چکیده ای از گفته های وزیر آموزش و پرورش در مورد ممنوعیت استفاده از لوازم التحریر خارجی در مدارس کشور :
" وزیر آموزش و پرورش در ششمین نمایشگاه " ایران نوشت " گفت : استفاده از کالاهای خارجی در مدارس باید ممنوع شود و ما در این ممنوعیت مصرّ هستیم. باید با قهرمان سازی از شهدایمان در کالای ایرانی یاد آنان را زنده نگه داریم.... ، حدس می زنم رقمی بین ۴ تا ۶ هزار میلیارد گردش مالی اقلام لوازم التحریر را میان دانش آموزان داریم که از این رقم نباید به سادگی عبور کنیم..... با توجه به شعار سال "حمایت از کالای ایرانی " باید از تولیدات نوشت افزار حمایت کرد زیرا باعث گسترش اشتغال زایی در جامعه خواهد شد." ...... (1) مگر روی کیف یا دفتر یادداشت و... من و شما عکس شهداست ؟ مگر من و شما هر روز با یاد شهدا حشر و نشر می کنیم که انتظار داشته باشیم کودکان ما به جای نشاط و شادی هر روز شاهد عکسی از یادواره های جنگ و انقلاب یا شخصیت های مذهبی باشند؟
ارزش های ملی هر کشوری در هر بُعدی دارای قداست و اهمیت فرهنگی است. کشور ما هم به دلیل داشتن دو برهه ملی – سیاسی یعنی انقلاب اسلامی و جنگ ، دارای مفاهیم و معانی مقدسی است که پاسداشت آنها موجب دوام منزلت و عظمت ایثار گذشتگان می گردد یعنی همۀ آنانی که نام شهید یا جانباز به خود گرفته اند و در تبلور انقلاب و جنگ با خون خود حماسه آفریده اند. هر سازمان یا مؤسسه ای می تواند کانالی فرهنگی برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره مبارزات این هموطنان گردد، همانند صدا و سیما ، روزنامه ها ، سایت های گوناگون ، وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی ، وزارت علوم ، اما کانون توجه قرار دادن لوازم التحریر دانش آموزانی که هنوز فقط کودکند، قدری دنیای کودکی را از آنان می گیرد. کودکی که با سنوات این تحولات فاصله زمانی زیادی دارد قادر به درک مفاهیمی چون انقلاب و جنگ نیست.
ما نسل انقلاب که در دوران انقلاب و جنگ دانش آموز یا دانشجو بودیم توفیق همزمانی داشتیم و برداشت هایی به عنوان تجربه داریم و هر گاه مایل بوده یا هستیم با به دست گرفتن فیلم یا کتابی در خصوص این ایام ، به طور نسبتا ملموس چیزهایی درک و استنباط می کنیم ، اما کودک و نوجوانی که امروز 5 تا 14 سال سن دارد ، با این دنیا بیگانه هست ( سنین بالای 14 سال چون دارای درک و شعور اجتماعی هستند از بحث جدا ساخته ام).
بازی و تفریح مقتضای سن کودک است. اگر قصد کار فرهنگی داریم چرا بازی های شیرین و سرگرم کننده فولکوریک خود را در مدارس برای زنگ ورزش دوره ابتدائی ، احیا نمی کنیم ؟ یا انتظار داریم کودک الفبای واژه فرهنگ را فرا نگرفته ، مبلّغ فرهنگی یا مذهبی گردد ؟
آری ؛ کودک باید ، کودکی اش را زندگی کند. اشتباه بزرگ دولت مردان ما این است که تصور می کنند مدرسه تنها محل ایدئولوژیک کردن کودکان است اگر چنین است پس شیخ محمد خیابانی ها ، ستارخان ها و باقرخان ها ، صمد بهرنگی ها و شریعتی ها و..... چگونه در جامعه دیکتاتور عاری از هر نوع ایدئولوژی، ایدئولوژیک گردیده اند ؟ کتاب هایی که نوشته اند ، مبارزاتی که کرده اند ، افکار عدالت جویانه ای که داشته اند و.... عده ای در شرایط ظلم آبدیده می شوند و مبارز می گردند ، عده ای توفیق همزمانی عمرشان را با انقلاب به دست می آورند و عده ای متأسفانه در شرایط جنگ ، پخته می گردند . اما تنها کانون جامعه پذیری کودک که مدرسه نیست. خانواده زیربنای اصلی برای این مهم است، یا تلویزیون و برنامه کودک و بعد اجتماع بزرگ تر که در آن نقشی را برعهده خواهد گرفت . شما انتظار دارید ما مفاهیم شهادت و جنگ و دفاع و.... را از دوره ابتدایی برای درونی شدن ارزش های کودکان آموزش دهیم ، پس رسالت دانشگاه چیست ؟ در دانشگاه به جز دو تا چهار واحد درسی این چنینی ، کدام آمادگی دفاعی یا آشنایی با اهداف آرمانی شهدا را آموزش می دهیم ؟
جناب وزیر،
یاد شهدا با قهرمان سازی در کالای ایرانی ماندگار نمی گردد با روش زیست همانند آنها عملی می شود. کجای زندگی ما امروز همانند آنان پر از ایثار و گذشت و عِرق وطن دوستی است که می خواهیم کودک 5- 14 ساله را آشنا به مفاهیم جنگ و انقلاب نمائیم؟!
ما ملت پول پرست یا درگیر مشکلات مادی که در برآوردسازی نیازهای اولیه در گِل مانده ایم کی فرصت یا اهتمام اندیشه به قناعت و مناعت طبعی می نمائیم ؟! امروز دغدغه دارایان انباشت سکه و طلا و مساکن آن چنانی است ، دغدغه شاغلان دغل باز اختلاس و رانت خواری و ارتشاست تا خود را به جایی کشاند ، و دغدغه قشری چون فرهنگیان و کارگران و.....رسیدن به نانی بخور و نمیر.
امروز قهرمان کسی است که بتواند در اوج دارندگی پست و مقام و ثروت قرار بگیرد ، مگر ما بزرگترها چقدر با مفاهیم انقلاب و جنگ مأنوسیم که می خواهیم کودکانی را که اصلا تجربه حیات در آن شرایط را ندارند مجبور به تحمل آرمانهای دیروز نمائیم ؟!
مدرسه محل تعلیم و تربیت دانش آموزان و کودکان است نه محلی برای رواج فرهنگ سیاسی کودکان از شادی و نشاط و هیجان و انتخاب در بین شخصیت های کارتونی به دنبال الگوجویی اند ، به دنبال بهانه ای برای کودکی اند حال ما قصد داریم این کمترین امکان هیجان را نیز بر آنان زیادی ببینیم ؟!
چرا ما به آنان یاد نمی دهیم که می توانند با استفاده از قدرت انتخاب و اختیار خود برگزینند ؟ این درس زندگی خواهد بود نه تحمیل نظر. ما حق نداریم به جای کودکان این سرزمین تصمیم بگیریم ، ما فقط حق داریم فاکتورهای انتخاب را در اختیار او قرار دهیم ، برای رشد و بالندگی او باید بر اساس تربیت خانوادگی و حس درونی خود دست به انتخاب بزند.
وقتی ما کودک بودیم مداد و پاک کن ایرانی و خودکار بیک مصرف می کردیم ، بعد انقلاب درهای بازار لوازم التحریر به کالاهای چین و تایوان و تایلند و فیلیپین و گاه کره جنوبی و ژاپن باز شد ، ما در خیلی از بخش ها مصرف کنندۀ کالاهای خارجی هستیم و انباشت سکه و دلار و یا زدن بوتیک و مغازه های میلیاردی و مشغولیت جوانان در این بخش ها به منزلۀ اشتغال و تولید نمی باشد .
ما در شهرهای خود بیشتر از آن که واحدهای تولیدی را داشته باشیم پاساژها و بانک های بی شمار خارج از حد ظرفیت و تعریف مجاز برای خیابانها و شهرها را داریم چون قاچاق کالا زیاد است ، چون دست در جیب گذاشتن و کسب منفعت بدون حساب و کتاب و کنترل دولت برای جوانان آب شدن گردیده است ، چون اگر قیمت کالاها در گذشته بسیار دور بر اساس منطق اقتصادی پنج تومن اضافه می شد امروز بی هیچ واهمه ای با افزایش صفر مبلغ کالا ، قیمت افزوده می شود. در این مملکت یک کنترل قیمت تشریفاتی است به نام 124 ، که الزاما برای تخلیه خشم و عصبانیت ملت مغبون گردیده از خرید گذاشته شده است . مثل همین سایت صدای معلم که شما درون انفجاری معلمان را با نگاشتن یا خواندن مطالبی خالی می سازید که گرمای خشم به سردی گراید تا مبادا عامل فساد و فتنه ای گردد .
کاش در این جلسه از تعداد تولیدکنندگان داخلی لوازم التحریر و مشکلات آنها نیز باخبر می شدید! کاش آنان را دور میز حکیمانه خود تجمیع می نمودید و می پرسیدید آیا شما ظرفیت و پتانسیل تولید 4 تا 6 میلیارد انواع نیاز کودکان و نوجوانان را برای لوازم التحریر مورد نیاز مدارس اعم از کیف و دفتر یادداشت و مداد و مدادتراش و پاک کن و خودکار و لاک پاک کن و پاک کن سنتی و مدادرنگی و شمعی و ماژیک و روان نویس و جا مدادی و...... دارید ؟ با کیفیتی عالی و تنوعی جذاب برای کودکان ؟ آیا قدرت مقابله با تبلیغات خارجی یا قدرت رقابت با کیفیت تولید آنها را دارید ؟
راستی اگر کالاهای چینی ارزان هست و بازار کشور ما را تسخیر کرده و در واقع در دامپینگ چینی ها اسیر گردیده ایم ، ما باز از کیفیت برتر کالای خارجی باید بنالیم یا از تشدید فقر در جامعه که به دنبال تهیه ارزانترین کالاها هستیم ؟ بلی تولید با کیفیت و کمیت بالا ، آرزوی هر ایرانی است به شرط امکان وجود رقابت سالم . ما باید به چنان غنای فرهنگی و تولیدی دسترسی داشته باشیم که خودمان با شعورمان مصرف کالای ایرانی را انتخاب نمائیم نه با تحمیل نظر یا وضع قانون ممنوعیت مصرف.
جناب وزیر ،
مگر روی کیف یا دفتر یادداشت و... من و شما عکس شهداست ؟ مگر من و شما هر روز با یاد شهدا حشر و نشر می کنیم که انتظار داشته باشیم کودکان ما به جای نشاط و شادی هر روز شاهد عکسی از یادواره های جنگ و انقلاب یا شخصیت های مذهبی باشند؟ مگر کیف و کفش تازه یک کودک چند روز عزیز است و در بغل یا روی میز نگه داشته می شود ؟ به هفته نرسیده همین کیف بر روی زمین پخش است و گرد و غبار کف کلاس دیگر نه تازگی کیف و کفش را حافظ می گردد و نه عکس روی آن را. فقط یک ذوق اولیه برای خرید است کودک بینوا بر روی صندلی و کلاس و برنامه درسی غیر استاندارد آنقدر خسته می شود که از تن خود آویزان می گردد تا چه رسد به تماشای هر روزۀ عکس باربی روی دفتر یا پا کن و کیف و.......
کار فرهنگی برای این منظور همچنان که در بالا اشاره کرده ام ولی نعمت تان دیگری نیز دارد چرا ما باید کودکی را از کودکان بربائیم ؟!
نوع و نحوه زندگی باید تعیین کننده مشی فرهنگی باشد مثلا بعد گذشت 75 سال از جنگ جهانی دوم خاطره تلخ اولین بمباران اتمی که به فاصله سه روز دو بمب اتمی از سوی هری ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا در هیروشیما و ناکازاکی انداخته شد ، هنوز هر سال در رأس ساعت هشت و ربع ششم اوت ، مردم ژاپن برای بزرگداشت آن فاجعه کنار هم جمع می شوند و با سکوت و احترام خود یاد رفتگان و قربانیان را گرامی می دارند . این گونه هم می شود فرهنگ سازی کرد و خاطره های ملی را پاسداشت .
با فرهنگ دستوری یا تحمیلی ما نمی توانیم ارزش ها را علیرغم کشش و یا میل به کس یا گروهی تزریق نمائیم و گرنه لجبازی یا بیزاری فرهنگی کودکان را موجب می شویم. ما باید برنامه ریز باشیم و انتخاب را باید به افراد بسپاریم . ما هنوز به این اصل فرهنگی یعنی تولید آزاد و اعتماد به گزینش ملت عادت نکرده ایم. فیلم ها و سریالهای ما نیز حامل تحمیلی از ارزشی هایند، چون حس اعتماد به قدرت و توانایی و شعور بیننده نیست. می خواهیم همانی را که مورد نظر ماست برگزینند ، اما این رُبایندۀ آزادی اندیشه و خیال بیننده هست. وظیفه شما تولید اثر است بدون هر نوع تحمیلی و اختیار ملت گزینش بر اساس میل و رغبت و نوع تربیت خانوادگی است. قرار نیست شما به جای مردم عمل کنید . شما فقط قوانین درست و قابل احترام عموم مردم را تدوین نمائید و انتخاب را به آنان بسپارید.
افزایش اشتغال یا رفع بیکاری از دغدغه های وزارت اقتصاد و دارائی و یا صنعت و معدن و کشاورزی و.... است ، اگر آموزش و پرورش قصد مبارزه با بیکاری برای ممانعت از افزایش جرم و جنایت و سایر آسیب های اجتماعی را دارد بهتر است نظام آموزشی را متحول سازد ، به یکسان سازی آموزشی اهتمام ورزد ، محتوای کتب درسی را تغییر دهد ، مهارت و کارآفرینی به دانش آموزان تعلیم دهد، تحریک و تقویت عِرق ملی کودکان برای کار و تلاش و مصرف کالاهای داخلی را در مفاهیم کتب آموزشی قرار دهد.
مهاتما گاندی در مبارزات خود علیه استعمار انگلیس ، پارچه تولید نساجی کارخانه هند را بر تن نحیف و لاغر خود انداخت و با عدم مصرف کالاهای انگلیسی به مبارزه عملی پرداخت نه با سخنان گوهربار یا تحمیل نظر به کودکان که نپوشید و ..... مردم خود به تبعیت از عمل او در این مبارزه پیروز شدند.
گفتند مانتوهای جلو باز ممنوع می باشد ! مگر امروز نمی پوشند ! مگر همه ما در جای جای شهر شاهد موج سواری پوشندگان این نوع مانتوها نیستیم ؟ چرا ؟ چون فقط می گوئیم اما عمل نمی کنیم تفاوت دائمی ما با کشورهایی چون ژاپن و هندوستان و..... همین نکته است ، آنان عمل می کنند و ما می گوئیم . دو صد گفته چون نیم کردار نیست. حیف سخنان حکیمانۀ گذشتگان مان که ما بزرگترها فراموش کرده ایم. به جای جلوگیری از تولید یا ورود مانتوهای جلو باز در بازار که تحفه کشور ترکیه است و جزئی از موجودی ماست ، ما از دختران و زنان انتظار عدم خرید داریم و شاید عده ای حتی توبیخ شده اند یعنی قربانی سیاست غلط. از یک سو قراردادهای اقتصادی – سیاسی اجازه ممانعت ورود این نوع مانتوها را از ترکیه نمی دهد چون جزوی از حجم قراردادهای خریدمان است و از سویی ناهمگنی نوع و عادت مصرف آنان با ما به رگ غیرتمان بر می خورد. فقط این نوع مانتو نیست نیمی از پوشاک کشور ترکیه با عادات فرهنگی ما تناسبی ندارد اما مغازه ها و بوتیک ها پر است از آنها.
جناب وزیر ،
مشاهده می نمائید ما مشکلات فرهنگی بسیاری در عدم همخوانی سازمانها و مؤسسات گوناگون کشوری با اهداف انقلابی خود داریم . فقط لطف فرمائید و کالاهای خارجی شخصی و لوازم منزل خودتان را شمارش نمائید و سپس برای رفع بیکاری و افزایش اشتغال و ترویج فرهنگ انقلابی و ایدئولوژیک ، برای کودکان معصوم این کشور تصمیم یک جانبه بگیرید. برای تقویت و ایجاد فرهنگ ، باید تولید فرهنگی در تمامی ابعاد آن را داشت. باید به شعور ملت اعتماد ورزید و اخذ تصمیم نهایی را به خود آنان سپرد.
اگر عروسک باربی یا مرد عنکبوتی و.... برای کودکان جذابیت دارد و دوست دارند عکس آنها را بر روی کیف و دفتر خود ببینند برای آن است که در سطح جهان برای این منظور کار فرهنگی و تبلیغاتی انجام می شود ، برنامه ریزی و هدایت سلیقه و طراحی و...... چندین شاخص دیگر با هم تلفیق می شوند تا زبانزد تمامی کشورها با فرهنگ متفاوت گردند و این نفوذ اثر کار جمعی سیستماتیک است نه فقط نفوذ غرب یا تهاجم فرهنگی. ما برای قهرمانان کارتونی خود چقدر هدف گذاری یا برنامه ریزی داریم ؟ صدا و سیما تا چه حد توانایی مدیریت این مهم را برای فرهنگ سازی دارد؟ آموزش و پرورش به تنهایی متولی این جریان عظیم نیست. دنیای کودکی کودکان را قربانی اشتباهات فاحش بزرگترها ننمائیم.
به گواه گزارش ها، ۷۵ درصد لوازم التحرير از چين ، 10 درصد ترکيه و ۱۵ درصد از اندونزی وارد می شود. بر اساس آمار گمرک ، در فصل بهار بیش از ۶۸ هزار تن مداد تراش و تیغه آن به کشور وارد شد. ارزش دلاری این میزان واردات یک میلیون دلار و ارزش ریالی آن بیش از چهار میلیارد تومان در گمرک ثبت شده است. چین ، امارات متحده عربی ، جمهوری کره ، آلمان، ترکیه و هند از کشورهای مبدأ واردات مداد تراش هستند که بیشترین میزان واردات از چین انجام شده است. رئيس انجمن توليدکنندگان لوازم التحرير و نوشت افزار اذعان داشت: پنج سال پيش وزارت صنعت به دلايل مختلف جلو واردات مداد را گرفت. اين امر باعث ايجاد چهار کارخانه مدادسازی و اشتغال هزاران نفر شد، اما اين ممنوعيت عمر طولانی نداشت، چراکه با آزادسازی لوازمالتحرير از چهار سال پيش در دولت دهم چراغ چهار کارخانه خاموش شد. همچنین اگر نگاهی به اطراف خود کنیم، میبینیم دستفروشان در داخل مترو یا کنار خیابان بیشتر لوازمالتحریر میفروشند تا محصولات دیگر. (2)
در بین کشورها اگر زورمان به کنترل بازار چین نمی رسد چون آمریکا و اروپا و روسیه نیز چنین قدرتی ندارند اما حداقل می توانیم بازار سایر کشورهای صادر کننده را مسدود سازیم ، باید قبول کرد این کار وزارت آموزش و پرورش به تنهایی نیست ، وزارت بازرگانی و گمرگ با حمایت از تولید کنندگان لوازم التحریر داخلی و با وضع قوانین حمایتی و تشویقی و..... باید وارد کار شوند و بازار را به کنترل خویش درآورند. مدرسه محل تعلیم و تربیت دانش آموزان و کودکان است نه محلی برای رواج فرهنگ سیاسی .
1) کد خبر : 116923690 - 23 مرداد 1397
2) کد خبر : ۶۱۴۳۲۴ - ۲۴ مرداد ۱۳۹۵
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
یک کودک فقط دوست دارد دنیای کودکی خود را خاطره ای شیرین برای فردای بزرگسالی اش داشته باشد. اختیار این دنیا را از آنان نگیریم. تشکر
خدا در قران مگه نفرموده:
در دین هیچ اجباری نیست ....
اونوقت :
در لوازم التحریر اجبار است؟
حتی اجبار کردن هم برای خود آدابی دارد که مجموعه شرایط مناسب آن باید رعایت گردد. بازار پر است از مجموع لوازم التحریر یا هر نوع وسیله لازم برای مدرسه از نوع خارجی ، کودکان را چگونه راضی به عدم خرید آنها بنمائیم؟ فقط یکی از دلایل جلب نظر بیندگان برای برنامه ها از طریق ماهواره همین تعدد رنگ ها و زیبایی آنست، حال کودکان چگونه از این دنیای رنگ و طرح سِحر آمیز در گذرند ؟!!! تشکر
خیلی مایل هستم که بدانم نحوه کنترل در مدارس چگونه خواهد بود ؟ آیا همانند کشور ترکیه 30000 نیروی پلیس در هر مدرسه برای این کار خواهید داشت ؟!!!
یا از دانش آموزان و مبصران کلاس یاری خواهید خواست ؟
یا مستخدم و سرایدار مدرسه کار اصلی خود را کنار خواهند گذاشت و به کنترل مسأله خواهند پرداخت ؟!!!
یا هم مدیر و معاون و......
جناب وزیر ،
بازار پر همین لوازم التحریر است و اگر حقیقتا کار ملی و فرهنگی قرار بود بنمائید جلوی ورودی اصلی کالای خارجی را می گرفتید. فراموش نفرمائید که همه از نمایشگاه تهران خرید نمی کنند.
راستی کیف یا دفتر را چگونه از دست یک کودک 5 یا 7 ساله خواهید گرفت ؟ اشک او را چه کسی پاک خواهد کرد ؟ لابد معلم کلاس .
آن وقت در سنین بالاتر نتیجه ای بهتر از چیزی که الان داریم می بینیم نخواهد شد.این است فرهنگ آموزش و تحول در مدارس ما!
امید که حداقل ما معلمان بتوانیم دنیای دوستی عمیق
و اثرگذاری برای دانش آموزان در کلاس درس را فراهم سازیم. مثلا خود بنده از کنار دو هم کلاسی قهر کرده به سادگی رد نمی شدم و آنان را تشویق به مهربانی در کنار هم و برای هم می کردم و برای آشتی و گذشت آنان وقت می گذاشتم. بچه ها را وارد بازی های مدیریتی یا کنترلی و هدایتی خود در نیاوریم ولو با جاسوس بازی. تشکر
اگر واقعا ممنوعیتی است چرا در نزدیکی های گشایش مدارس ؟ چرا فقط بیان مسأله ؟ می توان با هماهنگی
کانال های ورودی کالای خارجی توسط بازرگانان و یا به صورت قاچاق را از طریق گمرگ و قوانین وضع شده
عملیاتی کرد. تازه مگر خود مان وارد کننده نیستیم ؟
پاراگراف ماقبل آخر متن گواهی بر این ادعا. تشکر شما لطف دارید.
قوانین وضع شده ما با گفته هایمان همخوانی ندارند.
اگر ما قاطعیت لازم برای مبارزه با ورود کالاهای خارجی را داشتیم از تولید و تولید کننده داخلی حمایت می کردیم در حالی که ما روز به روز کارخانه و کارگاه تولیدی بیشتری را با واردات کالاها تعطیل می کنیم و متأسفانه این کالاها در قِبال فروش منابع انرژی دریافت می گردد . اخیرا فروش مجدد برق کشور به سه کشور عراق ، افغانستان ، پاکستان آغاز گردیده است . در حالی که ما خاموشی آزاردهنده ای در همین تابستان در تبریز داشته ایم.آیا چیزی به نام ذخیره سازی منابع برای مصرف آیندگان وجود ندارد ؟
این همان اصلی است که در اقتصاد اسلامی به ما
آموزش داده اند ؟!!! ظاهرا ما هم باید به مسئولین آموزش دهیم ؟ تشکر
بسیاری از کارشناسان و فعالان عرصه فرهنگی بخصوص آنهایی که با دنیای کودکانه سروکار دارند براین باورند که یکی از کارکردهای مهم نوشتافزار یا بهطور کلی تجهیزات مرتبط به کودکان و نوجوان از پوشاک گرفته تا لوازم اتاقخواب یا حتی دفتر و جامدادی مدرسه؛ فرهنگسازی در ذهن مصرفکنندگان است.
فرهنگی که ناخودآگاه با استفاده از رنگها و تصاویر ثبت شده روی نوشتافزار در ذهن کودکان برای همیشه حک میشود و پاککردن یا تغییر آن در سالهای بعد تقریباً کار غیرممکنی است.
به گفته این گروه برهمین اساس و با توجه به کارکردی که از آن یاد شده اتاقفکرها یا همان سیاستگذاران با استفاده از خلق کاراکترهای مختلف در عرصههای مختلف فرهنگی تلاش میکنند تا نوعی سبک زندگی یا حتی تفکر را از دوران کودکی در ذهن آیندهسازان مملکتی داخل یا حتی کیلومترها دورتر از محل تولید برای همیشه نهادینه کنند.
نمایشگاهی که شاید در نکاه اولیه قرار است برای مدیریت هزینههای خانوادهها در فصل درس و مشق فرزندانشان باشد و به نوعی هم تنظیمگر بازار نوشتافزار اما واقعیت اینجاست همان نیمه پنهانی که در ابتدا به آن اشاره کردیم، یعنی موضوع فرهنگسازی برای آیندهسازان کشورمان در اینگونه نمایشگاهها بسیار پررنگتر است. چون نقش و نگارهای ثبت شده روی این کالاها و حس قوی همذات پنداری کودکان و نوجوانان با آنها میتواند علاوه بر حفظ و تقویت فرهنگ غنی کشورمان زمینه خودباوری و اعتماد به نفس را هم در ذهنشان تقویت کند.
کاراکترهای ایرانی تاریخ انقضا دارند/ باربی 50 سال است بروزرسانی می شود.
فروشندگان بر خلاف مصرفکنندگان علاقهای به نوشتافزار ایرانی ندارند
کاهش قدرت خرید مردم و افزایش قیمت نوشتافزار
دسترس به مواد اولیه یک چالش جدی
کاراکترهای انیمیشنی را زنده و پویا نگه نمیداریم