آقای نظری و باز سلام بدون علیکم السلام ،
در مورخه 15 فروردین متنی تحت عنوان " سخنی با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش " نگاشتم و در آن با توجه به عنوان و پست سازمانی شما ، خواستار شفاف سازی نحوۀ اسکان فرهنگیان در مدارس ، و ذکر دلایل ارائه خدمات ویژه به برخی مسئولین ستادی و مردم عادی در خانه های معلم سراسر کشور شدم ، اما ظاهرا مسکوت ماندن اطلاعات مصلحت بود و دَم بر نیاوردید. اگر نوشته مذکور را مطالعه نموده اید ، حال دلایل عدم پاسخگوئی تان را می پرسم؟
روابط عمومی وزارتخانه مگر از نوع روابط عمومی بحران نیست که به اتهامهایِ ناروا و اطلاعاتِ نادرست پاسخ میدهد؟ قدر مسلم نه روابط عمومی مالی است و نه فرآورده. پس دلیل سکوت شما مسکوت نگه داشتن حقایق نیست؟!
موفقیت یک سازمان منوط به پُرکاری ، پشتکار ، خلاقیت ، تلاش بی امان ، تیزبینی ، ذکاوت و قدرت و فن بیان روابط عمومی آن است بخشی از متن ذکر شده در 15 فروردین خطاب به حضرتعالی :
" به نام معلمان و به کام دیگران ، تبدیل مدارس به محل سکونت مسافران عید و تابستان چه توجیه عاقلانه ای دارد؟ در کدامین کشورهای دیگر ، مدارس به عنوان مسافرخانه یا هتل در اختیار مردم یک شهر قرار داده می شود؟
هزینه تجهیز مدارس در دو نوبت از سال بر عهده آموزش و پرورش است یا به بخش خصوصی سپرده شده است؟ نفع مادی یا میزان درآمد وزارتخانه از این مسیر چقدر است و در کجا هزینه می شود؟
چرا به جای این طرح در نطفه شکست خورده ، حقی به نام حق سفر برای معلمان قائل نمی شوید تا با قابلیت و سلیقه خود از آن برای تمدد اعصاب استفاده نمایند و خاطر و حرمت شان نیز در جامعه و بین خلق حفظ گردد؟
شما وقتی کمترین امکان یعنی اسکان مدارس را برای معلمان لایق می بینید ، طبیعی است که عده ای تسلیم وار برای دسترسی به آرامشی که در جامعه کمتر بدان دست می یابند ، به این نوع اسکان پاسخ مثبت دهند. اما عده ای همچنان در حال مقاومت ، با رگهای بیرون جهیده خود ناشی از خستگی روح و روان ، فشار مضاعفی را متحمل می گردند.
تبعیض موجود بین کارکنان و کارمندان وزارتخانه های مختلف بر انگیزه و هدف و اعتلای شغلی معلمان تأثیر منفی می گذارد و کارآیی آنان را کاهش می دهد. تصور نکنید بین وزارتخانه ها چون دیوار آهنی است و هیچ یک حامی و پشتیبان یکدیگر نیستند و گویی هر کدام برای
کشوری جداگانه نه واحد خدمت می کنند ، ما مردم نیز با عناوین مختلف این وزارتخانه ها، چنین هستیم. یکی داماد خانواده از وزارت نفت دارد یکی عروس از بانک و یکی پسرخاله و.... و همانند رشته های زنجیر از اوضاع و احوال داشته ها و نداشته ها ، یا از عزت و خواری های یکدیگر مطلعیم. نه از فجرانه اش و نه از حق لباسش و نه از حق سفر زمان خدمتش و نه از حق سفر عید و تابستانش و نه از حق روز زن و روز مردش و نه از بن عیدانه اش و نه از رقم پاداش آخر خدمت و.... از هیچ کدام از این موارد بی خبر نیستیم و از محرومیت خود با خبریم."
ما از شما فقط پاسخ شفّافی می خواستیم که از کم و کیف این اسکان ها معلمین عزیز مطلع گردند ، چون از وظایف شما روشنگری کارکردهای وزارتخانه است.
