معلمین به عنوان اصلی ترین و موثرترین ارکان جامعه که رسالت تعلیم و تربیت بر دوش آنان نهاده شده است پس از انتخاب دکتر روحانی انتظار بهبود معیشت خود که " شعار هسته ای هم بچرخه چرخ زندگی مردم هم بچرخه داده بود " داشتند ،در ابتدا با معرفی دکتر نجفی که سابقه افزایش دو برابری حقوق در کارنامه خود داشت احساس کردند روزهای روشن و امیدوار کننده ای در پیش روی خواهند داشت .پس از رای عدم اعتماد که موجب ناراحتی این قشر گردید دکتر فانی پس از طی سرپرستی به عنوان وزیر آموزش و پرورش انتخاب گردید ؛معلمین تصور می کردند هر چند که محبوب شان رای نیاورده ولی چون فانی را روحانی انتخاب کرده خواهد توانست مشکلات معیشتی آنان را برآورده سازد .
فانی پس از وزیر شدن بحث سرانه ای شدن مدارس و پرداخت حقوق معلمین به مدیران مدارس را مطرح و موجب نگرانی در بین معلمین و خانواده های آنان گردید چرا که این کار هر گز با منزلت معلمان سازگار نیست ؛ پس از آن ایشان شروع به توهین به معلمان نمود و عنوان کرد صدهزار نفر معلم ناکارآمد داریم که بی خودی از ما حقوق می گیرند ، ایشان همچنین با طرح تعطیلی پنج شنبه ها به مخالفت برخاست و طرح یک روز بدون کیف و کتاب را مطرح ساخت که متفکران را به فکر فرو برد که چگونه با این مشکلات مالی آموزش وپرورش قصد بازگشایی مدارس در روز پنجشنبه را دارد که صد درصد این کار نیاز به منابع مالی فراوان دارد و این سوال مطرح گردید که اگر آموزش و پرورش این منابع را بر عهده دارد بهتر هست معوقات چندین ساله معلمان را تسویه نماید ، در ابتدای سال 93 معلمین انتظار داشتند که دکتر روحانی به وعده خود که افزایش حقوق متناسب با تورم را سر داده بود عمل نماید که نه تنها چنین شعاری عملی نگردید بلکه معلمین با بندی به عنوان« مقرری ماه اول » مواجه شدند .
معلمین که حیرت زده شده بودند با خبر شدند که دولت مصوبه ای مبنی بر افزایش فوق العاده شغل را تصویب نموده ، با شنیدن این خبر تصور کردند که باید فیش حقوق شان افزایش یابد اما این مصوبه علیرغم اینکه در تمام ادارات اجرا شد اما در آموزش و پرورش دکتر فانی خبری نشد .
اقدامات وزیر ارجمند در ناامید کردن معلمان تمامی نداشت تا اینکه ایشان الطاف خود را در حق معلمین کامل و خدمات دنداپزشکی از بیمه طلایی ر ا نیز از بین برد ، در اوایل مهرماه اخباری مبنی بر واگذاری مدارس دولتی به بخش خصوصی به گوش رسید ، معلمینی که به مدارس محل خدمت خود مراجعه نموده بودند در حالی که نمی دانستند خواب می بینند و یا بیدارند شاهد تغییر تابلوی مدرسه از دولتی به خصوصی بودند که عجیب ترین خاطره معلمی شان بود ، پس از این اتفاق بخشی از مدارس در خواب غفلت نمایندگان به بخش خصوصی واگذار گردید .
که بعدها نمایندگان عنوان کردند که هرگز مصوبه ای مبنی بر واگذاری مدارس دولتی در مجلس تصویب نشده بود و نمایندگان تنها موافقت خود را در انتقال بخشی از دانش آموزان به مدارس غیر انتفاعی اعلام کرده بودند ، در اسفند ماه بود که جناب نوبخت مغز متفکر دولت اعلام کرد که حقوق کارمندان بانک تا 800 هزار تومان افزایش خواهد یافت .
معلمین پس از این اتفاقات اقدام به برگزاری تحصن در سراسر کشور کرند که هیچ تاثیری در جناب فانی برای افزایش حقوق معلمان نداشت ،تنها وعده ای که از زبان فانی شنیدند اجرای رتبه بندی از مهرماه هست .
آن هم نه رتبه بندی دولت قبلی که موجب رسیدن حقوق معلمان به 80 درصدی همترازی خود در دانشگاه می شد بلکه افزایشی که هر روز از زبان مسئولین وزارت به گونه های مختلف بیان می گردید .
