بیست و چهار سال است که در کسوت معلمی، با افتخار تمام در حال خدمت هستم، اما چند سالی هست که متاسفانه توسعه ی برنامه های آموزشی در ایران به فراموشی سپرده شده و شعارهای پر آب و رنگ جای عمل را گرفته و هر چه هست کاریکاتوریست بسیار ناشیانه از پیشرفت.
انجام برنامه ها در آموزش و پرورش غالبا برای تکمیل بیلان کار سالانه و یا صرفا جهت زیر سوال نرفتن در اجرای بخش نامه هاست و نه از بابت احساس نیاز در آموزش و پرورش.
در این مقوله ظلمی که به دانش آموزان و خانواده ها می شود بسیار وخیم تر از ظلمی است که در حق فرهنگیان بابت تبعیض های حقوقی اعمال می شود، که البته همان تبعیض حقوقی، در نهایت باعث بی انگیزه شدن معلم شده و این هم ظلم مضاعفی به دانش آموزان و خانواده های آنهاست.
وقتی دانش آموزی مجبور باشد برای ادامه آموزش خود از نظر کیفی (که وظیفه ذاتی وزارت آموزش و پرورش به نمایندگی از دوالت است) به دبیران خصوصی و موسسات آموزشی مراجعه کند، به سیستم آموزشی بدبین شده و نمی تواند به آموزش های ارائه شده در مدارس اعتماد کند. این بی اعتمادی ریشه ی بسیاری از مشکلات و معضلات کشور است.(مشکلات اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، روحی، ...)
اگر منطقی به برونداد برنامه های آموزش و پرورش نگریسته شود، نتیجه برنامه های غلط آموزشی است که باعث بروز ناهنجاری اجتماعی می شود، عدم پای بندی به اصول اخلاقی و مذهبی خود از نتایج بی انگیزه بودن مربیان و معلمان آموزشی است، چرا که معلمی که تمام فکرش معطوف به بدهکاری ها و تبعیضات ناروایی است که گریبان گیر وی شده است، چگونه می تواند عزت نفس و بزرگ منشی را آموزش دهد؟
ریشه ی بسیاری از ناهنجاری های دوران بزرگسالی را باید در جوانی و کودکی جست و جو نمود، کودکی را تصور کنید که در شهر یا روستایی دور افتاده زندگی می کند، معلم این مدرسه اگر از نظر معیشتی تامین نباشد تا بتواند به طور صحیح و کامل به وی خدمات آموزشی مناسب را ارئه دهد، در بزرگسالی نمی توان انتظار خدمت درست از او داشت. همین مساله در شهرها به گونه ای دیگر بروز می کند، وقتی دانش آموزشی در تمام سال های آموزش خود ناتوانی اولیا خود را در پرداخت هزینه های (غیرانسانی) کلاس های کمک درسی و کمک آموزشی و کنکور و ... ، را مشاهده می کند و در مقابل همکلاسی و همسایه توانگر خود را با تزریق پول به آموزش، نمرات بالاتر و دانشگاه بهتر و رشته ی بازارپسندتری را اخذ می کند، در بزرگسالی نمی تواند شخصی اخلاق گرا و پای بند به اصول تعریف شده باشد.(هرچند ممکن است استثنائاتی داشته باشد.)
بسیاری از اولیا دانش آموزان از تامین معاش فرزندان خود عاجزند و این تاثیر مخربی بر فرآیند یادگیری دانش آموزان دارد(خود دانش آموزی داشتم که خانواده اش از دادن سه وعده غذای مناسب به فرزندان ناتوان بودند)، جهت رفع این معضل، دولت باید با راه کارهای مناسب از قبیل کمک های مالی به خانواده دانش آموزان و یا تامین اعتبار مناسب جهت مدارس شبانه روزی، ... این بار مالی را از دوش خانواده ها بردارد. این عمل می تواند در کاهش تبعیض های آموزشی موثر باشد.