در تعریف روابط عمومی گفته می شود:
روابط عمومی مجموعه ای از اقدامات و کوششهای حساب شدهای است که هر سازمان برای برقراریِ ارتباطاتِ مؤثر و هدفمند با گروههایی که با آن در ارتباطند انجام میدهد.*** می توان چنین وانمود کردکه من نوشته ای خطاب به خود ندیده ام تا پاسخگو باشم
پس چرا ما شاهد این مجموعه نیستیم ؟
شما پل بین وزیر و وزارتخانه با معلمان هستید اما هر یک را در دو انتهای پل و بدون هر نوع تعامل و ارتباطی ، بیگانه یا مخفی از یکدیگر نگه داشته اید. از زمان تصدی این عنوان ، تا حال چند بار با ما معلمان سخن به زلالی آب نموده اید؟ چند بار هواخواه یا پشتیبان قشری بودید که رسالت رابط یا مدافع بودن آن را پذیرفته اید؟
تصور می کنم برخلاف تعاریف رسمی از پُست روابط عمومی در جهان ، منظور یا برداشت ما ایرانیان از این شغل ،مخفی نگه داشتن اطلاعات و رویه ها و سیاست های معمول تحت سرپرستی است.
موفقیت یک سازمان منوط به پُرکاری ، پشتکار ، خلاقیت ، تلاش بی امان ، تیزبینی ، ذکاوت و قدرت و فن بیان روابط عمومی آن است . سازمانی کم دردسر است که روابط عمومی آن بتواند مابین رده های گوناگون شغلی و رئیس و مرجوعین آن ارتباط منطقی و صمیمی و شفافی برقرار نماید.
سکوت روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش چند دلیل می تواند داشته باشد:
1 - ناتوانی فرد مسئول این شغل که قدرت برقراری ارتباط با بخش های گوناگون را ندارد.
2 - ناآشنائی فرد مسئول این شغل با شرح وظایف خود.
3 - عدم انجام شرح وظایف در کشور ما مهم نیست ،مهم پیدا کردن شخصی برای برعهده گرفتن مسئولیت هاست .
4 - به دلیل وجود بند 3 ، زیر مجموعه اهمیتی به اصل شرح وظایف یک شغل یا سِمت نمی دهند یا آنان تصور می کنند همه چیز را در این خصوص می دانند.
5- ذی نفع یا قابل ندانستن زیرمجموعه برای بیان واقعیت ها و کاستی ها.
6- غفلت یا ناآگاهی زیرمجموعه برای ضرورت اطلاع از چنین واقعیت هایی.
7- فزونی مشکلات و معضلات سازمانی به صورت زنجیروار که با پرداختن به یک مورد ، همانند دُمل چرکین سایر موارد نیز سر بر می آورد و ناخودآگاه افشا می شود.
8 - اهمیت ندادن شخص رئیس یا وزیر به کارکرد روابط عمومی و عدم پیگیری و نظارت بر آن.
آقای نظری !
در شهر خاموشان ، می توان آسوده سِمت پذیرفت و مسئول شد ،
می توان از جهل یا سکوت آنان بهره وافر بُرد ،
می توان حقوق شغلی یا شهروندی عده ای را ندید گرفت ،
می توان مُهر سرّی بودن بر جریان امور وزارتخانه زد و دَم برنیاورد،
می توان جواب سلام و سلام ها را نگرفت و سکوت کرد ،
می توان چنین وانمود کردکه من نوشته ای خطاب به خود ندیده ام تا پاسخگو باشم ،
می توان فرد نویسنده را شایسته پاسخگویی نیافت و......
اما برای همه این موارد شما باید ویژگی های شخصیتی خود را در آئینه وجدان و تعهد شغلی تان ، بازبینی نمائید. شما به عنوان نماینده بیش از یک میلیون فرهنگی بر مَسندی تکیه زده اید که بار سنگین مظلومیت و بی نصیبی و بی ولی نعمتی آنان بر دوش تان سنگینی می کند. شما با روان نمودن شرح وظایف خود و نه خارج از حد آن ، می توانستید مرهمی بر آلام و رنج های چهار دهه ای معلمان شوید.
ما به طور شفاف می خواهیم بدانیم که :
چرا اسکان مدارس هست ؟
چرا خانۀ معلم شهرها برای استفاده غیرمعلمان هست ؟
چرا با اسکان در مدارس ، شأن و منزلت معلمان را خدشه دار می سازید؟
چرا با اسکان در مدارس ، به استهلاک مدارس تن در می دهید و هزینه تعمیرات و بازسازی آن را به بودجه عمرانی آموزش و پرورش تحمیل می نمائید؟
چرا برای معلمان حق سفر قائل نمی شوید تا با اختیار و سلیقه خود اقدام نمایند؟
چرا اسکان مدارس ، علیرغم غلط بودن طرح یا مخالفت معلمان ، همچنان وجود دارد؟ این طرح اگر با مسئولیت وزیر آموزش و پرورش است آقای بطحائی چرا مخالفتی بر جریان آن ندارد؟
برای تجهیز مدارس از چه منبع مالی استفاده می شود ؟
درآمد حاصل از اسکان عامه مردم در مدارس کشور یا خانه معلمان در چه مسیری هزینه می شود؟
آیا این درآمد مشمول مالیات می گردد؟
آیا این درآمد به بودجه وزارت آموزش و پرورش برمی گردد؟
از شما می خواهم یک بار به وقت اسکان تابستان یا عیدنوروز ، شخصا از چند مدرسه در مناطق گوناگون بازدید به عمل آورید و آنگاه بر نوشته های عرق برانگیز شرم و حیا روی در و دیوار کریدور مدرسه متونی چون مورد زیر را تحلیل محتوا نمائید:
مهمانان گرامی:
با توجه به حضور اولیاء دانش آموزان و عوامل اجرایی مدارس از استحمام در ساعات اداری اجتناب نمائید !
حال باز سکوت کنید و رسالت شغلی خود را نادیده بگیرید و به سرعت تقلیل شأن معلم بیفزائید تا شاید روزی با ضایع شدن منزلت او ، کشورمان بدون هر نوع آموزشی به حیات متزلزل خود ادامه و یا پایان دهد. در ضمن ما شفافیت آمار و بودجه مصروف شده و دلایل این امر را می خواهیم . شرحی منطقی و عقلانی نه بازخوانی آئین نامه ها و بخشنامه ها و.......
عزت زیاد
*** ویکی پدیا ، دانشنامه آزاد
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اینجانب نیز اشـــاره به همان مـواردی کرده ام که
حضرتعالی به درستی عنوان نموده اید ، در ضمن
یادآور شده ام که ما منتظـــر جوابیـــم چون شرح
وظایــــف ایشان در جهت پاسخگویی به این طرف
پل ارتباطی ها است یعنی معلمـان. تذکری بود بر
ناکرده ها . تشکر از همراهی تان.
از عنایت و لطف حضرتعالی سپاسگزارم.
از خاموشی و بی اعتنائی بهتر است هر
چند گاه میخ بر آهن کوبیدن است. تشکر
کاش ما هم قدرت گذشتگانی چون میرزای شیرازی
را داشتیم و نه تنباکو که اسکان مـدارس را حقیقتا
تحریم می کردیم . اسکان معلـمان پوشش ضمنی
برای منفعت طلبی آموزش و پرورش بااسکان مردم
عـادی است. البته دقیقــا معلــوم نیست این درآمد
چـقدر هست و کجا هــزینه می شود و چرا مـــحل
شغل معلـــمان مرکز این منفعت طلبی تعیین شده
است ؟! ارزش و قــداست مدرســـه هم زیر سئوال
می رود. تشکر
حداقل مطمئن شدیم که وزارت آموزش و پرورش ،
واحدی به نام روابط عمومی ندارد.