بعضی وقت ها افزایش 15 الی 50 درصدی بر اساس فوق العاده شغل و برحسب رتبه معلمان که در حدود 70 هزار تومان شامل می شد ، بعضی وقت ها بر اساس حق شغل و بعضی وقت ها بر اساس رتبه معلمین که بین 160 تا 600 هزار تومان می شد که معلوم بود خود جناب فانی نیز هنوز نمی داند که چگونه می خواهد این رتبه بندی را عملی سازد .
آخرین اقدام ارزشمند دکتر فانی ، افزایش حق بیمه طلایی از 13 به 50 هزار تومان بود و سخن ایشان که در برنامه نگاه یک فرمودند که سهم دولت و معلم در این بیمه یکسان هست .
جمع بندی عملکرد فانی :
1- مطرح کردن سرانه ای شدن مدارس و دادن حقوق اندک معلمان به مدیران
2- پیشنهاد حذف تعطیلی پنج شنبه ها و طرح بی پایه یک روز بدون کیف و کتاب
3- حذف دوره های ضمن خدمت
4- عدم اجرای گواهینامه نوع دوم
5- حذف بیمه طلایی
6- عدم افزایش فوق العاده شغل علیرغم تصویب در دولت
7- دادن 6 ساعت اضافه تدریس به مدیران و معاونین مدارس
8- توهین به تمام معلمین و مازاد و ناکار آمدن خواندن آنها
9- عدم اجرای رتبه بندی حاجی بابایی
10- واگذاری مدارس به بخش خصوصی و استخدام معلمان سیصد هزار تومانی
11- فرستادن دانش آموزان به مدارس غیر انتفاعی که کاملا مجهول و در ابهام باقی ماند
12- پیشنهاد کاهش اضافه تدریس معلمان
13- برگزاری آزمون برای استخدام 5 هزار نفر علیرغم مازاد نامیدن معلمین و انتقاد از دولت گذشته برای استخدام
14- پیشنهاد کاهش نیروی انسانی برای افزایش حقوق و استخدام 5 هزار نفری از طریق آزمون که کاملا نشانگر تناقضات ایشان هست
15- ازبین بردن شان معلمان و فقیرتر کردن هر چه بیشتر آنان
ادامه دارد
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
گفت دانایى: که گرگى خیره سر،
هست پنهان در نهاد هر بشر!
هر که گرگش را دراندازد به خاک،
رفته رفته مىشود انسان پاک!
هرکه با گرگش مدارا مىکند،
خلق و خوى گرگ پیدا مىکند...
اینکه مردم یکدگر را مىدرند،
گرگهاشان رهنما و رهبرند!
اینکه انسان هست این سان دردمند،
گرگها فرمان روایى مىکنند!
این ستمکاران که با هم همرهند،
گرگهاشان آشنایان همند!
گرگها همراه و انسانها غریب،
با که باید گفت این حال عجیب!
چون فرهنگيان خيلي وضع خوبي دارند؟ آيا دستگاه هاي ديگه هم مثل استانداري ها، قوه قضائيه و مجلسي ها هم مقرري ماه اول دارند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
البته وزراى گوناگون با ديدگاههاى گوناگون گاهى موجب شادى و سرور موقتى در فرهنگيان بدليل برخى اقدامات مقطعى شده و برخى هم بخاطر ديدگاههاى بسته و نگاه دگم خود و همكارانشان راضى به اين حداقلهاى رفاهى نبوده و بقول معروف " نعل وارونه " مى زنند و آنچه را هم كه موقتا در دوره هاى گذشته براى گذاشتن مرحم بر زخم فرهنگيان صورت گرفته بباد داده و وضع را از آنچه كه هست بدتر مى كنند و آنها كسانى هستند كه خود در كاخ مى نشينند و معلم را به رياضت و كوخ نشينى دعوت مى كنند ، در مدارس دولتى پول مى گيرند و خلاف قانون عمل مى كنند اما رياكارانه آنرا خلاف مى نامند و به هر حال اعتقاد به نوعى رياكارى تبليغى و سياسى داشته و در اين راه كاركشته شده و پرسنل و مشاورينى نيز دارند كه سالهاست رگ حيات آموزش و پرورش در دست آنهاست وبه همه جناحها نيز مشورت مى دهند و هميشه در مصدر امور هستند....ادمه دارد
ما هرچه بدبختی داریم مال وزیر اونه .
تا کسی میخواست از معیشت فرهنگیان حرفی بزنه حاجی بابایی با لودر میرفت روش
خلاصه اينكه كاستيها فراوان و مقصرين هم ، از آن فراوانترند اما آنچه كه مسلم است اين كاستيها حاصل كار يكنفر يا يك گروه و جناح خاص نيست بلكه بر اساس قانونى كه در كشور ما متاسفانه تا حدودى نهادينه شده " هركه زورش بيش ، سهمش بيشتر " در زمان تصميم گيرى براى بودجه و وضع قوانين با هركس به فراخور حالش برخورد مى كنند بودجه و قوانين سازمانهاى زورمدار را بى سروصدا و باحداكثر ارفاق و سازمانهاى معنويت مدار را با خنده و التماس و حرفهاى قشنگ و خواهش و تمنا ساكت و قانع مى كنند و مرحله به مرحله و با بوق و كرنا و گام بگام پيش مى روند و وزير مربوطه هم بنابر شخصيت و جناح سياسيش تا حدى همراهى و مخالفت مى كند اما تعيين كننده و اثر گذار نبوده و نخواهد بود
لذا بايد اول نگاه مسولين ، قانونگزاران و متوليان امور را به فرهنگ و فرهنگيان تغيير داد كه متاسفانه كار هر كسى نيست و بسيار سخت است
و سپس دنبال فردى شجاع ، مقتدرودانا براى پياده نمودن اين قوانين در آپ بودكه شايد هرگز اتفاق نيفتد زيرا بنظر مى آيد " اقتضاى طبيعتش اين است " ... والسلام
اول: دولت وزیری محبوب و همسو با گرایش سیاسی خودش معرفی می کند و رای عدم اعتماد به آن باعث کاهش شدید آرای نمایندگان کنونی در انتخابات می شود.
دوم: وزیر مذکور یا سرپرست وزارتخانه می تواند در روزهای پایانی این مجلس، مدیران کل و روئسای ادارات را برخلاف نظر نمایندگان مجلس تغییر داده و موجبات شکست آنان در انتخابات را فراهم آورند.
بنابراین هیات رئیسه مجلس با خیانت به معلمان، اهداف سیاسی خود را با عدم اعلام وصول استیضاح فانی دنبال می کند.
1- آیا به جزء فرهنگیان محترم کارمندان دستگاه های دیگری نیز هستند و یا بوده اند که مشکل معیشتی و حقوقی داشته اند؟
2-اگر خیر چرا آن ها این مشکل را نداشته اند و اگر بلی آن ها چگونه این مشکل خود را به سامان رسانده اند؟
3- در این بین سهم چه کسی را برای حلّ این مشکل بیشتر می دانید؟ (خودت، وزیر، رئیس جمهور، نمایندگان مجلس، رهبری یا کسان دیگری)
4- ترتیب پی گیری مشکلات از کجا و توسطّ چه کسانی و به چه صورت و با چه شیوه هایی باید انجام شود؟
5- سهم شما در پی گیری مطالباتتان برای رفع تبعیض و فقر و برپایی عدالت در بین کارمندان دولت به شیوه های مسالمت آمیز آن از قبیل (نوشتن نامه- مقاله- مطلب برای سایت ها یا مجلات و روزنامه های مختلف و مسؤولین نظام (وزیر، رئیس جمهور، نمایندگان مجلس، رهبری و...) و یا داشتن ملاقات حضوری با آن ها یا تماس تلفنی چقدر بوده است؟
6- سهم شما در اعتراض های جمعی معلّمان در خصوص مسائل صنفی و کاری برای احقاق حقوقشان چقدر بوده است و آیا تا به حال کسی را تشویق به شرکت در این تجمّعات کرده اید؟
معلمان خود را با کارمندان مقایسه نمیکنند و نباید مقایسه کنند, چون;
شغل معلمان با سایر کارمندان قابل قیاس نیست, معلمان فقط با اساتید دانشگاه قابل مقایسه هستند, چون در رسته آموزشی قرار دارند. مانند اساتید از تعطیلات تابستان و نوروز برخوردارند, هر دو تدریس میکنند.
بنابراین طرح چنین سوالهایی منطقی نیست.
بهتر است معلمان به دنبال یافتن پاسخ این سوال ها باشند:
1_ چرا معلمی که از نظر مدرک و سابقه کار با یک استاد دانشگاه وضعیت یکسانی دارد, باید 24 ساعت با حقوق پایین تدریس کند, بدون آن که حقوق و امکانات رفاهی استاد را داشته باشد؟
2_چرا معلم هم سطح استاد دانشگاه نباید فرصت تحقیق و پژوهش داشته باشد ؟
3 _ چرا معلم هم سطح استاد دانشگاه, نباید فرصت مطالعاتی در خارج از کشور داشته باشد؟
5_ چرا معلم هم سطح استاد دانشگاه, نباید. امکان ارتقا رتبه از مربی به استادیار, دانشیار و استادی داشته باشد تا به ارتقا له هر مرحله, علاوه بر رتبه, حقوقش افزایش و منزلتش بیشتر, و ساعات کارش کمتر شود و در مقاطع بالاتر تدریس کند.
