداب تبریز چشم بهجهان گشود. تحصیلات مقدماتی چون صرف و نحو، فقه، احکام، عربی و ادبیات فارسی را در مکتبخانه و نزد پدر خود بهپایان رساند و در زمانی کوتاه و در ۲۲ سالگی امامتجماعت یکی از مساجد تبریز را بر عهده گرفت.
دکتر رحمتاله بیگدلی
وی مؤسس نخستین مدرسه جدید در تبریز و دومین مدرسه در ایران بود که با توصیه پدرش که از علمای بزرگ بود بهجای حضور در نجفاشرف و ادامه دروس حوزوی، روانه استانبول، مصر و بیروت شد تا آموزگاری نوین را یاد بگیرد.
از وی تألیفات متعددی برجای مانده است که آثاری چون وطندیلی، بدایه التعلیم، نهایه التعلیم، کفایه التعلیم، تاریخ شفاهی، صد درس، کلمات قصار برای کلاس دوم، اخلاق و اصول عقاید، شرعیات ابتدایی و جغرافیای شفاهی از مهمترین آنها بهشمار میرود.
پایهگذار مدارس نوین ایران که رنجهای بسیاری در حد تکفیر را از سوی متحجران و مستبدان متحمل شد، بعد از سالها خدمت صادقانه در ۱۳ تیر ۱۳۲۳ شمسی بهسن ۹۳ سالگی در قم درگذشت و بر روی دوش شاگردان مدارس قم تشییع و خاکسپاری شد.
به قول احمد عزتیپرور:
در ایران کسانی کوشیدند که عقل و عشق را با هم آشتی دهند تا بتوانند به قول حافظ طرحی نو دراندازند که در آنجا درخت دوستی افشانده و نهال دشمنی برکنده شود.
یکی از کسانی که این پیوستگی و پیوند میان خرد و مهر را برگزار کرد میرزا حسن رشدیه بود.
قبل از رشدیه میرزا عبدالرحیم طالبوفتبریزی با کتاب «سفینه طالبی» یا « کتاب احمد» که خود ترجمهگونۀ «امیل» ژان ژاک روسو بود، زمینۀ تئوریک یا عقیدتی دگرگونی نظام آموزشی را فراهم و نقشۀ راه را روشن کرده بود.
کاری که رشدیه کرد به این طرح میرزا عبدالرحیم طالبوفتبریزی جامه عمل پوشاند و با تأسیس مدارسی خردمندی و عشق و دانایی را میآموخت که همۀ این سه منجر به آزادی میشد.
احمد عزتی پرور
* اهتمام میرزا حسن رشدیه بهآموزش دختران:
بهدخت رشدیه، نوۀ میرزا حسن رشدیه با اشاره به اسناد خانوادگی پدربزرگ خود با اشاره به حوزههای گستردۀ فعالیت ایشان میگوید:
رشدیه علاوه بر اینکه آموزش را برای عموم خیلی مهم میدانست، آموزش دختران هم برایش اهمیت داشت و این بخشی از تاریخ شفاهی خانواده است؛ اینکه او وقتی به قم تبعید شده بود و بچههایش کوچک بودند و مدرسۀ دخترانه نبود، سر دو دختر بزرگش به اسم شهناز و مهینبانو را میتراشید و با لباس پسرانه به مدرسه میفرستاد.
تا زمانی که دبستان را تمام کردند و به منزل برگشتند و به آنها گفت که دیگر بروید و چادرهایتان را سرتان کنید و فعلا تا همین حد کافی است.
اکثر کسانی که مدارس دخترانه را راهاندازی کردند همه از بستگان نزدیک رشدیه بودند.
یعنی او اینها را ترغیب میکرد که در منازلشان مدارس دخترانه راه بیاندازند؛ اصول تعلیم را به آنها آموزش میداد و متأسفانه با مشکلات زیادی هم برخورد میکرد و برنامهریزی دروس را برایشان انجام میداد.
بهاین نکته در کتاب «سوانح عمر» که پسر رشدیه، شمسالدین نوشته و مستندترین کتابی است که از او در دست هست، اشاره شده است.
بهدخت رشدیه
* آیتالله دکتر سیدمصطفی محقق داماد استاد برجسته حوزه و دانشگاه:
رشدیه نه تنها بر آموزش ابتدایی حق عظیم دارد، بلکه در آموزش زبان فارسی ذیحق است. تا آن زمان کودکان ایرانی زبان فارسی را نه خوب میدانستند و نه خوب مینوشتند. ایشان به گواهی کتابهای درسی که تألیف کرده اول کسی است که برای زبان فارسی دستور زبان نوشته است. مرحوم عبدالعظیم قریب پس از ایشان دستور زبان را تکمیل کرد. انتشارات بنیاد موقوفات اخیرا موفق شد که این اثر بزرگ را مجددا چاپ و منتشر سازد.
آیت اله دکتر سیدمصطفی محققداماد
* آموزش زبان ترکی با الفبای صوتی توسط میرزا حسن رشدیه در ایران
به نوشته فريدون کوچرلی، در تمام دنيای اسلام، آذربايجان نخستين خطهای است که تدريس با اصول صوتی را آغاز کرده است.
(محمدعلی حسينی ـ رشديه و وطن ديلی ـ مهد آزادی ـ تورکجه ادبيات صحيفهسی ـ ۷۹/۱۰/۴)
کتاب درسی «وطن ديلی» نوشته ميرزا حسن رشديه که در مدرسه به دانشآموزان دوره ابتدایی تدريس میکرد در سال ۱۳۱۲ ه. ق در چاپخانه دارالفنون تبريز چاپ شده است. در صفحه اول آن، شناسنامه کتاب به زبان ترکی آذربايجانی نوشته شده که ترجمه فارسی آن بدين شرح است:
«کتابخانهای است که مشتمل بر الفبای جديد که خواندن و نوشتن را بر اساس الفبای صوتی، به شاگردان مبتدی قبل از شش سالگی آموزش میدهد.» رشدیه علاوه بر اینکه آموزش را برای عموم خیلی مهم میدانست، آموزش دختران هم برایش اهمیت داشت و این بخشی از تاریخ شفاهی خانواده است؛ اینکه او وقتی به قم تبعید شده بود و بچههایش کوچک بودند و مدرسۀ دخترانه نبود، سر دو دختر بزرگش به اسم شهناز و مهینبانو را میتراشید و با لباس پسرانه به مدرسه میفرستاد.
در نگارش کتاب «وطن ديلی» که به زبان ترکی آذربايجانی و با روش علمی نگاشته شده مؤلف از طرز معيشت مردم آذربايجان الهام گرفته است. مردم ترکزبان با خواندن آن در عرض ۶۰ ساعت با سواد میشدند.
اين کتاب دو بخش دارد، قسمت اول را الفبا و قسمت دوم را مثالها تشکيل میدهند. تدريس الفبا بر اساس ادبيات شفاهی مردم آذربايجان تدوين گرديده و مؤلف برای تفهيم مباني کلمات و واژهها برای نوباوگان از امثال و حکم و آتالار سؤزو استفاده کرده و در نتيجه توانسته است با کمک کلام پندآموز بزرگان معانی مختلف را به دانشآموزان بياموزد.
اين سخنان حکمتآميز، دانشآموزان را نسبت به خيرخواهي و نوعدوستی تشويق و آنان را از شرارت، دروغگويی و رياکاری منع ميکند.
مثلا:
▫️اؤزگهيه قويو قازان اؤزو دوشر.
▫️خائن هئچ زآمان آرتماز.
▫️درس اوخويان درسدن دوْيماز.
▫️بوگون ايشينی صاباحا قوْيما.
و ديگر مثلها...
کتاب وطن ديلی به طرز زيبايی با زبان مادری مؤلف و با شيوهای ساده و سليس نوشته شده است. در اين اثر، جملهها کوتاه و روش و مثالها سهل و منسجم هستند.
مثلا در صفحه ۱۰۴ کتاب در حکايتی تحت عنوان خسته مارال حادثهای را با استادی اينچنين ترسيم میکند:
مارالين بيری خسته اوْلموشدور، دوْست و آشنالاری اونون کئف و احواليندان خبر آلماق اوچون ياتديغی محلّه يهگليرديلر.
بونلار گليب گئتديکلردن زامان او يئرده کی اوت و علفی يئييب تلف ائتميشديلر.
مارال خستهليکدن خلاص اولدو، اما اطرافيندا يئيهجک هئچ بير شئی قالماديغي اوچون آجيندان تلف اولموشدور!
در اين شرايط بود که يادگيری زبان فارسی هم در کنار زبان مادری نوباوگان آذربايجان آسانتر مینمود و به همين علت است که طبق نظر بعضی از محققان خارجی، وقتی آموزش زبان دوم مبتنی بر يادگيری زبان مادری باشد، نتيجه بهتری خواهد داد و يادگيری زبان دوم برای کودک آسانتر خواهد بود از همين روست که در به کار بردن زبان مادری کودک لااقل در آغاز تعليم، تأکيد شده است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
عالی بود، احسنت
بلکه جنگل شود