مدارسی در کشور وجود دارد که از داشتن فضای آموزشی مناسب محرومند، در حالی که در نقطه ی مقابل، مدارسی هم وجود دارد که دارای آمفی تاتر و سالن همایش و ... هستند. این تبعیض در هیچ آئین و مذهبی قابل توجیه نیست. بارها برچیده شدن "مدارس کپری" در کشور را از زبان مسولین بلندپایه کشور شنیده ایم، اما هنوز هم ....
معلمین و پرسنل آموزش ابتدایی، آن دسته از فرهنگیانی هستند که ظلم مضاعفی را تحمل می کنند زیرا علاوه بر ساعت کار هفتگی بیشتر از حقوق پائین تری برخوردارند.(بنده از این دسته نیستم، جهت اطلاع البته) به علاوه برخی از این همکاران زحمتکش مسافتی طولانی با هزینه های بالا، برای رسیدن به محل کار، را طی می کنند. همکارانی هستند که تا 100 کیلومتر را روزانه برای رسیدن به محل خدمت خود می پیمایند، بدون دریافت هزینه ی ایاب و ذهاب، حال آنکه در برخی از ادارات و سازمان ها هم حق ایاب و ذهاب دریافت می کنند و هم سرویس ایاب و ذهاب دارند! چنین تبعیضی نه جنبه ی قانونی دارد و نه از نظر انسانی قابل قبول است.
دو نفر فارغ التحصیل در یک دانشگاه، در دو وزارت خانه یا نهاد مختلف مشغول به کار شده و کار مشابهی را انجام می دهند، یکی از آنها تا 10 برابر حقوق دریافت می کنند. کسورات حقوق یکی از آنها از کل حقوق دیگری بیشتر است! چگونه باید چنین تبعیضی را توجیه نمود؟
در جامعه ای که آموزش و پرورش را نهادی مصرفی دانسته و استخراج نفت از زیر زمین، تولید نفت خواند می شود، باید انتظار تبعیض های این چنینی را داشت.
در شرایط فعلی آنان که از نظر مالی توانگرترند به سادگی می توانند تبعیض های اعمال شده را منطقی و قانونی جلوه دهند، مقاله های فراوانی برای تایید آن بنویسند، سمینارهای متعدد برای روش های "تولید" نفت برگزار کنند، میزگرها بسیاری برای چگونگی تامین اعتبار جهت پرداخت بدهی های آموزش و پرورش که یک نهاد مصرفی است تشکیل دهند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
رئيس مرکز برنامهريزي منابع انساني و فناوري اطلاعات آموزش و پرورش در خصوص معوقات فرهنگيان افزود: تا آنجايي که اطلاع دارم با حمايت دولت و مساعدتهايي که انجام شده است، تعدادي از معوقات فرهنگيان مانند حقالزحمه امتحانات و معوقات بازنشستگي پرداخت ميشود اما ممکن است برخي از معوقات به پايان خرداد ماه برسد.
اين يعني, تبعيض ها در تاروپود قانون رسوخ کرده است
ای کاش همه معلمان به این درک برسند که حق گرفتنی است و کسی حق را دو دستی تحویلمون نمیدهد.
باید برای حقمون تلاش کنیم، حتی تحصن، حتی تعطیل کلاس ها.....
متاسفانه تعداد زیادی از همکاران بی خیال هستند. بعضی ها می گویندبقیه اعتراض کنند تحصن کنند کار ما هم درست میشود.
ای کاش این روحیه که روحیه قاعدین هست از بین جامعه فرهنگی برای همیشه رخت بربندد.
خیلی راحتتر می شود سواری گرفت .بعذ از 33سال کار آموزشی
وگذاردن تمامی سرمایه غمرم به این نتیجه رسیدم کاش جایی
دیگر سرمایه گذاری می کردم.
چون اراده ای برای این کار نیست