ميگويند رسانهها آيينه وضع جامعه هستند. روزنامهنگاران گوشها و چشمهايشان براي سوژههاي خبرساز تيز ميشود. اهالي حوزه رسانه به موضوعاتي ميپردازند كه مطالبه عموميتر باشد. تحليل گران به نقد و بررسي مسائل مهم روز ميپردازند و مديران و مسوولان هم از اولويتهاي خود سخن ميگويند و مهمتر از همه سياست گذاران و استراتژيستها در عرصه مديريت همه را به اولويتهاي موردنظر خود متوجه ميسازند و به انحرافها، كمتوجهي و بيتوجهيها هشدار ميدهند و اينگونه صفحه روزنامهها و فضاي رسانهها پر ميشود از خبر، گزارش، گزارش خبري، يادداشت، گفتوگو و غيره. در قاعده كار ژورناليستي سوژه محوري حرف نخست را ميزند. پيدا كردن سوژههاي ناب و سبقت گرفتن از رقباي رسانهاي و پيشتاز شدن در انعكاس آن ذهن هر روزنامهنگار و فعال رسانهاي را همواره درگير ميكند و در اين راستا به اين ميانديشد كه چه سوژهاي مخاطب بيشتري دارد و كدام تيتر چشمها را خيره و مخاطب را به پيگيري ابعاد آن سوژه ترغيب ميكند.
مناسبتها يا به عبارتي زمان يكي از متغيرهاي موردنظر در كار رسانهاي است به اين معنا كه يك روزنامهنگار پس از پيدا كردن يك سوژه مهم به دنبال آن است كه در بستر زماني مربوطه به آن بپردازد يا به عبارتي در انعكاس آن تناسب زماني را مدنظر داشته باشد. تعجيل يا تاخير هر دو به كار صدمه ميزند و به اين بعد آسيب ميرساند چرا كه مخاطب در ظرف زماني سوژهها را پيگيري ميكند به همين دليل اصطلاح خبر يا مطلب سوخته اينجا معنا پيدا ميكند يعني مطلبي كه زمان آن سپري شده يا اصطلاح مطلب خام براي موضوعي به كار ميرود كه هنوز زمان آن فرانرسيده است.
براي سوژه معلم دو روز در تقويم، بستر زماني اختصاصي اين سوژه است؛ يكي ١٢ ارديبهشت كه در تقويم جمهوري اسلامي ايران به عنوان روز ملي معلم نام گذاري شده است و ديگري پنج اكتبر كه روز جهاني معلم است. به طور معمول پس از انقلاب و نام گذاري اين روز به نام معلم پنج اكتبر كمرنگ شد و سال به سال بر رنگ معلمي در روز ١٢ ارديبهشت افزوده شد. در دهه اول به دليل نقش معلمان در شكلگيري انقلاب و تزريق نيروي فعال معلمي به بدنه مديريت دولت در نهادها و دستگاههاي مختلف و رسيدن معلمان به مناصب و جايگاههاي كلان مديريتي، فضاي رسانهاي هم توجه ويژهاي به معلم داشت. آن قدر معلم و معلمي جايگاه پيدا كرد كه پسوند «مقدس» روي آن گذاشته شد و او را در جايگاه «رسالت» نشاندند و نهتنها در روز معلم بلكه در مناسبتها و به بهانههاي مختلف « معلم تيتر يك رسانهها » شد.
حضور معلمان در عرصه دفاع و حتي فرماندهي و مديريت جبهههاي جنگ بر اين جايگاه ميافزود. وقتي يك مدير مدرسهاي را تعطيل ميكرد و به همراه معلمان و دانشآموزان راهي جبهه ميشد شكي نبود كه در آن فضا مورد تحسين و تكريم افكار عمومي و مسوولان قرار ميگيرد.
واژه « معلم شهيد » و « دانشآموز شهيد » معلم را به تيتر همهروزه آن روزها تبديل كرده بود و شعار «معلم شهيدم راهت ادامه دارد» در مدارس و خيابانهاي شهر و روستا طنينانداز بود. بر سر گلزار شهدا كه ميرفتي بر سنگ مزار بسياري از شهدا نام «معلم» خودنمايي ميكرد. جنگ كه به پايان رسيد و دوران سازندگي آغاز شد شور انقلابي به توان مديريتي تبديل شد و مسوولان و مديران عزم خود را جزم كردند تا ضمن جبران خرابيها راه «توسعه همهجانبه و پايدار» را در پيش گيرند؛ راهي كه در آن مسير آموزش و پرورش به طور خاص و تعليم و تربيت به طور عام براي تربيت نيروي انساني توسعهگرا بايد در اولويت قرار ميگرفت.
در اين شرايط تحولي در عرصه آموزشي كشور ايجاد شد. هم آموزش عالي و هم آموزش و پرورش با رويكرد تربيت نيروي انساني مورد نياز، برنامههايي را تدوين و تغييراتي را ايجاد كردند. حالا هرچند معلم كمتر تيتر رسانهها ميشد اما با رنگ و بوي متفاوت. تغييراتي كه در دوره وزارت دكتر محمدعلي نجفي ايجاد شد معلم را به جايگاه حرفهاي خود نزديك كرد هر چند معلمان گزينششده دهه اول در كنار معلماني كه گزينش شده قبل از انقلاب بودند دوگانه آشتيناپذيري را ايجاد كرده بودند اما كاهش رويكرد سياسي كمي از تنشهاي اين دوگانگي در دهه دوم كاست.
معلم در دوره اصلاحات از جنس ديگري مورد توجه قرار گرفت. فضاي پس از دوم خرداد جامعه معلمي را كه از فعالان آن تحول بودند مورد توجه جدي قرار داد. شكلگيري چند تشكل معلمي در سالهاي آخر دهه ٧٠ «معلم فعال صنفي» را تيتر روزنامهها و رسانهها كرد؛ معلمي كه حالا با اين پسوند علاوه بر وظيفه معلمي يك رسالت مدني و ملي را هم بر دوش خود احساس ميكرد. اما دوره هشتساله رياستجمهوري احمدينژاد بسياري از آنچه را در هشت سال قبل ساخته شده بود خراب كرد.
نخستين وزير آموزش و پرورش او يعني فرشيدي بود كه گفت: «فكر كردن به تشكلها براي ما حرام است؛ من يك معلم به صورت فردي را بر معلم عضو تشكل ترجيح ميدهم.»
اين حرف او در برخوردهاي گسترده با اعتراضات معلمي در سال ٨٥ عينيت يافت و معلم تيتر يك شد اما با توهين و افترا به او. اكنون كه دولت يازدهم سال سوم خود را در پيش دارد با چالش مشكلات معلمان و معضلات حرفهاي معلم روبهرو است؛ چالشي كه در غيبت رسانهها و كمتوجهي به آن روزبهروز عميقتر ميشود و به نظر ميرسد تا زماني كه معلم حداقل در روز معلم تيتر يك نشود و آموزش و پرورش در اولويت قرار نگيرد اين داستان غمانگيز ادامه دارد.
روزنامه اعتماد
نظرات بینندگان
استاد گرانقدر سرکار خانم مياندشتي به درستي جايگاه معلم را در دورها ي مختلف بررسي نموديد .
خوشبختانه با رأي ملت و روي کار آمدن دولت تدبير و اميد دوره هشت ساله دولت هاي نهم و دهم که شما بشرح ذيل ترسيم نموده ايد به پايان رسيده است .
1. " معلم در دوره اصلاحات از جنس ديگري مورد توجه قرار گرفت. فضاي پس از دوم خرداد جامعه معلمي را كه از فعالان آن تحول بودند مورد توجه جدي قرار داد. شكلگيري چند تشكل معلمي در سالهاي آخر دهه ٧٠ «معلم فعال صنفي» را تيتر روزنامهها و رسانهها كرد؛ معلمي كه حالا با اين پسوند علاوه بر وظيفه معلمي يك رسالت مدني و ملي را هم بر دوش خود احساس ميكرد. اما دوره هشتساله رياستجمهوري احمدينژاد بسياري از آنچه را در هشت سال قبل ساخته شده بود خراب كرد."
2. "نخستين وزير آموزش و پرورش او يعني فرشيدي بود كه گفت: «فكر كردن به تشكلها براي ما حرام است؛ من يك معلم به صورت فردي را بر معلم عضو تشكل ترجيح ميدهم. "
ادامه دارد.
قطعأ در آينده نچنان دوري ، صاحب نظران ، فرهيختگان ، نخبگان ، نماينده رسانه ها ، نماينده تشکل هاي مدني ، کارشناسان آموزش و پرورش و ... با تشکيل کار گروهاي تخصصي نه تنها تير اول روزنامه مي شوند بلکه شبکه اختصصاصي آموزش و پرورش هم در صدا و سيما فعال مي گردد .
با تقديم شايسته ترين احترامات –ارادتمند شما شهسوارزاده
همین نظرات شما کاملا سیاسی است.
تیتر یک همدلی می خواهد نه حمله به همدیگر.
شما بجای بیان مشکل می خواهید.بار حزبی خودتان را ببندید.
خوب همه این را می فهمند.
باز هزار لطائف الحیل از ضعف دولت دفاع و مشکلات را ارجاع می دهید به قبل.
خوب جامعه بویژه فرهنگیان شعورشان بالاست می فهمند.
اولا فریاد اعتراض معلمان به خاطر بی عدالتی در پرداخت حقوق ها بین کارکنان دولت است وربطی به گروه یا جناح های سیاسی ندارد، لطفا شما گرایش سیاسی خود را در این قضیه دخالت ندهید و سوء استفاده سیاسی وجناحی نکنید، معلمان کسانی هستند که در خدمت نظام مقدس اسلامی می باشند و بیش تر آنها خط شکن جبه های نبرد هشت سال دفاع مقدس بوده اند. ثا نیا معلمان هرروزو هر ساعت تیتریک روزنامه ها ، سایت ها ورسانه ی ملی هستند اگر باور ندارید یک قلم آن را ببینید. (وزیر آموزش و پرورش از پرداخت بخش عمده ای از مطالبات فرهنگیان تا پایان هفته معلم خبر داد ) . ادامه دارد
ثالثا طول مدت دولت های سازندگی واصلاحات 16 سال یعنی دو برابر مدت دولت احمدی نژاد است. به فرض دوران 16 ساله ، دوران طلایی معلمان ودوره ی هشت ساله دوره خاری معلمان باشد ، اگر حرف شما درست باشد می بایست بیش تر پست های کلیدی کشور دست معلمان بود و از نظر حقوقی هم هم پایه اساتید دانشگاه هابودند دیگر غمی نمی ماند واعتراضی نبود که آقای احمدی نژاد به خاطر آن معلمان را در بند کشد و در سیاه چال ها نگاه داری کند. در پایان توجه شما را به سخن امام حسین (ع) به ظالمان درصحنه ی کربلا جلب می کنم. «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»
که دست نامحرمان را رو می کنی.