آموزش به معنای گسترده با هزاران مدیر و معلم سرو کاردارد و در سوی دیگر میلیون ها دانش آموز را در بر می گیرد . پر واضح است که در نهایت، این آموزش بر خانواده های این دانش آموزان نیز موثر است و آنها را نیز درگیر می کند و به مثابه مهمترین و گسترده ترین پایه های انسانی کشور به حساب می آید که رشد و توسعه ملی بر آن استوار است.
قریب هفده سال است که معلمان در تجمعات مختلف، از طریق نمایندگان خود،از طریق شبکه های مختلف مجازی و یا هر رسانه ای که صدای آنها را به گوش بقیه برساند، مشکلات نظام آموزشی را فریاد زدند، گفتند اولین نهادی که خواه ناخواه از مشکلات فرهنگ و فرهنگیان ضرر می بیند، نظام آموزشی کشور است، فرهنگ جامعه است، خانواده ها هستند، فرزندان این مرز و بوم زیان می بینند .
در این میان رسیدگی به مشکلات معیشتی تنها یکی از درخواست های این صنف تاثیر گذار جامعه بود که البته بسیار مهم و اساسی نیز می باشد . معلمی که درگیر مسائل اولیه زندگی خود است چگونه می تواند تمام تمرکز خود را بر تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان بگذارد .
ناکارآمدی درمانگاه های فرهنگیان، مشکل مسکن فرهنگیان، صندوق ذخیره و مسائل معیشتی و رفاهی معلمان از برجسته ترین ضعف های این بخش از مشکلات آموزش و پرورش است.
مدیریت سلیقه ای و ناکارآمد به جای مدیریت علمی و کارآمد و عدم توجه به نظریات بدنه فرهنگیان در انتخاب مدیران کل، بالا بودن تراکم کلاسی در بسیاری از مدارس به دلیل آماده نبودن بستر لازم برای تغییر نظام آموزشی ، همچنین تغییر نظام آموزشی ،کمبود نیروی انسانی، کمبود کلاس درس، ناهماهنگی های موجود بین ادارات آموزش و پرورش در اجرای قوانین ومقررات، افزایش همه ساله نرخ ثبت نام در مدارس غیر انتفاعی که یقیناً چنین روندی خصوصی سازی منطقی را در آموزش و پرورش با مشکل روبه رو ساخته است، درماندگی بسیاری از مدارس از پرداخت هزینه های اولیه در کنار حساب های کلان بعضی مدارس خاص، صرف هزینه های کلان در بخش مدرسه سازی و عدم تناسب آن با سازوکارهای تعلیم وتربیت، عدم بهره مندی مناسب از تشکل ها و انجمن های علمی ، فرهنگی و گروههای آموزشی، تمرکز چاپ کتب درسی در دفتر تألیف و برنامه ریزی درسی کتب درسی و عدم توجه به نیازهای بومی در چاپ کتب درسی و تغییرات گسترده کتب درسی به ویژه دروس عمومی بدون توجه به عدم کارایی و سطح بالای آن در مدارسی مانند هنرستانهای کار و دانش و همچنین تغییرات کتب علوم انسانی به ویژه در حوزه جامعه شناسی بدون توجه به نظریات دبیران و صاحبنظران و نظام متمرکز تصمیم گیری از دیگر مشکلات نظام آموزشی می باشد .
همان طور که در بالا اشاره شد، همه این مشکلات و مسائل توسط فرهنگیان و فعالان عرصه آموزش فریاد زده شد، اما نه تنها به این فریادها توجهی نشد بلکه فعالان این عرصه تحت فشارهای مختلف نیز قرار گرفتند، .منزلت معلم نه تنها ترمیم نشد بلکه دستمایه شو من های تلویزیونی نیز قرار گرفت و مع الاسف رسانه ملی نیز به بهانه های مختلف در این زمینه سنگ تمام گذاشت .
سایر درخواست ها نیز به بهانه تعداد معلمان، کمبود بودجه و غیره به کناری گذاشته شد . این بی توجهی ها و کم لطفی ها به نهاد مهم اجتماعی و تاثیر گذار و فرهنگ ساز بالاخره تاثیرات خود را گذاشت و متاسفانه هر روز خبرهای ناگواری از این سامانه نابه سامان می رسد .
معلم به جان آمده و عصبی از وضعیت ناهنجار کلاس و مشکلات زندگی اش، دانش آموز را مصدوم کرد، دانش آموز دیگری نیز قربانی همین اوضاع پریشان شد و دبیر خود را با ضربات چاقو به قتل رساند و آن دیگری را مجروح ساخت و آن دیگری را مصدوم کرد . مدرسه و کادر اداری آن هر از مدتی مورد تهاجم اولیا قرار گرفتند .
از مدارس خبرهای دیگری از اختلالات اخلاقی و درگیری و ضرب و شتم رسید . این خبرهای ناگوار مردم ما را شگفت زده کرده است، اما خبرهای بدتر نیز فرهنگیان را متعجب نمی کند زیرا آنان چنین روزهایی را پیش بینی می کردند و هنگامی که کنشگران و فعالان و فرهنگیان تابوت آموزش و پرورش را در تجمع شیراز به نمایش گذاشتند، می دانستند که چه به روز سازمان متولی تعلیم و تربیت آمده است.
مقدمه کتاب های درسی در اولین سال پس از پیروزی انقلاب را به خاطر بیاوریم که با این مصرع مولانا آغاز می شد که :
"ماهی از سر گنده گردد نی ز دم"
آسیب پذیری و رشد یک ملت نیز از سر و اندیشه و فرهنگ و نظام آموزشی آن ملت است .
البته هنوز هم می توان منزلت معلم را ترمیم کرد و به مشکلات آن رسیدگی کرد و برای آن راه حل یافت.
تا دیر نشده آموزش و پرورش را دریابید و گرنه فردا دیر است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان