نوشتن یعنی به نظم یا نثر در آوردن 32 حروف الفبای فارسی . نگاشتن کلمات بی شمار هدفدار و هدفمند برای نیل به اهداف از پیش تعیین شده یا تولد اهدافی جدید. نوشتن ، پل ارتباطی ما بین ادوار گوناگون تاریخی است. کاری به تحریف واقعیت ها در نگارش تاریخ نداریم اما امروز ما هر چه - کم یا زیاد - داریم مدیون نوشتارهای نیاکان مان در ازمنه گوناگون است.
نوشتن و خواندن دو نعمت پُر اهمیت برای تداوم زندگی معنادار و جهت دار است. برقراری ارتباط نوشتاری موجب انتقال تفکر ، اندیشه ، نظر ، فرضیه و تئوری های زیادی در طول تاریخ گردیده است . گاه هر یک از آنها تحول کوچک یا بزرگی در ژرفای زندگی بشری به وجود آورده است. اگر هنر نوشتن و انتقال آن از نسلی به نسل دیگر نبود ، امروز فرهنگ و تمدنی برای زیستن یا تداوم حیات بشری وجود نداشت. هر نوشته ای هدفمند انتظار تأثیرگذاری عمیق بر تار و پود افکار عمومی را دارد یا امیدواری برای آغاز حرکتی یا اصلاح بخشی از ابعاد زندگی بشری را دارد. ترکیب حروف ، کلمات را برای ما معنا می بخشد و ترکیب کلمات جملات شعف انگیز یا مورد انتظار ما و یا دور از ذهن ما را ترسیم می نماید.
اگر به مجموعه فعالیت های صدای معلم ، به صورت یک سیستم بنگریم داده ها در تحریک ستاده ها ، موفقیت هایی هم کسب می کند. فقط کافی است که با درایت، کنش و واکنش های جاری در آن را تعقیب کنید لذا به همان اندازه که نگارندگان مفاهیم تعلیم و تربیت در این سایت در ترویج اهمیت آموزش و پرورش و جایگاه آن در جامعه می کوشند ، امید که شما همراهان بزرگوار خواننده مقالات نیز با دقت در ارائه نظرات مفید و ارزشمند ، شرایط مساعد رشد و تعالی سایت صدای معلم را فراهم سازید ، چون که صدای معلم به همه فرهنگیان سراسر کشور تعلق دارد.
همه ما معلمان هم قسم شده ایم که برای بهبود شرایط آموزشی و رفاهی و حقوقی و اوضاع معیشتی خود هم صدا و همراه باشیم تا زمان دسترسی به نتایج مطلوب و مورد انتظار . کسی برای ما قسم نامه ای را به امضاء نرسانیده است اما با ورود خود به این سایت و ادامه پی گیری فعالیت آن ، خود به خود عضوی گمنام از این سایت گردیده ایم. و چون رسالت یک معلم هیچ وقت تمامی ندارد و حتی اگر بازنشسته هم باشد باز دلسوزی وصف ناپذیری برای یاد دادن دارد ، لذا این حق او نیز هست که از دامنه سی سال خدمت خود برای تنویر افکار و نظرات یا انتقال تجارب بکوشد.
نوشتن نظر بر ذیل مقالات نشان از هم صدایی شما برای تداوم تلاش موجود است. انتظار می رود این نظرات حداقل به اندازه سطور محدودش توأم با دقت نظر و تیزبینی و نقد مفید باشد. در نقد متعارف به بررسی جنبه های مثبت و منفی دیدگاه یا نوشته بدون جانبداری یا عصبیت ، پرداخته می شود.
نقش نظرات خوانندگان صدای معلم در بازتولید آن :
نظرات شما آنقدر اهمیت دارد که شاید نویسنده را به اصلاح نظر یا تکمیل دیدگاه و انتخاب موضوعات جدید برای نگاشتن وادارد.
توانایی هر فرد در ادراک یا تجربه عوامل ، متفاوت و حتی متضاد است ، مطالعه و دقت و تأمل در نظرات خوانندگان ، برای نویسندگان مقالات می تواند جهت گیری های جدیدی را به وجود آورد. بدون افتادن در گرداب خودبزرگ بینی یا خود کم انگاری ، حقانیت شرایط موجود را با شخصیت متعالی یک معلم به جا آوریم
نظر شما می تواند تبدیل به یک ایده برتر یا تز قابل دفاع گردد.
دانشجویان دانشگاه فرهنگیان می توانند از تجارب و عمق تفکر شما برای روش تدریس خود الگو بگیرند.
نوشته هایی که مربوط به سایت دانش آموزی صدای معلم است با نظرات شما پُربارتر و جهت دهنده تر می گردد.
گاه با دلسوزی و اعتماد خود به نویسنده ، موضوعی را پیشنهاد می دهید که این روند یعنی ایجاد و تقویت مهربانی ها و همدلی ها.
همه این موارد یعنی قابلیت فرهنگ ، یعنی ترویج فرهنگ ، یعنی باروری فرهنگ ، یعنی انتقال فرهنگ و تبدیل شدن آن به میراث فرهنگی.
لذا اهمیت شما ارائه دهندگان نظرات بر ذیل مقالات و نوشته های سایت صدای معلم از خود نویسندگان کمتر نیست.
امید که با جدی گرفتن شرایط و ارج و حرمت گذاری بر آن ، بتوانیم شاهد باروری و پویایی هر چه بیشتر آگاهی های روشنگرانه در بین قشر فرهنگی کشور گردیم. یقین داشته باشید هیچ نوشته ای بی تأثیر بر عملکرد مسئولین نیست .
اگر به مجموعه فعالیت های صدای معلم ، به صورت یک سیستم بنگریم داده ها در تحریک ستاده ها ، موفقیت هایی هم کسب می کند. فقط کافی است که با درایت، کنش و واکنش های جاری در آن را تعقیب کنید.
امروز نویسندگان ، خوانندگان و همراهان ، ارائه دهندگان نظرات ذیل مقالات و سایت صدای معلم که در این برهه زمانی به عنوان یک باز تولید و ستاده فرهنگی تلاش در پیوند و هماهنگی بین فرهنگیان اقصی نقاط کشور را دارد ، نعمتی است که دیروز نبود اما اکنون هست.
گاه تصور ما بر ذره بودنمان ، اهمیت اثرگذاری مان را بی تأثیر نشان می دهد اما به قول مولانا :
قطره دریاست ، اگر با دریاست
ورنه او قطره و دریا ، دریاست
صیانت و پاسداری از این حریم فرهنگی در گرو دانش و کمالات و معرفت و آگاهی ما معلمان است ، پس بدون افتادن در گرداب خودبزرگ بینی یا خود کم انگاری ، حقانیت شرایط موجود را با شخصیت متعالی یک معلم به جا آوریم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
به نظر شما چرا امکانی برای پیدایی چنین سایتی بوجود
آمده است؟
این سایت در ادامه همان مسیر ناله ها و اعتراضات چون
شما محرومین از حق شغل و عدم برخورداری از حقوق
شهروندی بوجود آمده است. گاه از خودم می پرسم اگر
تمامی کاستی های نظام آموزشی جامعه ما از بین برود
مثلا خود بنده راجع به چه موضوعاتی مطلب خواهم نوشت؟
می دانید در جامعه ما چرا تولید دانش کم است ؟!!
چون تمام قوای افراد آن در بیان دردها و رنج ها به هدر
می رود. واقعیت امر این که آموزش و پرورش متوجه خطای
جذب معلم از کانال های غیر رسمی گردیده است و به قول
معروف نه راه پس دارد و نه راه پیش.
ادامه دارد.....
از یک سو می داند که با جدب آموزش دهندگان نهصت سوادآموزی
و نیروهای حق التدریس و...... حقی بر گردن دارد که باید آنها را
در پوشش خود نگه دارد و از سوی دیگر از فشار افکار عمومی اعم
از کارشناسان و متخصصان و معلمان و اولیا واهم دارند.
عکس العمل جامعه برای مجلس و وزارتخانه غیر قابل پیش بینی
است لذا جسارتا شما را در برزخ نگه داشته اند.
گاه بهترین احتمال برای تغییر ، تغییر مدیریت های کلان است.
ریاست مجلس نیاز به اندیشه و هدایتگری جدید دارد و گر نه......
" واهمه دارند" صحیح است.
خواندن و نوشتن دو نعمت پر اهمیت برای تداوم زندگی
جهت دار و هدفمند است و اعضای این سایت به دلیل
داشتن این دو نعمت جمع شدند تا نوشته ها را هدفمند
سازند و از امکانات موجود به نحو احسن استفاده کنند
یقینا اگر این نوشته ها از جانب مسئولین حاضر درک شود
خیلی از مشکلات حل یا به مرور زمان ساماندهی خواهند
شد اما متاسفانه مسئولین محترم بهای برای این نوشته ها
قائل نیستند و از قرار معلوم نوشته ها را هم مجازی حساب
می کنند از این رو به آن ها ترتیب اثر نمی دهند.
بارها ما آموزش دهندگان خواستار جوابگویی مسئولین
بزرگوار شدیم و هستیم. آیا درک میکنید بعد از گذشت 1
سال و 6ماه و 12روز از تاریخ مصوبه اندر خم یک کوچه
ایم.!!چرا ؟؟چون تجمیعی معنی نشده!! یک کلمه معلوم
را مجهول ساخته اند!!نه خانم امامی بزرگوار فعلا
نوشتههای ما تاثیر نداشته چرا چون نمی خواهند، لابد
اهدافی مهمتر از رسیدگی به مشکلات جوانان سردرگم
دارند.
و آن روز موهای ما مثل دندان هایمان سفید نشده باشد.
پیامبر اکرم (ص):
« قَیِّدُ العِلمِ بِالکِتابَة » دانش را با نوشتن در اختیار بگیرید.
« کیفیّت هر نظام آموزشی به کیفیّت معلّمان آن وابسته است. در حقیقت، هیچ کشوری نمی تواند از سطح معلّمانش بالاتر رود. »
همایش بین المللی بانکوک 1990
نظامی گنجوی:
« جنبش اوّل که قلــم برگرفت
حرف نخستین ز سـخن در گرفت
پرده ی خلوت چو برانداختنـد
جلوت اوّل به ســــخن ساختند
چون قلم آمد شـدن آغاز کرد
چشم جهان را به سـخن باز کرد ... »
صائب تبریزی:
« دلیل ّعزت اهل سخن همین کافی ست
که خرده های قلم، زیر پا نباید ریخت »
مسعود سعد سلمان:
« نبشتن ز گفتن مهم تر شناس
به گاه نوشتن به جا آر هوش »
جناب آقای صادقی،
چون همیشه استفاده کردم.
تشکر از همراهی تان.
زنده یاد جلال آل احمد:
« زیباترین جملات و کلمات قصار در زبان و ادبیّات فارسی با 32 حرف الفباست و رکیک ترین و مستهجن ترین کلمات و جملات هم با همین 32 حرف است... »
این ما هستیم که انتخاب می کنیم کدام حرف را در کنار کدام حرف دیگر قرار دهیم تا کلمه ی زیبا و با معنی بسازیم و با کنار هم قرار دادن کلمات زیبا جملات زیبا با مفهوم مثبت بسازیم و در کتاب ها و محاوه های خود به کار بگیریم.
شعر دو کاج و کاجستان آقای محمدجواد محبت را ملاحظه و مقایسه نمایید.
می توان با جیم و نون و گاف، جنگ ساخت و می توان گنج ساخت. ولی درد، نان و گرگ را هر طرف بخوانیم همان است. نادان را از هر طرف بخوانیم نادان است.
مولانا:
« غرق دریاییم گرچه قطره ایم
جملگی شمسیم گرچه ذرّه ایم »
پیروز و سربلند باشید.
نبود گوش شنوا که برخی از همـکاران آن را مطرح
می سازند مربوط به مدیریت چند دهه ای مدیران
فعلی است.نیک می دانیدکه قدرت ریسک پذیری
و ایجاد تغییر در بین افراد سالخورده کمتر از جوانان
است. حال به مــــیانگین سنــی سیاست مداران
کهنه کار دقت کنیم به نظر شما چند سال است؟
به طور متوسط بگوییم 60 سال ، پدر من یا شما
در 60 سالگی خانه خود را عوض می کند؟ یا وام
بلندمدت با بهره بیشتر را می گیرد؟اصولا خیر،چون
عادت به شرایط موجود و آرامش آن،احتمال نابودی
هر دو را در او تقویت می کند.
لذا برای داشتن گوش شنوای مدیران کلان جامعه
ما باید به توانایی ها و مهارت های افراد مــیانسال
جامعه اعتماد ورزیم و جایگزینی لازم راعملی سازیم.
ادامه دارد......
آقای بطحایی طی جلسه ای با صاحب نظران و
کارشناسان علوم تربیتی در 24 دیماه 96 ، اقدام
به اخذ تصمیماتی کردند که منطبق با واقعیت های
علمی بود نه اعتقاد سیاستمداران،نتیجه چه شد؟
یا در مورد مدارس خاص ، چرا یک وزیر نمی تواند از
قدرت اجرایی خود استفاده کند؟ چون با تفکر موجود
برای حفظ آرامش امواج سیاست در تناقض است.
تصور این مهم است که یاد گرفتن فقط در سایه
خواندن و مطالعه ممکن می گردد در حالی که با
نوشتن نیز ما یاد می گیریم. مراجعه به منابع
گوناگون باعث فراگیری اطلاعات و دانسته های
جدید می گردد.
در متن از تحریف تاریخ سخن گفتید ،چرا کشوری مثل ترکیه این
همه دوره عثمانی را با تمام خوبی ها و بدیهایش بزرگنمایی
می کند و از عزت و افتخارات آن سخن می گوید و........ اما ما
با دستان خود 2500 سال دوره شاهنشاهی را که خوب هم داشت
بد هم ، به یکباره به زباله دانی تاریخ می اندازیم؟!!!!
به خاطر فقط مصدق چه غوغاهایی در نگارش کتاب تاریخ متوسطه
که نیفتاد!! بالاخره ما هم نفهمیدیم مصدق اخی بوده یا تاج سر.
متوجه نیستیم که پلید و زشت نشان دادن عظمت تاریخ باعث خفت
و خواری یک ملت می گردد؟!!!
افراط و تفریط !!! های سیاستمداران برای یکه تازی خودشان عرض
و آبروی ایرانیان را برده است.
همـکاران بزرگوار ، اگر نظرات ذیل همین متن را
مشــاهده فرمائید ، هر آنـچه که در دل خود به
عنوان درد و رنج شغـلی دارید قید فرموده اید،و
این یعنی دراین سایت باخـالی کردن فـشارهای
درونی ناشی ازکاستی های حق وحقوق لازمه
شغل خود ، هم اطلاع رسـانی می کنید و هم
به سلامتی روحی و روانی خودکمک می کنید.
سایت صدای معلم به منزله همان چاهی است
که حضرت علـــی "ع" به دلیل نداشتن محرمی
برای گفتگو ،خویشتن خویش را از بار آلام زندگی
و سیاست نااهلان خلاص می کرد.منتهی با این
تفاوت که دردنامه حضــرت علــــی "ع" را کسی
نمی شنید اما بر مال ما در این سایــت حتـــــی
غیر فرهنگیان نیز شاهد و ناظرند.
به امید رهایی و اصلاح امور در سال 97.
درفضای بسته اجتماعی نوشتن تبعات منفی بسیاری دارد چه بسیار نویسندگان ونگارندگانی که به صرف نوشتن ونقدکردن دچار خسران وزیان شدند نوشتن بدنبال خود نقد میآورد ونقد دراین فضای بسته باعث تنش میگردد فکر نمیکنید عملگرا بودن بیشتر نتیجه دهد اصلا ما ایرانیها بیشتر عملگرا هستیم تا نوشتن فقط در دوران کروش کبیر فرهنگ نوشتن درنزدایرانیها براساس مستنداتی که وجود دارد پررنگ بوده است.پس زیاد به خودتان زحمت ندید قبلا هم اشاره کردم هرچقدردراین سیستم تعلیم وتربیت بیمارسربزیرترباشید محبوبترهستید.ارادت وسپاس بیکران
در یک نگاه ساده عمل گرا هم نیستیم بلکه گوینده
افــعال هستیم تا کننده آن . اما وقتــی به مــفهوم
فلسفــی عمل گرایی دقت می کنیم بلی ما عمل
گرائیم.
"پراگماتیسم یاعمل گرایی روشی در فلسفه است
که بااعتراف به غیرممکن بودن اثبات بعضی مسائل،
آنها را با توجه به کاربــردشان در زندگـــی انســان
میپذیرد. دولتمــردان و سیاستمداران پراگماتیست
به کسانــی اطلاق میشود که امکانات عــملی و
مصلــحت روز را بر معتقدات خود مقدم میشمارند
و به عبارت دیگر برای پیشرفــــت مـــقاصد خــود یا
ماندن بر مسند قدرت، انعطاف نشان میدهند.**
**از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
تشکر
بشر؛ تا زمانی که اثر مفیدی دارند، صحیح و
حقیقی اند و پس از آن غلط و خطا میشوند.
به این ترتیب عقیدهای ممکن است مدتی به کار
آید و مؤثر شود و از این رو فعلاً حقیقی است؛
لیکن بعداً ممکن است نتایج رضایت بخش نداشته باشد و آن موقع، به نظریهای باطل و خطا تبدیل میگردد.
بنابراین، حقیقت چیزی ساکن و تغییرناپذیر نیست؛
بلکه با گذشت زمان، توسعه و تحول مییابد. آنچه
در حال حاضر صادق است، ممکن است در آینده
صادق نباشد؛ زیرا در آینده، افکار و نظریات دیگری
بر حسب شرایط و اوضاع جدید، حقیقی شده و متداول میگردند. تمام امور تابع نتایج است و بنابر
این، حق امری است نسبی؛ یعنی وابسته به زمان، مکان و مرحله معینی از علم و تاریخ است.
امروز من قادر به انجام کدام فعل و عمل قادرم ؟
خیلی از افراد در جامعه ما بدون هر نوع عملی ،
امرار معاش می کنند . البته عمل کردن را عرص
می کنم نه مکتب پراگماتیسم را . چون معنا فرق
می کند. تشکر از بحث تان
رسالت معلم مجرم بودن اوست.
همه کاستی ها زیر سر معلم است.
چون هدایتگر کسانی است که امروز هیچ رسالتی
برای اداره ملت ندارتد. به قول معروف : همکارم ،ما متهیم
چون ما نظام آموزشی مریضی را با خود حمل کرده ایم و بجای رسیدن
به ساحل نجات در باتلاق گیر کرده ایم. بار کشتی ما بی ارادگی مسولین
است.