در یک سیستم اگر ارتباط بین بدنه ی کاری و مدیریت به صورت دائمی و سیستماتیک وجود نداشته باشد، رفته رفته به استبداد رای و گسست درون سیستمی می انجامد.
در نظام آموزش پرورش ایران ساختار هرم مدیریت سیستم به صورت از بالا به پایین شکل گرفته است. به همین دلیل بدنه آموزش و پرورش که همان معلمان هستند ،هیچ گونه ارتباط ارگانیک با نظام مدیریتی و تصمیم سازی ندارند. این موضوع باعث شده است مدیریت آموزش و پرورش هرجند از بین خود همکاران فرهنگی نصب شوند ولی به دلیل اینکه از بالا به پایین چیده شده اند، معلمان خود را هیچ گاه دخیل در آن نمی دانند. . مدیریت آموزش و پرورش به صورت سلیقه ای ایده ها و تفکرات خود را پیاده می کند که در بسیاری از موارد مورد نقد جدی همکاران قرار گرفته است. البته نقدهایی که عموما راه به جایی نمی برد.
با توجه به حساس و استراتژیک بودن نقش این وزارت خانه در ساختن نسل آینده کشورباعث تاسف بسیار است که تصمیم سازی های این وزارت خانه بسیار مهم منحصر به جمعی باشد که با بدنه ی هشتصد هزاری تحصیل کرده ی خود ارتباط ارگانیک و سیستمی ندارد و از افکار و نظرات آن ها به صورت سازمان یافته بی بهره است.
شایسته آن است که آموزش و پرورش راه کارهایی را برای بهره بردن از افکار و اندیشه ها و تجربیات این جمع چندصد هزار نفری فرهیخته و تحصیل کرده بیاندیشد،تا همچنان که شاهد بوده و هستیم ، تصمیمات کلان در زمینه ی نظام آموزشی، محتوای کتب درسی ،نحوه ی ارزشیابی از دانش آموزان و همکاران فرهنگی ... توسط افراد معدودی صورت نگیرد .
یکی از راهکارها ، شورایی شدن آموزش و پرورش می باشد. این شورا در هر شهرستان با رای مستقیم نماینده دبیران مدارس ( البته مدارسی که بزرگ هستند و دبیران زیاد دارند دو یا سه نماینده ) تشکیل می شود و اعضای آن می تواند به طور مثال پانزده نفر باشد . وظیفه ی این شورا انتخاب رییس آموزش و پرورش شهرستان و نظارت بر عملکرد مدیریت شهرستان و همچنین تشکیل جلسات در هر سه ماه با حضور معلمان آن شهرستان و مدیریت آموزش و پرورش و بحث و بررسی پیرامون مشکلات آموزشی و پرورشی و رفاهی آموزش و پرورش شهرستان می باشد. انتخاب مدیران مدارس نیز بایستی با پیشنهاد مدیریت شهرستان و تصویب شورای شهرستان باشد.
در سطح استانی نیز چنین شورایی بابد شکل بگیرد . شورای استان از بین شوراهای شهرستانی و با انتخاب مستقیم شوراهای شهرستان خواهد بود. این شورا نیز می تواند پانزده عضو داشته باشود و وظیفه ی آن انتخاب و برکناری مدیر کل و نظارت بر عملکرد ایشان و تصمیم سازی ها در سطح اداره کل استان است . این شورا نیز هرسه ماه در اداره کل با حضور مدیریت استان و شهرستان ها تشکیل جلسه داده و به بحث و بررسی پیرامون مشکلات و معضلات آموزشی و پرورشی و رفاهی آموزش و پرورش استان خواهد پرداخت .
در سطح وزارت خانه نیز شورایی متشکل از مثلا هفتادو پنج نفر از اعضای شورا های استان ها که با رای مستقیم شوراهای استانی، شکل می گیرد . البته بسته به جمعیت استان ها تعداد سهمیه هر استان در این شورا فرق می کند و هر استان حداقل یک نماینده در این شورا خواهد داشت . وظیفه ی آن معرفی وزیر به رییس جمهور که ایشان او را به مجلس معرفی کند ، نظارت بر کار وزیر و برکناری وزیر از اختیارات این شورا می باشد . از دیگر اختیارات این شورا تعیین راهبرهای کوتاه مدت و بلند مدت برای آموزش و پرورش می باشد . اعمال تغییرات در نظام آموزشی و کتب درسی نیز از اختیارات این شورا خواهد بود. البته این تغییرات در کمیته های تخصصی انجام پذیرفته و نهایتا به تصویب شورا خواهد رسید. این شورا نیز هرسه ماه در وزارت خانه تشکیل جلسه خواهد داد و با حضور وزیر و معاونین ایشان به بحث و بررسی مسائل و مشکلات موجود در آموزش و پرورش خواهند پرداخت . همچنین در تابستان هر سال شوراهای استانی و شورای وزارتی و مسئولین وزارت خانه به اتفاق گرد هم آمده و به بحث و بررسی و انتقال نظرات شوراهای استان به سطح وزارت خانه خواهند پرداخت.
مطمئنا با توجه به منتخب بودن اعضای این شوراها از سوی معلمان ، در درجه اول ارتباط بین بدنه ی آموزش و پرورش و مدیریت آن ارتباطی سیستماتیک و دو سویه خواهد بود. ثانیا سلایق سیاسی و گروهی جای خود را به انتخاب مستقیم و شایسته گزینی خواهد داد . ثالثا این شوراها چون در بین جامعه معلمان حضور دارند و به صورت مستقیم از مشکلاتی که در مدارس وجود دارد آگاهند و به صورت مستقیم از نظرات همکاران فرهنگی استفاده می کنند و آن ها را به مدیریت انتقال می دهند. مجموع این ها باعث می شود جامعه فرهنگیان ،سیستم مدیریت را از صدر تا ذیل را از خود دانسته و با همدلی و علاقه بیشتر به امر مهم تعلیم و تربیت نسل آینده بپردازند.
به امید آن روز
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان