نون والقلم و ما یسطرون ( آیه 1 از سورۀ القلم )
پیشینه ای بر روز قلم
" توجه به قلم در سرزمین ما پیشینه ای دیرینه دارد. سدهها پیش در ایران باستان ، تیرگان (سیزدهم تیر ماه) یکی از مهم ترین جشنهای ایران باستان بوده که آیینهای مخصوصی داشته و یکی از آنها پاسداشت قلم بوده است. یکی از دلایلی که برای این جشن ذکر شده ، این است که در این روز ، هوشنگ ، پادشاه پیشدادی ایران ، نویسندگان و کاتبان را به رسمیت شناخت و آنان را گرامی داشت ، مردم جشن گرفتند و آن جشن به یادِ ارجمندیِ قلم ، بر جای ماند. دلیل دیگری هم که برای این جشن ثبت شده این است که به نوشتۀ ابوریحان بیرونی ، سیزدهم تیر ماه ، روز ستارۀ تیر یا عطارد است و چون عطارد ، کاتب ستارگان است ، می توان " سیزدهم تیر ماه " را " روز نویسنده " نامید.
پس از انقلاب نیز نویسندگان و شاعران سرشناسی چون محمدعلی سپانلو سیزدهم تیرماه را به عنوان روز قلم و نویسنده پیشنهاد دادند ، تا این که چهاردهم تیر ماه از جانب انجمن قلم به عنوان "روز قلم " نامگذاری شد. با این حال ، این مناسبت هنوز چندان در میان مردم و حتی اصحاب قلم و اندیشه شناخته شده نیست.
تاریخ نوشتن
تاریخ نوشتار ، حداکثر به بیست هزار سال پیش باز می گردد و با محدود ساختن به نظام های نوشتاری مدوّن ، رقمی حدود شش هزار سال پیش را نشان می دهد. این ارقام و آمارها فقط تخمینی است از سوی کاوشگران علمی ، در صورتی که بدون شک پیشرفتی از سوی جوامع گوناگون ، بدون کمک خط و زبان امکان پذیر نبوده است.
از جمله موادی که برای نوشتن به کار می رفته سنگ ، چوب ، پوست حیوانات ، برگ درختان ، استخوان ، موم ، ابریشم ، پنبه و کاغذ را می توان نام برد. در طول تاریخ ، نوشتن به دو صورت بوده است:
1 - یک دسته خطوطی را در بر می گرفت که با استفاده از ابزارهای تیز چون سوزن، چاقو و... نوشتارکَنده کاری می شد.
2 - دسته دیگر شامل خطوطی است که به وسیله قلم پر ، قلم نی ، قلم مو و... و با استفاده از جوهر بر سطح ماده نوشتاری ترسیم می گردید. گفتنی است نسخه برداری از نوشته ای بر سنگ یا فلز به طور منطقی ، در نهایت به اختراع "چاپ" انجامید." (1)
مقایسۀ قلم دیروز با قلم امروز
من با وجود سکوتم ، ذهنم به سخن گفتن ادامه می دهد. هر قدر سعی در توقف آن می نمایم ، تلاشی است بیهوده . گاه کسی را به عنوان مخاطب ندارم ، گاه همدمی صبور و مهربان که تمنّای استماع سخنم را داشته باشد وجود ندارد ، گاه برای احساس درونم ، ادراک عین ماوقع از سوی کسی نیست ، اما ذهنم همچنان در حال چیدن جملات و تفکر ذهنی است ، آن هم در حوزه ای که من خود نیز بدان مجبورم . در این بین زبانِ عقلم ، احساسم ، ادراکم ، باورم ، اعتقادم ، ایمانم ، اصول و جهان بینی ام و..... با یاری قلم به نگارش در می آید. آنچه که به من الهام می شد یک کلمه و یا یک جمله بود، اما آنچه که از طریق قلم بر روی سطحی صاف در گذشته بیشتر کاغذ و امروز صفحه مانیتور رایانه و........ ، تراوش می شود ، دریایی خروشان و متلاطم از کلمات و جملات بسیار است . من با استفاده از قلم ، تفکر ذهن خود را به متنی تبدیل می سازم که ویژگی ماندگاری ، دقت و عمقی بودن را داراست. امروز تکنولوژی ، ارتباط ساده و باصفای مابین قلم و کاغذ و پیوند دیرین این دو را بر هم زده است و بجای قلم ، این انگشتانم هست که واسط بین درون آشفته ام برای رسیدن به هدف و یا آرمان و آرامش ذهن و روح و درونم با خوانندگان گردیده است.
