در خبرها از زبان مجریان وزارتی انتخابات مجازی و غیر حضوری صندوق ذخیره فرهنگیان آمده بود که تقریبأ صدو هشتاد هزار نفر از اعضا و مالکان اصلی این صندوق در انتخابات اخیر مشارکت نموده و رأی خود را به نفع کاندیداهای موجود ثبت کرده اند که نسبت به جامعه آماری اعضای رسمی این صندوق عظیم و حجیم ، بسیار شکننده و ناچیز به نظر می رسد . هرچند که حضور و کاندیداتوری بعضی از نیروهای ستادی و اداری و تلاش در جلب آرای معلمان و راهیابی به مرحله آتی ٬ شدیدأ بحث انگیز و پرسش آفرین گردیده است ؛ هنوز دلایل این امر روشن نگشته است که با چه استدلالی علی رغم انصراف مکتوب برخی از این ثبت کنندگان عزیز ، سیستم نرم افزاری وزارتخانه گزینه انصراف را طراحی و نامبردگان را از جریان رقابت ها حذف نکرده است ؟
آیا شرکت نیروهای اداری در انتخابات به صورت مصلحتی و به قصد شور آفرینی بوده است یا حکمت و فلسفه ای دیگر آنان را به این وادی رهنمون کرده است ؟
این انتخابات که با صدها حرف و حدیث و ابهامات موجود عملیاتی و نگرانی ها و دغدغه های فعالان صنفی هم برای افزایش شفافیت و مشارکت چشمگیر معلمان نادیده گرفته شد ؛ نباید ابزاری جهت شناخت دقیق و معیاری برای انعکاس دیدگاه کلی جامعه فرهنگیان محترم باشد . آیا بیانیه شورای هماهنگی کانون های صنفی در استمهال و اجرای انتخابات با تأخیر سه ماهه حاکی از درایت و دوراندیشی خردورزانه آنان نبود ؟
آیا عدم استقبال خیل عظیمی از فرهنگیان نوعی عکس العمل منفی به مدیران ارشد وزارتخانه ای است که سالیان متمادی آنها را به بازی در مدیریت مشارکتی دعوت نکرده اند ؟
به راستی تا به حال پاسخی درخور برای این پرسش بزرگ مطرح نگردیده است که ریشه این یأس و بدگمانی گسترده معلمان نسبت به مدیریت این اموال و سرمایه خودشان کجاست ؟
از آغاز نام نویسی رسمی و فعالیت های تبلیغاتی ، گروه های تلگرامی مختلفی در حمایت از کاندیداهای انتخابات صندق ذخیره فرهنگیان تشکیل یافتند که حتی تعداد اعضایشان از هزاران نفر هم بیشتر شده بود . افرادی که صرفأ با نگاه تعصبات قبیله ای ، محله ای ، منطقه ای ، مدرسه ای و به صورت فله ای به عضویت در می آ مدند و اکثر مطالبی هم که در گروه ها به اشتراک گذاشته می شدند درحد حمایت کورکورانه و در سطح رفتارهای هیجانی و غیر کارشناسی بود .
واقعأ دل آدمی به درد می آید که چرا هیچ نظریه علمی اقتصادی و نگاه عمیق روشنگرانه ای از ساختار و تشکیلات اداری و مدیریتی یکی از بزرگترین هولدینگ های اقتصادی کشور به چشم نمی خورد ولی شرکت در رأی گیری برای همگان توصیه می شود ؟
این شور و شوق مقطعی و زودگذر و تصمیمات ظاهر بینانه و سطحی است که مطالعات سنجیده و مستند بسیاری از معلمان محقق و اندیشمند را به محاق برده و تلاشهای دیگر فعالان دلسوز صنفی را نیز بی اثر و بی ثمر ساخته است .
اگر این همه جمعیت با دیدی منتقدانه ، کارشناسی در سالهای گذشته به همراه نظارتها و به کارگیری ابزارهای کنترلی قانونی به دفاع از منافع صندوق و معلمان می پرداختند و به اطلاعات ناچیزی که در صفحه اینترنتی شخصی اعضای صندوق وجود داشت قناعت نمی کردند امروزه این سیه روزی و شوربختی نمی توانست سایه خود را بر سر میلیونها معلم و خانواده هایشان بیفکند و ناامیدانه شرایط زیستی و معیشتی جامعه فرهنگیان را در حدی تنزل دهد که گویا از مدیریت راهبردی ٬ مهارت های تولید ثروت و افزایش سودآوری و سود رسانی به نفع معلمان ٬ امانت داری ٬ تدبیر و نظارت قوی خبری نیست و این گونه مبالغ هنگفتی از دارایی و سرمایه فرهنگیان به یغما نمی رفت .
ماجرا وقتی دردناک است که تعدادی از همکاران بدون توجه به حقوق شهروندی و رعایت جوانب یک انتخابات آزاد و حرمت گذاری به نظر و رأی شخصی افراد با در اختیار گرفتن رودررو یا غیر مستقیم شماره پرسنلی و رمز عبور فیش حقوقی دیگران در انتخابات شرکت نموده و به خود یا فرد مورد علاقه خودشان رأی دهند .
