سریال پایتخت را همان گونه در سال های گذشته نقد نموده ام (پایتخت هجو و بی مزگی ) برآن نظر استوارم که شدت لودگی و طنزسطحی در سال های بعد عیان ترشده است کما اینکه ؛ تبلیغ بسترهای نامتجانس توریستی کشور بیگانه ، آوردن خانم سربرهنه فارسی زبان بزرگ شده در ایران و منشی مدیر کانال های زنجیره ای آن ور آبی به بهانه مجاز بودن آن هم با سرپوش اقلیت دینی ، تبلیغ ازدواج در سنین کم سالی برای دختران ایرانی ، پپه و پخمه انگاری مردم زحمت کش با فرهنگ ، اصیل ، ریشه دار و ناب اقوام بومی محلی ایران در صدا و سیما از جمله استفاده و همخوانی کلمه نقی ، تناظر و تشابه آن با دستمایه های شیطنت ابزاری ضد دینی دگرباشان ، تبلیغ نماد های مستجهن عرق خوری و دیالوگ هایی نظیر آنقدر خورده مست کرده از زبان بازیگران زن سریال ، ترغیب دروغ و درویی در کل سریال و عدم نشانه هایی از رد و مردود نمودن این خصیصه غیراخلاقی ، استفاده ضعیف و پر از اشتباه در تکنیکال تصویرو فیلم سازی و جلوه های ویژه و...
از همه این فاکتورهای قابل بحث و نقد بگذریم اصلی ترین موضوع در این مقال قسمتی است که نقی و همراهانش به روستایی غارت شده از داعش با انبوهی از جنازه افتاده در خانه ها می رسند که متاسفانه شعارهای نوشته شده با اسپری سیاه بر درو دیوارهای کاه گلی (الله ، آیا با این حجم تبلیغات ضد دینی و بدون پاسخ در ذهن دانش آموزان و تایید ناخواسته و غیر عمد خانواده ها پای تلویزیون با خنده های ممتد جایی برای کار و نمازخوان کردن بچه ها برای معلم و آموزش و پرورش باقی مانده است ؟محمد رسول ا... ، لااله الاالله ) نگاه بیننده را جلب می کند و مهم تر از آن دیالوگ هایی که بازیگران در مواجهه با صحنه ها رد و بدل می نمایند و به بیننده این طور القا می شود که غارت ، قتل و چپاول از آن کسانی است که ایده های اسلامی داشته و مسلمانند و شعارشان چنان است که دردرو دیوار روستای غارت شده حکایت می کند؛ حتی در مقابل ، زیرکانه هویت قربانیان که چه مرام ، مسلک و دینی داشته اند سخن و نشانه ای برملا نمی شود .
ذهن بیننده به خصوص بچه ها و نوآموزان در یک سریال طنز که هزاران دانش آموز پای آن نشسته اند که تحلیل فلسفی و محتوایی از ماجرا نداشته چنین حک می شود که مسبب فاجعه ، داعش اسمی و متاسفانه به تصویر همان مسلمانان هستند و کودکان ، نوجوانان ، جوانان و حتی بینندگان غیر اسلامی و ناآشنا به مبانی حقیقی ادیان تا ابد خطر از ناحیه مسلمانان و اسلام هراسی را از این فیلم برداشت خواهند کرد و به نظر می رسد چنین دریافت و اثری منفی و خشن ، فاجعه آفرین و رعب آور را نه پدر و مادر ، نه معلم و نه هیچ فرآیند تربیتی نمی تواند از ذهن و ضمیر و روان بچه ها پاک کند.
سوال اساسی این است آیا سازندگان سریال عمدا و زیرکانه به این روش مبادرت کرده اند ؟
آیا صدا و سیما از اهداف برنامه سازی فاخر و تقویت فرهنگ و مبانی هویتی دور شده و به ندانم کاری و اعوجاج افتاده است ؟
آیا نااهلان و زرپرستان بی هویت و اسپانسرهای منفعت طلب صدا و سیما را دور زده اند؟
باید بدانیم نشانه های اساسی ضربه به فرهنگ ناب محلی و بومی در گستره بوم زیست طبرستان قدیم ( از گنبد و مازندران تا گیلان ) بوسیله سریال بی پایه پایتخت پس از چند سال هویدا شده است و اکنون با پخش پایتخت نود و هفت ، در آینده نزدیک بدآموزی و بدتربیتی در برداشت منفی از چهره دین را شاهد خواهیم بود که تربیت یافته گان از دانشگاه عمومی صدا و سیمای جمهوری اسلامی از خود بروز خواهند داد.
بی شماری از معلمان معتقدند سریال پولکی و بی محتوای پایتخت با مجوز رسمی پس از سال ها از هجو فرهنگ عبور کرده و گستاخی را به سلاخی ادیان رسانده است ...