به قول حافظ :
در اندرون من خسته دل ندانم کيست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
قلم پلی رابط بین درون افراد با بیرون آنهاست که انسانها و افکار آنها را به هم متصل می سازد. قلم همچون زبان ، واسطه ای است ابزاری بین انسانها جهت انتقال پیام . قلم با رقص خود بر روی صفحه ای سفید و پاک ، امانت داری است مطمئن برای برقراری ارتباط . قلم ایراد پیام شفاهی را که تا پیام اصلی به افراد بیشتر برسد ، ماهیت واقعی خود را با شاخ و برگ و میل افراد از دست می دهد ، ندارد. نوشته های قلم ماندگاری بیشتر و مطمئن تری دارد ، به شرط وجود آزادی بیان و اندیشه. قلم و آزادی دو پر تیز پرواز اندیشۀ بشری است . نبود و یا کنترل و ایجاد محدودیت برای یکی از این دو ، اصالت اندیشه را ضایع می سازد.
نحوه و نوع دسترسی به نوشته ها ، توسط افراد در سایۀ تکنولوژی تغییر یافته است ، در گذشته پول داده می شد و با خرید روزنامه و مجله و کتاب ، نوشته های نویسندگان و شعرا خوانده می شد و امروز دیگر نیازی به بریدن میلیونها درخت برای تبدیل به صفحات کُتب نگاشته شده نیست ، بلکه با واسطۀ علم الکترونیک از طریق لپ تاپ ، کامپیوتر و تبلت ، می توان به متون هزاران کتاب دیروز و امروز و نوشته های حیطه های گوناگون بیشمار اهل قلم دست یافت. دیروز کتب خوب و بد با استقبال و اقبال اهالی مطالعه و خرد ، مدت کوتاهی بعد از چاپ ، به چاپ دوم و سوم و..... می رسید . منتقدان با پرداختن به وجوه اثرگذار نوشته های کتاب و یا بیان ضعف آنها ، اهالی قلم را به دقت و درایت بیشتر وا می داشت. هر کس اهل نوشتن بود ، حرمت قلم را پاس می داشت و هرگز دست به دزدی ادبی نمی زد. جوانمردی و پهلوانی در این عرصه نیز حاکمیت داشت. امروز دست یازیدن به حریم نوشته های اهل قلم ، بی مهابا ، زیاد ، گستاخانه و بدون مرز گردیده است. با فشار دادن دو شاسی copy / paste در کمتر از یک دقیقه ، می توان فکر و اندیشه و خیال و باور نویسنده ای را به همین سادگی ربود، حال کل متن را یا بخشی از آن را.
روزگاری دزدی از خصایص پلید بشر شمرده می شد و دزدی ادبی چندش آورترین دزدی ها بود ، چون مایملک منقول افراد دزدیده نمی شد ، تراوشات ذهن و توانمندی و مهارت نوشتاری آنان مورد غارت قرار می گرفت. اندک افرادی فرصت طلبِ فرصت جو، حال روی چه اصلی ، عملا دست به دزدی ادبی می زدند ، به دلیل روند سخت روزگارِ چاپ کتب ، از روزهای آغاز تا پایان نوشتن یعنی مدخل و مخرج ، یافتن انتشاراتی منصف و کاردان با مجوز رسمی در محافل ادبی ، فراهم ساختن هزینۀ چاپ از جیب خود و..... افراد آبدیده و صیقل یافته بودند و کمتر به دزدی ادبی مایل بودند.
اما امروز ما با پرداخت بهای اشتراک جهت بهره مندی از دنیای شگفت انگیز اینترنت ، بسیار کمتر از مسیر پردردسر دیروز ، هزینه و یا عبور می کنیم. ما امروز چون گذشته ضرورتی به رُو در رُویی با افراد بسیار برای پشت سرگذاشتن هفت خوان انتشارات را نداریم ، ما امروز چون گذشته ده ها بار نوشتۀ خود را با اجباری مذموم که مدنظر نظام سیاسی و یا ناشران بوده و یا با ویراستاری جملات جهت سانسور ، به غنای محتوا و معنای متون نگاشته شده هم نیاز نداریم ، حتی به نگارش زیبا و جذاب و درست هم ضرورتی باقی نمانده است . برعکس امروز با ترویج و تسلط خود به زبان کوچه بازاری و زرگری و یا شکستن کمر کلمات و فرو ریختن قاعده و اصول نوشتار ، برای خود پیرو و طرفدار زیادی هم می یابیم. امروز برخلاف دیروز ، دیگر آئین نگارش هم لازم نیست ، آئین جوانمردی و صداقت و شرافت هم لازم نیست ، فقط کافی است به وقت و زمان که بیکاران بی عار از آن بسیار بهره مند هستند دسترسی داشته باشی ،حال نوبت شیطنت و مَلعنت لوده پیشه ای برای ویراژ در لابلای بی نهایت صفحات اینترنت است. عزت و حرمت و آبروی قلم در روزگار صداقت اندیشه ، امروز قربانی سرعت همین ویراژدهندگان ظاهری در عرصۀ علوم مختلف است. آنانی که جهالت خود را پشت صفحه ای روشن و منور پنهان می سازند و شاید نورانیت صفحه ، آنان را با خود به عالم خلسۀ صفای نویسندگانی می برد که دود چراغ خورده اند و جز اخلاص ننگاشته اند.
امروز نه تنها مقالات و یادداشت های برخاسته از اذهان افراد در سایت ها و وبلاگ ها و وب سایت و.... بیشمار ربوده می شود و رسم نیکوی ذکر آدرس منابع مورد استفاده ، قدری برچیده شده است ، حتی در گرداب کردانیسم ، مدرک زایی توهّمی نیز رواج بسیار دارد. فقط کافی است از روی متون عده ای اندیشمند اهل قلم به نام خود کپی بزنیم و عدل و داد و انصاف را سنگفرش قدم های خود در بالا رفتن از نردبان ترقی بنمائیم. تا برخی هوشیار اندیشه ورز متعهد ، بخواهند متوجه اختلاس نوشتاری من پیش رونده در مسیر بی مروّتی گردند ، من به اهداف و ایده آل های خود بر روی سنگفرش سختکوشی اهالی قلم رسیده ام و رسوایی ، بعد گذشت سالها از هنگامۀ دزدی من نوعی ، پشیزی ارزش ندارد. حتی خوش خیالی و دلبستگی عده ای طرفدار امروز نسبت به منِ متن دزدِ مدرک دزدِ دیروز آنقدر زیاد است که برای خودم طرفدارانی دو آتشه دارم و نیازی به دفاع بد من نیست ، آنان دلیلی موجه بر بی گناهی خیال من از گناه برخاسته از ضعف و ناتوانی ام هستند. امروز بعد گذشت بیست سی سال از آن روز ، تاریخ مصرف فریب کاری من به پایان رسیده است. یاد روزهای تعظیم و تکریم انسانهای خوش باور خوش خیال به خیر. یک عمر ته دل برای ساده بینی و ساده انگاری آنان خندیده ام.
دهۀ 40 – 50 و حتی 60 ، انسانهای شهر و کشور من پاک اندیش بودند ، زلال بودند و حتی در شهر آنان برای انجام هر نوع گناه و خطا و لرزش اخلاقی ، محلاتِ بدنامِ ویژه ای وجود داشت ، یک خط ویژه برای زنگار بستگان روح و خیال و اندیشه . اما افسوس امروز این حریم امن برای صادقان اهل معرفت و صفا در هم شکسته و این عجوزه ، عروس هزار داماد است !! امروز هر کس که وجدانش سوسو می زند و در حد یک فانوس دریایی نیز جُربزۀ مسیر یابی انسانیت را برای خود در بین دیگر انسانها ندارد ، به راحتی پایان نامه دزد و متن دزد و دزد کل مطالب یک کتاب و مدرک دزد و..... می گردد. امروز محله و قشر و گروه خاصی جهت پلیدی رفتار لازم نیست ، تکنولوژی و دانش الکترونیک ، مرزها را در هم شکسته است و وقیحانه جسارت افراد را در دزدی بیشتر نموده است.
به قول سعدی شیرین سخن که روزگاری با قلم پر ، قلم نی و یا قلم مو و با استفاده از جوهر ، پندهایی گرانبها در دل تاریخ ادبی به یادگار گذاشته است : دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد.
علم چندان که بیشتر خوانی
چون عمل در تو نیست نادانی
امروز رنج بیهوده و سعی بی فایده ، در خلوت نشستن و اندیشیدن و نگاشتن نیست ، دست یازیدن به سرمایۀ قلم و اندیشۀ دیگری است که او را نمی شناسیم . اما دزدان دیروز جسارت و شهامت رودررویی با ریسک دیده شدن و لو رفتن و دستگیر شدن را داشتند. اما دزدان اندیشه و خرد امروز ، ترسویانی بُزدلند که دیده و شناخته نمی شوند. دیروز دزد کسی بود که همانند ژان والژان ویکتور هوگو در رمان بینوایان ، تکه نانی برای زنده ماندن می ربود چون گرسنه و بی پناه بود ، یا زیاده خواهی بود که رنجِ نبرده قصد بهره مندی بیشتر داشت ، یعنی طیفی مشخص و خاص از افراد جامعه ، اما شوربختانه امروز امن بودن فضای دزدی در پشت صفحۀ الکترونیک ، دزدی را به همۀ گروههای جامعه اعم از دانش آموز و دانشجو و معلم و استاد و پزشک و.... تعمیم داده است. هر چند آنانی که عیار سنگ شرافت شان بسیار گرانقدر است ، از این مصداق نامبارک به دورند اما در نزدیکی من و شما چنین افرادی بسیار هست ، واقعیتی تلخ و اسفبار.
