به دلیل جنس ماموریت آموزش و پرورش و پذیرش فعالیت تخصصی آن در کشورهای توسعه یافته ، کمتر به تغییر مدیران این نهاد ( مگر با دلایل حرفه ای ) اقدام می شود . این مسئله در کشور ما به دیگرگونه است ، به طوری که با تغییر دولت ها نه تنها مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش ، که مدیران میانی و عملیاتی هم در معرض تغییر قرار می گیرند .
نگاه سیاسیون به ظرفیت جمعیتی این وزارتخانه و امکان انتقال پیام به پایین ترین و متکثرترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده از طریق معلمان از یک سو و داوطلب شدن برخی فعالین فرهنگی بدون مطالبه صنفی و حرفه ای جهت به قدرت رسیدن چهره های سیاسی و طمع شراکت در قدرت به دست آمده از سوی دیگر ، چهره مدیریتی این نهاد مهم کشور را مخدوش نموده و زمینه انحراف در استقرار مدیران لایق را در سطوح مختلف مدیریتی این وزارتخانه فراهم کرده است .
تلقی غلط در نوع تاثیر مدیران بر جامعه فرهنگیان موجب گشته تا این توهم ایجاد گردد که با تحمیل انتصاب مدیر مورد نظر در سطوح مدرسه ، منطقه ، استان یا وزارتخانه و صدور دستور همراهی با چهره سیاسی منطقه ای ، استانی یا کشوری توسط این مدیران ، فرهنگیان تحت تاثیر اراده و خواست مدیر قرار گرفته و با او همراه می شوند .
تجربه نشان داده که عموما چنین محاسباتی غلط بوده و تاثیر مدیران بر زیر مجموعه ، تابعی از خوش نامی و مقبولیت و کاریزمای مدیریتی شان بوده ، نه حکم قانونی شان که منجر به انتصابشان گشته است . اگر چه وجود مهارت های فنی ، ادراکی و انسانی در مدیران هر سازمانی ضروری است ، اما مهارت انسانی مدیران آموزش و پرورش از اهمیت بیشتری نسبت به دو مهارت دیگر برخوردار است .
بدیهی است که واژه مهارت ، دلالت بر تسلط علمی و عملی بر موضوعی است که برای شخص واجد آن ، در شرایط مختلف امکان اجتهاد فراهم می کند . مهارت انسانی در آموزش و پرورش ، با توجه به تنوع انتظارات به دلیل وجود استقلال شخصیتی در اکثر فرهنگیان و و سطح توقعات به دلیل شایستگی های علمی ایشان ، از پیچیدگی و ظرافت بیشتری نسبت به نهادهای غیر فرهنگی برخوردار است .
به نظر می رسد در برخی از موارد و در خلا حضور فرهنگیان فرهیخته ای که به دلیل عزت نفس و وجاهت اجتماعی و نگاه عمیق و با ثبات سیاسی شان ، حاضر به شرکت در هر حرکت سیاسی ، اجتماعی نبوده و قیمت حضورشان در این صحنه ها را چیزی بیشتر از دریافت وعده قدرت و ریاست می دانند ، عرصه برای کسانی گشوده می شود که معمولا مردانی برای همه فصول اند و از تغییر مواضع خود و ارائه شخصیت های ملون و تغییر گفتار و رفتار خویش به اقتضای شرایط قدرت فعلی ابایی ندارند .
در این میان بعید به نظر می رسد تا وقتی شرایط کسب قدرت ، بر موج سطحی نگری و چرخش ناگهانی رای و نظر افراد جامعه سوار است ، تغییر چندانی در مکانیزم موجود در انتخاب و انتصاب مدیران صورت پذیرد .
شاید تنها می توان آرزو کرد که هیچ معلمی حاضر به حراج عزت و عقیده خویش در هیچ بازاری و به هیچ قیمتی نگردد و نیز هیچ سیاستمداری برای کسب هیچ قدرتی ، راضی به مسلط نمودن هیچ مدیر بی کفایتی بر هیچ مجموعه ای نشود .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
فقط یک نکته می توانم بگویم و آن ابراز خوشوقتی
از قلم بدست شدن شمای مسئول است.
طبیعی است هر کس نـــگرش و باور خاصی دارد و
این به منزله تأیید دیدگاه شما نیست. اما اگر تعداد
بیشتری از مـــسئولان قلم بدست شوند و از زاویه
ستادی خود مسایل را تـــجزیه و تحلیل و نقد کنند
قـــدرمسلم فرهنـــگ گفتمــــــان رشد فـــزاینده و
معقولانه ای خواهد داشت و شناخت معضلات با
هدف حل و فصل آنها بیشتر مقدور خواهد گردید.
به عنوان یک معلم این حرکت شما را می ستایم.
سپاس .
متاسفانه اصلاحات شده راهی برای رسیدن فرصت طلبان به مطامعشان...
آقای صیدلو مردی بزرگ است، کاش ایشان در جایگاه بالاتری قرار میگرفتند.
سلام. شما بعنوان رئیس اداره ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات مسئولیت خطیر و سنگینی دارید. خواهش اینجانب و خیل کثیری از دوستداران شما رسیدگی به وضعیت ناگوار مدیریتی در ناحیه یک شهرری است. کسانی در این ناحیه همچنان می تازند که بویی از رافت و اخلاق انسانی نبرده اند.