اکنون مهمترین سوالی که از آیت الله جنتی در مقام رئیس مجلس خبرگان می شود پرسید که فرمود : " دانش آموزان نماز نمی خوانند و این نشان دهنده کم کاری آموزش و پرورش است " معظم له پاسخ دهد آیا با این حجم تبلیغات ضد دینی و بدون پاسخ در ذهن دانش آموزان و تایید ناخواسته و غیر عمد خانواده ها پای تلویزیون با خنده های ممتد جایی برای کار و نمازخوان کردن بچه ها برای معلم و آموزش و پرورش باقی مانده است ؟
زدودن اثر بد تربیتی خبط و خطای رسانه وطنی ، کار معلمان و مسولان تربیتی آموزش و پرورش را دوصد چندان سخت و بعضا ناممکن کرده است که حتی دست مایه تمسخر اقوام به دیگراقوام و در دراز مدت به گسست و بی اعتمادی مردم و تجزیه یکپارچگی فرهنگ ها از هم منجرخواهد شد و در نتیجه این فاجعه تربیتی با هیچ آب زمزمی پاک و خنثی نخواهد شد!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
به نظرم چون نقد مرا نخوانده ای یا متوجه منظورم نشدی بهتره جواب شما را اینجوری بدم
شما باسوادید ونظرتان درسته!
نگویند از سر بازیچه حرفی
کزان پندی نگیرد صاحب هوش
و گر صد باب حکمت پیش نادان
بخواند آیدش بازیچه در گوش
بحث من اصلا با روسری یا بی روسری نبود
من ناهماهنگی در روش های تربیتی بود و اوار کردن کاستی ها بر سر معلم
ممنون
اتفاقا اگر خنده برلبان باشد نباید دلهره وحشتناک اخرین قسمت را ببینید
ولی من با بضاعت اندک در باره مشکلات معلم بارها نوشتم
ممنون
یعنی یاد می دهید پرسش از یک مسئول در کشور از جانب یک معلم خژعبلاته ؟
نه تنها از نقدتان به عنوان یک فرهنگی خجالت کشیدم بلکه از پاسخ بی ادبانه تان شرمم شد
اگر اهل نقدید، نقد پذیر نیز باشید
هرچند بافته های ذهنیتان که مرقوم نموده بودید جایگاه نقد را ویران کرده بود
اما سخنان شما هم،نه سخنان فعال فرهنگی بلکه شبیه سخنان یک شخص متعلق به چند قرن پیش است!
اتفاقا فرمایش شما مرا تا ندازه ای برد به گذشته و در من شخصیت دوگانه پدید اورد درسته
نقدشمارامطالعه نمودم جداازیکسری واقعیت ها که نباید در سریال نمودپیدامیکردازقبیل تشویق گردشگری بیگانه و امثالهم ولی نکته که باید با توجه داشت این است که متاسفانه مردم ایران آنقدردرگیر واماندگی و سرخوردگی قراردارندکه در رنج شادمانی در دنیا جزو آخرین ملتها هستند و این تاسف بار است و علت این موضوع هم عملکردپرایراد و غلط دستگاه حاکمه ومسئولان اجرایی است.بزاریدمردم باطنزهای این سریال اندکی بخندندوچندروزی عمربیشتری کنند.باارادت و سپاس بیکران
اگر آموزش و پرورش مهم باشد در تمامی برنامه های پربیننده می توند نقد وبررسی بشه
آیا برنامه هفت نمی تونه یه نقد بزاره که فیلم هایی که بچه ها همراه پدر و مادر می بینند یا فیلم هایی که بچه ها با دوستانشان در سینما می بینند یا چقدر حشنواره رشد موفق بود یا سریال ها برای بچه ها تاثیر منفی دارن یا مثبت
آیا تربیت نسل مهم نیست که به خروجی های عامل تربیت بپردازیم؟
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ
علت نماز نخواندن دانش آموزان این است که پدر ومادرشان در خانه نماز نمی خوانند. وعلت نماز نخواندن اولیاء ندیدن عدالت در جامعه است .
وفتی مردم شاهد بی عدالتی وفاصله طبقاتی آشکار در جامعه هستند به اشتباه این امور را به حساب دین می گذارند وکل دین را منکر می شوند.
مردم به درستی انتظار دارند حالا که اسم حکومت دینی آمده، شاهد حداقل عدالت باشند. ولی متاسفانه چنین نیست.نماز خوانهایی که حقوق دیگران رارعایت نمی کنند مورد خشم وغضب شدید خداوند هستند.
