از آغاز سال تحصیلی جدید تاکنون که قریب شش ماهی می گذرد .
بارها در رسانه ها و مطبوعات شاهد اخبار مربوط به تنبیه شدید دانش آموزان توسط اولیاء امور آموزشگاهی، اعم از معلم یا معاون مدرسه بودیم. هرچند در لابه لای اخبار نیز مواردی از برخورد خشن برخی دانش آموزان با معلمان نیز اطلاع رسانی شد که خود موضوع جداگانه ای است و چرایی آن یادداشت دیگری را می طلبد.
ایده نگارش این یادداشت از جملات یک پزشک فوق تخصص غدد داخلی گرفته شد که هنگام معاینه غده تیروئید نگارنده بیان کردند که یکی از مهمترین نشانه های کم کاری تیروئید «پرخاشگری و عصبانیت» است.
اگر پای صحبتهای معلمان بنشینیم، آنها که باسابقه تر هستند، کیفیت ادب و احترام دانش آموزان نسبت به معلمان را در حال حاضر بسیار پایین ارزیابی می کنند.
در کنار این موضوع، کیفیت معیشت معلمان است که از قرار معلوم با رضایت قشر معلمان همراه نیست. این دو عامل در کنار دهها موضوع پیرامونی، مثل امکانات آموزشگاه، مسیر طولانی و پر ترافیک ایاب و ذهاب معلمان و دانش آموزان از خانه به مدرسه، اختلافات موجود میان معلمان و مسئولان آموزشگاه، کلاسهای غیراستاندارد از نظر تعداد دانش آموز و امکانات کمک آموزشی، توقع اولیای دانشآموزان از نقش تربیتی مدرسه، انتظارات معلمان از مسئولان آموزش و پرورش در مورد مسائل رفاهی و بیمه ای و ... همه دست به دست هم می دهند تا طاقت یک معلم را در یک کلاس 35 نفره به یک چالش روزمره بکشاند.
از این رو ست که شاید به جرأت بتوان گفت که یک معلم در طول یک سال تحصیلی ممکن است بارها در مرز این چالشها قرار گیرد و با نصیحت، گذشت و خویشتنداری و یا عصبانیت، نهیب، پرخاشگری و جملات امری و یا اخراج دانش آموز از کلاس و معرفی آن به دفتر و در نهایت خواستن اولیاء دانش آموز، کنترل کلاس را حفظ کند.
حال اگر به بیماری کم کاری تیروئید توجه کنیم می بینیم که کم کاری غده تیروئید یک اختلال شایع است که اکثر افراد جامعه از علایم آن آگاه نیستند.
معلمان نیز با نوع کار پرمسئولیت خود بخشی از افراد جامعه هستند که ممکن است نسبت به این اختلال شایع آگاهی نداشته باشند، به خصوص همانطور که در ابتدای یادداشت بیان شد، یکی از مهمترین نشانههای کمکاری تیروئید «پرخاشگری و عصبانیت» است.
حال برای معلمی که احتمالاً با اختلال کم کاری غده تیروئید مواجه است و نسبت به آن آگاهی ندارد، چالش هر روزة مواجهه با 35 دانش آموز در کنار معضلات گفته شده ممکن است منجر به پرخاشگری هایی شود که نمونه هایی از آن را در خبرهای رسانهای و مطبوعاتی امسال شاهد بودیم.
غدة تیروئید که در ناحیه گردن قرار دارد، مسئول ترشح دو هورمون مهم T3 و T4 است. هورمونهای ترشح شده توسط تیروئید توسط جریان خون در سراسر بدن حرکت می کنند و وظایف مهمی چون متابولیسم بدن را کنترل می کنند. ضمن آنکه اختلالات مربوط به غده تیرویید با یک آزمایش ساده خون قابل تشخیص است و با داروهای هورمونی درمان می شود.
حاصل این یادداشت این پیشنهاد است که لازم است مشاغلی که با کودکان، نوجوانان و جوانان در محیط های آموزشگاهی سروکار دارند، به خصوص معلمان و معاونین آموزشی(ناظم ها) که بیش از 15 سال سابقه اینگونه مشاغل را دارند با توجه به سن خود سالی یک بار موظف به انجام این آزمایش خون ساده و بایگانی نتایج آن در پرونده اداریشان گردند تا با همین یک آزمایش ساده احتمال بروز پرخاشگری در این مشاغل حساس پیشگیری شود.
از آنجا که انجام این آزمایش نیاز به ناشتا بودن ندارد ذینفعان می توانند در هر زمان برای انجام این آزمایش اقدام کنند. ضمن آنکه اگر آموزش و پرورش با همه مشکلات خود به این مسایل نیز نیم نگاهی واقع بینانه داشته باشد، می تواند از طریق مراکز درمانی خود این آزمایش مختصر و مفید را برای اولیاء آموزشی به رایگان انجام دهد تا یک بُعد از سلامت جسمی معلمان خود را با رفتن به کلاس های درس و محیط های آموزشی در کنترل داشته باشد.
انسان شناسی و فرهنگ
نظرات بینندگان
دوست عزیز ناشناس
به نظر می رسد به جای اتهام پراکنی و یا کلی صحبت کردن و... :
نقدپذیری و آستانه تحمل خود را در برابر نقدها و پرسش ها افزایش دهیم .
معلمان هم مانند سایر اقشار جامعه هستند .
باید اجازه دهیم عملکرد ما مورد نقد دیگران قرار گیرد .
این که بگوییم چون حقوق مان کم است ، مطالبات ما را نداده اند و... کسی ما را نقد نکند و یا با او چکشی برخورد کنیم در شان حرفه معلمی و معلمان به عنوان " گروه مرجع " نیست .
پایدار باشید .
بیماری گواتر یا کم کاری و پرکاری تیرویید از هر چند
هزار نفر یکی دارتد آن هم بااحتمال معلم بودن آن یک
نفر.
در بین هزار و یک درد بی درمان ، توجه حضرتعالی به
دلایل خشم و پرخاشگری معلمان به این علت بیشتر
شبیه یک کشف تازه است تا واقعیت.
جیب خالی ، منزلت برباد رفته ، حق و حقوق به تعویق
افتاده شده ، فشار بخشنامه هایی که سلب آزادی معلم
می نماید ، خواب های مسولین که هر دم خواب معلمان
را آشفته می سازد، تسلط دنیای مجازی بر دانش آموزان
که اخلاقیات و ادب را زیر سوال برده و......
می خواهید باز بشمارم !!!!!!
چرا به کم خونی ناشی از سو تغذیه که موجب بدخلقی
می گردد اشاره نمی کنید . یا به کمبود پروتین چون
حقوق ناکافی است و........
هر چند بعضی افراد هم از اساس اشتباهی معلم شدن!
و شما آقای محترم،اگر می خواهید چیزی برای مطرح شدن بنویسید می توانید در مورد کلاس های چهل نفری،مدیران مدارس و ادارات که تنها مهارتشان ارتباط با نمایندگان مجلس است،پاداش سنواتی که بعد از سال ها پرداخت می شود،پیشنهاد لایحه حذف سال های تعهد دبیری و تربیت معلم از سابقه،حذف مبلغ ناچیزی که به خانم های مجرد تعلق می گرفت زنانی که یک تنه با تمام مشکلات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بدون هیچ حمایتی از طرف دولت،می جنگند،پرداخت مبالغ حق التدریس و امتحانات بعد از چند سال آن هم با اعلام افتخارانه از رسانه ها،و هزاران مورد دیگر...
و چون از هیچکدام این ها سر در نمی آورید،شدیداً به شما توصیه می کنم ساکت باشید!!