حضرت سليمان از خردمندترين انسانهاست ، وي جانشين حضرت داوود و يكي از چهار فرزند او است كه براساس روايات اسلامي خداوند حكم نبوّت را به او داده است وليكن كتاب مقدس او را يك پادشاه مقتدر معرفي ميكند. خداوند آدمي و ديو و مرغ را همچون لشكريان فرمانبردار او كرد. جلال، شكوه و عظمت او مشهور است. عزيزالدين نسفي عقل را در بدن آدمي همانند سليمان ميداند كه چون اسير ديو شهوت گردد، ديو بر تخت مينشيند و سليمان كمر به خدمت او ميبندد. اما اگر سليمان بر ديو تسلط يابد ميتواند او را به فرشته تبديل كند و از او كار بكشد. خداوند در رؤياي شبانه بر وي ظاهر شده فرمود: اي سليمان هرچه ميخواهي بخواه كه به تو عطا خواهد شد. آن حضرت خواهش بسيار عالي كرد و حكمت را طلب كرد و خداوند متعال دولت و احترام را نيز بر آن افزود. بنابر كتاب مقدس سلطنت سليمان چهل سال طول كشيد. همانگونه كه هر انساني از جهان هستي، جامعه و پديدههاي اجتماعي، باورها و اعتقاداتي دارد بدون شك حضرت سليمان از اين قاعده مستثني نيست. بنابراين نگارندهي مقاله بر آن است تا افكار، عقايد و باورهاي حضرت سليمان را از كتاب امثال، جامعه و غزلهاي سليمان بيرون بياورد و با استفاده از سخنان وي جامعهي حضرت سليمان را ترسيم نمايد.
مهمترين اصلي كه در سخنان حضرت سليمان مشاهده ميشود حكمت است. وي شاهرگ حيات جامعه را حكمت و دانايي ميداند و بيان ميكند كسي كه حكمت و ادب را خوار ميشمارد احمق است و به جوانان چنين نصيحت ميكند كه نصيحت پدرت را بشنو و از تعليم مادرت رويگردان مشو. زيرا سخنان ايشان مانند تاج و جواهر، سيرت تو را زيبا خواهند ساخت. (امثال، باب يك آيهي 7، 8 و 9)
حضرت سليمان نجات جامعه را در حكمت ميداند و معتقد است كه ناآگاهي، افراد جامعه را از پاي درخواهد آورد و جامعه را در بلا و مصيبت و در ناامني فرو خواهد برد. وليكن اگر حكمت و دانايي در جامعه رشد پيدا كند و همچون درخت تنومند گردد. در اين صورت است كه عدالت، انصاف و صداقت بر جامعه حاكم خواهد شد به طوري كه چنين ميفرمايد: اگر به سخنانم گوش بدهي، خواهي فهميد كه عدالت، انصاف و صداقت چيست و راه درست كدام است (امثال، فصل دوم، آيهي 9).
حضرت سليمان فوايد حكمت را در جامعه به شرح ذيل بيان ميكند؛
1- مردم جامعه در كمال لذّت و شادي زندگي خواهند كرد
2- شرارت و بدي از جامعه رخت خواهد بست
3-حقّهبازي و نادرستي در جامعه جايگاهي نخواهد داشت
4- محبّت و دوستي وخوشبختي در جامعه همچون طلاي ناب خودنمايي خواهد كرد
5- حكمت به انسان زندگي خوب و طولاني، ثروت و احترام ميبخشد
6- حكمت تاج عزّت و افتخار را بر سرانسان خواهد نهاد
7- حكمت عدالت و انصاف را در قضاوت به دنبال خواهد داشت
8- حكمت عمر را زياد ميكند ولي درمقابل حماقت انسان را خوار و ذليل ميكند.