کجای اینکه برای لحظاتی خانواده ها گردهم جمع می شوندو نماز خواندن خانوادگی نقی معمولی را در عین نگاه طنازانه ی جناب تنابنده در عین سادگی به نظاره می نشینند، نیاز به وااسفای اینچنینی دارد!!!
مگر ما باید بچه ها را ایزوله بزرگ کرده و پاستوریزه تحویل جامعه بدهیم؟!
ضمن احترام به نظرات نگارنده محترم به نظر بنده باید برای جناب تنابنده ابلاغ معلم افتخاری زده شود و از همه همکاران محترم خواسته شود به ابعاد مهم نهفته ی این اثر که موجب جذب مخاطب میگردد، دقت بیشتری نمود.
ممنون و درود
دقیقا بجا فرمودید
در این مقال نه دفاع از روسری بود نه از بی روسری بلکه کاملا نگاه به عوامل جوار تربیت و نقد قدرت بود
اگر به قول دوستان بنده از زاویه ایدیولوژیک و پس زمینه ذهنی خاص قصد نقد داشتم باید فاجعه درگیری دو طرف که از یک ایدیولوژی پیروی می کردند و در لحظات حساس شعار و خواسته شان را بر زبان می اوردند در یک دین مشترک و دو گرایش مذهبی باید طرف جانب یکی را می گرفتم
بنده در این مقال قصد نقد هیچکدام از گرایش های مذهبی را نداشتم و همچنین نقد بی روسری یا با روسری را نکردم و یا به طنازی و شادی افرینی سریال اعتراضی نکردم
به عنوان یک معلم پرسش کردم آیا روش تربیتی ما هماهنگ هست یا نه
و گرفتن پرچم الله واکبر در دست و کشتن دیگران در ذهن بچه ها چه گمانه ای ثبت می شود
ممنون
از سریال پایتخت ممنونم که خیلی تابوها رو شکست و این میسّر نبود اگر صدا و سیما و وزارت ارشاد و تمام قوای سه گانه رضایت به تغییر نداشتن
نویدِ تغییر رو همینجوری به گوش مردُم میرسونن، چون چاره ای جز تغییر نیست!
توی هر روستای دورافتاده ای هم هر شب همه پای تلویزیون دارن سریال پایتختو میبینن و میخوام بدونید چه حجم گسترده ای از مردُم رو به فکر فرو میبرن و با حقایق شهرهای بزرگ آشنا میکنن
این طنز فقط برای خندیدن نیست
۱)نشون دادن ساز برادرای دوقلو در صدا و سیما که خودش انقلابیه
۲)وقتی نقی راجع به خالکوبی بهتاش حرف زد، بهتاش گفت دست خودمه، پوست خودمه، جسم خودمه
(چیزی که هنوز گشت ارشاد به خاطرش مردمُ دستگیر میکنه)
۳
۳)وقتی رسیدن ترکیه با حجاب و بی حجاب رو کنار هم نشون دادن و آموزش میدن بدون هیچ مشکلی پوششهای مختلف کنار همن و اینجوری کشور توریستی هم میشه، یعنی میشه از ایران یه ترکیه ساخت
۴)مردهای با شلوارک نشون میده
۵)تعصبهای بیجای نقی نسبت به ازدواج خواهرش و میگه زنهای بیوه حق زندگی بدون قضاوت دارن
۶)واژه ی جاست فرند رو میشنوید! صدا و سیما و جاست فرند! جلل الخالق!
۷)ارسطو قاچاق لباس میکنه و در سال "حمایت از کالای ایرانی" میگه، تولید داخل هم مارک خارجی میزنه برای فروش و بی اعتمادی مردم رو به کالای داخلی خیلی واضح بیان میکنه
همینطور کار تولیدکننده ها با مارک خارجی رو، درسته که همه ما میدونیم ولی هیچ وقت تلویزیون اعتراف نمیکرد
۸)آهنگ تُرکی با صدای زن توی هتل اقامتیشون برای چند ثانیه پخش شد.
و مهمتر اینکه این یعنی تغییر
یعنی فراهم شدن بستر تغییر
یعنی آماده کردن ذهن اکثریت برای تغییر
بدون انقلاب، بدون خونریزی
البته فرصت و امکانات مؤسسه «اوج» را امثال من نداریم، اما باید به مؤسسه «اوج» تبریک گفت که بر خلاف بسیاری مؤسسات دیگر که صاحب بودجهها و امکانات فراوان هستند، توانسته از امکانات خود به درستی استفاده کند.
باید به محسن تنابنده عزیز تبریک گفت که شخصیت «نقی» را چنان آشنا و نزدیک و باورپذیر و ماندگار ساخته و پرداخته است که گویی همه میشناسیم و سالها با او زندگی کردهایم.
فعال فرهنگی و مدیر مجموعه فرهنگی«سرچشمه»