با توجه به وضعیت کشور و تحریم همه جانبه ای که اقتصاد کشور را در اختیار خود گرفته است و اقتصاد آموزش و پرورش هم منطقا تابعی از اقتصاد کلان است بعید می دانم وزیر آینده آموزش بخواهد در این بخش مانور زیادی بدهد .
شاید بتواند با اعتماد سازی و پر کردن خلا و شکاف میان مدرسه و خانواده گردش مالی عظیمی را که در خارج از سیستم رسمی آموزش و در اختیار موسسات تجاری آموزشی است همه و یا بخشی از آن را به سوی این دستگاه و مشخصا مدرسه روانه کند که البته این امری است پیچیده که نیاز به برنامه ریزی و مدیرانی دلسوز و کارآمد دارد .
وزیر آینده آموزش و پرورش در 2 سال آینده می باید نخست موضوع " استقلال ذاتی و حرفه ای " آموزش و پرورش را در جامعه و برای مسئولان ، سیاست گزاران و برنامه ریزان تعریف و تبیین کند .
مهم ترین انتقادی که می توان به وزارت کوتاه بطحایی وارد کرد این است که وزیر سابق آموزش و پرورش به جای تعامل راه امتیاز دهی بی حد و حصر و بدون قاعده به دستگاهای غیرپاسخ گو را در پیش گرفت به ویژه در موضوع انتصابات موجب دخالت برخی از نمایندگان مجلس و زیاده خواهی های آنان و توقعات بی حد و حصر گردید .
واقعا اگر مدیری کارآمد و پاسخ گو است نیازی نیست که وزیر آموزش و پرورش فکر خود را مشغول و معطوف به امور غیرضروری نماید .اگر هم مدیری ناکارآمد بوده و بهره وری لازم را ندارد با معیارهای مشخص و شفاف از چرخه مدیریتی خارج کند .
در واقع وزیر آینده آموزش و پرورش با شفاف سازی و نگاه علمی می تواند شکاف میان خانواده – مدرسه و مدرسه – اداره را ترمیم و یا به حداقل برساند .
و اما کاری که می توان برای معلمان انجام داد و البته بیش از اعتبار و بودجه نیاز به دقت نظر ، شهامت و مدیریت علمی و غیر سیاسی دارد تعریف و تبیین " هویت حرفه ای " برای معلمان است .
می شود نظارت بر کیفیت آموزشی را از طریق فعال سازی گروه های آموزشی و جلب مشارکت معلمان و از طریق اجرای ماده 5 آیین نامه گروه های آموزشی و تربیتی مورد بازتعریف و مهندسی مجدد قرار داد .
در کنار این مهم کار عقب افتاده ای که حرفش در زمان فانی و دانش آشتیانی و بطحایی زده شد اما در عرصه عمل پیاده نشد تاسیس " سازمان نظام معلمی " است .
این نهاد مدنی و مستقل می تواند برای معلمان منزلت شغلی ایجاد کرده و با احصای صلاحیت های شغلی و شایستگی های حرفه ای و با پایه گذاری مفهوم " معلم حرفه ای " برای نخستین بار در تاریخ آموزش و پرورش ایران یک نوع پرستیژ اجتماعی و شغلی در جامعه برای معلمان احیا نماید .
این مهم نیاز به اراده قوی و یک اتاق فکر منسجم و شفاف و یک تیم کارآمد و حرفه ای دارد .
آخرین کاری که یک وزیر باسواد ، کارآمد و باشهامت می تواند و باید انجام دهد احیای روابط عمومی در وزارت آموزش و پرورش و ارتباط همه جانبه ، مستمر و مشارکت محور برای بهره گیری از پتانسیل حداقل 40 میلیون ایرانی برای تعریف " آموزش و پرورش مردمی "است .
نظرات بینندگان
نظرات بنده در مورد راهکارهای جنابعالی:
1-در مورد مشارکت موسسات عظیم مالی که فرمودید آنها پولشان را در جاهایی مانند ملک و مسکن ودلار و... سرمایه گذاری می کنند و بعید است که ایثار کرده و بدون منفعت کار کنند.
2-نفوذ کانون های قدرت و ثروت در همه ارکان کشور قطعی و غیر قابل انکار است و جالب است بدانید خود این کانون ها در انتخاب وزیر نقش اساسی دارند.
3-پرستیژ یک معلم فقط با سازمان نظام معلمی بدست نمی آید اگر همانند ژاپن بالاترین حقوق و امکانات را به معلم بدهیم خود جامعه متوجه اهمیت معلم می شود وگرنه تنها تشکل به تنهایی نمی تواند راهگشا باشد زیرا معمولا نقش مشورتی ایفا کرده و قدرت اجرایی ندارد به طور مثال نماینده دبیران یک نقش کاملا تشریفاتی است و کمک بسیار ناچیزی برای حل مشکلات مدرسه ایفا می کند.
4-روابط عمومی هر چند می تواند به رفع سریع شبهات کمک کرده و اطلاع رسانی سریعتر انجام شود(مانند سخنگوی وزارت خارجه) اما معمولا فعال نبوده و به طور منظم و یا هفتگی خبر رسانی نمی کنند
آقای رضا
1- منظور من این نبوده است که آن موسسات به آموزش و پرورش کمک کنند .
وزیر می تواند با برنامه ریزی و اعتمادسازی آن گردش مالی را متوجه سیستم رسمی کند .
2- تا زمانی که سیستم جذب و گزینش و نگهداشت معلمان متحول نشود تغییر خاصی را شاهد نخواهیم بود .
درست است که باید سهم آموزش از بودجه ناخالص ملی و حتی بودجه عمومی افزایش یابد اما برای ایجادآموزش حرفه ای باید معلم حرفه ای داشته باشیم .
آیا در ژاپن هر کسی می تواند معلم شود ؟
آیا هر کسی از دانشگاه مدرک گرفت او را روانه کلاس می کنند ؟
ما متاسفانه فاقد جایگاه معلم حرفه ای هستیم و هر کسی را راه می رسد را روانه کلاس درس می کنیم و دیگر هم با او کاری نداریم !
3- اگر نفش نماینده معلمان تشریفاتی شده است این دقیقا به خاطر عملکرد ما است ..
باید انگشت اتهام را ابتدا سمت خود گرفت سپس دیگران .
4-از اشتباهات استراتژیک بطحایی و سایر وزرا فرمایشی کردن وبی خاصیت کردن روابط عمومی بود .
وضعیت حاضر نمی تواند دلیلی برای اثبات بی کارکرد بودن این بخش باشد .
پایدار باشید .
از نگاه جامع وصرفا حرفه ای به مسایل تعلیم وتربیت خیلی استفاده می بریم .
راستی دلمان برای تحلیل های استاد شیرزاد عبداالهی پیرامون مسایل جاری آموزش وپرورش تنگ شده است
همکار محترم
از محبت شما سپاسگزارم .
آقای شیرزاد عبداللهی قبلا به طور اختصاصی برای صدای معلم مطلب ارسال می کردند اما الان پراکنده در گروه های تلگرامی می نویسند .
پایدار باشید .
با سلام و سپاس
سازمان نظام معلمی اگر هم ایجاد شود نهایتا چیزی خواهد شد مثل سازمان نظام پرستاری! همانطور که سازمان نظام پرستاری تاثیری در وضع پرستاران نداشت ، این هم برای معلمان اثری ندارد.
همانطور که سازمان نظام مهندسی کشاورزی فایده ای برای مهندسان کشاورزی ندارد! اگر هم میبینید که نظام پزشکی یا وکالت موثر بوده ، دلیل آن توجه دولت است.
راهکار اساسی تغییر قوانین و اجرای کامل رتبه بندی معلمان مثل اعضای هیات علمی است. آیا اساتید دانشگاه نظام صنفی دارند؟
جذب معلمان در آینده باید از طریق آزمون و از بین نخبگان صورت بگیرد و اگر اراده واقعی وجود داشته باشد، ظرف چند سال مشکلات حل خواهد شد.در ضمن معلمان بی انگیزه و بی علاقه و دارای مشکلات جسمی مثل بیماری و.... هم باید با شیوه های تشویقی مثل بازنشستگی پیش از موعد از سیستم خارج و به جای آن ها دانش آموختگان ارشد و دکتری معتبر جایگزین شوند.
