پس از گذشت قریب به چهار دهه از تاسیس نهاد امور تربیتی با نگاهی به راهبردها ،سیاست ها و عملکرد متولیان این نهاد و مربیان پرورشی مدارس باید گفت که ضرورت دارد فرایند تربیت دینی دانش آموزان ، شیوه ها و روش های مربیان پرورشی همگام با تغییرات و تحولات روز بازنگری شود تا جوابگوی نیازهای دانش آموزان باشد .
باید پذیرفت که دانش آموزان امروزی با توجه به رشد و گسترش شبکه های ارتباطی و دسترسی به اطلاعات جدید و درگیر شدن باسوالات جدید ؛ هر روزه شاهد شنیدن سخنان نو و جدیدی هستند که سوالات بیشتری را برای آنان به وجود می آورد و اگر مربیان تربیتی نتوانند به این سوالات به زبان روز پاسخ گویند فرایند تربیت دینی دانش آموزان با مشکل مواجه خواهد شد . به نظر می رسد در این حوزه آن چنان که باید و شاید کار نشده و در خصوص ارتقای صلاحیت حرفه ای مربیان پرورشی گام های شایسته ای برداشته نشده است و شاید مشکلات و دغدغه های زندگی اجازه نداده تا مربیان پرورشی مطالعه را در سبد روزانه زندگی خود قرار دهند
از طرفی همه ما می دانیم که تغییر و نوآوری از ویژگی های هزاره سوم است و جهان امروز هم با شتابی غیر قابل تصور در حال تغییر و دگرگونی است و اگر ما نتوانیم متناسب با این سرعت خود را به روز آوری کنیم در مواجهه با تغییر و تحولات دچار انفعال و شکست خواهیم شد . این نکته را هم از نظر نباید دور داشت که مخاطبان مربیان پرورشی در دورانی به سر می برند که آن را دوره نوجویی و نوآوری می نامند و نمی توان با زبان دیروز و با روش های سنتی گذشته با آنها سخن گفت و آنها را تربیت کرد .
حال این سوال مطرح می شود که آیا فعالیت ها ، برنامه ها و روش های تربیتی مدارس در طول این چهار دهه مرتب بازسازی شده اند؛ یا مربیان در مدارس همان سخنانی را تکرار می کنند که در گذشته بازگو می کرده اند و همان روش و شیوه را به کار می برند که در گذشته به کار برده اند ؟
ممکن است در مواجهه با این سوال ، سوال دیگری از طرف مربیان پرورشی مطرح شود که مگر محتوای تربیت دینی دانش آموزان تغییر کرده که ما بخواهیم روش های خود را تغییر دهیم و به زبانی نو با مخاطبان خود سخن بگوییم که ما در جواب این سوال می گوییم درست است که محتوای تربیت دینی از اصولی ثابت و تغییر ناپذیر پیروی می کند اما باید محتوا ، اجرا و روش های تربیتی را متناسب با نیازهای جدید دانش آموزان بازسازی و بروز آوری کرد که برای آنان تازگی داشته باشد و آنهارا نسبت به مباحث و مفاهیم دینی و تربیتی جذب کند .
پوشیده نیست که پیامبران هم با زبان مردم خود با آنها سخن می گفتند و معجزه آنان هم متناسب با علوم و فنوان زمانشان بود و هیچ پیامبری را نمی یابیم که سیره و روش او از این قانون تخطی کرده باشد .
نکته مهم دیگر این است که روحیه پرسشگری ؛ کنجکاوی و نقادی در دانش آموزان امروز پررنگ تر از دیروز است و چه بسا در مواجهه با مسائل مختلف شروع به پرسشگری و نقادی کنند و هر مسئله ای را به راحتی قبل نکنند و باید مربیان و معاونین پرورشی بتوانند با مجهز کردن خود به علوم و دانش های روز پاسخ های قانع کننده ای را برای دانش آموزان داشته باشند ؟
مشکل اینجا بیشتر می شود که مربی پرورشی با علوم و تکنولوژی جدید آشنا نباشد و در جریان ابهاماتی که در مورد مسایل تربیتی و دینی در شبکه های ارتباطی مطرح می شود ؛قرار نگیرد و نتواند با استدلال و منطق قوی پاسخی اقناعی به زبان سلیس و روان بیان کند .
آیا فعالیت ها ، برنامه ها و روش های تربیتی مدارس در طول این چهار دهه مرتب بازسازی شده اند؛ یا مربیان در مدارس همان سخنانی را تکرار می کنند که در گذشته بازگو می کرده اند و همان روش و شیوه را به کار می برند که در گذشته به کار برده اند ؟ پس گام اول برای تاثیر گذاری و جذب دانش آموزان تغییر رویکرد؛ نگرش و بینش مربیان پرورشی و احساس نیاز برای تقویت جنبه های نظری و تئوریک مباحث دینی و تربیتی است . به نظر می رسد در این حوزه آن چنان که باید و شاید کار نشده و در خصوص ارتقای صلاحیت حرفه ای مربیان پرورشی گام های شایسته ای برداشته نشده است و شاید مشکلات و دغدغه های زندگی اجازه نداده تا مربیان پرورشی مطالعه را در سبد روزانه زندگی خود قرار دهند .
نکته دیگر این است که برای ایجاد نوآوری حتما ً باید از قالب های تکراری و روزمره گذشته جدا شد و اگر با همین شیوه و سیاق بخواهیم حرکت کنیم جایی برای نوآوری و تغییر مثبت باقی نمی ماند .
در این حوزه هم به نظر می رسد مشکلاتی وجود دارد و تکرار شیوه های قدیمی و تعدد بخشنامه های اداری آن چنان زیاد و دستوری است که گاهاً فرصت ابتکار عمل را برای خلاقیت و نوآوری از مربیان و معاونین پرورشی سلب می کند .
مربیان و متولیان پرورشی باید بپذیرند که در تربیت دینی باید با مخاطبان ارتباط موثر برقرار کرد و این ارتباط هم گاها آنچنان سهل و آسان نیست و جوان و نوجوان به ضرورت آرمانگرایی و ناسازگاری که مختص سن و سالش هست به راحتی تن به ارتباط با مربی پرورشی نمی دهد و این مربی است که باید با هنر خود جوان را جذب کند و اگر در مسیر تربیت دینی دانش آموزان به خاطر این ویژگی ها چالش ایجاد شود برای برطرف کردن آن باید با شناخت زمان و نیازهای آنان به روش های نوین گام برداشت .
البته این موضوع مختص به دانش آموزان نیست و گاها در یک مدرسه به دلیل نوع عملکرد یا تبلیغات مختلف نگرش مثبتی نسبت به مربیان پرورشی احساس نمی شود و چون کار تربیت فرایندی است و باید در یک سیستم و مجموعه همه عوامل مدرسه روش های خود را هماهنگ و همسو ی با هم اجرا کنند ، مربیان پرورشی در این حوزه هم باید فعالانه عمل کنند و نوع ارتباط و عملکرد آنان به گونه ای باشد که دانش آموزان و دبیران را توامان جذب نماید .
تاکید می شود که متولیان پرورشی نباید در برابر نوآوری و تازگی جبهه بگیرند و آن را بدعت تلقی کنند چرا که به واسطه همین نوآوری و تازگی در معرفی سیمای دین است که می توان قشر جوان و نوجوان را جذب کرد .
در پایان تاکید می گردد که نهاد امور تربیتی از جمله نهادهایی است که به فراخور نیاز زمان توسط شهیدان رجایی و باهنر تاسیس شد و رمز توفیق آن حرکت در بستر زمان بود چیزی که باید به عنوان راهبرد کاری مد نظر قرار گیرد و در هر زمانی متناسب با شرایط و نیاز دانش آموزان روش ها به روز آوری و بازسازی شود .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان