یکی از مسائلی که دائما توسط معلمان در قالب اعتراض و یا گلایه مطرح می شود " رسانه ای شدن پرداخت مطالبات و یا معوقات " است .
معلمان عنوان می کنند که چرا در دستگاه ها و نهادهای دیگر ، اخبار افزایش ها و یا پرداخت ها به رسانه راه پیدا نمی کنند اما در جامعه آموزش و پرورش هر گونه تغییر حتی در مقیاس کوچک ، بزرگ نمایی می شود ؟
سال قبل و هم زمان با بحث افزایش 20 درصدی حقوق معلمان ابتدایی دستور العمل وزارتی بر منع مسئولان وزارت آموزش و پرورش از رسانه ای کردن پرداخت ها تاکید داشت .
اما مدیر کل دفتر وزارتی در هفدهم دی ماه سال 93 در مصاحبه با خبرگزاری فارس این دستور العمل را زیر پا گذاشت .
فاضل متولی ضمن بیان افزایش حقوق مربوط به آموزگاران مقطع ابتدایی در پایان چنین گفته بود : « سیاست وزارت آموزش و پرورش این نیست که این گونه مسائل را خبری کند و به همین دلیل به دنبال اعلام این مطالب نیست؛ اما فرهنگیان بدانند آموزش و پرورش در تمام موارد به دنبال استیفای حقوق معلمان است.»
این که چرا مسئولان و حتی سایر رسانه ها ، پرداخت های آموزش و پرورش را رسانه ای می کنند خود نیازمند بحث جداگانه ای است اما به نظر می رسد که مسئولان وزارت آموزش و پرورش از اهمیت و تاثیر رسانه بر مدیریت افکار عمومی جامعه آگاه هستند و به خوبی و در جای خویش از آن بهره گیرند .
از این منظر نمی توان اشکالی بر این گونه مدیریت مطالبات وارد نمود .
اما نکته مهم و قابل ذکر آن است که به همان میزان که مسئولان و حتی افراد خارج از حوزه آموزش و پرورش به اهمیت و نقش رسانه آگاه هستند متاسفانه اکثریت جامعه فرهنگیان و معلمان به این مهم آگاه نبوده و یا اهمیتی برای آن قائل نیستند .
شاید مهم ترین دلیل برای چنین مساله ای ؛ غلبه فرهنگ شفاهی بر نوشتاری در فرهنگ رایج در سازمان آموزش و پرورش است و این که بسیاری از معلمان تصور می کنند همین که هر روزه با دانش آموزان و یا اولیای آن ها در تماس هستند برای فرآیند آگاه سازی جامعه نسبت به نیازهای این دستگاه بزرگ و مولد کفایت می کند .
باید دانست که اکنون عصر رسانه است و مدیریت کارآمد و اثر بخش این ابزار می تواند در هدف گذاری و مدیریت بر مبنای هدف ، نقش به سزایی را ایفا نماید .
در حال حاضر و با وجود آن که جمعیت فرهنگیان و معلمان کشور بیش از یک میلیون نفر است اما ارتباط این جمعیت با رسانه در حد بسیار ناچیز ونزدیک به صفر است .
تعداد معلمانی که در این حوزه قلم می زنند خود گویای تراژدی عقب بودن جامعه معلمان از تاثیر آن ها بر کارکرد رسانه است .
نفی کارکرد این ابزار و متهم نمودن دیگران به سوء استفاده از کارکرد رسانه ، نوعی فرافکنی ، فرار از واقعیات و نیز " درجا زدن " است .
اینکه فرضا چرا اکثریت جامعه با مطالبات معلمان همراهی نمی کند نیاز به تامل و آسیب شناسی دارد و شاید کلید حل این مساله گفت و گو ی سازنده و موثر با جامعه و مسئولان از طریق «رسانه» و استفاده از پتانسیل این ابزار جادویی برای مدیریت افکار عمومی و ارائه " اندیشه برتر " است .
باید جامعه و مسئولان نسبت به مطالبات معلمان و آموزش و پرورش در سه سطح «معیشت، منزلت و معرفت» آگاه شوند.
تنها از این طریق است که می توان در عرصه پی گیری حقوق و مطالبات حرفی برای گفتن داشت .
نظرات بینندگان