معلمی در ایران مرگ تدریجی است که یک معلم روزانه قسط آن را می پردازد.
( Teaching is death in daily installment in Iran)
با درود بسیار به آموزگاران راستین ، این فرزانگان عاشقی که چون شمع می سوزند تا فردای روشنی را برای جوانان و نوجوانان میهن عزیزمان رقم بزنند.
آن چه من را به پیش کش نمودن این نوشتار وامی دارد ، پیوند تاریخی من و شما است که به عنوان یک آموزگار ریشه در دردی مشترک، که همانا بی بهره گی از بسیاری از آزادی ها و حقوق صنفی است داریم.
در زندگی پر چالش امروزه ، نگرانی پدرها و مادرها این است که سرنوشت فرزندانشان که آینده سازان میهن هستند چگونه رقم خواهد خورد.
آنان با امید به آینده ای روشن و پر بار، فرزندان دلبند شان، این نونهالان را به آموزگاران می سپارند تا از آنان زنان و مردانی بسازند که برای کشور افتخار آفرین باشند و در آینده در برابر هر گونه ستم و نابرابری واکنش نشان داده و در کشوری آباد ، آزاد و به دور از هر گونه نابرابری زندگی کنند. و این گونه است که معلم بار سنگین آموزش و پرورش را بر دوش می کشد.
نقش آموزگار در فرهیختن (تربیت) دانش آموزان به عنوان شهروندان شایسته آینده ، آن قدر کرامند است که می توان گفت پیشرفت و رشد و توسعه یک کشور در گرو کار آموزگارانی است که در شکوفایی استعداد های جوانان تلاش می کنند.
بر پایه اسناد یونسکو ، روز 5 اکتبر برابر با 13 مهر ، روز معلم ، نشانی شکوهمند از ترویج آگاهی علمی و شکوفایی جوانان است.
بنا به اعلامیه جهانی حقوق بشر ، حق دسترسی به آموزش با کیفت و با استاندارد های جهانی ، حتا در دور افتاده ترین نقاط هر کشور با استفاده از سرمایه های ملی ، شامل سرمایه مالی و سرمایه معنوی که همانا معلمان باشند باید برای همه کودکان و نوجوانان هر کشور فراهم شود . برای تحقق این امر، تکریم و پاسداشت جایگاه معلم از اهمیت ویژه ای بر خوردار است.
در کشورهای پیشرفته با حکومت های مردم محور ، با تکیه بر ارزش های اجتماعی، علم محوری و شکوفایی اقتصادی ، به معلم که سر چشمه و عامل این پیشرفت ها است ارج می نهند.برعکس، درکشورهای دارای سیستم حکومتی غیر مردمی و ناپاسخگو وضع معلمان به گونه ای دیگر است.
شور بختانه در جامعه ما ، زندگی معلم و خانواده اش ، همچون زندگی دیگر اقشار زحمت کش ، کارگران و کشاورزان با درد و رنج و محنت روزانه گره خورده . سال هاست که معلمان برای احقاق حقوق صنفی خود در تهران در جلو مجلس و در شهرستان ها در مقابل ادارات آموزش و پرورش ، استانداری ها و... گرد هم آمده و در یک حرکت آرام و صلح آمیز خواستار تحقق حقوق فراموش شده صنفی خود و آزادی های شهروندی می شوند. اما هر بار نه تنها صدای آنان شنیده نمی شود بلکه بعضا مورد اهانت نیروهای انتظامی و یا بی اعتنایی مقامات دولتی قرار گرفته و برخی از آنان دستگیر و زندانی می شوند .
می توان گفت که بر اساس آمارهای رسمی دولتی شمار زیادی از معلمان زیر خط فقر زندگی می کنند ،به طوری که در بعضی مدارس معلم برای جبران هزینه های سنگین زندگی، به ناچار سرویس رفت و برگشت دانش آموزان همان مدرسه ای را که در آن تدریس می کند انجام می دهد ، یا شب ها و روز های تعطیل به مسافر کشی می پردازد.
معلمی را می شناختم که پس از حدود 30 سال تدریس در دبستان ، پس از بازنشستگی ، در سن بالای 70 سال به سبزی فروشی در کنار خیابان مشغول بود.
در سال های کنونی ، با گرانی مایحتاج روزانه و عدم افزایش دستمزد معلمان به نسبت تورم افسار گسیخته ، فقر و فلاکت بر زندگی معلمان ، نه سایه، بلکه تاریکی افکنده است و نیارد آن روزی که معلمی در خانه بیمار داشته باشد که باید با این هزینه های سنگین پزشکی به حالش گرست. در همین حال شماری از اعضاء کانون صنفی معلمان چون اسماعیل عبدی پس از 21 سال سابقه تدرس ، محمد حبیبی و آقای بهشتی به جرم دفاع از حقوق همکاران خود در زندان به سر می برند.
آقایان مسئول !
آیا زندان جایگاه معلمان تلاشگر و پاک سرشتی است که مشعل روشنگری و سازندگی را بر دوش می کشند ؟
یک سنجه ( مقایسه) ساده بین حقوق و مزایای یک معلم ابتدایی بازنشسته زاپنی یا امریکایی با حقوق یک معلم ابتدایی بازنشستیه ایرانی ژرفنای فاجعه و ستمی را که بر معلمان میهنمان رفته فاش می سازد.
در ژاپن:
- بیمه با پوشش کامل بدون پرداخت هیچ وجهی .
- مرخصی استعلاجی با حقوق و مزایای کامل تا زمان بهبهودی .
- مسکن مناسب در شان معلم
- حقوق ماهانه 5000 تا 6000 دلار که با ارزش پول کنونی ایران 50000000 تومان است .
- در امریکا هم همین حقوق و مزایا با اندکی تفاوت برقرار است.
آیا یک مقایسه ساده بین حقوق ماهانه شصت ملیون (60000000 ) تومانی معلم بازنشسته زاپنی با حقوق یک و نیم ملیون تومانی یک معلم بازنشسته ایرانی کافی نیست که به این جمع بندی برسیم که:
معلمی در ایران مرگ تدریجی است که یک معلم روزانه قسط آن را می پردازد !
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
با آرزوی روزی که معلم ایرانی زندگی و اعتبار اجتماعی در شان جایگاه والی خود داشته باشد
دکتر شکراله مسیح پور
چندی پیش در ایران مصاحبه هایی از معلمان آمریکایی منتشر می شد که این افرادعنوان کرده بودند در فقربه سر می برند ومجبورند برای ادامه ی زندگی پلاسمای خون خود را بفروشند
ریشه ی عدم توجه به معلم خود معلم است برای دستیابی به آزادی حقوق مدنی ورفا درزندگی نیاز به اتحاد وجود دارد همانطورکه رانندگان متحدبرای کسب حقوق از دست رفته ی خود تلاش می کنند
در چرایی زیر خط فقر نگه داشتن ایرانیان (معلمان)
....
در ضمن مرگ بر آمریکا . روز معلم ایرانی باشد تا بغض معلمان نترکد
که آرامش حضرات برباد نرود.
اگر حقوقشان را زیاد کنند دیگه هیچ مشکلی نیست.