حضرت سليمان انسان دانا و آگاه را انسان سالم ميداند پس هرچه كه آگاهي و حكمت در جامعه بيشترشود جامعه سالم تر خواهد بود برهمين اساس دركتاب«تائوته چينگ» چنين آمده است كه؛
«هركس صاحب فضيلت گردد، به كودكي شيرخوار ميماند كه هيچ گزندهي زهرناك او را نخواهد گزيد و هيچ درندهي خونخوار او را نخواهد دريد و هيچ مرغ شكاري او را صيد نتواند كرد زيرا كه او داراي قوت «تائو» است و به حيات ابد نايل گرديده هرچند بدن او شايد بپوسد و زايل گردد، ولي نفس او جاويدان زنده ميباشد.» (تاريخ اديان، جان بيناس، ص 351)
حكمت زماني كه در جامعه حاكم شود صلح و دوستي و محبّت افزايش پيدا ميكند، مقرّرات و قوانين در جامعه به خوبي اجرا ميشود و سرقت، دزدي، تجاوز و هرگونه اعمال ناشايست به مراتب كاهش مييابد.
حضرت سليمان شاخصههاي انسان سالم را كه منجر به جامعهي سالم ميشود به شرح ذيل بيان ميكند:
1- دوري از كينه و نفرت؛
2- دوري از پرحرفي؛ كه انسان را به سوي گناه ميكشد.
3- خداترسي؛ كه باعث ميشود انسان گناه نكند و انسان در كمال آرامش و آسايش زندگي كند.
4- درستكاري و دوري از دروغ؛ چرا كه حضرت سليمان بيان ميكند: از دهان درستكاران غنچههاي حكمت ميشكفد، اما زبان دروغگويان از ريشه كنده خواهد شد. (امثال، باب 10 آيهي 31)
5- دوري از تقلّب و كلاهبرداري؛ كه افراد متقلّب و كلاهبردار امنيت اقتصادي، سياسي، اجتماعي و غيره را به هم ميزنند. در اين صورت جامعه به سوي هرج و مرج كشانيده ميشود و فقير، فقيرتر و غني، غنيتر ميگردد.
حقوق افراد جامعه ناديده گرفته ميشود و جامعه بيمار ميشود. پس بايد تلاش كرد تا ريشههاي تقلب و كلاهبرداري در جامعه خشكانده شود و صداقت و يكرنگي هم چون گلهاي زيبا شكوفا شود و به جامعه طراوت خاصي ببخشد.
6- دوري از تكبّر؛ غرور و تكبر باعث سرافكندگي افراد جامعه ميشود و زمينههاي بيمار بودن جامعه را فراهم ميكند. چنانكه حضرت سليمان در اين باره ميفرمايد: غرور منجر به هلاكت ميشود و تكبّر به سقوط ميانجامد. بهتر است انسان متواضع باشد و با ستمديدگان بنشيند تا اينكه ميان متكبّران باشد و درغنايم آنان سهيم باشد (امثال، باب 16 آيه 18 و 19) بنابراين افراد جامعه لازم است كه فروتن و متواضع باشند بر همين اساس است كه شاعر ميگويد:
افتادگي آموز اگر طالب فيضي هرگز نخورد آب زميني كه بلند است
7- امين بودن افراد جامعه؛ به طوري كه افراد امين اسرار را در دل خود مخفي نگه ميدارند و زمينههاي اختلاف و نزاع و درگيري را در جامعه به وجود نميآورند. اگر همهي افراد جامعه امين باشند ديگر نيازي به دستگاه عريض و طويل قوه قضائيه و نيروي انتظامي و غيره نيست. در چنين جامعهاي مردم اصول را ميفهمند. درد يكديگر را حس ميكنند و خدا را حاكم بر خود ميدانند. اوامر الهي را اجرا ميكنند و منشأ خير و بركت براي جامعه باشند. به طوري كه سخنان اين افراد ديگران را زنده ميكنند و بركت خداوند شامل حال آنها خواهد شد. امنيت حاكم بر جامعه ميشود و مردم در چنين جامعهاي در كمال آسايش و آرامش زندگي خواهند كرد. نظم بر جامعه حاكم ميشود و خردمندان حاكم چنين جامعهاي خواهند بود.
8- سخاوت و بخشندگي؛ سخاوت و بخشندگي كه موجبات كاميابي افراد را فراهم ميكند و ديگران از اين عمل پسنديده در جامعه بهرهمند خواهند شد. اگر افراد ثروتمند و غني بخشنده باشند و دست فقير و بينوايي را بگيرند باعث اقتدار ساختار اجتماعي ميشود و اين عمل انعكاسي از سنن فوق طبيعي يا الهي است و نتايج اين عمل پسنديده به خود شخص بخشنده و سخاوتمند ميرسد. بر همين اساس قرآن كريم تأكيد ميكند كه اگر يك دانه بخشش كنيد هفتاد دانه از آن ميرويد. حضرت سليمان نيز بر همين اعتقاد ميباشد چنانكه در امثال ميفرمايد: هستند كساني كه با سخاوت خرج ميكنند و با اين وجود ثروتمند ميشوند؛ و هستند كساني كه بيش از اندازه جمع ميكنند امّا عاقبت نيازمند ميگردند. (امثال، باب 11، آيهي 24)
9- وفاي به عهد؛ كه يكي از شاخصههاي انسان سالم ميباشد. حضرت سليمان در اين ارتباط ميفرمايد: خدا كساني را كه به قول خود وفا ميكنند دوست دارد، ولي از اشخاص بدقول بيزار است. (امثال، باب 12، آيهي 12) وفاي به عهد اعتماد را در جامعه افزايش ميدهد و همين موضوع سبب اقتدار و عزّت جامعه ميشود. خداوند همواره از انسان ميخواهد كه به عهد خود وفا كند و در اين صورت است كه جامعه شكوفا ميشود و هيچگونه نيرنگ، بدي، ناصداقتي و … نميتواند در جامعه نقشي داشته باشد بلكه همهي افراد جامعه به يكديگر اعتماد ميكنند و مرزهاي سياسي، اقتصادي و … ديگر معنايي ندارد چرا كه همه در عهد خود با خداوند و جامعه وفادارند و همه همديگر را درك ميكنند. نزاع و درگيري جايگاهي نخواهد داشت و آرامش بر جامعه حكمفرما خواهد شد. چرا كه تمام بدبختيها و گرفتاريها حاصل بياعتمادي و بيقولي ميباشد.
10- راستي و صداقت؛ حضرت سليمان (ع) ميفرمايد: بهتر است انسان فقير باشد و با صداقت زندگي كند تا اينكه از راه نادرست ثروتمند شود. (امثال، باب 19، آيهي 1) حضرت سليمان نتايج صداقت و راستي را به شرح ذيل بيان ميكند:
الف) به زندگي رونق ميدهد؛
ب) سخنان خوب درستكاران،
ديگران را احيا ميكند؛
ج) سعادت را به انسان عرضه ميدارد؛
د) راستي انسان را از تنگنا رهايي ميدهد؛
هـ) شخص درستكار از حيات برخوردار ميشود اما آدم بدكار به سوي مرگ ميرود؛
و) دروغ انسان را در دام گرفتار ميكند ولي راستي و صداقت موجب رهايي ميگردد؛
ز) صداقت انسان را حفظ ميكند در صورتي كه بدي انسان را به نابودي ميكشاند.
دروغ، ذلّت و خواري را به دنبال دارد. اگر ما دروغ بگوييم تن به خواري و ذلّت دادهايم و از خداوند دور شدهايم و در اين صورت است كه آرامش درون مان را از دست ميدهيم و شادي را هرگز نخواهيم ديد. صداقت و راستي مشكلات انسان را برطرف ميكند به طوري كه انسان راستگو شكستناپذير است. صداقت و راستي مانع پيروي انسان از هواي نفس ميشود. و به دنبال هوا و هوس نميرود. شهوتراني نميكند و خود را خدمتگزار ديگران ميداند. اگر انسان صادق باشد به دنبال آن جامعه سالم و صادق خواهد بود. اگر راستي و صداقت در جامعه جاري شود امنيت و آسايش همچون باران رحمت انسانها را زنده ميكند و شرارت و بدي جايگاهي نخواهد داشت.