6- چرا استاد تمام دانشگاه فقط در مقاطع ارشد و دکتری که تعداد دانشجویان انگشت شمارند تدریس می کنند درحالی که معلم هم سطح یک استاد تمام گاه مجبور میشود در پایین ترین مقطع با ساعات کاربیشتر تدریس چکند ؟ !!!
7_ چرا منزلت استاد در عمل و حرف در اوج است و منزلت معلم همسطح او در حضیض؟
8- چرا حقوق استادان به راحتی و بدون دغدغه چند برابر میشود اما معلمان باید برای افزایش حقوق خود اعتراض کنند و نتیجه نگیرند؟
9-چرا افزایش حقوق استادان رسانه ای نمیشود اما حقوق معلمان در بوق و کرناست؟
چرا ؟!
چرا ؟!
7- آیا برای حلّ مشکل خود از افرادی که عضو تتشکّل ها و احزاب سیاسی یا در پست های اجرایی مهمّی در هر سه قوّه (مجریه-مقنّنه- قضائیّه) و یا مجمع تشخیص مصلحت نظام هستند ؛ تقاضای کمکی چه از لحاظ لسانی، قانونی و... داشته اید؟
8- چه راه حل هایی پیشنهاد می دهید که بدون اینکه کسانی از بیرون نظام آموزش و پرورش از مسائل و مشکلات آن ها به نفع خود سوء استفاده جنایی و یا برای رسیدن به اهداف خود کنند منجر به تحقّق خواسته های فرهنگیان شود؟
9- چه طور می شود هم به اهداف تحقّق عدالت و رفع تبعیض در بین کارمندان دولت رسید و هم انگ خائن، مهره ی دشمن، توطئه گر، آب به آسیاب دشمن ریز و... نخورد و هم دشمنان درجه ی یک نظام اعمّ از داخلی و خارجی از این حرکت معلّمان به نفع خود سوء استفاده نکنند و آن را مصادره ی به مطلوب نکنند؟
ولی داداش به کی میگی ؟
آهای در دیوار . بابا ننه . دوست رفیق ..... آهای داد هوارررررررر.....
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ متشکرم
در مورد اینکه میفرمایید مشکل ما شخص وزیر نیست بنده با این دیدگاه مخالفم وزیر مهمترین و اصلی ترین نقش را در این سازمان ایفا می کندشما اگر دقت کنید وزیر دوم احمدی نژاد علی احمدی مخالف استخدام نیروهای حق التدریس بود که نگذاشت هیچ نیروی حق التدریسی استخدام شود اما وزیر سوم ایشان حاجی بابایی موافق استخدام بود به گونه ایکه تمام این نیروها را استخدام کرد
تفاوت دو وزارتخانه بهداشت و اموزش وپرورش در نوع و نگرش ویزیرانشان هست
چگونه می توانیم بر سهم خود از مزایای اجتماعی بیفزاییم؟ گام اوّل در این راه تشکیل گروه ها و تجمّعات صنفی، مانند جمعیّت، انجمن، اتّحادیّه، سندیکا، و به عبارتی، تشکّل های مدنی است. افرادی که در یک نقش خاصّ فعّالیّت می کنند، بعد از آن که احساس کردند که به صورت فردی نمی توانند سهم خود را از مزایا افزایش دهند، به گفتگو با یکدیگر می پردازند. گفتگو درباره ی ناعادلانه بودن سهم خود از مزایا در آن ها احساس و آگاهی مشترکی پدید می آورد ؛ مبنی بر این که باید خود برای افزایش سهمشان اقدام کنند. این احساس و آگاهی مشترک و لزوم اقدام دسته جمعی، آن ها را به ایجاد تشکّل های مدنی و صنفی سوق می دهد. در مرحله ی دوّم، تشکّل ها به عنوان نماینده ی افرادی که در آن نقش خاصّ فعّالیّت می کنند، با دولت و سایر گروه های اجتماعی وارد گفتگو می شوند. این گفتگو می تواند از طریق نشست های مشترک، دیدار با مقامات دولتی و نمایندگان گروه های دیگر، صدور اطّلاعیّه، انتشار یک نشریّه (به صورت مستمر) و اعلام مواضع در آن باشد.
در گام سوّم، در صورتی که گفتگوها ثمری نداشته باشد، تشکّل های مدنی ممکن است به اقدامات دیگری چون راه پیمایی و اعتصاب دست بزنند تا از این طریق دیگران را وادار سازند که سهم واجدین نقش مورد نظر آن ها را از مزایا افزایش دهند.