نمی دانم شما اطلاعات خود را از چه منبعی کسب می کنید ؟!
بنده خواهرم پرستار است .
می گوید اگر کسی شکایتی علیه پرستار کند نظام پرستاری از او حمایت می کند . حتی اگر تخلفی هم بکند باز هم از حمایت های نظام پرستاری به صورت قانونی بهره مند می شود .
مشکل این جا است که فردی در راس نظام پرستاری است که خود پزشک است !
در مورد نظام پزشکی وضعیت به مراتب بهتر است .
سوال من از شما و سایر دوستان آن است که آیا تاکنون این طرح را مطالعه کرده اید ؟
شما به اهداف ، وظایف و اختیارات آن نگاهی بیندازید .
معلمی که فرضا دانش آموزی را تنبیه می کند ، حتی هیات های تخلفات اداری و حراست ها برای او پرونده تشکیل می دهند حتما باید نظر کارشناسی نظام معلمی ضمیمه پرونده باشد .
آیا این بد است ؟
شما دقیقا با چه مخالف هستید ؟!
در همان دانشگاه گروه های آموزشی برای ارتقا و... تصمیم گیری می کنند و مقام غیرمسئول و غیرمتخصص حق دخالت ندارد .
روند ارتقا تا حد زیادی شفاف و علمی است .
اما آموزش و پرورش چطور ؟
به نظرم جامعه ما بیش از آن که به نخبه احتیاج داشته باشد به شهروند مسئول و آگاه نیاز دارد .
پایدار باشید .
در علم مدیریت، یک سازمان غیر دولتی نمی تواند تاثیر چندانی بر سازمان دولتی بزرگی همچون .آ.پ . داشته باشد.
امروز ناراضی ترین قشر در بخش درمان، پرستاران هستند و اینکه اگر شکایتی پیش آید حمایت بشود یا نه ، اهمیت چندانی ندارد.
مهم اصلاح قوانین است که با اجرای مواردی مثل رتبه بندی و تغییرات بنیادی در جذب و ارتقا معلمان ، زمینه بهبود شرایط را فراهم کند. وگرنه سازمان در دل سازمان ناکارآمد چه کار می تواند بکند؟
سوء تفاهم نشود کسی مخالف داشتن اتحادیه یا سازمان صنفی نیست هر چند کارایی لازم را ندارد.همانطور که اکثر صنف ها دارای تشکل هستند نداشتن چنین تشکیلاتی برای معلمان واقعا تاسف بر انگیز است.همانطور که در مقاله اشاره شده نظام صنفی بیشتر برای گزینش معلمان و در مواقعی برای حمایت حقوقی در شکایات و همچنین اتخاذ مواضع هماهنگ در کشور می تواند موثر باشد اگر این تشکل ایجاد شود همه با آن موافقند.
اما اگر نظام صنفی همانند پزشکان ایجاد شود که قدرتمند بوده و قدرت چانه زنی در زمینه افزایش حقوق و امکانات رفاهی و درمانی مطلوب داشته باشد مورد درخواست همه معلمان بوده و خواهد بود.
اما تجربه نشان داده است که تشکل ها قدرت چانه زنی زیادی در مقابل دولت و قانون ندارند(مانند صنف کارگران یا خانه کارگر) و معمولا طبق بودجه سالیانه حقوق ها تعیین می گردند.
با تشکر از استاد پور سلیمان به جهت زحمات و پیگیری مطالبات معلمان و همچنین اعضای سایت صدای معلم که وقت زیادی برای اداره سایت می گذارند و با هزینه شخصی و به صورت مستقل در نقش مدافع معلمان انجام وظیفه می نمایند.
پاینده و سربلند باشید
اما نظر دوم خوب است
نماینده مجلس شدن شاید و لااقل
پسا بطحایی
ابن بطحایی و داماد بطحایی