11- فعّاليت و پركاري؛ تلاش و كوشش گنج گرانبهايي است كه جامعه را احيا ميكند به گونهاي كه فقر و تنگدستي در جامعهي پويا و پرتلاش معنا نخواهد داشت. آدم تنبل آنچه را كه آرزو ميكند به دست نميآورد امّا شخص كوشا كامياب ميشود. (امثال، باب 13، آيهي 4) تلاش و كوشش از شاخصههاي جامعهي سالم است. به طوري كه در تمام اديان الهي توصيه به كار و كوشش شده است به طوري كه امام صادق (ع) در اين باره ميفرمايد: كسي كه براي خانوادهاش كار و كوشش ميكند مانند رزمندهاي است كه در راه خدا جهاد ميكند. پيامبر گرامي اسلام نيز دست پينه بسته كارگران را ميبوسيد. حضرت سليمان ميفرمايد: راه آدم تنبل با خارها پوشيده است و اين يعني خواري، ذلّت و بدبختي. پس بنابراين هرچه افراد يك جامعه بيشتر تلاش كنند آن جامعه سالمتر خواهد بود.
12- محبّت و مهرورزي؛ حضرت سليمان ميفرمايد: درستكار و مهربان باش تا عمر خوشي داشته باشي و از احترام و موفقيّت برخوردار شوي. (امثال، باب 21، آيهي 21) اگر محبّت و مهرورزي در بين افراد جامعه رواج پيدا كند، انسانها از زندگي خود لذّت ميبرند و شاد خواهند بود. غم و غصه نگراني و اضطراب ديگر جايگاهي نخواهد داشت. با محبّت كينه، نفرت، حسادت و خصلتهاي بد ديگر از جامعه رخت برخواهد بست. در چنين جامعهاي همه احساس مسئوليّت ميكنند. به يكديگر عشق ميورزند و ديگران را بر خود مقدم ميدانند و از غرور و تكبّر دوري ميكنند بر همين اساس حضرت سليمان ميفرمايد: هرگاه پادشاهي مهربان و درستكار و دادگستر باشد، سلطنتش پايدار ميماند. (امثال، باب 20، آيهي 28)
محبّت به ديگران يعني احترام به جامعه، قانون، مقررات و اينكه ديگران را بر خود ترجيح دهيم و در اين صورت است كه جامعه به موفقيت خواهد رسيد. و نيز حضرت سليمان در اين ارتباط ميفرمايد: نان خشك خوردن در جايي كه محبّت هست، بهتر است از غذاي شاهانه خوردن در جايي كه نفرت وجود دارد.
13- رهبري خردمندانه براي جامعه؛ حضرت سليمان معتقد است كه: بدون رهبري خردمندانه، ملّت در زحمت ميافتد. اما وجود مشاوران زياد امنيت كشور را تضمين ميكند. (امثال، باب 11، آيهي 14)
جامعهي ايدهآل و سالم جامعهاي است كه رهبري آن را انسان كامل و خردمندي به عهده داشته باشد. چنين جامعهاي دچار معضلات، انحرافات و آسيبهاي اجتماعي نميگردد چنانكه سعدي در اين ارتباط ميفرمايد:
چه غم ديوار امت را كه دارد چون تو پشتيبان
چه باك از موج بحر آن را كه باشد نوح كشتيبان
پادشاه عادل يا همان رهبر خردمند همانند سايهي خدا بر روي زمين ميباشد. بر همين اساس رهبر خردمند بايد صاحب اقتدار باشد نه فقط قدرت. چرا كه اقتدار به معناي پذيرش داوطلبانه است.
