در تعریف انجمن های اولیا و مربیان آمده است که: در هر مدرسه هیئت "منتخبی" است از اولیای دانشآموزان و مربیان همان مدرسه که با تفاهم و صمیمیت به منظور تقویت همکاری و مشارکت اولیای دانشآموزان بهمنظور کمک به ارتقای کیفیت فعالیتهای آموزش و پرورش، و گسترش ارتباط خانه و مدرسه، بر پایه ی مقررات و ضوابط انجام وظیفه مینماید...
آغاز همکاری خانه و مدرسه در ایران با گذشت پنجاه سال از تأسیس انجمن اولیا و مربیان در فرانسه و با الگوگیری از آن در قالب انجمن به سال ۱۳۲۶ شمسی برمی گردد. در آن سال شورای عالی فرهنگ، تشکیل این انجمن ها با عنوان "انجمن خانه و مدرسه" را در همه آموزشگاهها همراه با شرح وظایفشان تصویب کرد. در مهرماه سال ۱۳۴۶ شمسی، انجمن اولیا و مربیان ایران به نام «انجمن ملی اولیا و مربیان» تغییر نام پیدا کرد و به ثبت رسید و امروزه عنوان «انجمن اولیا و مربیان» را به خود گرفتهاست.
پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و در سال ۱۳۵۸ با تصویب یک ماده واحده توسط شورای انقلاب ( که در آن زمان جایگزین مجلس شورای اسلامی بود ) ، کارکنان انجمن ملی اولیا و مربیان مشمول قانون استخدام کشوری شدند و سازمان انجمن اولیا و مربیان بهطور مستقل و به سرپرستی قائم مقام وزیر آموزش و پرورش پایهریزی شد. اساسنامه ی انجمن در سال۱۳۶۷ مورد تصویب شورای عالی آموزش و پرورش قرار گرفت.در همین راستا هفته پیوند اولیا و مربیان هر ساله در ایران از تاریخ ۲۴ تا ۳۰ مهرماه برگزار میشود که هیئتی منتخب از پدران و مادران، دانشآموزان و مربیان، با هدف همکاری در راه پیشبرد امور آموزش و پرورش دانشآموزان گرد هم میآیند.
اهداف و برنامه های اولیه انجمن اولیا و مربیان انجمن های اولیاء و مربیان زمانی می توانند موثر باشند که نگرش مدیران سیستم آموزش و پرورش به آنها ابزاری نباشد و به عنوان یک فرصت در مدرسه، منطقه و استان دیده شوند، و نه به عنوان ابزاری جهت جمع آوری وجوه نقد در اختیار مدیر مدرسه!
در مرامنامه اولیه این انجمن آمده است: " انجمن ملی اولیا و مربیان ایران سازمانی است غیرانتفاعی و غیردولتی، این موسسه با همکاری و پشتیبانی کسانی که به تربیت عمومی نونهالان و نوجوانان علاقه دارند تشکیل می شوند و هدفهای معین و مشخصی را بر محور سیاستهای کلی آموزش و پرورش کشور و با معیارهای فدراسیون بین المللی اولیا و مربیان برای نیل به هدفهای خود تعقیب می کند."
انجمن اولیا و مربیان دارای بیش از 16 هدف مشخص است که از آنها می توان به تأمین مشارکت فکری، فرهنگی، عاطفی و آموزشی اولیا و تقویت، هماهنگی و همسویی تربیتی و آموزشی خانه و مدرسه، جلب همکاری اولیای دانش آموزان جهت مشارکت و کمک و ارتقای کیفیت فعالیتهای مربوط و ارائه پیشنهادهای لازم به مدیر مدرسه، همکاری و مشارکت با مدیر مدرسه در اجرای فعالیتهای پرورشی ، برگزاری اردوهای دانش آموزی و بازدید از مراکز علمی اشاره کرد.
همچنین تهیه برنامه ی بهداشتی و پزشکی با مشاوره ی افراد آگاه و کمک به مراقبان بهداشت و نظارت بر اجرای آن در مدرسه، خدمات فوق برنامه، اتخاذ تصمیم نسبت به سرویس رفت وبرگشت، مشاوره و برنامه ریزی در جهت تحقق هر چه بهتر اهداف انجمن، همکاری و مشارکت با شورای معلمان در برگزاری کلاسهای فوق برنامه از دیگر اهداف این انجمن است.
تلاش و همکاری برای جلب مشارکت اولیای دانش آموزان، صاحبان ِحَرف، افراد خیر و مؤسسات خیریه در تأمین امکانات مورد نیاز، نظارت بر چگونگی اخذ کمکهای مردمی با رعایت قوانین و مقررات مربوطه و نظارت بر نحوه هزینه وجوه حاصل از کمکهای مردمی نیز از اهداف نهایی این انجمن به شمار می رود.
اما امروز و پس از گذشت سالها از تاسیس این انجمن، کارکرد و اهداف اصل آن، هم اکنون فعالیت انجمن اولیا و مربیان در برگزاری جلسات آموزش خانواده برای والدین، تهیه نشریه پیوند و ارائه خدمات مشاوره ای به والدین در مراکز مشاوره خانواده پیوند و ساماندهی سرویس ایاب و ذهاب دانش آموزی و تدارک لباس فرم دانش آموزان و جذب اعانه و کمک های مادی به مدرسه خلاصه شده است و متأسفانه در تحقق مطلوب این اهداف نیز به دلایل مختلف توفیق چندانی نداشته است.
در زمینه کمک های مالی به مدارس ،انجمن های اولیا و مربیان اهرمی برای دریافت پول از والدین دانش آموزان شده و به دلیل اینکه طی این سالها وزارت آموزش و پرورش به مدیران اجازه دریافت هرگونه وجه نقد از والدین را نداده این اعضای انجمن هستند که این نقش ممنوعه را بازی می کنند…
اگرچه انجمن اولیا و مربیان طی سالهای گذشته با تدوین طرحی در ساماندهی کردن تخصص و مهارتهای والدین دانش آموزان و ایجاد اتاق فکر سعی داشته که رویکرد مالی خود به اعضای انجمن را به همفکری و همیاری تغییر دهد کند، اما تاکنون در این زمینه موفق نبوده است و مشارکت های اولیاء به سمت حوزه غیرمادی و تخصصی حرکت نکرده است...و هرگاه حرفی از مشارکت اولیاء به میان می آید، مدیران و مسوولین انتظار مشارکت مالی اولیاء و در پاره ای موارد مشارکت خدماتی و انجام بی چون وچرای امور محوله از سوی مسوولین مدارس و متولیان انجمن در مناطق!!
اگرچه انجمن اولیا و مربیان طی سالهای گذشته با تدوین طرحی در ساماندهی کردن تخصص و مهارتهای والدین دانش آموزان و ایجاد اتاق فکر سعی داشته که رویکرد مالی خود به اعضای انجمن را به همفکری و همیاری تغییر دهد کند، اما تاکنون در این زمینه موفق نبوده است و مشارکت های اولیاء به سمت حوزه غیرمادی و تخصصی حرکت نکرده است. مشکلات و موانع و آسیب های متعددی بر سرر اه شکل گیری مطلوب و مدنی انجمن های اولیاء و مربیان در مدارس وجود دارد که از آن جمله می توان به تهدید دانستن ظرفیت انجمن از سوی مدیران مدارس به جای فرصت! و مهندسی نمودن انتخابات انجمن ها در مدارس است، برخی از مدیران برآمده از سیستم انتصابی و به دور از شایسته سالاری که خود منصوب سیستم اداری بعضاً نقد ناپذیر و فاقد شایستگی های لازم و معیوب هستند قاعدتاًاز شکل گیری یک ظرفیت مدنی قدرنمند که می تواند نقش نظارتی ایفاء کند هراس دارند و این موضوع در سطوح بالاتر و در شکل گیری شورای انجمن اولیاء و مربیان منطقه و حتی استان هم مشهود است و مسوولین مربوطه همواره سعی در تأثیرگذاری بر فرآیند انتخاب افرادی مطیع و فرمانبردار جهت امضای صورت جلسات مربوطه و عدم ایجاد دردسر مضاعف هستند .
یکی از راه هایی که می تواند به کاهش این آسیب کمک و مساعدت نماید، اطلاع رسانی و تشویق و ترغیب اولیای دانش آموزان برای شرکت در انتخابات از طریق رسانه های سراسری از جمله رسانه ملی و ممانعت از برگزاری چراغ خاموش این انتخابات در مدارس و مناطق و استان هاست...البته برگزاری جلسات آموزشی جهت اطلاع از حیطه وظایف و اختیارات اعضای منتخب این انجمن ها و نظارت و پایش انتخابات در سطح مناطق و استان از سوی مراجع صلاحیت دار (شوراهای محلی، فرمانداری ها،استانداری، سازمان های مردم نهاد و...)می تواند به سلامت برگزاری انتخابات این انجمن ها مساعدت نماید.
تغییر نگرش متولیان آموزش و پرورش به ظرفیت های انجمن های اولیاء و مربیان و پرهیز از تصدی گری وظایف اعضای انجمن و ایفای نقش تسهیل گری برای ایجاد زمینه مشارکت اولیاء در حوزه های هدایتی، مهارتی، حمایتی و مشارکتی از ملزومات این حوزه است که تجربه ی سه ساله ی نگارنده به عنوان یک کارشناس در حوزه ی انجمن اولیاء و مربیان اداره کل که تجربه حضور بیش از دو دهه در عرصه ی سازمان های مردم نهاد را در کارنامه ی فعالیت های اجتماعی خود دارم،نشانگر این است که عرصه ی انجمن اولیاء و مربیان با فضای متعارف سازمان های مردم نهاد فاصله ی بسیاری دارد و بخش اعظمی از این آسیب هم به نگرش و روحیه تمرکز گرا و غیرمدنی مدیران و مسوولین این عرصه که ترجیح آنها تصدی گری و اعمال نظر و کنترل همه ی امور است،برمی گردد... و به قول "بابا افضل کاشانی شاعر و عارف قرن هفتم":
"گر دایره ی کوزه زگوهر سازند/ از کوزه همان برون تراود که در اوست…"
مشاوره در فرآیند تعلیم و تربیت نقش مهم و حساسی دارد زیرا گسترش خدمات مشاوره برای دانش آموزان و والدین موجب رشد تحصیلی، تصمیم گیری صحیح ، سازگاری اجتماعی، اصلاح و تغییر رفتار فردی و بین فردی، کاهش آسیب های اجتماعی و ... می شود.
مراکز مشاوره خانواده یکی از زیرمجموعه های انجمن اولیا و مربیان است،که از یک سو برخلاف مراکز مشاوره دانش آموزی که زیر نظر هسته مشاوره معاونت پرورشی نیروی موظف سازمانی به این مراکز تعلق نمی گیرد و از سوی دیگر عملکرد موازی مراکز مشاوره دانش آموزی در این حوزه و فقدان فضای استاندارد در مناطق و کمبود نیروی متخصص جهت حضور در این مراکز با توجه به محدودیت هایی که این مراکز در جذب نیروهای آزاد دارند و تغییر شرایط کنونی با شرایط زمانی که تصمیم به ایجاد این مراکز گرفته شده است و عدم بازنگری بر آئین نامه این مراکز از سال 86 تاکنون، و وجود مراکز مشاوره خصوصی تحت نظارت بهزیستی و ارائه خدمات مشاوره از سوی مراکز مختلف (قوه قضائیه، نیروی انتظامی، فرهنگسراها، سرای محله ها،درمانگاه ها و...) از عواملی هستند که نیاز به بازنگری آیین نامه این مراکز را تداعی می کند،چرا که این مراکز به دلیل کمبود منابع مالی و عدم تخصیص نیروی موظف نه توانایی رقابت با مراکز مشاوره دانش آموزی در آموزش و پرورش را دارند و نه امکان رقابت با مراکز مشاوره بخش خصوصی را، نیروی مشاور توانمند که موظف آموزش و پرورش باشد هم اگر قرار باشد به صورت آزاد و غیرموظف در مرکز فعالیت کند،حضور در مراکز خصوصی مشاوره ویا مراکز وابسته به سایر نهادها را به دلایل متعدد ازجمله فضای متفاوت و شرایط جذاب تر به این مراکز ترجیح می دهد.
تعامل و ارتباط با سازمان های مردم نهاد تخصصی از جمله انجمن مددکاری اجتماعی ایران و سازمان نظام روانشناسی و سایر نهادهای غیردولتی مرجع و بهره گیری از نظرات صاحب نظران می تواند در روند احیاء و روزآمد نمودن این مراکز موثر باشد،ضمن آنکه با توجه به جایگاه غیردولتی انجمن های اولیاء و مربیان این مراکز این امکان را داشته باشند که نیروهای آزاد مدیر،مشاور،مددکار و...را بر اساس آزمون و مصاحبه گزینش و ضوابطی مشخص جذب و محدود و مقید به انحصار در استفاده از نیروهای رسمی نشوند و امکان رقابت و ارتقاء سطح کیفی این مراکز سلب نشود و منتخبین انجمن های اولیاء و مربیان هر منطقه امکان نظارت بر این مراکز را داشته باشند،ضمن آنکه با توجه به تخصصی بودن این مراکز در زمینه ی پرداختن به موضوعات اولیاء دانش آموزان ،نیازسنجی و توجه به آسیب های نوپدید که بخشی از آن محصول رشد قارچ گونه ی رسانه های ماهواره ای غیراخلاقی و تأثیر شبکه های اجتماعی بر اضمحلال اخلاقی خانواده ها است،نباید مورد اغماض قرار گیرد.
نشریه پیوند،سالهاست که با اجبار از سوی برخی از مدیران مدارس به اولیاء دانش آموزان به فروش می رسد و در مدرسه نیز این نشریات در میان مربیان آموزش و پرورش نیز بسیار غریب هستند،البته در سالهای اخیر تلاش های برای ایجاد کیفیت درفرم و محتوای این نشریات از سوی ستاد مرکزی انجمن اولیاء و مربیان انجام شده است اما این نشریات هم شاید همانند مراکز مشاوره به دلیل وابستگی سیستم مرکزی انجمن اولیاء و مربیان به سیستم دولتی قابلیت تحول و ارتقای چندانی ندارند و امکان رقابت با سایر نشریات در حوزه خانواده را نداشته باشند.
زمینه استقلال و خودکفایی نشریه پیوند در تولید فکر و اندیشه و عدم وابستگی به سلایق مدیران انتصابی باید فراهم شود تا به عنوان یک نهاد مدنی تخصصی در جامعه ایفای نقش کند و مخاطب خود را جذب کند، البته آموزش و پرورش و انجمن های اولیاء و مربیان مدارس به عنوان پایگاه های دائمی ارائه این نشریات می تواند به موفقیت این نشریه و ممانعت از ورود آن به حوزه ی نشریات زرد حوزه خانواده موثر باشد.
یکی از کارهایی که نشریه پیوند در صورت استقلال از بخش حاکمیتی و غیردولتی شدن می تواند مورد توجه قرار دهد برگزاری میزگردهای نقد و بررسی و واکاوی آسیب شناسی موانع تحقق اهداف انجمن های اولیاء و مربیان و ایجاد شفافیت بدون هراس از مسوولین مربوطه است که میتواند در بهبود وضعیت این انجمن ها موثر باشد.
در حوزه آموزش خانواده، طیف وسیعی از مدرسین آموزش خانواده، صرفاً کارت مدرس آموزش خانواده را دارند و فاقد قابلیت ها و توانمندی های برقراری ارتباط با اولیاء دانش آموزان و انتقال آموزش و مهارت های لازم و مورد نیاز به اولیاء هستند و بسیاری از مدارس هم توانایی پرداخت هزینه های مصوب به این مدرسین را ندارند و این امکان را دارند که با رایزنی و برقراری ارتباط با سایر نهادهای دولتی و یا غیردولتی ویا استاد های توانمند دانشگاه از میان اولیاء مدرسینی به مراتب توانمندتر و قابل تر بدون هیچ هزینه ای را جهت آموزش اولیاء به مدارس دعوت کنند که متأسفانه در بسیاری از این موارد،این اجازه به مدیران مدارس داده نمی شود و یا مستلزم هماهنگی های متعددی است که مدیران عطای آن را به لقایش می بخشند!! در این زمینه نیز نیاز به بازنگری و انحصار زدایی و ایجاد زمینه ی رقابت و ارتقای این حوزه وجود دارد.
در حوزه ی ساماندهی حمل و نقل و سرویس دانش آموزی ؛بخش زیادی از وقت و انرژی مفید مدیران و متولیان مدارس و کارشناسان مناطق مصروف موضوعی می شود که انتفاع مادی آن متوجه پیمانکاران این سرویس هاست و تکالیفی در ارتباط باساماندهی این سرویس های دانش آموزی به عهده انجمن های اولیاء و مربیان گذاشته شده است که در بسیاری از موارد اسباب نارضایتی مدیران و اولیاء دانش آموزان را نیز فراهم نموده است و بیشتر مشابه وظایف حوزه تدارکات است تا انجمن های اولیاء و مربیان!!
در زمینه ی لباس فرم دانش آموزی هم علی رغم اینکه انجمن های اولیاء و مربیان مدارس تکلیف دارند،بسیاری از مدیران مدارس این موضوع را به عنوان زمینه ی جهت درآمد زایی برای مدرسه نظر می گیرند و حتی در برخی موارد منطقه در این زمینه ورود پیدا می کند و با انعقاد قرار داد با تولیدکنندگان برای اداره درصد در نظر می گیرند که برخلاقف مقررات است و این موضوع نیز به ناکارآمدی و یا ناکارآمد نگه داشته شدن انجمن های اولیاء و مربیان مدارس و عدم اطلاع از حوزه اختیارات ایشان برمی گردد.
در مجموع انجمن های اولیاء و مربیان بعنوان یک ظرفیت مدنی فراموش شده در درون سیستم آموزش و پرورش می تواند تحول آفرین باشد به شرط آنکه اراده ای بر غیردولتی نمودن و مستقل نمودن ساختار این انجمن ها از ساختار دولتی وجود داشته باشد و همانند یک سازمان مردم نهاد (ngo) بتواند نقش ایفاء کند و نه اینکه دستوری و به دور از خلاقیت...
انجمن های اولیاء و مربیان زمانی می توانند موثر باشند که نگرش مدیران سیستم آموزش و پرورش به آنها ابزاری نباشد و به عنوان یک فرصت در مدرسه، منطقه و استان دیده شوند، و نه به عنوان ابزاری جهت جمع آوری وجوه نقد در اختیار مدیر مدرسه!
نمایندگان منتخب انجمن های اولیاء و مربیان در شورای آموزش و پرورش شهرستان و استان در صورتی که براساس و مبنای یک انتخابات آزاد و مدنی در آن جایگاه حضور داشته باشند قطعا می توانند زبان صریح، رسا و گویای اولیاء دانش آموزان شهرستان و یا استان باشند و صرفا تأیید کننده و ماشین امضای صورتجلسات نباشند. یکی از راه هایی که می تواند به کاهش این آسیب کمک و مساعدت نماید، اطلاع رسانی و تشویق و ترغیب اولیای دانش آموزان برای شرکت در انتخابات از طریق رسانه های سراسری از جمله رسانه ملی و ممانعت از برگزاری چراغ خاموش این انتخابات در مدارس و مناطق و استان هاست..
در حوزه آموزش خانواده، انجمن اولیاء و مربیان مدرسه باید اختیارات بیشتری داشته باشد و محدود نمودن و الزام مدارس به دعوت از تعداد معدودی از مدرسین دارای کارت آموزش خانواده و ممانعت از ورود سایر نخبگان و افراد دارای تخصص و مهارت به این حوزه،اقدام مطلوبی نیست، در بسیاری از موارد انجمن های اولیاء و مربیان مدارس با نیازسنجی از اولیاء و با برقراری ارتباط با اشخاص حقوقی و حقیقی و با درک شرایط و ملاحظات مدرسه می توانند افراد متبحر و کاردان و متخصص و مقبول و متعهد را جهت آموزش خانواده به مدرسه دعوت کنندکه گاهی موانع اداری همانند سرعت گیر عمل می کند و یک فضای بدون رقابت و انحصاری در اختیار مدرسین آموزش خانواده که دارای کارت هستند قرار می دهد که در بسیاری از موارد مورد اقبال اولیاء و مدارس قرار نمی گیرند...البته برخی ملاحظات از سوی ادارات در این زمینه باید مورد توجه قرار بگیرد،چون در مواردی افرادی فرصت طلب جهت حصول مقاصدی دیگر از جمله انتخابات شوراها و یا...از فرصت آموزش خانواده به عنوان یک فرصت تبلیغاتی استفاده می کنند که قاعدتا در این مورد و موارد مشابه قاعدتاً هماهنگی با بخش های مربوطه لازم و ضروریست.
در زمینه ی مراکز مشاوره نیز، اگر قرار است تداوم داشته باشند باید آئین نامه این مراکز مورد بازنگری جدی قرار گیرد و دست این مراکز جهت به کارگیری نیروهای آزاد متعهد، متخصص و متبحر با رعایت ملاحظاتی که آسیب ها و مشکلات ناشی از به کارگیری نیروهای غیرسازمانی را به حداقل برساند، باز گذاشته شود و ارتباط میان مدرسین آموزش خانواده ، مدارس، انجمن های منتخب اولیاء و مربیان و مراکز بصورت متمر و پایدار بازتعریف شود.
در مجموع برای بهبود وضعیت انجمن های اولیاء و مربیان از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب به نظر نگارنده به عنوان فردی که سه سال از عمر کاری خود را به عنوان کارشناس انجمن اولیاء و مربیان اداره کل آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران سپری نموده است، و در عین حال بالغ بر دو دهه در عرصه ی سازمان های غیردولتی فعالیت مستمر داشته ام این است که انجمن های اولیاء و مربیان باید به سوی ngoشدن و غیروابسته بودن به سیستم دولتی حرکت کنند و در این زمینه نوع نگرش و مدیران این عرصه باید از تصدی گری به تسهیل گری میل کند!
باید از تصدی گری در حوزه ی اداری این انجمن ها کاست و با واگذاری هرچه بیشتر اختیارات به انجمن های منتخب اولیاء و مربیان به سمت تسهیل گری و نظارت پیش رفت،و نگاه عمودی و استبداد نظر در این عرصه نتیجه ای جز آنچه تاکنون رقم خورده است را نخواهد داشت...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
انجمن های اولیاء ومربیان فرصت های بسیار مناسبی جهت تحول و بهبود وضعیت کنونی هستند،اما همانطور که اشاره و تحلیل نموده ایدنگرش مدیران در این زمینه بسیار تأثیرگذار است...جای نخبگان و اندیشمندانی همچون شما در عرصه های مدیریتی همواره خالیست...و کار دست کاردان نیست...جای آن دارد که مدیرکل آموزش وپرورش شهرستانهای استان تهران در عرصه های مدیریتی، تصمیم سازی وتصمیم گیری از وجود افراد موثر وتحول آفرین بیشتر استفاده کند،هرچند که کوتوله های فکری وافراد دگم و حاسدان و متعصبان کم فهم در آموزش و پرورش همواره در پی تخریب افراد موثرند...
مدیر کل لر
رئیس انجمن لر
کارشناسش نفوذی حراست
کارشناس دومش مرد اخلاق
ما مأمور به تکلیف هستیم و نه نتیجه،ضمناً به نظرم زمان مناسبی برای مطرح نمودن زخم های کهنه نیست،ضمن آنکه تمنا میکنم به کسی بی حرمتی نشود فارغ از اینکه چه نظری داریم،حفظ حرمت افراد واجبه.
دلواپس ها سایه اشو با تیر میزنند...
"با تحقیر و کوچک شمردن شخصیت انسان ها باعث عدم رشد و افزایش کارهای نادرست در جامعه می شویم.."
ذهن های بزرگ در مورد ایده ها صحبت می کنند،ذهن های متوسط درباره ی رویداد ها حرف می زنند و ذهن های کوچک در مورد دیگران...!!پس اگر حرفی داریم شفاف بزنیم و در مورد ایده ها صحبت کنیم و ایده ها را نابود نکنیم و به نقد احترام بگذاریم...و کاری نکنیم که نقد نابود شود...اصلاح کنیم این فرآیند تهمت و تخریب رو...و عامل باشیم به شعارهایی که دائم سر میدهیم!!
ضمناً اگر از نظر شما حقیر باید تنبیه شوم بابت نوشتن مطلب و اگر نیروی ناشایست یا نامناسبی هستم چرا دانش آموزان بی گناه و فرزندان این جامعه را با رفتن من به کلاس و مدرسه تنبیه می کنید؟!کاش با هویت واقعی این نظرتون رو ابراز می کردید و کاش آمادگی داشتید در یک فضای مناسب با حضور همکاران علاقمند و دارای دغدغه در این مورد بحث و مناظره میکردیم جناب شایستگی و اخلاق مداری!!
من فرهنگی هستم در حوزه مشاوره
در این چند سال اصلا هیچ گونه فعالیتی از انجمن جز سود جویی مادی ندیدی از از اولیا هم از مدیران زحمت کش در تمام حوزه ها فقط هدف اول سودجویی مادیه به همراه خودنمایی برای سود جویی بیشتر .
واقعا متاسفم که اسم انجمن اولیا ومربیان روی این نهاده هیچ خیری ازشون که به اولیا نمیرسه هیچ تبدیل شده به یک نهار چپاولگر