امروز امنیت قلم و اندیشه در مخاطرۀ دهکدۀ کوچک مهربانی ها ، در گرداب نامهربانی افراد بدجنس و بی رحمی اسیر و رنجور است و شدیدا آزار می بیند. حاصل قلم دزدیده می شود و به دلیل بی پردگی آن در تراوش ذهن و انعکاس درون افراد به بیرون همچون آئینه با نقدی دقیق و عمیق ، محکوم به شکایت و بند نیز هست.
فضای مجازی جایگزین کتاب و سایت های گوناگون به جای روزنامه و مجله ، واسط بین قلم و اندیشۀ نویسندگان و شاعران با مردم گردیده است. در هر کدام می توان با نگارش ، اذهان را هدایت و راهنمایی ساخت و یا مسموم و منحرف. امید که هرگز رسالت خطیر قلمفرسایی را فراموش نکنیم. امید که ظرفیت تحمل نگاشته ها را ولو برعلیه خود داشته باشیم. یک نویسنده می بایست دانش و مهارت انتقال پیام و اثرگذاری مفید و مؤثر بر اذهان خوانندگان را و یک خواننده می بایست قدرت و قابلیت کنترل افسار اثرپذیری مطلق و صِرف از مطالعۀ آثار گوناگون نویسندگان را داشته باشد. ما باید دانش و سواد و مهارت تمیز و تشخیص اهداف خوب از بد نگارنده را داشته باشیم.
سه گلایه
** چرا روز قلم به تنهایی ؟ در عصری که دیگر مداد و خودکار و خودنویس مابین دو انگشت شست و اشاره قرار نمی گیرد و با انگشت اشاره بر روی الفبای فارسی و یا حروف دیگر زبانها ، فشاری ضعیف و ظریف فرود می آید تا حروف تبدیل به کلمات و جملات گردد ، چرا فقط روز قلم آن هم در فراق با اندیشه ؟ چگونه می توان اندیشه را از قلم جدا ساخت و یا قلم را از کاغذ ؟ در حالی که پیوند آنها حتی با دانش الکترونیک امروز نیز تا حدودی گسستنی نیست ، با وجود این که امروز کمتر کسی اندیشۀ خود را با قلم بر روی کاغذ به نگارش در می آورد اما تداعی قلم و اندیشه و کاغذ پیوندی ماندگار حتی برای باور کودکان دارد!! شاید چون هنوز با قلم در حال فرا گرفتن قابلیت نوشتاری هستند و این از محاسن آموزش سنتی در کشور ماست ، چون ارتباط یادگیری دانش آموزان با قلم در کشورهای پیشرفته با ورود رایانه به مدارس ، دیری است که از هم پاشیده شده است.
** با توجه به دو پیشینۀ ذکر شده در قسمت بالای این متن برای روز قلم ، یعنی 13 تیر مبنی بر پاسداشت قلم در جشن تیرگان در ایران باستان که اصولا می بایست از مفاخر ما ایرانیان برای قدمت اندیشه ورزی و خِرد باشد و دلیل دیگر بنا به نوشتۀ ابوریحان بیرونی ، چون سیزدهم تیر ماه ، روز ستارۀ تیر یا عطارد است و عطارد ، کاتب ستارگان است ، میتوان "سیزدهم تیر ماه را روز نویسنده " نامید ، چرا روز 14 تیر را روز قلم نام گذاری کرده اند ؟!!
** نام گذاری این روز صِرفا با یاد نویسندگان ، نیز دور از انصاف است ، چون ما زبان فارسی را در دو قالب نظم و نثر بیان می داریم و نمی توان شاعران را از نویسندگان جدا ساخت.
یاد و خاطرۀ ماشین تحریر و یا ماشین لاینو تایپ برای جایگزینی قلم جهت نگارش متون نیز بخیر که در ادارات و مدارس و دانشگاهها و جلوی دادگستری ها با صدا و ریتم خاص خود ، روزگاری هنرمندانی آشنا و ماهر برای خود داشت. عده ای از این طریق نان آور خانواده های خود بوده اند و بخشی از تاریخ صنعت چاپ و شیوۀ نگارش در جهان قلمداد می گردد.
نوشتن یک " هنر " است ، کسی که می نویسد تنها نیست ، با نوشتن آستانۀ تحمل خود را برای همزیستی مسالمت آمیز با همنوع خود بالا بریم . به یاد داشته باشیم که ما فقط از طریق مطالعه و خواندن قادر به یادگیری نیستیم ، بلکه نوشتن نیز هنری است که برای نویسنده و شاعر ، نکات و مفاهیم بسیار ارزشمندی آموزش می دهد. ما با خواندن و نوشتن ، هر زمان آمادۀ یاد دادن و یاد گرفتن هستیم.
روز قلم به تمامی انتقال دهندگان مفاهیم و پیام های حاوی فرهنگ و هنر و ادب و علم به صورت سینه به سینه و نسل به نسل جهت حفظ و پاسداشت ارزش های مقدس نگارش و اخلاقیات و آداب و سنن و رخدادها و رویدادهای علمی و هنری و تاریخی و ادبی و..... به آیندگان ، مبارک. مدیر محترم و نویسندگان و شعرای ارزشمند و بزرگوار صدای معلم ، روز قلم بر شما خجسته باد .
1) 14 تیر ، روز قلم . بیتوته .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">
نظرات بینندگان
بنده مشق زندگی می نگارم و هرگز خود را اهل قلم
و نویسنده نمی دانم. عزت زیاد
افسوس که با قوانین توهّم زده، تراش دست نا اهل و مرگ دانش مثمر باشد.
روح تمامی پدربزرگان و مادربزرگان اهل قلم نیز
شاد باد. پدر بزرگ بنده هم اهل قلم بود . خوش خط و ادیب بود.
به مداد تراش اشاره کردید غم نتراشیدن قلم ،
با جایگزینی مداد فشاری ها نیز آزرده خاطرم
ساخت. تشکر
روز قلم بر شما خانم امامی و تمامی همکاران گرامی تان در سایت صدای معلم مبارک باد. همیشه شاداب ،قوی و سلامت باشید.
از لطف حضرتعالی سپاس .
عمر و زندگی ، آفتاب تموز است ، امید که حال را مغتنم بشماریم تا فردایی بهترتر داشته باشیم.تشکر
تا منتقدان منصف هست ، رقص قلم هم هست .
تا تراوش قلم به تبادل اندیشه منجر می شود ،
امید و آرزو هم زیبنده ی انسان آگاه هست . زبان
فرخی یزدی دوخته شد اما ثبت است بر جریده ی
عالم دوام اندیشه و آزادگی.
به قول امام حسین "ع" اگر دین ندارید لااقل آزاده
باشید. و یا قلم اندیشمندان از خون شهدا افضل تر
است. ( مداد العلما افضل مِن دِماء الشهدا)
به قول حافظ:
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
تشکر و موفق باشید.
شاید با وجود گوشیهای هوشمند و فناوریهای دیجیتال در تمام ابعاد یادگیری از مدرسه تا دانشگاه، یادداشتهای دستنویس کلاس درس بیفایده به نظر برسند؛ اما مجموعهی پیوستهای از پژوهشها نشان دادهاند که نوشتن یادداشت به شیوهی سنتی با قلم و کاغذ یا حتی تبلت و قلم نوری، هنوز بهترین راه برای یادگیری بهویژه برای کودکان در سنین پائینتر است.
تایپ کردن همه چیز هنگام شنیدن حرفهای استاد کمی وسوسهانگیز است. زیرا به نوعی آنچه از گوش شما وارد میشود، از نوک انگشتانتان خارج میشود؛ اما در این وضعیت اطلاعات ورودی را پردازش نمیکنید.
درحالیکه هنگام نوشتن با دست تقریبا غیرممکن است که همه چیز را بتوانید یادداشت کنید و به همین دلیل دانشجویان و دانشآموزان مجبور میشوند به شکلی فعالانه به اطلاعات ورودی توجه و آنها را پردازش و اولویتبندی کنند و سپس با یکپارچهسازی این اطلاعات، چیزهایی را که قبلا آموختهاند به یکدیگر ربط دهند. این اقدام آگاهانه برای اضافهکردن به دانش موجود میتواند مشارکت و جذب
مفاهیم جدید را آسانتر سازد.
* در حین نوشتن، مغز دادههای ورودی را بهتر از زمانی که تایپ میکنید، پردازش میکند.
* نوشتن حروف با دست به کودکان کمک میکند حروف آینهای مثل b و d را آسانتر تفکیک کنند.
مطلب از عصر ایران