حضرت سليمان جامعه را همانند ارگانيزم زندهاي ميداند كه هر عضوي وظيفه و كاركرد مشخّصي دارد. اين ساختار اجتماعي براي هركدام از اعضايش بسته به جايگاه آنها كاركرد ويژهاي را به وجود ميآورد و ارگانيزم زنده بايد اعضايش سالم باشد و در صورتي ميتواند سالم باشد كه شاخصههاي فوق را داشته باشد. حضرت سليمان با بهرهگيري از گفتار متضاد واقعيتهاي زندگي اجتماعي را جلوهگر ميسازد به گونهاي كه ميفرمايد: خبرچين هرجا ميرود اسرار ديگران را فاش ميكند، ولي شخص امين اسرار را در دل خود مخفي نگه ميدارد. وي جامعهي سالم را جامعهاي ميداند كه حكمت و دانايي و تمام خصلتهاي نيك همچون راستي، صداقت، مهرباني، كار، فعّاليت و غيره بر آن حاكم باشد و از ناصداقتي، اضطراب، پريشاني، ترس و … به دور باشد.
جامعهي آرماني حضرت سليمان سراسر حكمت، معرفت و دانايي است و افراد آن حكيمانه زندگي ميكنند و با كمال لذّت و خوشحالي و بدون هيچ چشمداشتي معرفت و دانايي را به ديگران هديه ميدهد. در اين جامعه ظلم؛ ستم، رشوه، دزدي، ربا و … معنا و مفهومي ندارد.
منابع و مآخذ:
1- امثال سليمان، كتاب مقدس، بيتا.
2- جامعهي سليمان، كتاب مقدس، بيتا.
3- غزل غزلهاي سليمان، كتاب مقدس، بيتا.
4- گلستان سعدي، محمدعلي فروغي، انتشارات امير كبير، تهران،1361.
5- تاريخ جامع اديان، جان بيناس، ترجمهي علياصغر حكمت، انتشارات اميركبير.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
1- تبدیل وضعیت معلمان حق التدریسی بر جای مانده از دوران خاتمی و هاشمی و آرامش بخشیدن به این قشر
2- ممنوعیت استخدام در آموزش وپرورش از طریق ورود حق التدریسی با جمله معروف اینجا که میدان میوه نیست همه وارد بشوند
3- تصویب استخدام در آموزش وپرورش فقط از طریق آزمون و یا دانشگاه فرهنگیان
4- نظم بخشیدن به سازماندهی تا قبل از ایشان منطق نیروهای مازاد خودشان را اعلام نمی کردند اما ایشان سازماندهی رو به صورت اینترنتی اعلام و اختیار مناطق رو از سازماندهی سلب کرد که به نفع معلمان تمام شد
5- تشکیل سایت ضمن خدمت و برگزاری دوره های ضمن خدمت از طریق این سایت
6- تصویب تعجیل در رتبه و طبقه برای معلمین روستایی
7- تصویب اعطای یک طبقه تشویقی برای دارندگان 5 سال ارزشیابی بالای 85
8- برگزاری دوره شنا برای بچه های ابتدایی
9- مخالفت تمام قد با خصوصی سازی
10- تلاش برای دایر کردن بند فوق العاده شغل علیرغم مخالفت نمایندگان
11- مطرح کردن رتبه بندی و همترازی حقوق معلمان با اساتید دانشگاه که با مخالفت نمایندگان روبرو شد
12- مطرح کردن گواهینامه نوع دوم
13- افزایش سختی کار و برگرداندن سنوات ارفاقی به معلمین استثنایی
1- تبدیل وضعیت سرایداران به معلمی
2- نا تمام ماندن طرح رتبه بندی
3- عدم اجرا شدن گواهینامه نوع دوم
4- عدم افزایش حقوق معلمان به غیر از افزایش سالانه
1- مطرح کردن سرانه ای شدن مدارس و دادن چندر غاز حقوق معلمان به مدیران
2- پیشنهاد حذف تعطیلی پنج شنبه ها و طرح مسخره یک روز بدون کیف و کتاب
3- حذف دوره های ضمن خدمت
4- عدم اجرای گواهینامه نوع دوم
5- حذف بیمه طلایی
6- عدم افزایش فوق العاده شغل علیرغم تصویب در دولت