لازم به ذکر است که بسیاری از همکاران با چنین بینشی همواره در رأی گیری ها شرکت کرده و از اجرای رسالت هدایتی سنگین خود غفلت می ورزند . انتخاباتی که با این ابهامات و پیچیدگی و گستردگی بسیار زیادی برگزار شد هیچ وقت نمی تواند اوضاع نابسامان و آشفته صندوق ذخیره را سروسامان دهد و قبلأ نیز مفصلأ در این باره سخن رانده ایم .
آیا عدم استقبال خیل عظیمی از فرهنگیان نوعی عکس العمل منفی به مدیران ارشد وزارتخانه ای است که سالیان متمادی آنها را به بازی در مدیریت مشارکتی دعوت نکرده اند سرنوشت امروزی این صندوق ما درست به خانه ای شباهت دارد که همه پایه هایش لرزیده و دیوار ها و سقفش فروریخته یا با آسیب جدی مواجه گردیده است ؛ دیگر نمی تواند با چینش دو کاشی تمیز و مرتب یا با رنگ آمیزی و نصب یک تابلوی نقاشی زیبا ٬ مسکن و مأوایی مناسب برای خانواده ای باشد .
بهتر است هئیت امنای فعلی ضمن قطع عضوگیری های جدید و الغای پیشنهاد افزایش میزان واریزی اعضا و تعلیق مرحله بعدی انتخابات ، گزارش دقیقی از عملکرد این صندوق به معلمان ارائه داده یا منتظر گزارش تحقیق و تفحص نمایندگان مجلس و صدور حکم قطعی پرونده های موجود در قوه قضائیه باشند تا شفاف سازی های نسبی از عملکرد تقریبأ بیست ساله صندوق شکل گرفته و فرهنگیان بااعتقاد و اعتماد آفرینی بیشتر و اتخاذ تدابیر امنیتی لازم ، پولشان را که با هزاران سختی و صعوبت اندوخته اند در اختیار هیئت امنایی قرار دهند که از پشتیبانی و حمایت اکثریت معلمان جامعه برخوردار باشند .
تکرار اتفاقات رقت بار و فسادهای کلان مالی صندوق ذخیره و بانک سرمایه در آینده چون شبحی ترسناک بر ذهن و روح معلمان سایه افکنده است و امید می رود که با به کار بستن سازو کار های قانونی ، مراقبت از سرمایه های این قشر خدوم فرهنگی در اولویت های اساسی هیئت امنای جدید واقع شود .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
چرا نباید معلمان از این رقم هنگفت سهمی آن هم به صورت وام داشته باشند
آیا مدیران این صندوق نمی توانند و اطلاعی ندارند یا نمی خواهند بالاخره ابعاد این اختلاس و عاملان این اختلاس بزرگ را به معلمان معرفی کنند؟
همکار محترم این همه مطلب راجع
به صندوق می نویسید اما از خروج
از آن چیزی نمی گویید؟ بهترین گزینه
حذف نیست؟
نظرسنجی صدای معلم را مشاهده
می کنید. مارگزیده از ریسمان سیاه
و سفید می ترسد. سرمایه تولید را
بروند از گردن گلفتان مملکت فراهم
کنند. آدم عاقل را چه به انتخابات یا
سرمایه گذاری. تشکر
عقلمندی فرهنگیان.
مسولین فقط در پی تخریب اعتماد
معلمان و حتی مردم عمل می کنند که
همیشه به زیان خودشان است.
تاریخ ایران پر است از اعتمادکشی،
اما کسی عبرت نمی گیرد.
به امید ترویج آگاهی و روشنگری
ضمن تایید معضلات و ابهامات موجود به ایجاد چنین فضایی دامن زده است ؛ شاید بتوان این باز شدن کوچک حلقه بسته صندوق و امکان مشارکت معلمان برای نخستین بار را به فال نیک گرفت و امیدوار بود با مطالبه گری و عدم انفعال همکاران در دور بعدی ظرفیت کامل همکاران برای تمام هفت کرسی موجود در هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان ؛ مشارکت فرمایند تا شاهد خلق صحنه ای شگرف و تغییر فضای حاکم بر جامعه فرهنگی عزیز کشورمان باشیم
دو برداشت ...۱ اینکه اینها با دروغگویان راس صندوق هم دستند.
۲ ما معلمین از فرهنگ انصراف چیزی نمی دانیم.چون با رای ما معلمین منتخب شده اند... حالا چکار باید بکنیم .
معلمان فهمیده اند که تمام این بازیها ، یک نمایش و سیاه بازی کثیف، برای مشروعیت بخشیدن به دزدی های گذشته ، فعلی و اینده است.
نیاز به یک انقلاب در تغیر است و الا با نام اسلام سالهای دیگر کماکان این مسائل خواهد بود.