در این مقاله سعی شده است در نگاهی واقع بینانه به تحلیل و بررسی بهره وری در نظام آموزش و پرورش ایران پرداخته شود . البته این مقوله می تواند به صورت یک پژوهش گسترده و دقیق انجام شود .
یکی از تعاریف مشهور بهره وری" نسبت ستاده به داده یا خروجی سیستم به ورودی "است. . ابتدا به بررسی ورودی ها در آموزش و پرورش می پردازیم . نظام آموزش و پرورش در ایران با حدود یک میلیون پرسنل که بیش از هشتاد درصد آن کادر آموزشی است، حدود یک سوم کارمندان دولت را در ایران تشکیل می دهد . تعداد دانش آموزان نیز حدود دوازده و نیم میلیون نفر بوده (بیش از ده درصد در مدارس غیر دولتی و کمتر از نود درصد در مدارس دولتی )که در بیش از نود و دو هزار مدرسه ی دولتی و بیش از شانزده هزار مدرسه ی غیر دولتی مشغول به تحصیل هستند.
بودجه ی وزارت آموزش و پرورش در سال جاری بالغ بر 24 هزار میلیارد تومان است. البته با توجه به شهریه هایی که در مدارس غیر دولتی ،نمونه ، سمپاد ، هیِئت امنایی و... همچنین مبالغی که خیرین مدرسه ساز هرساله وارد نظام آموزش و پرورش می کنند این رقم به بالای 30 هزار میلیارد خواهد رسید که به زبان دیگر بودجه ی سالانه ی آموزش و پرورش ده میلیارد دلار است . هرچند که با وجود این بودجه ی عظیم ،باز هم کمبودهای فراوانی وجود دارد از جمله ،کمی حقوق معلمان و شاغلین و کمبود سرانه ی مدارس که همیشه باعث ناراحتی و اعتراض به حق همکاران بوده است .
حال سوال اینجاست با توجه به ورود سالانه حدود ده میلیارد دلار منابع مالی در سیستم آموزش و پرورش ، آیا خروجی متناسب با این ورودی وجود دارد؟ اکنون باید بررسی شود که دقیقا هدف آموزش و پرورش از آموزش همگانی و صرف هزینه ها ی گزاف چیست ؟ با صرف چنین هزینه هایی چقدر به این اهداف دست پیدا کرده ایم ؟ خروجی سیستم که دانش آموزان هستند چه مقدار از آموزش هایی که به آنان داده شده است را فرا گرفته اند و اصولا چه مقدار از آن آموزش ها لازم بوده است ؟ از لحاظ تربیتی و پرورشی نیز باید بررسی شود که دانش آموزان فارغ التحصیل مدارس چگونه تربیت و پرورش یافته اند ؛ آیا اعتماد به نفس لازم را در مدارس کسب کرده اند که بتوانند بر روی پای خود بایستند و خلاق و کار آفرین باشند ؟ آیا آموزش های طی مدارس در پای بندی آنان به اخلاقیات موثر بوده است ؟ آیا به عنوان یک شهروند جدید با حقوق شهروندی آشنا بوده و آن را رعایت می کنند؟
در اینجا به صورت مختصر به تحلیل و بررسی شرایط موجود نظام آموزشی و راهکارهایی برای بهبود بهره وری می پردازم.
1- مقطع ابتدایی
در کلاس اول معمولا دانش آموزانی حضور پیدا می کنند که سواد خواندن و نوشتن ندارند و هدف گذاری می تواند آموزش خواندن و نوشتن و جمع و تفریق اعداد یک رقمی و .. باشد. در پایان سال به راحتی با ارزشیابی کتبی و شفاهی (خواندن) می توان مقدار رسیدن به هدف را اندازه گیری کرد . البته در این سال تقریبا اکثریت بزرگی از دانش آموزان به اهداف آموزشی مدنظر دست پیدا می کنند. ولی اقلیتی از دانش آموزان نمی توانند مهارت های لازم را کسب کنند ولی با توجه به نظام ارزشیابی توصیفی ، پایه ی اول معمولا برای آنان تکرار نمی شود و بدون آن که حداقل ها را فرا گرفته باشند به پایه ی بالاتر می روند ؛حتی اگر کمتر از ده درصد دانش آموزان چنین باشند در هر پایه این درصد رشد یافته و در پایه های بالاتر این اقلیت کوچک ممکن است به اکثریت تبدیل شود. این دانش آموزان در کلاس های بالاتر بیشر نقش تماشاچی و بعضا مزاحم را سر کلاس دارند چرا که قادر به یادگیری موضوعات جدید نیستند و کلاس برای آن ها دیگر جذابیتی ندارد و باعث افت کیفی کلاس شده وبهره وری و راندمان کار معلم را به شدت پایین خواهند آورد . معلم مجبور می شود سطح تدریس خود را پایین آورده تا بلکه آن ها (دانش آموزان ضعیف) نیز با کلاس همراه شوند .
برای بالا بردن بهره وری در مقطع ابتدایی ،علی الخصوص پایه های اول و دوم که بسیار مهم هستند می باید:
الف- تعداد دانش آموزان در کلاس های اول و دوم کمتر از بیست نفر باشد تا معلم بتواند هر چه بیشتر به وضعیت درسی دانش آموزان رسیدگی کند و با آرامش و مهربانی به آموزش و پرورش این نو گلان بپردازد .
ب- به کار گیری معلمان با تجربه در این کلاس ها
ج – در سال های اول و دوم که سن دانش آموزان هفت و هشت سال است و بعضا دایره ی لغات قابل فهم فارسی آنان کم است و درک مفاهیم قرآنی و دینی برای آنان سخت و دشوار است ، دروس قرآن و هدیه های آسمانی ضروری نیست با اختصاص ساعات آن دروس به خواندن و نوشتن و ریاضی می تواند به عمق بخشیدن آموزش پایه کمک کند.در کلاس های سوم به بعد با توجه به اینکه خواندن و نوشتن فارسی را به خوبی فرا گرفته اند و از لحاظ رشد عقلی نیز ارتقا پیدا کرده اند دروس قرآن و دینی را سریع تر و راحت تر یاد می گیرند.
د- اختصاص یک ساعت در هفته به برنامه های تفریحی در مدارس مثل گردش در طبیعت و پارک برای جذاب شدن مدرسه برای دانش آموزان.
ه – برقراری مردودی در سال اول تا ششم و برگزاری کلاس جبرانی در تابستان و آموزش مجدد دانش آموزان رد شده در خرداد و در صورت مردودی مجدد،تکرار پایه در سال بعد (تکرار پایه با پرداخت شهریه مجاز خواهد بود) در صورت مردودی مجدد بایستی دانش آموز از نظام آموزش روزانه خارج شود .
خارج شدن دانش آموزان ضعیف ازچرخه ی آموزش ،باعث می شود جو کلاس ها یک دست تر شده و کار را برای معلمان و دیگر دانش اموزان آسان تر نماید .
و- اختصاص یک ساعت به در س هنر و کاردستی در سال های سوم به بعد بسیار ضروری است ، چرا که باعث رشد خلاقیت و فن آموزی و بالا رفتن اعتماد به نفس آن ها می شود.
ز- انشا و خاطره نویسی نیز باید در سال های چهارم به بعد حتما جدی گرفته شود.
در پایان سال ششم نیز ارزشیابی دانش آموزان باید به صورت نهایی باشد و با نظارت دقیق انجام شود .
2- دبیرستان دوره ی اول
درس کار و فن آوری در این دوره بسیار مهم بوده و باید آموزش و پرورش به تجهیز کارگاه های مورد نیاز این درس همت بیشتری بگمارد. .آموزش دینی و قرآن نیز باستی در یک ساعت برگزار شود تا فرصت کافی به دروس دیگر اختصاص یابد .درس عربی نیز در دوره ی دبیرستان اول ضروری نیست و ساعت آن به دروس ریاضی و زبان اختصاص یابد. درس تفکر و سبک زندگی نیز بایستی بسیار جدی گرفته شود و نظارت بر اجرای آن انجام گیرد .
برگزاری امتحان در پایه ی نهم به صورت نهایی و با نظارت جدی ضروری است و مردودی نیز بایستی وجود داشته باشد .
3- دبیرستان دوره ی دوم
در این دوره در شرایط فعلی فقط به پذیرش و ثبت نام دانش اموزان در مدارس توجه می شود و مشاوره و هدایت تحصیلی تقریبا وجود ندارد . برای بالا رفتن بهره وری لازم است با اجرای دقیق آزمون های شخصیتی و توانایی و رغبت سنج نسبت به هدایت تحصیلی دقیق دانش آموزان همت گمارد . هدایت تحصیلی اشتباه دانش آموزان در دوره ی دبیرستان در واقع تمام زحمات معلم و مدرسه را به هدر خواهد داد. در سال های اخیر سیاست آموزش و پرورش گسترش کمی هنرستان ها بوده است در حالی که به علایق و توانمندی های دانش آموزان توجهی نشده است و صرفا با توجه به معدل دانش آموزان آنان را در رشته های مختلف ثبت نام کرده اند .
همچنین در بعضی موارد تعداد دانش آموزانی که در رشته ها ی فنی و حرفه ای آموزش داده می شوند با نیاز واقعی آن منطقه به آن تخصص ،هیچ تناسبی ندارد . اخیرا هم با توجه به کم هزینه بودن ،بعضی رشته های هنرستانی مثل حسابداری و رایانه بی ضابطه گسترش بسیار یافته اند .
در حال حاضر بسیاری دانش آموزانی که در دبیرستان ها و هنرستان ها حضور دارند ،پایه ی علمی لازم را برای دریافت آموزش های برنامه ریزی شده ندارند و این باعث پایین آمدن بهره وری و راندمان کار در این مقطع می شود .
متاسفانه در نظام سالی واحدی که در پانزده سال اخیر اجرا گردیده، مردودی در دوم دبیرستان برداشته شد و بعضا دیده شده که دانش آموزانی با معدل هشت و حتی هشت تجدیدی از سال دوم ، در کلاس سوم نشسته اند و با توجه به ارتباط زنجیر وار بسیاری از دروس به یکدیگر ، باعث افت شدید کلاس می شوند . این مشکل باید رفع شود و اخیرا نیز مردودی پایه ی اول برداشته شده که مشکلات را بیشتر کرده است . با بر قراری مجدد مردودی در مقطع دبیرستان، دانش آموزانی که تکرار پایه می کنند باید شهریه بپردازند . همچنین دانش آموزانی که در امتحانات خرداد تجدید می شوند موظف به پرداخت هزینه برای شرکت در امتحانات شهریور باشند . (مثلا 50 هزار تومان) این امر باعث می شود دانش آموز و خانواده اش بیشتر به امر درس خواندن جدیت نشان دهند و نیز مردود ی مجدد آنان باعث خارج شدن آن ها از چرخه ی آموزش شده و این باعث می شود آمار کلاس های دبیرستان کاهش یابد و به تناسب آن بهره وری افزایش یابد .
نظارت و بازرسی بر کیفیت کار مدارس و معلمان نیز در سال های اخیر به شدت کاهش یافته و تقریبا وجود ندارد که این مسئله نیز بایستی تجدید نظر گردد.
به طور خلاصه ، برای بالا بردن بهره وروی در نظام آموزش و پرورش باید تعارف را کنار گذاشت و با اعمال تغییرات پایه ای در نوع و سبک آموزش و همچنین با پرداخت حقوق کافی به معلمان و دقت در گزینش و به کارگیری معلمان زبده و نظارت دقیق بر فر آیند آموزش ، در آموزش و پرورش نسل آینده تحولی در خور به وجود آورد و از این سکون و درجا زدن و پسرفت و هدر رفت منابع مالی و انسانی فاصله گرفت .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
که متاسفانه شاهد برخورد غلط این عزیزان با کودکان بودم
ودر ضمن در کشوری که هیچ ارزشی برای علم نیست و دیده میشودکه پستهای مهم اداری مملکتی به دست عده ای بیسواد پولدار اداره میشود
واخذ دیپلم فقط یه برگه که شخص بتواند وارد یه کارگاه برای کار کهداصلا به مهارت شخص هم توجه نمیشود واین موارد باعث شده که انگیزه درس خواندن از فرزندانمان گرفته شود