7- دادن 6 ساعت اضافه تدریس به مدیران و معاونین مدارس
8- توهین به تمام معلمین و مازاد و ناکار آمدن خواندن آنها
9- عدم اجرای رتبه بندی حاجی بابایی
10- واگذاری مدارس به بخش خصوصی و استخدام معلمان سیصد هزار تومانی
11- فرستادن دانش آموزان به مدارس غیر انتفاعی که کاملا مجهول و در ابهام باقی ماند
12- پیشنهاد کاهش اضافه تدریس معلمان
13- برگزاری آزمون برای استخدام 5 هزار نفر علیرغم مازاد نامیدن معلمین و انتقاد از دولت گذشته برای اسیتخدام
14- پیشنهاد کاهش نیروی انسانی برای افزایش حقوق و استخدام 5 هزار نفری از طریق آزمون که کاملا نشانگر تناقاضات ایشان هست
15- ازبین بردن شان معلمان و فقیر تر کردن هر چه بیشتر آنان
در مورد كامنت همكار گرامى آقاى جليل هم به نكات خوبى اشاره نموده اند و مقايسه ايشان تا حدودى به واقعيت نزديك اما اشكالاتى هم دارد كه با نظر همكاران ديگر قابل اصلاح است اما به هرحال زحمت مقايسه و دقت ايشان قابل تقدير است البته هردو اين بزرگان (وزير قبلى و فعلى )در يك آپ با قوانين ناقص و تاحدودى دست بسته وزير شده اند ضمن اينكه گرايشات جناحى و فاميل بازى و بى لياقتى برخى افراد به اين موضوع بيشتر دامن مى زند و مانع اجراى بسيارى از قوانين است .
اجازه تغییر مقطع نیروی ابتدایی به متوسطه بتا وجود نیاز ابتدایی.
این اقدام نشان از ضعف مدیریت, تناقض دز دز رفتار و گفتار فانی و مدیران ضعیفش است.
1- بازگو کردن مشکلات و کمبودهای جامعه به مسئولین مملکتی نتیجه بخش است 2- احساس می کنم افرادی مثل من قادر به بهبود وضعیت خود نیستند 3 - فکر می کنم افرادی مثل من در تعیین بسیاری از رخدادهای زندگی خود نقشی ندارند.4- افرادی چون من دستمان به جایی بند نیست و حرفمان به گوش مسئولان نمی رسد 5- شهروند عادی هم می تواند بر تصمیمات دولت تأثیر بگذارد 6- در برخورد با تحولات کشور احساس ناتوانی می کنم. 7 - فکر می کنم مقامات و مسئولین کشوری به نظرات افرادی مثل من احتیاجی ندارند. 8- رأی دادن تنها راهی است که افرادی مثل من از طریق آن می توانند نظر خود را درباره چگونگی اداره امور توسط حکومت بیان کنند. 9- آن قدر در زندگی خود گرفتارم که نمی توانم به سیاست فکر کنم.
................................اگر ........
تورات و انجیل مقدس را طبق تاریخ ظهورشان + قرآن مجید را نشان واموزش نسل جوانتران بدهیم: طبیعتن طبق رضایت و نقشه الهی امان جامعه فاضلان را برای هزار سال آینده بر زمین و در فضای آسمان های بیکران میسازیم ولی قروقاطی ... خب همه زندگی امان قروقاطی میشوند و السلام !
همه چیز در حال حرکت و تغییر شکل و محتوا ی میباشد. چه زیباست: اگر جهت سکان و فرمان زندگی لشگری و گروهی خودمان راآگاهانه طبق دستور و طبق رضایت خدایمان تعیین و تنظیمش بسازیم هاهاها. بلی: کتب مقدس شفابخش روح و جسم و جان انسان ها میباشند و هرچیزی که جان را نجات ببخشد را مقدس و پاک و منزه مینامیمشان. خدابزرگه و الحق فقط خداست سزاوار ستایش ! حضرت عیسی مسیح که 14 نسل بعد از حضرت داود بدنیا آمد فرموده: باهم مهربان باشید هاهاها ! خدا یمان در این ایام نفتی آبودونی راهنمای دلها و چشمانتان باد. آمین !