بی توجهی به علوم انسانی و تربیتی در مدارس باعث شده است همان اندک زمان اختصاص داده شده به مطالعات اجتماعی و علوم انسانی نیز هدر رفته و در عمل هیچ بازده ای نداشته باشد. اغلب مسئولان اداری و مدیران تنها در انتخاب معلمان مربوط به دروس تجربی و فنی دقت به خرج داده و برای مطابقت ساعات درسی دبیرانشان یکی دو ساعتی به آنها دروسی مانند تاریخ، جغرافی، روانشناس، جامعه شناسی و مطالعات اجتماعی ارائه می دهند.
در مدارس به وفور یافت می شوند که معلم دینی عربی یا فیزیک و شیمی در حال تدریس تاریخ، جامعه شناسی یا جغراعی است. دبیری که زنگ تفریح باید در ویکیپدیا نام صفویان یا سلجوقیان یا معنی لیبرالیسم را سرچ کند ساعت بعد قرار است سر کلاس یک ساعت از شرایط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی عصر صفوی سخن بگوید یا آسیب ها و مزایای لیبرالیسم را برای دانش آموزان نگون بخت تشریح کند.
یکی از سوالات همیشه در سالهای تحصیلی این است که در آینده می خواهید چه کاره بشوید؟
در این سوال این اصل بدیهی انگاشته شده است که ما آمده ایم مدرسه تا کاره ای بشویم.
در واقع از ابتدا در ذهن دانش آموزان اینگونه جا انداخته می شود که مدرسه و تحصیل مکانی برای پیدا کردن شغل و در نتیجه کسب سود و درآمد بیشتر است.
در این رویکرد مقوله کتابخوانی جز به عنوان ابزاری برای کسب شغل بهتر تعریف نشده است و صرف وقت برای کتاب غیر درسی و غیر تخصصی رشته مربوطه اتلاف وقت تلقی می شود. بدیهی است کتب مربوط به حوزه علوم انسانی و هنر اغلب به عنوان زنگ اضافی مدارس و پر کردن زنگ خالی دبیرانی که برنامه هایشان به مشکل خورده است نگریسته می شود، قانونگذاران و مجریانی که صرف وقت برای موسیقی ، ادبیات نمایشی، سینما و سایر هنرها را اتلاف وقت تلقی کرده و شناختی هم نسبت به هنر ندارند.
شبکه جامعه شناسی علامه
نظرات بینندگان
تحقیر رشته ای را در جامعه خود قبول دارم و چیز جدیدی نیست از زمان تحصیل من بازنشسته هم
بود. اما گفته شما را مبنی بر " اندک زمان اختصاص داده شده به مطالعات اجتماعی و علوم انسانی نیز هدر رفته و در عمل هیچ بازده ای نداشته باشد. " را خیر. بستگی به قابلیت و توانمندی و سوز معلم مربوطه دارد.
اولین چیزی که برای دانش آموزان دبیرستانی که رشته انسانی نداشت ثابت می کردم حفظی نبودن درس مطالعات اجتماعی بود و گاه اولیا برای شکایت می آمدند که دخترم در خانه همه اش کتاب شما دستش است. حتی در مدرسه ای که رشته علوم انسانی داشت تا پیش دانشگاهی با ارزش بودن کتاب درسی و حفظی نبودن آن را تکرار می کردم. ما خود معلمان نیز به رشته یا کتاب تدریس خود کم الطاف هستیم و نگرش کهتری یا برتری را در دانش آموزان تقویت می کنیم. اول خود معلم باید اهمیت رشته یا کتاب مورد تدریس خود را باور کند.